ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به منظور نشر فرهنگ فاطمى، پس از مطالعه این کتاب، لطف نموده آن را به
دیگران هدیه دهید؛ تا افراد بیشترى از نورانیت شعائر حضرت زهرا سلام الله
علیها ره توشه گیرند.
.. تمام وجودم را درد و اندوه و غم فراگرفته بود؛ خسته از همه چیز و همه جا
گوشه اى نشسته، غرق در افکار خود بودم... خداى خوب و مهربون، کجا برم؟! با
که درد دل کنم؟! متحیّر بودم که به چه کسى و کجا پناه ببرم؟!
ناگهان صدایى دلربا، گرم و آشنا بى اختیار مرا مجذوب خود نمود، آرى سخنان
دلنشین و پر مهر مرجع تقلیدم حضرت آیت الله العظمى حاج سید صادق حسینى
شیرازى حفظه الله بود که چندى پیش در یکى از سخنرانى هایشان فرمودند: «..در
شدائد، سختیها و گرفتاریها به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حدیث
شریف کساء متوسل شوید...».
بى درنگ کتاب «مفاتیح الجنان» ثقة المحدّثین، حاج شیخ عباس قمى رحمه الله
را حاضر نمودم، در انتهاى این کتاب شریف چشمانم به دنبال حدیث کساء مى
دوید؛ یافتم و چه زیباست این جملات «عن فاطمة الزهراء علیها السلام أنها
قالت...» اشک از دیدگانم جارى شد، شگفتا! بر دردهاى خود مى گریستم؟ یا بر
غم و غصّه هاى بى پایان حضرت زهرا؟سلام الله علیها ولى هرچه بود با تمام
شدن حدیث کساء آرامش وصف ناپذیرى روح و روانم را فراگرفت، گویا دردهایم
التیام پیدا کرده بود، ولى خواندن حدیث کساء، آتش نفهته ى دلم را شعله ور
ساخت، آرى فاطمه!
به راستى فاطمه یعنى چه؟
فاطمه یعنى فریاد در مقابل ظلم!
فاطمه یعنى در راه عقیده فدا شدن!
فاطمه یعنى سوز و گداز بیت الأحزان!
فاطمه یعنى چون شمع براى امام زمان خود سوختن!
فاطمه یعنى از درد پهلو نخوابیدن!
فاطمه یعنى دفاع از اول مظلوم عالم، على علیه السلام!
و طبق فرمایش پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله، فاطمه یعنى: «آنکه خدا او و دوست دارانش را از آتش جهنّم جدا نمود»[1]
آرى، هرچه هست، فاطمه است.
اما اکنون احساس مى کنم سؤال هاى زیادى در مورد شخصیت حضرت زهرا سلام الله
علیها در ذهنم به وجود آمده، همان شخصیتى که پیامبر گرامى اسلام صلى الله
علیه وآله در مورد ایشان فرمودند: «دخترم فاطمه، حوریّه ایست در کالبد
بشرى»[2]، یا فرمایش دیگر ایشان: «دخترم فاطمه، سیّده و بزرگ تمامى زنان،
از ابتداى خلقت تا انتهاست»[3]؛ شخصیتى که خداوند در مورد ایشان به پیامبرش
مى فرماید: «إنّا أعطیناک الکوثر[4]»[5].
آرى، سؤالهاى زیادى در مورد شفاعت بى بى فاطمه سلام الله علیها و عصمت آن
حضرتف حدیث کساء و فدک حضرت زهرا سلام الله علیها، دفاع از حریم ولایت
امیرالمؤمنین علیه السلام، درد و رنجهاى بى پایان فاطمه و خلاصه فاطمه،
فاطمه، فاطمه!
در نتیجه، جهت زیارت حضرت فاطمه معصومه[6] سلام الله علیها عازم شهر مقدس
قم شدم و سپس به دیدار مرجع تقلید که مى دانستم هر زمانى که بخواهم، مى
توانم شرفیاب محضرشان شوم، رفتم تا جواب تمامى سؤالهاى خود در مورد حضرت
زهرا سلام الله علیها را مستقیماً از شخص ایشان بگیرم.
وارد اتاق ساده ایشان شدم و مورد لطف و عنایت پدرانه و پرمحبت ایشان قرار
گرفتم، عرض کردم: راجع به حضرت زهرا سلام الله علیها سؤالاتى دارم که مى
خواهم شخص شما جوابم را بدهید.
ایشان قبول فرمودند و قبل از اینکه سؤالات خود را مطرح کنم، مقدمه اى به این مضمون ایراد فرمودند: