بسم الله الرحمن الرحیم
بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و هدف آن
در آستانه شهادت موسی بن جعفر (علیه السلام) هستیم. مناسبت دیگر وفات یا به تعبیر من «وفات شهادتگونه» حضرت ابوطالب هستیم. ایشان در شعب ابیطالب و سختیهای ناشی از آن حضور داشتند و پس از آنکه بیرون آمدند همان سال اول خروج از شعب، هم ایشان و هم حضرت خدیجه از دنیا رفتند. مناسبت بعدی سالروز مبعث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است، که خداوند فرمود: «لقد مَنَّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (آلعمران: 164).
بیایید این سه مناسبت را کنار هم بگذاریم و سیر وقایع را نگاه کنیم. پیغمبر با بعثت خویش میخواست چه حرکتی را در بین مردم ایجاد کند؟ در این حرکت چه فداکاریهایی از ناحیه کسانی همچون حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه واقع شد؟ و بعداً، دستکم در زمان موسی بن جعفر (علیه السلام) از ناحیه مردم به کجا رسیدیم؟ موسی بن جعفر (علیه السلام) فرزند همین پیغمبر است؛ کار خلافی هم نکرده است، اما معاملهای که با ایشان میکنند و آنچه بر ایشان میگذرد عجیب است؛ «وَالْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیودِ وَالْجَنَازَةِ الْمُنَادَی عَلَیهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ».[1] اینها چیزهایی است که واقع شده، اما چه اتفاقی افتاده است که در امتداد بعثت پیامبر، که در آن کسی از جنس خود مردم برانگیخته میشود تا کتاب شریف را بر مردم بخواند و عرضه کند و ارزشهای وحیانی را به مردم منتقل کند و آنها را بسازد، چنین وقایعی رخ میدهد. این مردم نیاز به ساختن دارند و قبل از بعثت پیامبر، در ضلال مبین بودهاند. اگر پیامبر نمیآمد و بعثت صورت نمیگرفت در ضلال مبین میماندند.
این ضلال مبین و گمراهی آشکار در عصر جاهلیت چه بود؟ البته مردم عصر جاهلیت هم خوبیهایی داشتند. لذا پیامبر میفرماید: «لاتمم مکارم الاخلاق». من مبعوث به رسالت شدم تا مکارم اخلاق را نشر و عرضه کنم یعنی در خود جاهلیت برخی خوبیها و مکارم اخلاقی وجود دارد که پیامبر برای تکمیل آنها میآید. مثلاً آنها ماههای حرام را داشتند که اسلام هم آن را پذیرفت. همچنین، اسلحهکشیدن بر روی زن و بچه را ننگ میدانستند. هرچند چنین مکارمی داشتند ولی در ضلال مبین بودند.
تأثیرات بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله)
اما همین بعثت تأثیرهایی هم داشت که تأثیرات عملی خارجی است. پیغمبر آمد و مردمی را که بویی از این معالم نبرده بودند مخاطب قرار داد و گفتار و کردار پیامبر آنها را جذب کرد و اثر عملیاش این شد که پیغمبر جامعهای اسلامی ساخت و به مردم آن ارزش بخشید؛ به طوری که مردمی که از نظر تاریخی، بیقیمت و بیارزش بودند، ارزش یافتند. در زمان خسروپرویز ساسانی در جزیرةالعرب شورشی شد و عدهای کشته شدند. به خسروپرویز خبر دادند. وی مشاورانش را جمع کرد تا تصمیم بگیرند چه بکنند. آنها جغرافیای عربستان را برای خسروپرویز ترسیم کردند. حتی جزء کلماتشان این است که این سرزمینی است که آبش راکد است و خاکش روان. نتیجه مشاوره نظامی این شد که اصلاً شبهجزیره عربستان قیمتی ندارد که ما بخواهیم سرباز بفرستیم و شورش را سرکوب کنیم. این ارزش عربستان بود. این سرزمین بیارزش در کمتر از سی سال چه شد که دو ابرقدرت آن زمان، یعنی روم و ایران، را تصرف کردند. این اتفاق بزرگی است که در آن زمان واقع شده و در تمام شئون دنیای آن روز اثرگذار بوده است. بعثت پیغمبر بسیار ارزشمند بود و به عربستان و مردم آن ارزش بخشید. مردمی پیدا شدند که حاصل زحمات پیامبر بودند و پیامبر آنها را تزکیه کرده بود. اینها مراحلی را طی کردند و تا حدی از آن ضلال مبین خارج شدند.
انحراف همعصران پیامبر (صلی الله علیه و آله) از سیره ایشان
اما آیا ما توانستیم خروج از ضلال مبین را حفظ کنیم؟ حتی در زمان خود پیغمبر یا پس از ایشان؟ متأسفانه حتی در زمان خود پیغمبر، مسائلی میبینیم که نهتنها خروج از ضلال مبین نیست، بلکه ضلال بَیّنتر و واضحتری است. توطئه میکنند که پیامبر را بکشند. اما چه کسانی؟ کسانی که اصحابش هستند. چه کسانی در قصه عقبه دخیل بودند؟ اسامی همه مخفی است. فقط در کتاب محلی ابنحزم، نویسنده به مناسبت اینکه میخواهد کسی را تضعیف کند واقعه عقبه را نقل میکند و از آنها نام میبرد و این را وسیله تضعیف وی قرار میدهد. این فقط نشانه است اما در تمام کتب محفوظ است. در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید نیز میتوان دید. وقتی ابوموسی اشعری در شام در میان جمعی در حال صحبت بود این قصه را نقل میکند میگوید آن افراد یازده- دوازده نفر بودند. مقداد گفت از خود گوینده هم غافل نباشید. ابوموسی را میگفت. ابوموسی اشعری هم جزء اینها بود، اما بزرگترهایی در این فهرست بودند که میخواستند پیامبر را بکشند. این واقعه را مخفی نگه میدارند تا از قداست این افراد کم نشود، اما این واقعهای است که اتفاق افتاده است.
در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، در حجةالوداع، فضایی امنیتی حاکم شد. یعنی به مجرد اینکه پیامبر در عرفات حدیث شریف «انی تارک فیکم الثقلین» را فرمود. زمزمهها شروع شد و بساطی راه افتاد تا به غدیر خم رسیدند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) حکومت نظامی اعلام کرده بود. چون از قیام تحریککنندهها وحشت داشت. از فاصله عرفات تا برگشت غدیر اجتماع بیش از سه نفر ممنوع شد. لذا آیه شریفه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» تهدیدی هم در ادامه دارد که میگوید: «و ان لم تفعل فما بلغت رسالتک، والله یعصمک من الناس». این تهدید اشاره به همینها است. این آیه به ضمیمه نوشتههایی که موجود است گویا است و این حرکت امتداد پیدا میکند. اما آن ضلال مبین هم، که بعثت برای خروج از آن صورت گرفت، دائماً در دنیای اسلام تغییر چهره میدهد و وسیعتر میشود. عدهای میکوشیدند همه کسانی را که داخل در خط خودشان نباشند و در محدوده فکریشان نگنجند از بین ببرند. یکی از آنها ابوطالب است. جرم ابوطالب این است که پدر علی بن ابی طالب (علیه السلام) است.
