هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

افطار امیرمؤمنان (علیه السلام) در شب آخر عمر خود



افطار امیرمؤمنان (علیه السلام) در شب آخر عمر خود 


از آن روزی که در خانه‌ی خدا به دنیا آمد، بیت الله مولِد او شد. بیت الله مشهد او شد. 


در تاریخ چنین مقامی پیدا نشده!  در خانه‌ی خدا به دنیا آمدن، در خانه‌ی خدا شربت شهادت نوشیدن!


عقل مبهوت است!


آن صبحی که به نماز آمد، آن شب مهمان دخترش بود. دختر برای پدری که سلطنت بر ربع مسکون دارد، یعنی مشرق و مغرب تحت حکومت اوست، سفره‌ای که تهیه کرده بود، نان جو بود و نمک و شیر. سر سفره که نشست،


گفت: کِى دیده‌ای پدرت سر یک سفره دو خورشت بخورد؟


آمد نمک را بردارد که با نان جو و شیر افطار کند. فرمود: نمک را بگذار، شیر را بردار. با نان جو و نمک افطار کرد. چرا؟


برای اینکه مبادا در سرزمین حجاز و یمامه  یک نفر باشد که سفره‌اش از سفره علی کم‌رنگ‌تر است.


چنین کسی است که وقتی شمشیر به آن فرق خورد، جبرئیل بین زمین و آسمان گفت:


«تهدّمت والله ارکان الهدی إنفصمت والله العروة الوثقی



احیاء ماه رمضان شب شهادت ،جوی آباد، امامزاده سید نجم الدین علیه سلام ،(پذیرایی هیئت بختیاری ها )



احیاء شب بیست ویکم ماه مبارک رمضان ( شب شهادت امیرمومنان ،علی علیه السلام )






به لطف و عنایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف 


هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها



در این شب باعظمت مسولیت پذیرایی از احیاءگران عزیز را به عهده داشت این پذیرایی از مردم عزیز از افطار شروع وتا ساعت 2 بامداد ادامه داشت ، باشد که خداوند منان از ما راضی وخشنود باشند ومرحمی باشد برقلب داغدار ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ان شاءالله


وامیدواریم عزاداران عزیز نیز از اعضای این هیئت راضی و خشنود باشند وما را از دعای خیر خود بی نصیب نفرمایند























همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.


فاطمه زهرا(سلام الله علیه):



اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛


همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.

امالی(صدوق) ص182

رفتار امیرمؤمنان (علیه السلام) با مرد یهودی



رفتار امیرمؤمنان (علیه السلام) با مرد یهودی
PDF چاپ پست الکترونیکی

105دانشگاهی ها تأمل کنند، علمای مملکت دقت کنند و بفهمند، چه خبر است؟! چه غوغاست؟! کسی که ایران امروز، یک ایالت او بوده، تا برسد به بقیه‌ی امپراطوری روم.


شاهنشاهی ایران زیر دو پایش بوده، یک مرتبه مردی یهودی جلو آمد و گفت:


یا علی، این زرهت که در آنجاست مال من است.


فرمود : 


این زره من است از دستم افتاده.


گفت:

یا علی، این زره مال من است.


من دست برنمی‌دارم تا پیش قاضی حاضر شوی. درباره‌ی اینها فکر کنید. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) کسی است که از جهت معنا، 124هزار پیغمبر زیر پرچم اویند.


«آدم ومن دونه تحت لوائی».


و آن لواء در دست علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. از این طرف هم حکومت دنیا در قبضه اقتدار اوست. با یهودی پیش قاضی آمد. قاضی دید زره در دست یهودی است. حکم کرد که زره مال یهودی است.


حالا فکر کنید قاضی علیه او حکم کرد؛ آن هم به نفع یهودی. امیرالمؤمنین (علیه السلام) زره را به یهودی تحویل داد.


یک مرتبه یهودی روی قدمش افتاد. گفت:

یا علی، زره مال خودت بود. من همه این بساط را به راه انداختم که ببینم این دین همان دینی است که موسى (علیه السلام) خبر داده. این ادعا را به ناحق کردم تو در مقابل مثل منی حاضر شدی به محکمه آمدی.


آن هم حکم قاضی را به حسب ظاهرِ اینکه زره در دست من است پذیرفتی. همه‌ی مقصد این بود که بدانم تو همانی که موسی خبر داده که جانشین خاتمی (صلی الله علیه وآله).


أشهد ان لا اله الا الله! روی قدمش افتاد و مسلمان شد.


حضرت زرهش را به او داد. هفتصد درهم هم به او داد. یهودی در غزوه‌ی صفین در رکاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) شهید شد. این است علی بن ابی طالب!


این منشور حکومتش، این هم عملش! دنیا کجا دیده بشری که اقالیم هفت گانه بما تحت افلاکها همه را به او بدهند تا یک پوست جو از دهن یک مورچه بگیرد.


هفت اقلیم را ببازد و آن پوست جو را از دهن مورچه نگیرد. برای چنین کسی، بشریت باید عزا بگیرد که چه کسی بود؟ چه کرد؟ این زندگی چه بود؟




سفارش امیرمؤمنان (علیه السلام) به رحمت و محبت به همه‌‌ی خلق



سفارش امیرمؤمنان (علیه السلام) به رحمت و محبت به همه‌‌ی خلق
PDF چاپ پست الکترونیکی

015در عهدی که به مالک اشتر نوشت، فرمود:


ای مالک! با مردم، این چنین رفتار کن. خوب گوش کنید، بفهمید، درک کنید. این را دنیا باید گوش کند و بفهمد. فرمود: ای مالک همه کسانی که رعیّت تو هستند، از دو طائفه بیرون نیستند؛ یا برادر تو‌اند در دین، یا شبیه تو‌اند در خَلق. حالا ببین با کفّار عملش چیست؟


رفتارش با کافر چیست تا برسد به مسلمان! فرمود: مالک! در قلبت رحمت، محبّت و لطف نسبت به همه داشته باش، حتی کفّار! این است حکومت اسلام! این است حکومت علوی!



پنج مطلب فرمود که عقل مبهوت است. فرمود: رحمت. دوم: محبت. سوم: لطف. چهارم: عفو. پنجم: صفح. نسبت به همه، چه مسلمان، چه کافر، چه یهودی، چه نصرانی. مبادا در قلمرو مملکت تو نسبت به یک کافری کمترین تعدّی شود. دنیا باید برای گوینده‌ی این کلام عزا بگیرد. اسرار این بیان را بزرگانی مثل شیخ انصاری، باید بفهمند.
خوب دقت کنید! یعنی در مملکتی که لوای اسلام و حکومت علوی بر سر پاست، باید با تمام افراد آن مملکت، حتی کفّار با رحمت و محبت و لطف و عفو و گذشت برخورد کرد.


