هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

قطره اى از اقیانوس فضایل و سیره فردى حضرت امیر المومنین .......

قطره اى از اقیانوس فضایل و سیره فردى
حضرت امیر المومنین على بن ابیطالب صلوات الله علیهما

● اهمیت دادن به جوان

‎روزى امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به بازار کرباس فروشان آمد، دکاندارى دید که قیافه خوبى داشت، فرمود: دوتا لباس مى خواهم که قیمت آنها پنج درهم باشد، مرد برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین آنچه بخواهى در دکان دارم، امام دید که دکاندار او را شناخت، لذا از آنجا دور شد.
به دکانى رسید که فروشنده آن غلام بود، امام از او دو لباس خرید به پنج درهم، یکى را به سه درهم و دیگرى به دور درهم، آنگاه به قنبر فرمود: سه درهمى را تو بپوش. قنبر گفت: آنرا شما بپوشید که بالاى منبر مى روید و بر مردم خطبه مى خوانید. امام فرمود: تو جوانى، آرزوى جوانى دارى، من از خدایم شرم مى کنم که خود را در لباس بر تو ترجیح بدهم.
شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره غلامان مى فرمود: از آنچه مى پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه مى خورید به آنها بخورانید:
«قال و انت شابّ و بک شَرَهُ الشّباب و انا استحیى من ربى أن اتفضّلَ علیک سمعتُ رسول اللّه صلى الله علیه وآله یقول: اَلِبسوهم ممّا تَلْبَسون و اطعموهم ممّا تأکُلُون...»(1)


  ادامه مطلب ...

کسى که در میدان و مسجد پیوسته با خدا بود ..... آن شب ستاره هاى غمگین، با آه و ناله گرد هم آمده بودند

حق با على است

( در سوگ اولین مظلوم عالم هستى)

[تصویر:  ya.ali5.jpg]


کسى که در میدان و مسجد پیوسته با خدا بود 


آن شب ستاره هاى غمگین، با آه و ناله گرد هم آمده بودند و از بالا به خانه اى در کوفه مى نگریستند. زمین مى گریست.


 
ادامه مطلب ...

فضائل و کرامات حضرت على علیه السلام در کلام غاصبین خلافت

 

فضائل و کرامات حضرت على علیه السلام در کلام غاصبین خلافت




از منابع مهمى که در شناخت وجود ملکوتى حضرت على علیه السلام موجود است، کلمات و مرویات خلفاى سه گانه مى باشد.

 دانستن این مطالب از چند جهت مورد توجه و اهمیت است:

 
ادامه مطلب ...

حضرت على علیه السلام در کلام ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه لعنةالله علیه

حضرت على علیه السلام در کلام ضرارة بن ضمره در مواجهه با معاویه لعنةالله علیه

ضرارة بن ضمره که از یاران و خواص امیر مؤمنان علیه السلام بود بر معاویه وارد شد و معاویه خواست که او را دستگیر کند و به قتل رساند اما چون زهد و تقوا اشتغال او به آخرت را دید صرف نظر کرد و خواست او را بیازماید، گفت:


على را برایم توصیف کن. ضرار گفت: مرا معاف دار.


گفت: تو را به حق او سوگند مى دهم که او را توصیف کنى.

 

ادامه مطلب ...

مناقب منحصر به فرد حضرت على علیه السلام از منظر پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله

مناقب منحصر به فرد حضرت على علیه السلام از منظر پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله


[تصویر:  ya.ali2.jpg]

درباره امیرالمؤمنین علیه السلام فضائل و کراماتى از حضرت رسول صلى الله علیه وآله نقل شده که از مختصات آن بزرگوار است و درباره هیچ یک از صحابه نقل نشده است. این فضائل در بسیارى از کتب شیعه و اهل سنت نقل شده ولى براى مختصر بودن، در هر یک فقط به دو محل از شیعه و دو محل از اهل سنت اشاره خواهیم کرد.
 
ادامه مطلب ...

وجود مقدس ونازنین امیرالمومنین مولا علی علیها سلام فرمودند:

امیرالمومنین فرمودند:


خوابیدن با یقین برتر از نماز گذاردن با شک و تردید است.