حتی خود اهل تسنن نیز این بحث را دارند که آبا و اجداد پیغمبر در مکه و کثیری از مردم قریش و جزیرةالعرب دین حنیف داشتند؛ دینی که دین ابراهیم بود. حتی خودشان میگویند دین موسی و عیسی وقتی آمد تنها برای بنیاسرائیل بود نه برای همه مردم. دین عمومی نبود؛ دینی بود برای بنیاسرائیل. اما متأسفانه وقتی به حضرت ابوطالب و عبدالمطلب میرسند به جای اینکه همین نظر را بدهند و بگویند اینها دین حنیف داشتند، سخنان دیگری را پیش میکشند. گرچه درباره ابوطالب و ایمان وی دهها کتاب نوشته شده، اما مدعی میشوند که ابوطالب مشرک از دنیا رفته و جایش در آتش جهنم است، در حالی که اگر پیامبری هم نمیآمد ابوطالب مشرک نبود و دین حنیف داشت؛ مثل عبدالله، پدر پیامبر، که ایشان هم دین حنیف داشت. این بحث در کتاب خود آقایان هم هست.
گمراهی معاصران موسی بن جعفر (علیه السلام)
وسایل الشیعه ج14 ، ص547
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ
وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ
به مناسبت شهادت حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السلام)
مراسم عزاداری و سوگواری در
دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)
.برگزار میگردد
سخنرانان:
خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای ظهیری
خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای احمدی اصفهانی
زمان: سه شنبه 25 رجب 1437 مصادف با 14 اردیبهشت 1395
ساعت: 11 صبح
مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْبَطْحاءِ و َابْنَ رَئِیسِها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْکَعْبَةِ بَعْدَ تَأْسِیسِها،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلی وَلَدِکَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ
به مناسبت وفات حضرت ابوطالب (سلام الله علیه)
مراسم عزاداری و سوگواری در
دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)
با حضور اقشار مختلف مردم متدین و هیات مذهبی
برگزار میگردد.
سخنران:
خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای احمدی اصفهانی
زمان: چهارشنبه 26 رجب 1437 مصادف با 15 اردیبهشت 1395
ساعت: 11 صبح
مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت ایت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)
|
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ
یا فاطِمةُ اشْفَعى لى فِى الْجَنَةِ, فَاِنَ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَأْنِ
در سالروز وفات مظلومانه حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
به سوگ مینشینیم
سخنران مراسم:
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید حسین مومنی
مداح:
جناب آقای سید رضا تحویلدار
زمان : پنجشنبه 10 ربیع الثانی 1437 مصادف با 1 بهمن 1394
آغاز مراسم: 10 صبح
مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضمنا به همین مناسبت
مجلس عزاء و ذکر مصائباهل بیت (علیهم السلام)
با سخنرانی:
خطیب عالیقدر و دانشمند محترم آقای سید حسین مومنی
در مسجد اعظم قم برگزار می شود.
زمان: چهارشنبه 9 ربیع الثانی مصادف با 30 دیماه 1394
بعد از نماز مغرب و عشا
دفتر تولیت مسجد اعظم قم
بسم الله الرحمن الرحیم
پوشیده نیست که پژوهشگران به دلایل مختلف درباره تعیین بسیاری از حوادث و رویدادهای تاریخی با یکدیگر اختلاف نظر دارند، از جمله تاریخهای ولادت و شهادت ائمه معصومین علیهم السلام.
شیعه در طول تاریخ بر آن بوده است که این مناسبتها را احیاء نماید. حتی یک واقعه را در بیش از یک تاریخ احیاء نماید، چنانکه در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام چنین کرده است، زیرا درباره تاریخ ولادت (جهت برگزاری جشن) یا تاریخ شهادت (برای برپایی عزاداری) یقین ندارد، بلکه مخصوصاً در مواردی که نصوص متعددی درباره آن وارد شده، امکان تکرار و احیای آن مناسبت ها وجود دارد و رجحان دارد.
از دیگر نمونهها، تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام است. قول مشهور آن است که ولادت در هفتم ماه صفر است که این روز مصادف با سالروز شهادت امام حسن علیه السلام است. با این حال در روایاتی هم وارد شده که نشان میدهد ولادت آن حضرت در اواخر ذی الحجه است...
با توجه به آنکه راهی برای یقین به هیچ یک از تاریخها وجود ندارد، چنان که در بسیاری از مسائل تاریخی مورد اشاره اینگونه است، مانعی نیست که طبق آنچه برای احیاء سالروز ولادت امام کاظم علیه السلام در اواخر ذی الحجه وارد شده، بر بیش از یک تاریخ تکیه شود زیرا همه اینها تحت عنوان احیاء امر ائمه علیهم السلام قرار میگیرد.
خداوند
متعال عاملین به احیای ذکر محمد و آل محمد را موفق بدارد و آنان را از
مصادیق کسانی قرار دهد که امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند کسانی را
که امر ما را احیا میکنند مورد رحمت قرار دهد».
شهر مقدس قم: 17 ذی الحجه 1436 هـ ق
دفتر حضرت آیت الله العظمی سید محمدصادق حسینی روحانی
حضرت
آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی (مدظله العالی) به شبهه ای درباره
میزان اختیارات و تصرفات ائمه معصومین صلوات الله اجمعین پاسخ داده اند که
در ادامه ترجمه فارسی جواب معظم له را می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم از
آیات و روایات استفاده میشود که دنیا و آنچه در آن است متعلق به حجت
خداست و او میتواند در آنها آنگونه که صلاح میداند تصرف کند. به عنوان
مثال ابن ریان از اصحاب امام حسن عسگری (علیه السلام) در نامهای از حضرتش
اینگونه سوال میکند: به
ما روایتی رسیده است که دلالت دارد که خمس اموال دنیا متعلق به رسول الله
(صلی الله علیه و آله و سلم) است. {آیا این روایت درست است؟} حضرت در پاسخ چنین نگاشتند:
«إِنَّ
الدُّنْیَا وَ مَا عَلَیْهَا لِرَسُولِ الله صلی الله علیه و آله».
یعنی
زمین و آنچه روی آن است متعلق به رسول الله (صلی الله علیه وآله) میباشد.
یا روایت ابو بصیر از اصحاب امام صادق (علیه السلام) که از امام سوال میکند:
آیا بر امام واجب است که زکات اموال خودش را بدهد؟
امام
(علیه السلام) پاسخ دادند:
«أَحَلْتَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ أَمَا عَلِمَتْ
أَنَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةَ لِلْإِمَامِ یَضَعُهَا حَیْثُ یَشَاءُ وَ
یَدْفَعُهَا إِلَى مَنْ یَشَاءُ جَائِزٌ لَهُ ذَلِکَ مِنَ اللَّه ...».
یعنی: سخن بی معنایی گفتی! آیا نمیدانی که دنیا و آخرت از آن امام است و آن
را در هر جا که بخواهد استفاده می کند و به هر که بخواهد عطاء می کند و
این اجازه را از جانب خدا دارد...
این
دسته از آیات و روایات سلطه مردم بر اموال خودشان را نفی نمی کند بلکه
برای خدا و حجت خدا سلطه ای فوق سلطه مردم ثابت می کند. سلطه ای که برای
خدای تعالی بالذات ثابت است و برای حجت الله با اذن خدا ثابت می شود. روایت
اخیر به همین مضمون اشاره دارد: «جَائِزٌ لَهُ ذَلِکَ مِنَ اللَّه».
این
نکته لطیف در ماجرای تصرف امام کاظم (علیه السلام) در مزرعه مردی که به
ایشان دشنام داده بود روشن می شود. داستان از این قرار بود که از مردمان
مدینه شخصی بود تندخو که امام کاظم (علیه السلام) را دشمن می داشت به صورتی
که هرگاه با ایشان روبرو می شد زبان به ناسزا می گشود و بی احترامی بسیار
می کرد.