ای مالک، رعیّت زلل دارد، علل دارد.


ای مالک، رعیّت لغزش دارد چه عمد، چه خطا. اگر انجام دادند، تو با آنها جوری رفتار کن که توقع داری خدا با تو رفتار کند. حالا برای چنین کسی تمام دنیا باید عزا بگیرد یا نه؟




قال امیرالمؤمنین (علیه السلام):همواره پس از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) مظلوم بوده‌ام و بر من ستم شده است.



قال امیرالمؤمنین (علیه السلام):

 مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُذْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه‏

همواره پس از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) مظلوم بوده‌ام و بر من ستم شده است.

بحارالأنوار جلد : 29 صفحه : 467

جوی آباد، امامزاده سید نجم الدین علیه سلام ،(پذیرایی هیئت بختیاری ها )، شب احیاء ، شب نوزدهم رمضان


به لطف و عنایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف 


هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها



در این شب باعظمت مسولیت پذیرایی از احیاءگران عزیز را به عهده داشت این پذیرایی از مردم عزیز از افطار شروع وتا ساعت 2 بامداد ادامه داشت ، باشد که خداوند منان از ما راضی وخشنود باشند ومرحمی باشد برقلب داغدار ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ان شاءالله


وامیدواریم عزاداران عزیز نیز از اعضای این هیئت راضی و خشنود باشند





















بیانات آیةالله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی درباره روز شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام




بسم الله الرحمن الرحیم


الحمدلله ربّ العالمین وصلّی الله علی سیّدنا محمّد وآله الطّاهرین سیّما بقیّه الله فی الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین


اولاً مردمی مستغرق‌اند در نعمتی که ارزش آن نعمت را نمی‌دانند ؛ قضایا سه قسم است : یک قسم قضایایی است که هم قابل درک است و هم قابل بیان ، هم می‌شود فهمید ، هم می‌شود فهمیده را مبیّن کرد ؛ یک قسم از قضایاست که فهمیدنی است ، امّا بیان قاصر است ؛ قسم سوم قسمی است که نه قابل ادراک است و نه قابل بیان ؛


جوار امام هشتم علیّ بن موسی (علیه السلام ) نه قابل درک است ، نه قابل وصف است . من خودم هر وقت متذکّر این حدیث می‌شوم متحیّرم ! اولاً: حدیث صحیح السند ، آن هم به تصحیح قُدما . از جهت رجالی تصحیح سند در مقام فقاهت ، امر لازمی است ؛ تارة تصحیح از متأخّرین است ، مثل : وحید بهبهانی ، علامه مجلسی ، میر داماد . . . امّا تارة صحّت سند از طریق تصحیح و توثیق قدماست ، مثل : نجاشی ، شیخ الطائفه، شیخ طوسی ؛ این حدیث از جهت فقهی ، حدّی دارد که مثل شیخ انصاری درک می‌کند .


دو احتیاط در دین برای فقهای عظام هست :


یکی احتیاط اصولی ، یکی احتیاط فقهی ؛ بحث در این‌ها ، فوق این مجلس است ، فقط مقدّمه‌ای است برای درک این حدیث . صحّت سند این روایت به حدّی است که فقیهی مثل شیخ انصاری که مجسّمه‌ی احتیاط در فتواست ، با آن سعه‌ی علم، به این سند دست از احتیاط بر می‌دارد و فتوای قاطع می‌دهد. حدیث ، یک چنین حدیثی است ! رجال حدیث همه موثّق‌اند به توثیق شیخ و نجاشی ؛ علاوه ، راوی حدیث از اصحاب اجماع است؛ ممّن اجمعت العصابه علی تصحیح ما یصحّ عنهم ! حدیث ، چنین حدیثی است ؛ آن وقت ، بَزَنطی که از اعلام طائفه است ، مخاطب در این روایت است .


امامی که ضمان عصمت از خدا دارد ، بیانش این است ؛ به بَزَنطی فرمود : کسی که علیّ بن موسی الرّضا را زیارت کند ، کُتِبَ ـ نوشته می‌شود ـ قطعاً ، کتب معنای دقیقی دارد ؛


کتب علیکم الصیّام کما کتب علی الذین من قبلکم ؛ فرمود : مکتوب است برای کسی که علیّ بن موسی را در طوس زیارت کند به یک زیارت ، هزار حجّ قبول شده . بَزَنطی مبهوت شد ؛ او می‌فهمد یعنی چه ! چه کسی در این جا خوابیده است که یک زیارت قبر او هزار حجّ بیت الله است ! آن هم حجّی که به امضای قبول الهی رسیده است. بَزَنطی متحیّر ماند ؛ بعد دوباره سؤال کرد : برای زیارت علیّ بن موسی هزار حجّ است؟ او می‌فهمد حجّ بیت یعنی چه !


جعله سبحانه وتعالی للاسلام علماً وللعائذین حرماً فرض حجّه و اوجب حقّه و کتب علیکم وفادته فقال : و لله علی النّاس حجّ البیت من استطاع الیه سبیلا ؛


بعد که مبهوت شد که یک زیارت ( برابر با ) هزار حجّ بیت الله، آن هم حجّ قبول شده ، امام جمله‌ای فرمود که عقل مبهوت است و مثل شیخ انصاری باید این حدیث را بفهمد ؛ فرمود : إن کان عارفاً بحقّه فالف الف حجّة ؛ اگر آن زائر ، معرفت به حقّ علیّ بن موسی داشته باشد ، یک زیارتش برابر با هزار هزار حجّ قبول شده است !


این جا چه کسی است ؟

کسی چه خبر دارد ؟

این بیان از پیغمبر ( اکرم ) در دو مورد است :

یکی :

فاطمة بضعة منّی ،

دوم :

ستدفن بضعة منّی بأرض خراسان ؛

این کلمه یعنی چه ؟

یعنی :

ایّها النّاس !

زیارت او زیارت من است .