آرزوی بزرگان اهل سنت بر ذکر فضائل حضرت علی(ع)


آرزوی بزرگان اهل سنت بر ذکر فضائل حضرت علی(ع)

عبداللهِ بنِ شَدّاد: «وَدَدتُ أَنّی قُمتُ عَلَى المِنبَرِ مِن غُدوَةٍ إلى الظُّهرِ، فَأذکُرُ فَضَائِلَ عَلِیِّ بنِ أبی طَالِب(رَضِیَ اللهُ عَنه) ثُمَّ أنزِلُ، فَیُضرَبُ عُنُقی»؛[1]

امام ذهبى(از علمای اهل سنت) مى‌‌گوید: عبدالله بن شداد صحابى مى‌گوید: آرزو دارم بر فراز منبر از صبح تا ظهر، فضائل حضرت على(ع) را بگویم، سپس فرود آیم و مرا اعدام کنند.

 

رفتار خدا با کسی که بخواهد به او رحم کند

قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): «إِنَّ اللهَ تَعَالَى یَقُولُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا أُخْرِجُ عَبْداً مِنَ الدُّنْیَا وَ أَنَا أُرِیدُ أَنْ أَرْحَمَهُ حَتَّى أَسْتَوْفِیَ مِنْهُ کُلَّ خَطِیئَةٍ عَمِلَهَا إِمَّا بِسُقْمٍ فِی جَسَدِهِ وَ إِمَّا بِضِیقٍ فِی رِزْقِهِ وَ إِمَّا بِخَوْفٍ فِی دُنْیَاهُ فَإِنْ بَقِیَتْ عَلَیْهِ بَقِیَّةٌ شَدَّدْتُ عَلَیْهِ عِنْدَ الْمَوْتِ حَتَّى یَأْتِیَ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْهِ فَأُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ»؛[2]

پیامبرخدا(ص) فرمود: خداوند متعال می‌‌فرماید: به عزت و جلالم سوگند، هرگاه بخواهم به بنده‏‌‌‌اى رحم کنم، او را از دنیا نمی‌‌برم مگر اینکه گناهانش را می‌‌ریزم، یا به وسیله‏‌‌ى بیمارى و یا به واسطه‏‌‌ى تنگدستی یا به وسیله سختی در زندگی دنیا، پس اگر چیزى از گناهانش باقی بماند، جان کندن و قبض روح او را سخت گردانم تا اینکه بر من وارد شود در حالی که گناهى بر او نباشد، سپس او را داخل بهشت کنم.


سزای کسی که در صدد عیب دیگران باشد

سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِاللهِ(ع) یَقُول‏ قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): «یَا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ یُخْلِصِ الْإِیمَانَ إِلَى قَلْبِهِ لَا تَذُمُّوا الْمُسْلِمِینَ وَ لَا تَتَبَّعُوا عَوْرَاتِهِمْ فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَاتِهِمْ تَتَبَّعَ الله عَوْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللهُ تَعَالَى عَوْرَتَهُ یَفْضَحْهُ وَ لَوْ فِی بَیْتِه‏»؛[3]

حضرت صادق(ع) می‌‌‌‌فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: اى گروهى که به زبان اسلام آورده ولی به دلش ایمان نرسیده(و پیوست نشده)؛ مسلمانان را مذمت و نکوهش نکنید، و از عیوب آنان جستجو نکنید، زیرا هر کس عیوب آنها را جستجو کند، خداوند عیوب او را دنبال کند، و هر که خداوند عیبش را دنبال کند رسوایش کند، گرچه در خانه‌‌‏‌‌اش باشد.

خطبه بدون الف مولای متقیان علی علیه السّلام

روزى اصحاب رسول خدا صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله گرد هم جمع شده بودند و درباره این که چه حرفى از سایر حروف در کلام از اهمیت بیش‏ترى برخوردار است گفتگو مى‏کردند. در نهایت همگى بر حرف «الف» اتفاق نظر پیدا نمودند. در این اثنا، على علیه‏السلام مرتجلاً و بدون هیچگونه تأمل و توقفى خطبه‏اى خالى از حرف «الف» ایراد فرمودند که بعدا به خطبه «مونقه» (شگفت‏انگیز و تعجب‏آور) نامیده شد.


ادامه مطلب ...

دعای ناد علی با معنی...



دعای ناد علی با معنی...


از برای ناد علی (ع) هفتصد خاصیت ذکر کرده اند و در تمام مهمات آنرا موثر دانسته اند و طریقه ختم ناد علی کبیر آنست که اگر کسی را مهمی عظیم پیش آید ناد علی (ع) را 7 نوبت به نیت آن مهم بخواند البته برآورده خواهد شد . اگر بعد از نماز صبح به نیت مال و ثروت ، روزی 9 بار بخوانی ثروتمند گردی . اگر جهت ادای قرض 15 روز و روزی 22 مرتبه بخوانی قرضت ادا میگردد . اگر کسی این دعا را با خود داشته باشد از شر جمیع حیوانات و جن و انس محفوظ باشد .

ادامه مطلب ...

(شکاف هر ساله دیوار کعبه در سیزده رجب)

السَّلامُ عَلَى أَبِی الْأَئِمَّةِ وَ خَلِیلِ النُّبُوَّةِ وَ الْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ

السَّلامُ عَلَى یَعْسُوبِ الْإِیمَانِ وَ مِیزَانِ الْأَعْمَالِ وَ سَیْفِ ذِی الْجَلالِ

السَّلامُ عَلَى صَالِحِ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِیِّینَ الْحَاکِمِ فِی یَوْمِ الدِّینِ

السَّلامُ عَلَى شَجَرَةِ التَّقْوَى السَّلامُ عَلَى حُجَّةِ اللهِ الْبَالِغَةِ وَ نِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ وَ نِقْمَتِهِ الدَّامِغَةِ

السَّلامُ عَلَى الصِّرَاطِ الْوَاضِحِ وَ النَّجْمِ اللائِحِ وَ الْإِمَامِ النَّاصِحِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه


ولادت با سعادت یگانه مولود کعبه؛ خلیفه بلافصل رسول الله(ص)،

اولین امام بر حق، یعسوب الدین، مولی الموحّدین، امیرالمؤمنین؛

علی بن أبی طالب(علیه أفضل صلوات المصلّین)

بر حضرت حجة بن الحسن المهدی(عج) و تمام پیروان و شیعیان آن حضرت

تبریک و تهنیت باد


ادامه مطلب ...

نمونه هایى برجسته از اخلاق امیرمومنان (علیه السلام)



نمونه هایى برجسته از اخلاق امیرمومنان (علیه السلام)


امیرالمومنین (علیه السلام) بر خرمافروشان گذشت ، ناگاه کنیزى را در حال گریه دید ، فرمود : سبب گریه ات چیست ؟ گفت : آقایم مرا با یک درهم براى خرید خرما فرستاد ، از این شخص خرما را خریدم و نزد  خانواده  آقایم بردم ، ولى نپسندید ، هنگامى که به ایشان برگرداندم از پس گرفتن سر باز زد .


حضرت به خرمافروش گفت : اى بنده خدا ! این یک خدمتکار است و از خود اختیارى ندارد ، درهمش را باز گردان و خرما را پس بگیر ، خرمافروش از جا برخاست و مشتى به حضرت زد .


مردم گفتند :

چه کردى  این امیرالمومنین (علیه السلام)است ؟ !

مرد از شدّت ترس به تنگى نفس افتاد و رنگ چهره اش زرد شد و خرما را از کنیز گرفت و درهم را به او باز گردانید سپس گفت :

اى امیرالمومنین ! از من راضى شو ،

حضرت فرمود :

چه چیزى بیشتر از اینکه ببینم تو خود را اصلاح کرده اى مرا راضى مى کند ؟


و کلام امیرالمومنین (علیه السلام) به این صورت آمده است : من در صورتى از تو راضى مى شوم که حقوق مردم را تمام و کامل بپردازى .



ادامه مطلب ...

احادیث امیرالمومنین علی (ع)!



احادیث امیرالمومنین علی (ع)!


کن فی الفتنه کابن اللبون لا ظهر فیرک و لا ضرع فیحلب.

امام علی (ع) :امام علیه السلام فرمود : در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش نه پشتی که سوار شوند و نه پستانی که بدوشند.