صبر اصحاب امام از این رفتار مرد سر آمد و تصمیم به قتل او گرفتند و
این مطلب را با امام (علیه السلام) در میان گذاشتند اما حضرت آن ها را از
تصمیمشان باز داشت. مدتی بعد موسی بن جعفر (علیهما السلام) نشانی مزرعه او
را از اصحاب گرفتند و روانه شدند. مرد تندخو ناگهان امام را دید که سوار بر
مرکب وارد گندمزار او می شوند. او که از پامال شدن محصولش به شدت خشمگین
بود بنای فریاد کردن را گذاشت اما حضرت بی اعتنا به نارضایتی او به سمتش
رفتند از مرکب پیاده شدند و به گرمی با او احوالپرسی نموده و سخن گفتند.
این برخورد دوستانه خشم مرد را فرونشاند و با امام مشغول صحبت شد. امام
کاظم (علیه السلام) در پایان چند برابر آن خسارتی که مرد تخمین زده بود به
او پرداختند و از وی جدا شدند و با این ملاطفت و هدیه نظر آن مرد را برای
همیشه تغییر دادند به صورتی که بعدها وقتی امام را می دید می گفت الله اعلم
حیث یجعل رسالته.
شاهد
کلام اینکه اگر نبود که همه دنیا از آن امام است و او می تواند به نحوی که
صلاح می داند در آن تصرف کند، ورود امام به مزرعه مرد نادان در حالی که او
ناراضی بود حرام بود و حرام و کمتر حرام هیچگاه از معصوم سر نمی زند.
صلوات الله علیهم اجمعین
امام موسی کاظم (علیه السلام)
أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ إِنتِظارُ الفَرَجِ؛
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
تحف العقول ص403
یکی از ائمه بزرگواری که بسیار در زندگی مظلومانه زیسته و زندگی ایشان هم با فشارها و ابتلائات و گرفتاریهای زیادی توام بوده، امام موسی بن جعفر علیه السلام است. زمانی که بنی عباس بر اوضاع حاکم شدند سفاح بر روی کار آمد که خیلی نسبت به ائمه تند نبود و حتی نوشتهاند که مزار مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام را تعمیر کرده است و یک بار هم که خدمت امام صادق علیه السلام رسیده و صحبت از تحویل فدک داشته است.
اما بعد از وی، منصور بر سر کار آمد که انسان تند و حسودی بود و نسبت به امام صادق علیه السلام هم حساسیت خاصی داشت؛ ولی در آن زمان جو عمومی مردم، به گونهای بود که بیش از آنچه میخواست نمیتوانست انجام دهد ولذا، در آن دوران، حوزه علمیه به وسیله امام صادق علیه السلام شکل گرفت و منصور فقط ناظر این ماجرا بود. جمعیت زیادی اعم از شیعه و سنی به خانه امام صادق علیه السلام آمدند و تربیت این شاگردان سالها ادامه یافت و حتی برخی از سنیها مثل محمد بن مسلم و زراره، نزد امام شیعه شدند و رشد کردند و به مقام و موقعیتی رسیدند.
منصور در عین حال که فرد تند و تیزی بود ولی در دشمنی خودش زیرک و مکار بود و برای مقابله با یاران امام از افراد دانا کمک گرفت، و فهمید که ارباب فکر را از طریق فکری باید مورد تهاجم قرار داد و لذا در رشتههای مختلف اعم از فقه و غیر فقه، در مقابل امام صادق علیه السلام افرادی مانند ابو حنیفه و مالک یا ابن ابی العوجاء پیدا شدند که بعضی از زمره شاگردان خود امام هستند؛ منصور امکانات و پول زیادی خرج کرد تا افراد دیگری در مقابل امام صادق علیه السلام ، به عنوان مرجع مردم باشند؛ یعنی با این کار خود، میخواست به مردم چنین القا کند که متولی مذهب، منحصر به امام نیست و دیگرانی هم هستند.