خوشا به حالتان ! از امروز تصمیم بگیرید که اولا: زیارت را ترک نکنید؛ و به این ترتیب به زیارت بروید که آن زیارت ، اکسیر اعظم بشود ؛ عمده علم و معرفت است ؛ یک وقت امام هشتم را زیارت می‌کنی ، این زیارت توست ، امّا اگر این جور به زیارت بروی ، (زیارت تو ) منقلب می‌شود - اضافه هر نکره‌ای را معرفه می‌کند ؛ به قدر معروفیّت مضاف الیه ، به مضاف عظمت می‌دهد - یکبار به نیابت پدرش حضرت موسی بن جعفر ( علیه السلام ) به زیارت برو ، و بار دیگر به نیابت از پسرش امام نهم ؛ آن وقت زیارت تو زیارت زید و عمرو نیست ، بلکه زیارت موسی بن جعفر(علیه السلام ) و زیارت امام محمّد جواد (علیه السلام ) می‌شود ! و به نظر دیگر ، به تو نظر می‌کند ؛


این ، قدر و منزلت مجاورین این بقعه است ؛ آن وقت باید فهمید که این مجاورت که منشأ این عظمت و مبدأ این سعادت است ، در مقابل ، مسؤولیّت‌ها دارد ! عمده‌ی مسؤولیّت این است که امام هشتم ، تمام تعلّق وجودش به مادرش فاطمه زهراست ! تمام تعلّق هستی‌اش به جدّش امیرالمؤمنین است ! روز شهادت این جد و این جدّه ، باید شما هیئات مشهد آبرویی نزد این حضرت پیدا کنید ، مبادا غفلت کنید ! مبادا شهر دیگری در ایران در تعظیم شعائر جد و جدّه‌ی او بر مشهد مقدّم باشد ! وظیفه‌ی شما هیئات این است که روز شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام ) ـ همه‌ی هیئات مشهد ـ با زبان روزه . . . مهم این است که در ایّام دیگر ، روزه‌دار نیستید ، امّا روز بیست و یکم همه گرسنه و تشنه ، به یاد آن فرق شکافته ، وقتی آن هیئات بیرون بیایند ، آیا رضایت امام هشتم با شما چه می‌کند ؟!


این زندگی سر می‌آید ؛ شما همه سال قبل چنین روزی بودید ، امسال هم همین روز هستید ، این سال که گذشت ، برای شما چه ماند ؟ هیچ ؛ کأن لم یکن شیئاً مذکورا ! مگر عمر من و تو چند ورق دارد ؟ یک ورق آن این جور برگشت ، چند ورق دیگر هم همین جور برمی‌گردد ! و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضی الأمر ! حسرت ، هنگام جان دادن است که ای کاش! می‌توانستم یک قدم در راه امیرالمؤمنین بردارم و برنداشتم ؛ می‌توانستم یک عَلَم برپا کنم و نکردم ؛ این حسرت چه وقت است ؟ اجتمعت علیهم سکرة الموت وحسرة الفوت ! دو چیز هنگام جان دادن فشار می‌آورد : اول حسرت فوت ، دوم سکرات موت ؛ آن وقت جدایی از همه ـ که احدی به داد نمی‌رسد ـ کیست ( که به داد می‌رسد ) ؟ یا حار همدان ! من یمت یرنی . . . هر کس که بمیرد ، هنگام جان دادن ، علی ( علیه السلام ) را می‌بیند ؛ بعد که او را دیدی...


تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن ************ که خواجه خود روش بنده‌پروری داند

تو که روز شهادت او ، آن هیئت را به راه انداختی ، به سر و سینه زدی ، با آن شکم گرسنه و لب تشنه ، آیا دم جان دادن آن ( صاحب ) کَرَمی که عقل در او مبهوت است، با من و تو چه خواهد کرد؟


کسی ( نزد او ) آمد و گفت : یا علی ! من گرفتارم ؛ . . . به قنبر رو کرد و فرمود : به او هزار بده ! قنبر پرسید : یا امیرالمؤمنین ! هزار دِرهم بدهم یا هزار دینار ؟ ـ هزار درهم هزار مثقال نقره می‌شود و هزار دینار هزار مثقال طلا ـ کَرَم ، این کَرَم است که فرمود : ببین به حال او کدام بهتر است ! کلاهما عندی حجران ؛ هر دو نزد من سنگ است ؛ برای من تفاوتی نمی‌کند ، چه طلا چه نقره ، ببین برای کدام سودمندتر است! کسی که این دستِ باز را دارد، هنگام جان دادن با تو چه خواهد کرد؟!

این پرده‌ای را که در پشت سر است می‌بینید ؟ این پرده و پرده‌ی فاطمیّه ، ما این دو پرده را ترتیب دادیم که اگر شیخ ازهر، علمای حجاز گفتند که در روز سوم جمادی الثانیه و روز بیست و یکم ( رمضان ) در ایران چه خبر است ، ( مطالب ) این دو پرده ، جواب تمام علمای عامّه در دنیاست ! و من در مسجد اعظم اعلام کردم و این اعلام به دنیا منتشر شد که اگر فخر رازی هم سر از خاک بردارد و جواب این پرده را بدهد ، اول سنّی من خواهم بود ! ده سال است که این اعلام انجام شده و به مصر و حجاز هم منتشر شده ، امّا همه از جواب ، عاجز و درمانده‌اند !

مطالب این پرده‌ها از قرآن شروع می‌شود و سپس سنّت قطعیّه ، و باز قرآن و سنّت قطعیّه ؛ ( و مستند به ) صحیح بخاری ، و بعد اثبات می‌شود که چه مظلومی در عالَم رفت ! چه مظلومی ! به اتّفاق تمام مفسّرین ، تمام محدّثین ، تمام اصحاب مسانید از عامّه ، در آیه‌ی مباهله مراد از أنفسنا علیّ بن ابیطالب است ، این یک جمله از کتاب الله ؛ امّا متن صحیح بخاری این است که در سه موضع این حدیث را نقل کرده است که : یا علی ! أنت منّی و أنا منک ؛ حجّت این جور بر دنیا تمام می‌شود ،. اعظم صحاح نزد همه‌ی عامّه ، صحیح بخاری است و او این حدیث را در سه مورد نقل کرده است : یا علی ! تو از منی و من هم از تو ام ! این دو کلمه از کتاب و سنّت است و آیا دنیا می‌تواند جواب بدهد ؟ اگر به حکم خداوند ، علی جان پیغمبر است ، اگر به حکم سنّت قطعیّه ، علی از خود پیغمبر و پیغمبر هم از علی است ، فاصله‌ی میان پیغمبر و علی به سه خلیفه ، با چه عنوانی قابل توجیه است ؟! دنیا ( اگر می‌تواند ) جواب این دو کلمه را بدهد .