ادامه مطلب ...

امیرالمومنین علیه السلام مولود کعبه



امیرالمومنین علیه السلام  مولود کعبه

● ... و خدا امیرالمؤمنین على علیه السلام را آفرید


... جمعه بود، و سیزدهم ماه رجب از سال دهم قبل از بعثت. جهان با لحظه حساس تاریخ خود، هنوز ده سال فاصله داشت، باید این لحظه حساس با بعثت رسول خدا تکوین یابد و نقطه عطفى در تاریخ بشریت بوجود آورد. نقطه اى که دنیاى کهنه و فرسوده را از دنیاى جدیدش جدا کند. خداوند در تدارک مقدمات این جهش تاریخى بود. 



جهش هاى عظیم تاریخى جز با دست هاى برومند رجال تاریخ انجام نمى گیرد. و این سنت الهى است که تحولات تکاملی، از وجود رجال برگزیده بشر، منشاء گیرند، رجالى که على رغم شرایط نامساعد موجود، به تکاپو و تلاش بر مى خیزند و فریاد خود را از اعماق اجتماع سر مى دهند، و با این فریاد لرزه اى شکننده بر ارکان نظامات فرسوده و نابسامان موجود مى افکنند. طنین این فریاد است که مغزها را تکان مى دهد و آنها را به جنب و جوش و حرکت مى اندازد، مغز هاى مرده، زنده مى شوند و در پرتو این زندگى پرده ها را بر مى درند و چشم اندازهاى نوى در برابر خود مشاهده مى کنند.
جهان به سوى سرنوشت خود به پیش مى رفت. سرنوشتى که قلم قضاى الهى تحولى درخشان بر آن ترسیم کرده بود. بنا بود این تحول با دست تواناى پیغمبر بنیان گذارى شود، و در عین حال مردى نیرومند لازم بود که این تحول را جاودان سازد.
مردى که با اصول و فروع کلیات و جزئیات این تحول را در وجود خویش تجسم دهد.
مردى که این صلاحیت و شایستگى را داشته باشد که بگوید: "من قرآن ناطقم".
قرآن برنامه تحول بود و خدا آن را از آسمان بر محمد  صلى الله علیه وآله وسلم فرو فرستاد ولى خاصیت روح بشر این است که بیش از آنچه که اسیر گوش است، اسیر چشم است، شنیدنى ها در مزاج روحى بشر اثرمى کنند، ولى دیدنى ها اثرى بیشتر و قاطع تر دارند.
پیغمبر با زبان قرآن تحول را بیان کرد و این که مردى لازم است که قرآن را در وجود خویش تجسم دهد تا مردم آن را که شنیده اند ببینند. قرآن از عدالت سخن مى گفت. و این امیرالمؤمنین على علیه السلام است که باید این عدالت را در همان سطحى که خدا خواسته، در وجود خویش تجسم دهد؛ باید جهان و جهانیان، اصولى را که اسلام براى مردم بیان داشته، در سیماى زندگى امیرالمؤمنین على علیه السلام به صورتى زنده و برجسته مشاهده کنند.


محمد براى ایجاد تحول و در راه تربیت انسانها به دو عامل نیاز قطعى داشت، یکى قرآن و دیگرى علی. و این خود پیغمبر است که همیشه این دو را با هم نام مى برد. مى گفت: "انى تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی" من مى روم ولى دو گوهر گرانبها در میان شما باقى مى گذارم، یکى قرآن و دیگرى عترت؛ و امیرالمؤمنین على علیه السلام شاخص ترین فرد عترت بود.


محمد داشت مراحل کمال خود را مى پیمود، لازم بود ده سال دیگر بگذرد، تا او موفق به تسخیر آخرین قله کمال شود؛ تا آماده بعثت گردد. وجود محمد زمینه نزول قرآن را فراهم مى کرد و در عین حال باید به موازات آن زمینه پیدایش انسانى که قرآن را در خود تجسم دهد، نیز فراهم شود، و خداوند در تدارک این مقدمات بود.


آن روز، جمعه بود، و عرب جمعه را احترام مى کرد و نیز ماه رجب را. بت هاى کعبه در این ماه و مخصوصاً در روزهاى جمعه این ماه مشترى بیشترى داشتند.


و آن روز نیز که روز جمعه سیزدهم ماه رجب بود در اطراف خانه کعبه ازدحام عجیبى برپا بود. در این جمع تنها یک زن بود که به جاى عبادت بت، خدا را عبادت مى کرد، شرک و کفر بر روحش سایه نینداخته بود. او دین حنیف داشت، همان دین جدش ابراهیم خلیل الرحمن، و او نیز در اطراف خانه خدا طواف مى کرد، و از خدا مى خواست تا وضع حملش را آسان کند.


او فاطمه دختر اسد بن هاشم بود و فرزندى را به بار داشت. و تقدیر چنین بود که این فرزند تولدى مبارک و استثنایى داشته باشد... تولد در خانه خدا... فاطمه با خدا راز و نیاز مى کرد. ناگهان در خود احساس دردى شدید کرد، دردى که فاطمه آن را به خوبى مى شناخت، آخر این پنجمین حمل او بود، او قبلاً چهار بار دیگر این درد را در خود احساس کرده بود. فاطمه مضطرب و پریشان شد، او در میان جمعیت غوطه مى خورد و طواف مى کرد، پس از این احساس از طواف باز ایستاد ولى موج جمعیت او را به این سو و آن سو مى کشاند. و درد هر لحظه شدیدتر و شدیدتر مى شد.


چه مى دانست که خدا چه سرنوشت افتخار آمیزى براى او و نوزادش رقم زده است.
فاطمه به دنبال پناهگاهى مى گشت، مأمنى که او را از چشم مردم پنهان کند، و سرانجام آغوش گشوده کعبه را در برابر خود دید. فاطمه قدم به درون خانه کعبه گذارد. و این تقدیر الهى بود که مرد خدا در خانه خدا قدم به صحنه حیات پر افتخار خود بگذارد.
نامش را امیرالمؤمنین على علیه السلام نهادند؛ و با علی، موجودى دیگر نیز موجودیت گرفت، موجودى عزیز، گرانبها و بس کمیاب. همان چیزى که باید راز سعادت جامعه ها را در آن جست، و در آن هنگام جوامع سخت از آن نهى شده بودند، جهان، "عدل" را نه مى فهمید و نه مى شناخت. میلاد امیرالمؤمنین على علیه السلام با تولدى دیگر همراه بود؛ تولد عدل... امیرالمؤمنین على علیه السلام توجیه کننده عدل و نشان دهنده عالیترین مظاهر آن بود. دنیا از روزنه وجود امیرالمؤمنین على علیه السلام به شناخت عدل توفیق یافت و از آن بالاتر معناى انسانیت را شناخت. انسانیتى که عدل یکى از شاخه هاى آن است.


راز خلقت و آفرینش آدمیان در چیست و چرا انسان را آفریدند؟ و آیا این راز را مى توان در خور و خواب، در کشتن و بستن، در ظلم و ستم جستجو کرد؟ و آیا بشر براى این خلق شده که بسان درندگان، بدرد ، حتى همنوعان خود را؟ و در اینجاست که در بین میلیاردها نفوس بشرى و پس از پیامبران، تنها وجود امیرالمؤمنین على علیه السلام است که به توجیه و تفسیر این راز مى پردازد و هدف از خلقت نوع انسان را توجیه مى کند و راز آن را بازگو مى نماید. هدف، نیل به آخرین قله کمال است، هدف این است که انسان، انسان شود؛ و این انسانیت چیست؟
و باز هم اینجاست که امیرالمؤمنین على علیه السلام را مى بینیم که بسان معلمى بزرگ و آزموده به تعلیم انسانیت مى پردازد. و خطوط آن را در لوح زندگى خویش در برابر دیدگان بشریت مى گذارد. و این تعلیم را از همان دوران کودکى شروع کرد. کودک بود، ولى هرگز تحت تاثیر شرایط غلط موجود قرار نگرفت. و این نخستین درس مکتب اوست؛ تهى شدن از تاثیرات غلط جامعه.
جامعه او بت مى پرستید، ولى او با همان مغز کودکانه اش دریافت که سرّ دهر و راز طبیعت را نمى توان با "بت" تفسیر کرد. او از مطالعه کتاب طبیعت در همان کودکى به شناخت "الله" توفیق یافت.
و این شناخت، بزرگترین و حساس ترین نقش را در زندگى او عهده دار شد.