منصور در ابتدا یک نهضتی را راه انداخت و بعد هم مامون آن را خیلی وسیع ادامه داد که در مقابل ائمه بود و بنا هم بر این بود که افکار مقابل اسلام را مطرح کنند. اینها تصور میکردند که فلسفه یونان، منطق ائمه را میشکند و لذا افرادی را برای تعلیم علوم مادی گرد آوردند و آنها را رشد دادند تا اینکه افکاری مانند جبر و اختیار مطرح شود؛ بحث حادث یا قدیم بودن قران مطرح شد؛ حدوث و قدم عالم را مطرح کردند و مباحثی که هیچ فایده دنیوی و اخروی نداشت، آنها با خرج کردن بیت المال، آثار مختلف یونانی را به زبان عربی ترجمه کردند.
نهضت امام صادق علیه السلام که تازه شروع شده بود تحت تاثیر این حرکات قرار گرفت ولی رشد کرد و آنچه امام عرضه میکرد فوق کارهای علمی آنان بود؛ یعنی نه ابو حنیفه توانست در مقابل امام بایستد و نه تفکرهای مادی در مقابل امام صادق علیه السلام عرضه وجودی داشتند.
در نهایت، منصور متوجه شد که کار از دست او خارج شده است و لذا در اواخر عمر شریف امام صادق علیه السلام ایشان را محاصره کردند تا آنجا که گاهی برخی از مردم برای شنیدن یک مسئله یا روایت در لباس یک دست فروش به درب منزل امام میرفتند.
آیت الله العظمی وحیدخراسانی مد ظله العالی امروز در درس تفسیر به برخی از مقامات و ویژگیهای حضرت امام کاظم علیه السلام اشاره نموده و فرمودند:اگر این مملکت به ائمه دین معرفت داشت و می دانست که امام موسی بن جعفر علیهما السلام کیست، فردا این کشور یکپارچه در عزا بود، منتها نه ما فهمیدیم، نه دیگران.
معظم له با نقل برخی از قضایا در علم و معجزات و عبادات آن حضرت فرمودند: این قضایا عقل هر حکیمی را مبهوت میکند. جبرئیل و میکائیل در عبادت او مبهوت اند؛ هفت سال تمام، روی ساق استخوان کوبیده سجده کرد، آن هم چه سجده ای! بعد از نماز صبح به سجده می رفت، اذان ظهر سر از سجده بر می داشت، و کار بندگی را به جایی رساند که شد زین المجتهدین.
آیت الله العظمی وحیدخراسانی مد ظله العالی ضمن بیان مصائب آن امام فرمودند: ای هیئات مذهبی! اگر غیرت دینی دارید، همه باید حرکت کنید و فردا در شهرهای قم، مشهد و ... با پرچمهای عزا در کوچه و خیابان به دخترش حضرت معصومه علیها السلام و به پسرش حضرت امام رضا علیه السلام تسلیت بگویید و به دنیا اعلان کنید: هفت سال در ظلمات زندان، روز و شب در سجده گذشت و آن جور از دنیا رفت.
مشروح بیانات معظم له را در لینک زیر ملاحظه نمایید
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ
وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ
وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ
مراسم عزاداری و سوگواری در
برگزار میگردد.
سخنرانان مراسم:
خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای بنیادی
خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حسینی اراکی
زمان: پنجشنبه 25 رجب 1436 مصادف با 24 اردیبهشت 1394
ساعت 11 صبح
مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْبَطْحاءِ و َابْنَ رَئِیسِها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْکَعْبَةِ بَعْدَ تَأْسِیسِها،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلی وَلَدِکَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ
مراسم عزاداری و سوگواری در
با حضور اقشار مختلف مردم متدین و هیات مذهبی
برگزار میگردد.
سخنران:
خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای سید حسین مومنی
زمان: جمعه 26 رجب 1436 مصادف با 25 اردیبهشت 1394
ساعت 11 صبح
مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت ایت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)
امام رضا(علیه السلام)
وسایل الشیعه ج14 ، ص547 - کامل الزیارات ، ص 300
چیستى معناى زیارت
تشییع نمادین به مناسبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام در حرم امام حسین علیه السلام
25 رجب 1435
عکاس : سید قاسم العمیدی
دبیر کل آستان مقدس حرم امام موسی کاظم علیه السلام در یک کنفرانس خبری اعلام کرد: هشت میلیون زائر برای شرکت در مراسم شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام) خود را به کاظمیه رساندند و در این مراسم شرکت کردند.