کسی از پای منبر او برخاست و گفت : وا مظلمتاه ! یا امیرالمؤمنین ! به من ظلم شده است ؛ حضرت فرمود : اگر به تو یک ظلم شده ، امّا به من به عدد ریگ‌های بیابان ، ظلم شده است . حال ، وظیفه‌ی ما در روز شهادت چنین کسی چیست ؟ دو جمله کافی است ؛ روایت معتبری است راجع به ماه رمضان ؛ فرمود : قد أقبل إلیکم شهر الله بالبرکة والرحمة والمغفرة ، بعد به بیان اوصاف ماه رمضان در این خطبه‌ی غرّاء پرداخت و ماه رمضان را وصف کرد که : نَفَس‌ها در این ماه ، تسبیح است و خوابتان عبادت . . . و یک مرتبه صدای گریه‌ی خاتم النبیین بلند شد . همه مبهوت‌اند ، چه شده ؟ پیامبر خاتم ، آن هم گریه با صدای بلند . . . ؛ همه حیران‌اند ؛ چرا ؟ این اشک ریزان برای چیست ؟ . . . اشاره کرد به امیرالمؤمنین و گفت : برای آن ضربتی که بر سر تو در این ماه وارد می‌شود !


اگر خاتم النبیین قبل از این ضربت با صدای بلند برای این مصیبت گریه می‌کند، آیا من و تو باید چه کنیم ؟ افسوس که عمر گذشت و نفهمیدیم ؛ قدر ندانستیم و باختیم ؛ َرحِمَ الله مَنْ أحیا أمْرَنا ! هر هیئتی که روز بیست و یکم بیرون بیاید، ( حرکت آن هیئت ) احیای امر امیرالمؤمنین است . امام ششم فرمود : خدایا ! آن رحمتت را بر آن کسی بفرست که امر ما را زنده کند ؛ آن رحمت چه رحمتی است ؟ ورحمة ربّک خیر ممّا یجمعون . آن هیئت بیرون آمد ، این رحمت را برد ، آن دیگری بیرون نیامد ، این رحمت را از دست داد .

افسوس که عظمت و اهمّیّت این مصیبت ، نه قابل وصف است و نه قابل درک ! من مبهوتم که چه بگویم ؟!

در غزوه‌ی احد ، نود جراحت به بدنش رسید ؛ پیغمبر به عیادت او آمد ، دید ( جراحت‌ها را ) فتیله می‌کنند ، جراحت‌ها بدن را سوراخ سوراخ کرده است و داخل این جراحت‌ها فتیله وارد می‌کنند ؛ وقتی که چشم رسول خدا به این منظره افتاد ، به صدای بلند گریه کرد ! ( امیر المؤمنین ) گفت : یا رسول الله ! همه‌ی این‌ها سهل است ، همه در راه خدا سهل است . . . .


صبح نوزدهم (ماه رمضان به مسجد ) آمد و قاتل خود را بیدار کرد و فرمود : خبر دارم که زیر ردا چه مخفی کرده‌ای . بعد در محراب ایستاد ؛ آن روز در نماز خویش ، سوره‌ی انبیاء را خواند ؛ یعنی چه ؟ یعنی یک صد و بیست و چهار هزار پیغمبر ، همه دور این محراب‌اند . سپس به سجده رفت و سر از سجده برداشت ؛ جبرئیل امین وحی خداست . قرآن بخوانید تا بفهمید جبرئیل کیست ! علّمه شدید القوی ذو مرّة فاستوی وهو بالأفق الآعلی ؛ چنین کسی میان زمین و آسمان سه جمله دارد و هر جمله‌ای هم با والله ( همراه شده است ) . این جاست که عقل شیخ انصاری ، شیخ طوسی ، شهید اول و ثانی مبهوت است . وقتی ضربت به آن سر وارد شد ، جبرئیل بین زمین و آسمان گفت : تهدّمت والله أرکان الهدی ! این کلام امین وحی خداست ؛ تهدّمت والله أرکان الهدی ؛ قسم به ذات قدّوس خدا که ارکان هدایت خراب شد . کلمه‌ی دوم که من از گفتن آن عاجزم تا چه رسد به درک آن ! گفت : إنطمست والله نجوم السّماء وأعلام التقی ؛ همه‌ی عَلَم‌های تقوا خاموش شد و نور و بهاء ستارگان آسمان هم رفت ! کلمه‌ی سوم که عقل را مبهوت می‌کند این است : إنفصمت والله العروة الوثقی ؛ به ذات خدا قسم که عروه‌ی وثقی پاره شد ! این عروه‌ی وثقی که شب بیست و یکم پاره شد چیست ؟ قرآن را بخوانید تا بفهمید : فمن یکفر بالطاغوت ویؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی ؛ معنی این جمله این است که در این ضربت ، ایمان به خدا به کلّی منفصم شد !

آیا روز بیست و یکم چه روزی است ؟ إنفصمت والله العروة الوثقی ؛ وقتی که چنین ضربتی به سر رسید ، جبرئیل میان زمین و آسمان ، اعلانش این بود و هر سنگی را که از زمین برداشتند ، خون جوشید ، امّا خود او گفت : فزت و ربّ الکعبة ! غوغایی است ! و همان کسی که در آن ضربت گفت : فزت و ربّ الکعبة ، وقتی جنازه‌ی زهرا ( سلام الله علیها ) را تحویل پیغمبر داد ، گفت :

نفْسی علی زفراتها محبوسة *** یا لیتها خرجت مع الزفرات !

ای کاش علی مرده بود !

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه، فی هذه الساعة وفی کل ساعة ولیا وحاظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه أرضک طوعا وتمتعه فیها طویلا.
 
 




جوی آباد، امامزاده سید نجم الدین علیه سلام ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ( محله بختیاری ها )، شبهای احیاء


السلام علیک یا امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه سلام


هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها  در شبهای احیاء امسال در جوار امام زاده سید نجم الدین  کار پذیرایی از احیائ گران عزیز را به عهده گرفته باشد که خداوند مننان یاری بفرماید و از این عزیزان قبول بفرماید


 

در آن شب قدری که قدرش را نمی دید / دست شقاوت تیغه ای از کینه ها داشت


در سجده افتاد آفتاب و ذکر می گفت / در زیر لب«فزت برب الکعبه»را داشت . . .


مناجات علی امشب ز نخلستان نمی آید
مسجد کوفه پر از جمعیت و مولا نمی آید
دامن مادر گرفته گوشه ی ویرانه طفلی
گوید ای مادر بگو امشب چرا بابا نمی آید













امام على علیه ‏السلام فرمودند:
خداوند مرا پیشواى خلق خود قرار داد. از این رو، بر من واجب کرد که درباره خودم و خورد و خوراک و پوشاکم همانند مردمان تنگدست باشم تا نادار به نادارى من تأسى جوید و توانگر را توانگرى‏اش به طغیان و سرکشى نکشاند.
[بحار الأنوار : 40 / 336 / 17]





هیچ گناهکاری را نا امید مکن، چه بسیار گناهکاری که عاقبت به خیر گشته
و چه بسیار خوش کرداری که در پایان عمر تباه شده و جهنمی گشته است . . .
( امام علی علیه سلام)



حضرت علی(ع) فرمودند:
بپرهیز از هر کارى که انجام‏دهنده‏اش آن را براى خود می ‏پسندد، امّا براى عموم مسلمانان نمی ‏پسندد.
(غررالحکم و دررالکلم)




ترمیم کتیبه محراب 800 ساله در حرم مطهر علوی


 


به گزارش شیعه ویوز ، سنگ کتیبه محراب مسجد بالاسر حرم مطهر علوی که قدمت 800 ساله دارد، در پروژه اى با نظارت کارشناسان مرمت آثار تاریخى از ایران ترمیم و در جاى اصلى آن نصب خواهد شد.


یکی از اعضاى شوراى آستان، در مصاحبه اى اظهار داشت: این کتیبه سابقا در محراب مسجد بالاسر که در حال حاضر به رواق حضرت ابوطالب ملحق شده، وجود داشت.


آن طور که شواهد تاریخى نشان مى دهد، قدمت این کتیبه به 800 سال پیش بازمى گردد. گمان مى رود در یکى از دوره هاى ترمیم عمارت حرم، به این سنگ صدمه وارد شده و به انبار حرم برده شده است.


مراحل ترمیم، با عکسبردارى از قطعات شکسته شده کتیبه به وسیله دوربین هاى ویژه آغاز مى شود. سپس با استفاده از این عکس ها به وسیله رایانه تصویر اصلى کتیبه و محراب بازسازى می شود و با استفاده از تصاویر قدیمى محراب، مکان قطعات ناپدید شده قابل تشخیص خواهند شد.



ثبت نام بیش از هفتادهزار نفر برای دفاع از نجف اشرف



 


اخبار رسیده از نجف اشرف حاکی از آن است که بعد از فتوای مرجعیت دینی مبنی بر دفاع کفایی از یک سو، و تهدیدات گروهک تکفیری داعش مبنی بر تخریب عتبات عالیات از سوی دیگر، بسیاری از شیعیان برای دفاع از مراقد مطهر اقدام به ثبت نام کرده اند. استانداری نجف اشرف اعلام کرد که تاکنون بیش از هفتادهزار نفر از محبین اهل بیت علیهم السلام برای دفاع از مرقد مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ثبت نام کرده اند.


نجف اشرف هرساله در آستانه شهادت حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام شاهد زیارت میلیونی زائران می باشد. به همین مناسبت مسئولان امنیتی این شهر، آمادگی خود را برای برقراری امنیت کامل این شهر برای ایام شهادت امیرمؤمنان علی علیه السلام اعلام داشته اند.



آیا بر مشروعیت تقیه دلیلی در قرآن و رفتار صحابه وجود دارد؟






پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از دیگر شبهاتی که پیروان وهابیت در مسائل فقهی به شیعه وارد می‌کنند این شبهه می‌‎باشد که آیا بر مشروعیت تقیه دلیلی در قرآن و رفتار صحابه وجود دارد؟


پاسخ:


یکی از شیوه‌های مبارزاتی ائمه معصومین (علیهم السّلام) و تربیت شدگان مکتب اهل‌بیت (علیهم السّلام) با دشمنان اسلام، در عصر خفقان، شیوۀ «تقیه» یا مبارزه مخفی بوده است.


در تاریخ مبارزات مذهبی و اجتماعی و سیاسی گاه پیش می‌آید که مدافعان حقیقت اگر بخواهند به مبارزه آشکار دست بزنند هم خودشان و هم مکتبشان به دست نابودی سپرده می‌‌شود و یا لااقل  در معرض مخاطره قرار می‌گیرد همانند وضع شیعیان امام علی (علیه السّلام) در زمان حکومت غاصب بنی امیه؛ در چنین موقعی راه صحیح این است که نیروهای خود را به هدر ندهند و برای پیشبرد اهداف مقدس خود به مبارزات غیر مستقیم و یا مخفیانه دست بزنند و در حقیقت تقیه برای اینگونه مکتبها و پیروان آنها در چنین لحظاتی یک نوع تغییر شکل مبارزه محسوب می‌شود که می‌تواند آنها را از نابودی نجات دهد، و در ادامه مجاهدت خود پیروز گردند.


یکی از آیاتی که در قرآن، مشروعیت تقیه را اثبات می‌کند آیه‌ای است که دربارۀ داستان عمار و پدر و مادرش نازل شده است؛ آنگاه که عمار برای نجات جان خودش به ظاهر موافق مشرکین حرف زد، بعد از انجام این کار اظهار ناراحتی شدیدی می‌کرد که آیه‌ای نازل شد و کار او را مورد پسند خدا معرفی کرد.


قرآن چنین می‌فرماید: « من کفر بالله من بعد إیمانه إلّا من أکره و قلبه مطمئنّ بالإیمان ». [نحل / ۱۰۶] « کسی که پس از ایمان به خدا کفر ورزد (به سزای عمل خود می‌رسد) مگر کسی که از روی ناچاری و اجبار اظهار کفر کند، ولی قلبش به ایمان، قرص و محکم باشد ».


در آیه دیگری می‌فرماید:

« لا یتّخذ المؤمنین الکافرین أولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء إلّا أن تتقوا منهم تقاة و یحذّرکم الله نفسه و إلی الله المصیر ».[ آل عمران / ۲۸ ]

« روا نیست مؤمنان کافران را به جای مؤمنان ولیّ خود گیرند، و هر کس چنین کند پیوند خویش را با خداوند گسسته است؛ مگر اینکه خود را (برای ایمنی از شر آنها) در حصن و حفاظ تظاهر به قبول ولایتشان قرار دهید. خداوند شما را از مخالفت با خویش بر حذر می‌دارد و بازگشت همگان به سوی خدا است ».


مفسران اسلامی در شرح این دو آیه، همگی اصل تقیه را اصلی مشروع دانسته‌اند.


اصولا هر کس مطالعۀ مختصری در تفسیر و فقه اسلامی داشته باشد، می‌داند که اصل تقیه از اصول اسلامی است و نمی‌توان آیات فوق و نیز عمل مؤمن آل فرعون در کتمان ایمان خویش و اظهار خلاف آن را ( غافر / ۲۸ ) نادیده گرفت و تقیه را به طور کلّی منکر شد.


آیات تقیه در مورد تقیه از کافران وارد شده، ولی ملاک آن، که همان حفظ جان و مال مسلمین در شرایط حساس و ناگوار است، اختصاص به کافران ندارد و اگر اظهار عقیده و یا عمل شخص بر وفق آن، در برابر فرد مسلمان نیز موجب خوف شخص بر جان و مال خویش باشد، تقیه در این مورد حکم تقیه از کافر را خواهد داشت این سخنی است که دیگران نیز به آن تصریح کردهاند.


رازی می‌گوید:

مذهب شافعی این است که هرگاه وضع مسلمانان در میان خود همان حالتی را به خود گرفت که مسلمانان در میان کفّار (حربی) دارند، تقیه برای حفظ جان جایز است. همچنین تقیه منحصر به ضرر جانی نبوده و حتی ضرر مالی نیز مجوّز تقیه است.[۱]


ابوهریره می‌گوید: من از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) دو گونه تعالیم و دستورات دریافت کرده‌ام. برخی را در میان مردم منتشر کردم، ولی از نشر برخی دیگر خودداری کردم. چرا که، اگر انجام می‌دادم کشته می‌شدم.[۲]

 

منابع:

[۱]. تفسیر رازی: ۸ / ۱۳.
[۲].محاسن التأویل: ۴ / ۸۲.



آیا ۲۵ سال خانه نشینی امیرالمومنین (علیه السلام) مساوی با سکوت بود؟




پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_تاریخ اسلام را از هر منظر که بنگریم، چه آنان که از دوستان و یاران امیرالمومنین (علیه السلام) بودند و چه آنان که از دشمنان ایشان محسوب می‌شوند، همه و همه در یک نکته اتفاق نظر دارند و آن رشادت، دلاوری و شجاعت علی (علیه السلام) است. شجاعت وی به گونه‌ای بود که خواب را از چشمان یلان و پهلوانان عرب می‌ربود. چنانچه او در نبرد‌های متعدد، بسیاری از نام‌آوران عرب را به خاک مذلت نشاند و با سرافرازی از میدان جنگ بیرون آمد.


حتماً این نقل تاریخی را از منابع متعدد خوانده‌اید، زمانی که یاران پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) از روی ترس و یا به جهت خواهش‌های نفسانی و یا بی رغبتی به جنگ، بی‌وفایی را نسبت به شخص رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) به سر حد رساندند و از صحنه نبرد در جنگ‌های «حنین» و «احد» گریختند، تنها امیرالمومنین (علیه السلام) بود که پروانه‌وار گرد شمع و جود پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم) می‌چرخید و از ایشان محافظت می‌کرد. تا جایی که عمر بن خطاب در وصفش می‌گفت :


« به خدا سوگند! اگر شمشیر علی (علیه السلام) نبود، عمود خیمه اسلام استوار نمی‌گشت.»[۱]


همان شخصی که در تمام نبردهای مسلمانان، در مقابل کفار، یهودیان و ... حضور فعال داشت، چه اتفاقی افتاد که در زمان خلفاء در هیچ نبردی شرکت نکرد؟ [۲] کسانی که در مسئله هجوم به خانه فاطمه (سلام الله علیها) با رجزخوانی، شجاعت علی (علیه السلام) را بهانه کرده و می‌گویند: اگر این حادثه واقع شده باشد، چطور ممکن است که او دست به شمشیر نبرده باشد؟ باید برای عدم شرکت آن حضرت در فتوحات خلفاء نیز پاسخ مناسب ارائه دهند.


اما آیا به لحاظ اینکه امیرالمومنین دست به شمشیر نبرد، می‌توان وی را متهم به سکوت کرد؟


طبق آن‌چه بزرگان در پاسخ به این شبهه فرموده‌اند، سکوت ایشان در آن برهه از زمان مطابق مصلحت اندیشی و عمل به وصیت پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) بود. [۳]


و اما موارد دیگری را نیز می‌توان برشمرد که حاکی از عدم سکوت امیرالمومنین (علیه السلام) می‌باشد:


الف. دست به شمشیر نبردن به معنای انکار اصل واقعه نیست : بیان این شبهه که چون علی (علیه السلام) می‌توانست بر علیه متجاوزین احتمالی به منزلش، از خود دلاوری نشان دهد و او دست به شمشیر نبرد، پس اصل ماجرا دچار خدشه است، تصور باطلی است؛ چنانکه اسناد و مدارکی دال بر هجوم  به خانه فاطمه (سلام الله علیها) و آتش آوردن بر در منزل ایشان و هجوم به داخل خانه همه را می‌توان در صحیح بخاری یافت.


ب. امام علی (علیه السلام) درست است که دست به شمشیر نبرد ولی خاموش هم ننشست؛ و ما در اینجا به ذکر نمونه‌هایی از عدم سکوت ایشان اشاره می‌کنیم.


۱. ایشان وقتی خلافت ظاهری را به دست گرفتند، درباره غاصبان خلافت فرمودند: « همانا این دین در دست اشرار، اسیر گشته بود. با نام دین به هواپرستی پرداخته و دنیای خود را به دست می‌آوردند.»[۴]


۲. حضرت در جایی دیگر رفتار حاکمان پیش از خود را به بذرافشانی گناه تشبیه کرده‌اند.


« کسانی که تخم گناه افشاندند، با آب فریب، آبیاری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود، درو نمودند.»[۵]


۳. کسانی که با ایجاد ظلم و انحصارطلبی حکومت را به چنگ آوردند. حضرت در این باره نیز فرمودند :

 « ... جز خودخواهی و انحصارطلبی چیز دیگری نبود که گروهی حریصانه بر کرسی خلافت نشسته و گروهی سخاوتمندانه از آن دست کشیدند.»[۶]


۴. سخن امام علی ( علیه السلام) در مورد کسانی که فدک را غصب نمودند: « بار خدایا! از قریش و تمام کسانی که یاریشان کردند، به پیشگاه تو شکایت می‌کنم؛ زیرا پیوند خویشاوندی مرا قطع کرده، مقام و منزلت بزرگ مرا کوچک شمرده و در غصب حق من، با یکدیگر هم‌داستان شدند»[۷]



و موارد فراوان دیگری که در نهج البلاغه امیرالمومنین (علیه السلام) می‌توان اشاره کرد.


با این‌همه آیا باز هم می‌توان این سخن نابخردانه را تکرار کرد که « خانه نشینی مولا علی (علیه السلام)، نشانه سکوت و احیانا رضایتمندی وی از وضعیت موجود بود؟»

 

 

منابع :

[۱]. شرح نهج البلاغه, ج ۱۲, ص ۵۱, ابن ابی الحدید المعتزلی المدائنی المتزلی ( ۶۵۵ ه)
[۲]. شبهات فاطمیه, ص ۲۲۱, سید مجتبی عصیری
[۳]. خصائص الائمه, ص ۷۳, السید محمد بن الحسین بن موسی الموسوی الشریف الرضی (۴۰۶ ه)
[۴]. نهج البلاغه, ج ۳, ص ۹۵, نامه ۵۳
[۵]. نهج البلاغه, ج ۱, ص ۳۰, خطبه ۲
[۶]. نهج البلاغه, ج ۳, ص ۷۱, نامه ۴۵
[۷]. نهج البلاغه, خطبه ۱۷۲, ج ۲, ص ۲۰۲



احتجاجات، اعتراضات و بیان شایستگی‌ها در کلام امیرالمومنین در برابر خلفا






پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهات وهابیت، نسبت به عدم مخاصمه امیرالمومنین (علیه السلام) با خلفاء، سکوت و یا عدم سکوت آن حضرت در برابر خلفا می‌باشد. وهابیت همواره و در طول زمان با شبه افکنی‌های متعدد، سعی داشته است اینگونه وانمود کند که میان امام علی (علیه السلام) و خلفاء هیچ‌گونه اختلافی وجود نداشته و امیرالمومنین (علیه السلام) از آن‌ها راضی بوده و اصلا کدورتی در میان نبوده است. ولی آنچه از کلام امام علی (علیه السلام) باقی مانده خلاف ادعای وهابیت را نشان می‌دهد.


ما در اینجا کلماتی را از آن حضرت متذکر می‌شویم که ناخشنودی و عدم رضایت امام علی (علیه السلام) را از خلفا بیان می‌دارد :


الف: کلام مولا در باره افرادی که دین را به اسارت خود درآوردند


« همانا این دین در دست اشرار، اسیر گشته بود، با نام دین به هواپرستی پرداخته و دنیای خود را به دست می‌آوردند.»[۱]

ب: افرادی که با کاشتن بذر گناه، ناچارا عذاب و بدبختی درو نمودند
حضرت در این باره می‌فرمایند : « کسانی که تخم گناه افشاندند، با آب فریب، آبیاری کردند و محصول آن را که جز عذاب و بدبختی نبود، درو نمودند.»[۲]


ج: کسانی که منافقان شناخته شده را به قدرت رساندند


امام می‌فرماید : « آنان (منافقان) پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باقی مانده، به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش، با دروغ و تهمت نزدیک شده، به آنان حکومت بخشیده، بر گردن مردم سوار گردیده و به وسیله آنان به دنیا رسیدند.»[۳]


د: افرادی که با ظلم و ستم و انحصارطلبی حکومت را در اختیار گرفتند


کلام حضرت در باره ایشان این است که « آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحمیل شد، در حالی بود که ما را نسب برتر و پیوند خویشاوندی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چیز دیگری نبود که گروهی حریصانه بر کرسی خلافت نشسته و گروهی سخاوتمندانه از آن دست کشیدند.[۴]


ه: غاصبان فدک و بخل‌ورزان به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)


کلام حضرت خطاب به ایشان : « آری، از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، فدک در دست ما بود که گروهی بر آن حرص ورزیده و گروه دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند و بهترین داور خداست. ما را با فدک و غیر فدک چکار؟»[۵]


و: نامه‌ای که حضرت در پاسخ به مردم مصر می‌نویسد و علل عدم پذیرش خلافت و حکومت را بیان می‌دارد


« از پذیرش خلافت خودداری ورزیدم تا آنکه دیدم گروهی از اسلام باز گشته، می‌خواهند دین محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را نابود سازند. پس ترسیدم که اگر اسلام و طرفدارانش را یاری نکنم، رخنه‌ای در آن بببینم یا شاهد نابودی آن باشم که در این صورت مصیبت آن بر من سخت‌ تر از کالای چند روز دنیاست»[۶]


موارد دیگری در این راستا از نهج البلاغه مولا علی (علیه السلام) وجود دارد که به خاطر اختصار در مطلب فقط به ذکر عناوین و آدرس آن در پاورقی اشاره می‌کنیم تا فرصت تحقیق برای پژوهشگران محترم باقی باشد.


کلام مولا درباره:


ربایندگان خلافت.[۷] 


کسانی که با غاصبان خلافت ممزوج شدند[۸]


کسانی که در پناه شجره ولایت قرار گرفتند ولی ثمره آن را تباه ساختند.[۹]


گمراهان سقیفه.[۱۰]


کسانی که حق را از صاحبان اصلی آن به یغما بردند.[۱۱]


غاصبان حق ولایت.[۱۲]


طمع ورزان به زر و زیور دنیا.[۱۳]


بازگشت کنندگان به سنّت فرعونی.[۱۴]


در هر حال آیا با وجود چنین کلمات و اظهار نظرهایی از امیر المومنین (علیه السلام) پیرامون خلفا و خلافت آنها، باز هم می‌توان روابط ایشان را کاملا صمیمانه و به دور از هر گونه کدورت و نارضایتی توصیف کرد؟

 

 

منابع:

[۱]. نهج البلاغه، ج ۳، ص ۹۵، نامه ۵۳ 
[۲]. نهج البلاغه، ج ۱، ص ۳۰، خطبه ۲
[۳]. نهج البلاغه، ج ۲، ص ۱۸۹، خطبه ۲۱۰
[۴]. نهج البلاغه، ج ۲، ص ۶۳، خطبه ۱۶۲
[۵]. نهج البلاغه، ج ۳، ص ۷۱، نامه ۴۵
[۶]. نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۱۹، نامه ۶۲
[۷]. نهج البلاغه، ج ۳، ص ۶۱، نامه ۳۶۹
[۸]. نهج البلاغه، ج ۲، ص ۲۰۲، خطبه ۱۷۲
[۹]. نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۱۶، نامه ۶۷
[۱۰]. نهج البلاغه، ج ۳، ص ۱۲۰، نامه ۶۲
[۱۱]. نهج البلاغه، ج ۱، ص ۳۰، خطبه ۲
[۱۲]. نهج البلاغه، ج ۱، ص ۴۲، خطبه ۶
[۱۳]. نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۲۴، کلام ۷۴
[۱۴]. نهج البلاغه، ج ۳۲، ص ۳۶، خطبه ۱۵۱





زمان غیبت حجت خدا در دین خود ثابت ماند روز قیامت با من هم درجه خواهند بود.



امام علی(علیه السلام):



ألا فَمَن ثَبَتَ مِنهُم عَلَی دینِهِ وَ لَم یَقسُ قَلبُهُ لِطولِ أمَدِ غَیبَةِ إمامِهِ فَهو مَعی فی دَرَجَتی یَومَ القیامَة


بدانید آنان که در زمان غیبت حجت خدا در دین خود ثابت مانده و به خاطر طول مدت غیبت منکرش نشوند، روز قیامت با من هم درجه خواهند بود.

بحارالانوار(ط-بیروت) ج51 ص109


حضور یک هیأت دیپلماتیک کانادایی در حرم مطهر علوی



 



به گزارش شیعه ویوز، یک هیأت دیپلماتیک بلندپایه کانادایى براى اولین بار و به سرپرستى سرکنسولگر سفارت کانادا در عراق، به زیارت حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام مشرف شد.


خانم "دوهایم" درباره حضور خود و همراهانش در این مکان مطهر اظهار داشت:


براى اولین بار است که به این مکان شگفت، مرقد  مطهر علوی که یکى از مهمترین اماکن مقدس نزد شیعیان و سایر مسلمانان مى باشد، مى‌آیم. با ورود به این مکان، احساس عجیبى به من دست داد. زیبایى مکان و شگفت انگیز بودن بارگاه و فضاى معنوى و ایمانى آن مرا شگفت زده کرد.


در ادامه برنامه تشرف هیئت کانادایی به حرم مطهر علوی، آنان از پروژه های عمرانی حرم مطهر بازدید کرده و در جریان روند باسازی و نوسازی مجموعه آستان قدس علوی قرار گرفتند.


آمادگی آستان قدس‌علوی برای حضور میلیونی شیعیان در عید مبعث



 

 عید مبعث



به گزارش شیعه ویوز ، با نزدیک شدن عید سعید مبعث، نجف اشرف شاهد حضور گسترده زائران و آماده شدن برای برگزاری مراسم های مختلف می باشد. اهالی عراق در شب و روز این عید الهی، با توجه به روایاتی مبنی بر افضلیت زیارت حضرت فاروق اعظم و صدیق اکبر امیرالمؤمنین علی علیه السلام در شب و روز مبعث، از سراسر عراق به شهر نجف می آیند و در حرم باصفای علوی به شب زنده داری و مناجات می پردازند.

در همین راستا سخنگوی شورای آستان قدس علوی خاطرنشان کرد: مجموعه حرم مطهر علوی، آمادگی خود را برای پذیرایی میلیونی از زائران در عید مبعث اعلام می دارد و  برای خدمت رسانی به  زائران عید مبعث،  تمهیدات لازم در نظر گرفته شده است.



ابن تیمیه وشک در ایمان وعدل علی(علیه السلام)!!!



این سخن وی ، دشمنی آشکاری است با کسی خداوند به نص صریح قرآن او را «مؤمن» خطاب کرده و حتی او را «ولی» و سر پرست مردم معرفی کرده است . خداوند در سوره مائده آیه 55 می‌فرماید :

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُمْ رَاکِعُون‏ . المائده / 55 .

ولىّ شما ، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده‏اند : همان کسانى که نماز برپا مى ‏دارند و در حال رکوع زکات مى ‏دهند .

این آیه به اعتراف بسیاری از علمای اهل سنت در حق امیر المؤمنین علیه السلام نازل شده است .

قاضی عضد الدین الإیجی ، متوفای 756 هـ در این باره می‌گوید :

وأجمع أئمّة التفسیر أنّ المراد علی .(2)

تمامی مفسرین اجماع دارند که این آیه در باره امام علی علیه السلام نازل شده است .


و سعد الدین تفتازانی نیز تصریح می‌کند :

نزلت باتّفاق المفسّرین فی علی بن أبی طالب ، رضی اللّه عنه ، حین أعطى خاتمه وهو راکع فی صلاته .(3)


[این آیه] به اتفاق مفسران در باره علی بن أبی طالب (علیه السلام) هنگامی که در حال رکوع انگشترش را به فقیر نیازمند بخشید نازل شده است .


و نیز علاء الدین علی بن محمد حنفی ، معروف به قوشجی در این باره می‌گوید :

إنّها نزلت باتفاق المفسّرین فی حق علی بن أبی طالب حین أعطى السائل خاتمه وهو راکع فی صلاته .(4)


این آیه ، به اتفاق مفسران در حق علی بن أبی طالب (علیه السلام) نازل شده است . وآن هنگامی بودکه به سائل انگشتری اش را بخشید در حالی که در رکوع نماز بود .

و آلوسی نیز می‌گوید :

غالب الأخباریّین على أنّ هذه الآیة نزلت فی علی کرّم اللّه وجهه .(5)


غالب اخباری ها بر این عقیده‌اند که این آیه در حق علی (علیه السلام) نازل شده است .

حال این که آیا از آن ولایت و خلافت بلافصل بعد از پیامبر ثابت می‌شود یا نه ، بحث دیگری است و در جای خود ثابت شده است ؛ ولی حداقل ایمان امیر المؤمنین علیه السلام را ثابت می‌کند .

آیا ابن تیمیه ، این آیه را ندیده‌اند و یا دشمنی با امیرالمؤمنین و حسادت به فضائل آن حضرت آن‌ها را وادار کرده است که این‌گونه سخن بگویند ؟

حداقل امیر المؤمنین علیه السلام جزء صحابه که بوده است و شما نه تنها همه صحابه را مؤمن؛ بلکه همه آن‌ها را بلا استثناء عادل می‌دانید . آیا امیرالمؤمنین جزء صحابه نیست ، یا تمامی صحابه عادل نبوده و دلیلی بر ایمان و عدالت آن‌ها وجود ندارد ؟
-------

(1)- منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة المؤلف: تقی الدین أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم بن عبد السلام بن عبد الله بن أبی القاسم بن محمد ابن تیمیة الحرانی الحنبلی الدمشقی (المتوفى: 728هـ) المحقق: محمد رشاد سالم الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة الطبعة: الأولى، 1406 هـ - 1986 م عدد المجلدات: 9 ج4 ص386.

(2)- المواقف فی علم الکلام ، ص 405 .

(3)- شرح المقاصد فی علم الکلام ، ج 5 ، ص270 .

(4)- شرح تجرید الاعتقاد  ، ص 368 .

(5)- روح المعانی ، ج 6 ، ص168