چیزى نگذشت که نشانه هایى از نور الهى را در وجود شخصیتى به نام محمد  صلى الله علیه وآله وسلم تشخیص داد و در این نور جاذبه اى بس شدید یافت. به سوى آن کشش پیدا کرد و از سن هشت سالگى رسما و به طور شبانه روز در کنار آن نور که در وجود "محمد" تجسم یافته بود، قرار داد.
دو سال دیگر هم گذشت و آن نور سرانجام "محمد صلى الله علیه وآله وسلم" را به آخرین قله کمال رساند.


او پیغمبر شد، داراى مکتبى آسمانى و الهی.


و امیرالمؤمنین على علیه السلام ایده خود را در این مکتب به صورتى روشن و بارز مشاهده کرد. آنچه را که قبلاً خود به طور مبهم دریافت کرده بود، اکنون با تلاء لوئى پردرخشش و زنده و گویا در مکتب آسمانى "محمد صلى الله علیه وآله وسلم" مى دید.
به آن ایمان آورد، ایمانى بالاتر از عشق.
و همین عشق و نیروى خلاق و آسمانى آن بود که امیرالمؤمنین على علیه السلام را به صورت بزرگترین فداکار اسلام و آئین جدید در آورد.
امیرالمؤمنین على علیه السلام که نقشى جاودانه از خدا و عدل در سینه نورانى خود داشت پرچم این مکتب را بردوش گرفت.
با این پرچم و با سرمایه همان عشق، خود را به جبهه مخالفین عدل زد و جلو رفت، و راه را براى پیشروى آئین اسلام باز کرد.



ادامه مطلب ...

طلوع نور امیرالمؤمنین علیه السلام


طلوع نور


اولین امام مؤمنین و خلیفة الله بلا فصل بعد از رسول الله خاتم النبیین صلى الله علیه وآله، برادر، پسرعمو، وزیر و داماد او سیدالوصیین امیرالمؤمنین على بن ابى طالب علیهما السلام در روز جمعه 13رجب در بیت الله الحرام، داخل کعبه معظمه به دنیا آمد، که قبل و بعد از او مولودى در آنجا بدنیا نیامده و نخواهد آمد.
نام
شریف آن حضرت، على علیه السلام است. صاحب کتاب الانوار مى گوید:

على بن ابى طالب علیه السلام در کتاب خدا 300 اسم دارد. مشهورترین القاب آن حضرت امیرالمؤمنین است و ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب براى آن حضرت ذکر نموده است.


ادامه مطلب ...

روایات رسول خدا برای تعیین جانشین و خلیفه ی بعد از خود(6)



 بعضی از روایاتی که رسول خدا صلی الله علیه و اله حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب رو  وصی و خلیفه بعد از خودش معرفی کرد :



 


ادامه مطلب ...

کلام امیرالمومنین علیه السلام در مورد خلفا


سخن مولانا امیرالمومنین در مورد سه خلیفه غاصب


.سخنان امیرالمومنین علیه سلام در مورد ابو  بکر و عمر و عثمان ، خلفای غاصب حق امیرالمومنین  حیدر کرار .




ادامه مطلب ...

روایات رسول خدا برای تعیین جانشین و خلیفه ی بعد از خود(7)


احادیث مروی از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم رو که از طریق اهل سنت روایت شده 

البته احادیث افضلیت امیرالمومنین علی علیه السلام بسیار بیشتر از این چیزی هست که  من توی این چند پست به اون اشاره کردم و این  فقط بخش کوچکی هست که من از میان اونها به اون موارد اشاره کردم .



ادامه مطلب ...

بر دشمن دوستان مولا لعنت


شیعه به تولی ار مسلم گردد


بارکن تبری است که محکم گردد


یا فاطمه لعن قاتلت روزی ماست


یارب نکند روزی ما کم گردد



تا روز جزا به خصم طه لعنت


بردشمن دوستان مولی لعنت


هرگز نرسی به حق مگر بنمایی


عثمان وابابکر وعمر را لعنت