وی از تمام دستگاههای امنیتی وهیئتهای خدماتی زوار و رسانهها که در هر چه بهتر برگزار شدن مراسم نقش داشتند، تشکر کرد.
این حضور میلیونی و کم نظیر در حالی به وقوع پیوست که عناصر تروریستی، با انجام علمیات های انتحاری، نتواستند در عزم و اراده شیعیان در برپایی شعائر اهل بیت علیهم السلام تاثیر منفی بگذارند.
خیابانهای شهر کاظمیه عراق از چند روز گذشته تاکنون، مملو از زائرانی بود که با پای پیاده از بغداد و دیگر مناطق عراق، خود را به حرم امام هفتم شیعیان رساندند.
مجموعه رسانه ای امام حسین علیه السلام در ایام زیارتی امام موسی کاظم علیه السلام با اعزام گروه های تصویربردار و مستندساز، به انعکاس این تجمع بزرگ شیعی پرداخته و روزانه حال و هوای این شهر مقدس را به طور زنده و مستقیم پخش می کرد.
همزمان با ایام شهادت امام موسی کاظم علیه السلام و جضور میلیونی محبان اهل بیت علیهم السلام از اقصا نقاط عراق و کشورهای مختلف دنیا ، ابو سنان یک مسیحی ساکن بغداد با راه اندازی موکب از زوار امام موسی کاظم علیه السلام پذیرایی میکند.
به گزارش شیعه ویوز ، از روزهای قبل، جاده های منتهی به شهر کاظمین عراق، مملو از زائرانی است که برای زیارت حرم مطهر هفتمین پیشوای مسلمانان جهان امام کاظم علیه السلام، از اقصی نقاط عراق و کشورهای مختلف دنیا، با پای پیاده عازم شهر کاظمین شده اند.
شهروندان عراقی نیز در قالب موکب هایی، در دو طرف جاده ها برای پذیرایی از زائران و ارائه آب و غذا به آنها موکب هایی برپا کرده اند.
حضور چشمگیر زنان و کودکان در مسیر پیاده روی، از جلوه های دیدنی این تجمع بزرگ شیعی به شمار می رود.
تولیت حرم مطهر امام موسی کاظم علیه السلام به همراه نیروهای امنیتی، مسئولیت سازماندهی مراسم سالروز شهادت این امام بزرگوار و تأمین امنیت و خدمات رسانی به مردم عزادار را بر عهده دارند.
نیروهای امنیتی در سرتاسر بغداد تدابیر شدید امنیتی به اجرا گذاشته اند. این نیروها برای امنیت بیشتر، خیابان های مشخصی را برای عبور و مرور زائران تعیین کرده و مقررات منع رفت و آمد خودروها را در این خیابان ها به اجرا گذاشته اند.
خودروهای نظامی و آمبولانس ها نیز در طول جاده ها و مسیرهای منتهی به مرقد مطهر امام موسی کاظم علیه السلام مستقر شده اند.
درایام شهادت هفتمین پیشوای مسلمانان جهان، مساجد و حسینیه ها در سراسر جهان سیاه پوش عزای حضرت امام موسی بن جعغر علیه السلام شده است.
شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام در قالب دسته جات عزاداری به سوگواری پرداختند و بیوت مراجع معظم تقلید نیز در این روز شاهد حضور پرشمار اردتمندان به ساحت مرجعیت بود و در محضر مراجع بزرگوار شیعه مراسم عزاداری امام هفتم برگزار شد.
شهرهای مهم مذهبی نیز مملو از زائران و عزاداران آن امام همام بود.