هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

آیا در روایات شیعه حدیث صحیح السندی داریم که در را بطه با آیه 55 سوره مائده باشد و به وضوح داستان انگشتری و بخشش آن را بیان



سلام علیکم.
آیا در روایات شیعه حدیث صحیح السندی داریم که در را بطه با آیه 55 سوره مائده باشد و به وضوح داستان انگشتری و بخشش آن را بیان کرده باشد؟

تعداد بازدید: 1129    مطرح شده توسط: محمد رضا گلناری  محمد رضا گلناری
پاسخ
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله

بسمه تعالی
السلام علیکم
حدیث بسیار است و وثوق به صدور حاصل، به روایات ذیل آیه در تفسیر کنز الدقائق مراجعه کنید.
8622


دانلود تصویر پاسخ

چاپ نمای پرینت
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله
نصب تولبار سایت

کاربرانکاربران



http://www.al-milani.com/farsi/qa/qa.php?cat=47&itemid=1559





در خطبه غدیر پیامبر می‌فرمایند من کنت مولاه فهذا علی مولاه، چرا شما شیعیان مولا را به معنی ولی در نظر می‌گیرید




با سلام.
در خطبه غدیر پیامبر می‌فرمایند من کنت مولاه فهذا علی مولاه. این شبهه وجود دارد که با توجه به معنی مولا که هم به معنی سرپرست و ولی و هم به معنی دوست می‌باشد چرا شما شیعیان مولا را به معنی ولی در نظر می‌گیرید؟ از کجا معلوم پیامبر حضرت علی را به عنوان دوست خود معرفی نکرده؟

تعداد بازدید: 894    مطرح شده توسط: ظاهری  ظاهری
پاسخ
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله

بسمه تعالی
السلام علیکم
کلمه (مولی) در قرآن مجید در سوره حدید به اتفاق همه مفسرین به معنای (اولی) است. و اگر در حدیث غدیر مشترک باشد بین معانی متعدده پس نیاز به قرینه دارد، و قرائنِ فراوانی در منابع معتبر غیر شیعی وجود دارد که به معنای (سرپرست) و (و اولی) است، از جمله تبریک و تهنیت صحابه که (اصبحت مولای ومولى کلّ مؤمن ومؤمنة) تفصیل مطلب را در مؤلّفات اینجانب در خصوص حدیث غدیر مراجعه کنید.
9203


دانلود تصویر پاسخ

چاپ نمای پرینت
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله
نصب تولبار سایت

کاربرانکاربران



http://www.al-milani.com/farsi/qa/qa.php?cat=47&itemid=1979





افکار وهابی آیا جانشینی پیامبر امری شانسی و اتفاقی بوده است؟



سلام. دو تا سوال از محضرتان دارم
1-چرا هیچ یک از مسلمانانی که در مهمانی 40 نفره بودند غیر از حضرت علی برای کمک به پیامبر و جانشینی ایشان دست بلند نکردند؟
2-اگر در آن مهمانی الواتی دست بلند میکرد چه میشد؟ و آیا جانشینی پیامبر امری شانسی و اتفاقی بوده است؟

تعداد بازدید: 908    مطرح شده توسط: اعظم پوروهابی  اعظم پوروهابی
پاسخ
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله

بسمه تعالی
السلام علیکم
از آنچه واقع شده سؤال کنید نه آنچه واقع نشده، مواظب حرفهای انحرافی باشید، والّا از این قبیل سؤالها صدها وجود دارد، اگر حضرت رسول در جنگ بدر شهید می‌شدند چه می‌شد؟ این قبیل سؤالات انحرافی است.
9225


دانلود تصویر پاسخ

چاپ نمای پرینت
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله
نصب تولبار سایت

وهابیت چرا چه خود امیرالمؤمنین و چه طرفداران ایشان در اثبات حقانیت خلافت حضرت در هیچ کجا به واقعه غدیر اشاره نمی کنند؟!



سلام علیکم
سؤال حقیر بر مبنای کتاب آلفوس بیان شده است که اخیرا توسط وهابیت به طور گسترده در فضای مجازی منتشر شده است.
چرا چه خود امیرالمؤمنین و چه طرفداران ایشان در اثبات حقانیت خلافت حضرت در هیچ کجا به واقعه غدیر اشاره نمی کنند؟!
در کدام منبع تاریخی گفته شده؟
ممکن است گفته شود شاید از ترس حکومتها مورخین نقل نکردند!
ولی چطور اصل واقعه غدیر در وسط بیابان های عربستان توسط 110 صحابی نقل می شود اما استدلال علی ع و یارانش در سقیفه و مدینه به غدیر برای اثبات حقانیتش ذکر نمی شود؟؟؟
اگر بنا به کتمان بود چرا خب اصل واقعه غدیر را کتمان نکردند و نه اشاره به آن را؟؟
چرا در نهج البلاغه به غدیر استدلال نشده؟
(صاحب آلفوس می گوید علی فقط برای نشان دادن برتری خود بر معاویه به غدیر در نهج اشاره می کند و ادعا می کند بعد از ماجرای شورای 6 نفره به این واقعه اشاره شده و قبل از آن خبری نیست!)
(صاحب آلفوس پاسخ صاحب المراجعات را در این خصوص مفصل ذکر کرده و به پاسخ آن می پردازد.خواهشا به پاسخ صاحب آلفوس در ج1 ص220 مراجعه فرمایید و سپس به این سوال پاسخ دهید تا پاسخ ها عین پاسخ المراجعات نباشد.)

تعداد بازدید: 776    مطرح شده توسط: دانیال نمازی  دانیال نمازی
پاسخ
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله

بسمه تعالی
السلام علیکم
هم خود حضرت و هم صدّیقه طاهره و هم بعضی اصحاب همان روزهای نخست به حدیث غدیر استدلال کرده‌اند. اگر وهابیّون ندانند یا کتمان کنند اهل تحقیق با انصاف می‌دانند.
9247


دانلود تصویر پاسخ

چاپ نمای پرینت
آیت الله سید علی حسینی میلانی مدظله
نصب تولبار سایت

 



ادامه مطلب ...

امام صادق(علیه السلام) : تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز است



امام صادق(علیه السلام)

 إِنَّ مِنْ تَمَامِ الصَّوْمِ إِعْطَاءُ الزَّکَاةِ یَعْنِی الْفِطْرَةَ کَمَا أَنَّ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله مِنْ تَمَامِ الصَّلَاةِ لِأَنَّهُ مَنْ صَامَ وَ لَمْ یُؤَدِّ الزَّکَاةَ فَلَا صَوْمَ لَه‏

تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز است همانند کسی که روزه بگیرد و زکات نپردازد برایش روزه ای نیست

من لا یحضره الفقیه ج 2 ، ص 183 ، ح 2085


پیامبر اکرم(صلی اله علیه واله وسلم) »شعبان ماه من است. هر که ماه مرا روزه بدارد، روز قیامت شفیع او خواهم بود.

پیامبر اکرم(صلی اله علیه واله وسلم)

 شَعبانُ شَهری... فَمَن صامَ شَهری کُنتُ لَهُ شَفیعاً یَومَ القِیامَةِ.

شعبان ماه من است. هر که ماه مرا روزه بدارد، روز قیامت شفیع او خواهم بود.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 94 ، ص 83 ، ح 54

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) و فرارسیدن بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص)


بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) و فرارسیدن بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص)

بسم الله الرحمن الرحیم

بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و هدف آن

در آستانه شهادت موسی بن جعفر (علیه السلام) هستیم. مناسبت دیگر وفات یا به تعبیر من «وفات شهادت‌گونه» حضرت ابوطالب هستیم. ایشان در شعب ابی‌طالب و سختی‌های ناشی از آن حضور داشتند و پس از آنکه بیرون آمدند همان سال اول خروج از شعب، هم ایشان و هم حضرت خدیجه از دنیا رفتند. مناسبت بعدی سال‌روز مبعث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است، که خداوند فرمود: «لقد مَنَّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (آل‌عمران: 164).

بیایید این سه مناسبت را کنار هم بگذاریم و سیر وقایع را نگاه کنیم. پیغمبر با بعثت خویش می‌خواست چه حرکتی را در بین مردم ایجاد کند؟ در این حرکت چه فداکاری‌هایی از ناحیه کسانی همچون حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه واقع شد؟ و بعداً، دست‌کم در زمان موسی بن جعفر (علیه السلام) از ناحیه مردم به کجا رسیدیم؟ موسی بن جعفر (علیه السلام) فرزند همین پیغمبر است؛ کار خلافی هم نکرده است، اما معامله‌ای که با ایشان می‌کنند و آنچه بر ایشان می‌گذرد عجیب است؛ «وَالْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیودِ وَالْجَنَازَةِ الْمُنَادَی عَلَیهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ».[1] اینها چیزهایی است که واقع شده، اما چه اتفاقی افتاده است که در امتداد بعثت پیامبر، که در آن کسی از جنس خود مردم برانگیخته می‌شود تا کتاب شریف را بر مردم بخواند و عرضه کند و ارزش‌های وحیانی را به مردم منتقل کند و آنها را بسازد، چنین وقایعی رخ می‌دهد. این مردم نیاز به ساختن دارند و قبل از بعثت پیامبر، در ضلال مبین بوده‌اند. اگر پیامبر نمی‌آمد و بعثت صورت نمی‌گرفت در ضلال مبین می‌ماندند.

این ضلال مبین و گمراهی آشکار در عصر جاهلیت چه بود؟ البته مردم عصر جاهلیت هم خوبی‌هایی داشتند. لذا پیامبر می‌فرماید: «لاتمم مکارم الاخلاق». من مبعوث به رسالت شدم تا مکارم اخلاق را نشر و عرضه کنم یعنی در خود جاهلیت برخی خوبی‌ها و مکارم اخلاقی وجود دارد که پیامبر برای تکمیل آنها می‌آید. مثلاً آنها ماه‌های حرام را داشتند که اسلام هم آن را پذیرفت. همچنین، اسلحه‌کشیدن بر روی زن و بچه را ننگ می‌دانستند. هرچند چنین مکارمی داشتند ولی در ضلال مبین بودند.

تأثیرات بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله)

اما همین بعثت تأثیرهایی هم داشت که تأثیرات عملی خارجی است. پیغمبر آمد و مردمی را که بویی از این معالم نبرده بودند مخاطب قرار داد و گفتار و کردار پیامبر آنها را جذب کرد و اثر عملی‌اش این شد که پیغمبر جامعه‌ای اسلامی ساخت و به مردم آن ارزش بخشید؛ به طوری که مردمی که از نظر تاریخی،‌ بی‌قیمت و بی‌ارزش بودند، ارزش یافتند. در زمان خسروپرویز ساسانی در جزیرة‌العرب شورشی شد و عده‌ای کشته شدند. به خسروپرویز خبر دادند. وی مشاورانش را جمع کرد تا تصمیم بگیرند چه بکنند. آنها جغرافیای عربستان را برای خسروپرویز ترسیم کردند. حتی جزء کلماتشان این است که این سرزمینی است که آبش راکد است و خاکش روان. نتیجه مشاوره نظامی این شد که اصلاً شبه‌جزیره عربستان قیمتی ندارد که ما بخواهیم سرباز بفرستیم و شورش را سرکوب کنیم. این ارزش عربستان بود. این سرزمین بی‌ارزش در کمتر از سی سال چه شد که دو ابرقدرت آن زمان، یعنی روم و ایران، را تصرف کردند. این اتفاق بزرگی است که در آن زمان واقع شده و در تمام شئون دنیای آن روز اثرگذار بوده است. بعثت پیغمبر بسیار ارزشمند بود و به عربستان و مردم آن ارزش بخشید. مردمی پیدا شدند که حاصل زحمات پیامبر بودند و پیامبر آنها را تزکیه کرده بود. اینها مراحلی را طی کردند و تا حدی از آن ضلال مبین خارج شدند.

انحراف هم‌عصران پیامبر (صلی الله علیه و آله) از سیره ایشان

اما آیا ما توانستیم خروج از ضلال مبین را حفظ کنیم؟ حتی در زمان خود پیغمبر یا پس از ایشان؟ متأسفانه حتی در زمان خود پیغمبر، مسائلی می‌بینیم که نه‌تنها خروج از ضلال مبین نیست، بلکه ضلال بَیّن‌تر و واضح‌تری است. توطئه می‌کنند که پیامبر را بکشند. اما چه کسانی؟ کسانی که اصحابش هستند. چه کسانی در قصه عقبه دخیل بودند؟ اسامی همه مخفی است. فقط در کتاب محلی ابن‌حزم، نویسنده به مناسبت اینکه می‌خواهد کسی را تضعیف کند واقعه عقبه را نقل می‌کند و از آنها نام می‌برد و این را وسیله تضعیف وی قرار می‌دهد. این فقط نشانه است اما در تمام کتب محفوظ است. در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید نیز می‌توان دید. وقتی ابوموسی اشعری در شام در میان جمعی در حال صحبت بود این قصه را نقل می‌کند می‌گوید آن افراد یازده- دوازده نفر بودند. مقداد گفت از خود گوینده هم غافل نباشید. ابوموسی را می‌گفت. ابوموسی اشعری هم جزء اینها بود، اما بزرگ‌ترهایی در این فهرست بودند که می‌خواستند پیامبر را بکشند. این واقعه را مخفی نگه می‌دارند تا از قداست این افراد کم نشود، اما این واقعه‌ای است که اتفاق افتاده است.

در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، در حجة‌الوداع، فضایی امنیتی حاکم شد. یعنی به مجرد اینکه پیامبر در عرفات حدیث شریف «انی تارک فیکم الثقلین» را فرمود. زمزمه‌ها شروع شد و بساطی راه افتاد تا به غدیر خم رسیدند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) حکومت نظامی اعلام کرده بود. چون از قیام تحریک‌کننده‌ها وحشت داشت. از فاصله عرفات تا برگشت غدیر اجتماع بیش از سه نفر ممنوع شد. لذا آیه شریفه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» تهدیدی هم در ادامه دارد که می‌گوید: «و ان لم تفعل فما بلغت رسالتک، والله یعصمک من الناس». این تهدید اشاره به همین‌ها است. این آیه به ضمیمه نوشته‌هایی که موجود است گویا است و این حرکت امتداد پیدا می‌کند. اما آن ضلال مبین هم، که بعثت برای خروج از آن صورت گرفت، دائماً در دنیای اسلام تغییر چهره می‌دهد و وسیع‌تر می‌شود. عده‌ای می‌کوشیدند همه کسانی را که داخل در خط خودشان نباشند و در محدوده فکریشان نگنجند از بین ببرند. یکی از آنها ابوطالب است. جرم ابوطالب این است که پدر علی بن ابی طالب (علیه السلام) است.

حتی خود اهل تسنن نیز این بحث را دارند که آبا و اجداد پیغمبر در مکه و کثیری از مردم قریش و جزیرةالعرب دین حنیف داشتند؛ دینی که دین ابراهیم بود. حتی خودشان می‌گویند دین موسی و عیسی وقتی آمد تنها برای بنی‌اسرائیل بود نه برای همه مردم. دین عمومی نبود؛ دینی بود برای بنی‌اسرائیل. اما متأسفانه وقتی به حضرت ابوطالب و عبدالمطلب می‌رسند به جای اینکه همین نظر را بدهند و بگویند اینها دین حنیف داشتند، سخنان دیگری را پیش می‌کشند. گرچه درباره ابوطالب و ایمان وی ده‌ها کتاب نوشته شده، اما مدعی می‌شوند که ابوطالب مشرک از دنیا رفته و جایش در آتش جهنم است، در حالی که اگر پیامبری هم نمی‌آمد ابوطالب مشرک نبود و دین حنیف داشت؛ مثل عبدالله، پدر پیامبر، که ایشان هم دین حنیف داشت. این بحث در کتاب خود آقایان هم هست.

گمراهی معاصران موسی بن جعفر (علیه السلام) 

ادامه مطلب ...

قرآن کریم: اى پیامبر، تو را به حق فرستادیم که مردم را به نعمت بهشت جاوید مژده دهى




قرآن کریم:


إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِیمِ


 اى پیامبر، تو را به حق فرستادیم که مردم را به نعمت بهشت جاوید مژده دهى و از عذاب جهنم بترسانى و تو مسئول کافران که به راه جهنم رفتند، نیستى ... .


بقره، آیه 119.

مؤمن قریش، حامی پیامبر


چگونگی خلقت ابوطالب (علیه السلام) و ارتباط او با پیامبر صلی الله علیه وآله:
این تعبیر از امیرالمؤمنین علیه السلام است که در ذیل یک روایت فرمودند: «نور ایشان از نور ماست که خداوند متعال دو هزار سال قبل از خلقت آدم آفرید و از آنجا با نبی اکرم صلی الله علیه وآله مرتبط بود و از آنجا در مقابل نورانیّت نبی اکرم صلی الله علیه وآله تواضع کرد» . بعد فرمودند: در همان عالم ذرّ و میثاق، از مؤمنین عهد ولایت خواسته شد و قبول کردند و به اندازه‌ای که قبول ولایت کردند درجات ایمان پیدا کردند. ولی این وجود مقدّس کسی است که ارتباطش با نبی اکرم صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام از دو هزار سال قبل از خلقت آدم آغاز شده و از آنجا پیوند خورده و از آنجا عهد و قرارها بسته شده است، بعد هم که به عالم دنیا آمد از همان موقع که پیامبر هشت ساله بود تحت کفالت حضرت ابوطالب علیه السلام قرار گرفتند تا پنجاه سالگی حضرت یعنی ده سال بعد از نبوّت، حضرت ابوطالب علیه السلام در قید حیات بود. در چهل سال ابوطالب با تمام وجود فداکاری کرد و در تاریخ نوشته‌اند در ده سال اوّل نبوّت که دوره غربت پیامبر است او را تصدیق کرد. بعد از اینکه مکّه را فتح کرد تصدیق او کار آسانی شده بود و خداوند هم در قرآن فرموده است: «اذا جاء نصر الله والفتح ورأیت النّاس یدخلون فی دین الله أفواجا» لذا فرمود: آنهایی که قبل از فتح مکّه ایمان آوردند و انفاق کردند و جهاد نمودند با کسانی که بعد از فتح مکّه آمدند یکسان نیستند و فرق می‌کنند.

2016/05/04 14:03:03
چگونگی خلقت ابوطالب (علیه السلام) و ارتباط او با پیامبر صلی الله علیه وآله