ادامه مطلب ...
تقدم دیگران بر خویش |
||
«... وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ...» [1]
«... دیگران را بر خویش مقدم می دارند هر چند که خود نیازمندتر باشند...» مردی به خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید و از گرسنگی شکایت نمود. حضرت او را به خانۀ همسرانش راهنمایی کرد؛ ولی آنها در جواب مرد گفتند: چیزی جز آب نداریم. پس حضرت فرمود: چه کسی این مرد را امشب میهمان می کند؟ علی علیه السلام فرمود: من، ای رسول خدا! پس علی علیه السلام به نزد فاطمه سلام الله علیها آمد و ماجرا را با او در میان نهاد. فاطمه سلام الله علیها فرمود: چیزی جز خوراک بچه ها در خانه نداریم؛ ولی من آن را برای میهمان آماده می کنم. آنگاه علی علیه السلام فرمود: شما بچه ها را بخوابانید و من چراغ را برای میهمان روشن می کنم. زهرا سلام الله علیها اینچنین نموده و میهمان شام را تناول نمود. صبحگاه که شد این آیه از جانب خدای رحمان در شأن آنها فرود آمد. [2] ابن عباس درباره این آیه گوید: این آیه درباره علی و فاطمه و حسن و حسین علیه السلام نازل گردیده است. [3] |
||
|
||
[1] سوره حشر/ آیه 9
[2] حسکانی/شواهد التنزیل/ج 2/ص 246 [3] همان/ ج 2/ص 742 |
||
«آیه تطهیر سند معصومیت اهل بیت علیه السلام
آیه شریفه « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا » [احزاب/33] ؛ خدا می خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد
از آیات محکم کلامالله مجید است که علاوه بر روایات فراوان شیعه، به گواهی احادیث بیشمار منقول از طریق اهل سنت نیز در شأن پنج تن آل عبا نازل شده است . این آیه روشن الهی که به « آیه تطهیر» نامبردار است، حقیقت انسانهای والایی را ترسیم میکند که با گذر از عوامل مادی و خاکی، به عالیترین مرزهای عصمت و طهارت دست یافته،گوهر انسانیت را تنها به بهای رضوان الهی و خشنودی خداوند معامله کردند ؛ به گونهای که اگر فضیلت و تقوای همه انسان ها یک جا جمع شود،قطرهای در برابر دریای بیکران فضائل آنها بیش نخواهد بود. اینان همان مفسران حقیقی کلامالهیاند که در بیان منزلت رفیع و جایگاه بس بلندشان فرمود:« إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ » [ 79ـ78] .
این آیه در سوره احزاب و در ضمن آیهای قرار دارد که خطاب صدر آیه متوجه زنان پیامبر است و همین امر سبب گردیده است برخی به القای شبهه پرداخته، نزول آن را در شأن اهل بیت انکار کنند یا زنان پیامبر را نیز در زمره آنان قرار دهند. اصل آیه چنین است:
« وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ؛ و درخانههایتان قرار و آرام گیرند و همانند زینت نمایی روزگار جاهلیت پیشین زینت نمایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خداوند و پیامبر اطاعت نمایید . همانا خداوند میخواهد که از شما اهل بیت هر پلیدی [احتمالی و شبهه] را بزداید و چنان که شاید و باید پاکیزه بدارد.»2
محبت عظیم امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام روز عاشورا، در گرما گرم جنگ، با صداى بلند گریه کردند؛ کارى که آن حضرت در جنگهاى پیشین انجام نداده بود. نه او و نه برادر و نه پدرش هیچ کدام در میدان محاربه چنین کارى نکرده بودند، اما وجود مقدس آن حضرت در معرکه جنگ با صداى بلند گریه کرد، چنین کارى مرسوم نبوده و نیست و بر خلاف قوانین جنگ است.
اما چرا گریه کردند؟ در روایات جواب این پرسش نیامده است، اما عدهاى گفته اند که امام علیه السلام به حال دشمنان خود که بنا بود به جهنم بروند گریه کردند. آن بزرگوار مى دید که عده زیادى از مردم از سر ناآگاهى یا براى به دست آوردن مطامع ناچیز دنیایى راهى جهنم هستند و به حال آنان گریه کردند.
آنقدر غفلت و تباهى بر سر این لشگر زبون و ذلیل سایه افکنده بود که حتى نگذاشتند نصیحتهاى جگر گوشه رسول خدا صلى الله علیه وآله به گوش همگان برسد و هنگامى که آن حضرت در مقابل اهل کوفه ایستادند و خواستند آخرین سخن خود را بازگو نمایند و حجت را تمام کنند، عدهاى بر طبل کوبیدند تا مردم نتوانند سخنان آن حضرت را بشنوند. اما در عین حال عدهاى با شنیدن سخنان آن حضرت توبه کردند و در همان لحظه در رکاب سیدالشهدا علیه السلام جان خود را فدا نمودند.
حسرت ابدى
در برخى از کتب تاریخى آمده است که حدود 1500 نفر همراه امام حسین علیه السلام وارد کربلا شدند و تمام آنها امام حسین علیه السلام را به عنوان امام سوم مىشناختند و از اینکه سیدالشهداء علیه السلام را در فشار و سختى مشاهده مىکردند حقیقتاً اندوهگین بودند و چه بسا مىگریستند، اما تنها تعداد کمى از این جمعیت هزار و پانصد نفرى از فرصت همراهى با سیّدالشهداء علیه السلام استفاده کردند که بنا بر نقل تاریخ فقط 72 نفر تا آخر در کنار حضرت ماندند و به رستگارى و شهادت نائل آمدند.
سلام بر حسین علیه السلام
یکى از مراجع تقلید قبل از هر نماز، سلامى خدمت ابى عبداللَّه علیه السلام عرض مىکرد و مى گفت: این نمازهایى که ما مى خوانیم همه از برکت خون سیدالشهدا علیه السلام است و اگر حسین علیه السلام نبود پیامبر آخرالزمان نیز مانند هزاران پیامبر دیگرى مىشد که حتّى اسم بعضى از آنها در سینه تاریخ نمانده است. مىگویند خداى متعال براى هدایت ابناى بشر 124 هزار پیامبر فرستاده است، اما از این همه فقط نام چند تن در تاریخ آمده است.
مرثیه سراى نامسلمان
یکى از وعاظ که چند سال پیش به
دعوت شیعیانِ یکى از کشورهاى غیر اسلامى، براى تبلیغ به آن جا
سفر کرده بود، مى گفت: «جایى مجلس روضه داشتم. وقتى از منبر
پایین آمدم، نزدیک در خروجى، یکى از مسئولان حسینیه برخاست و
پس از احترام، شخصى را به من معرفى کرد و گفت: ایشان درباره
حضرت سیدالشهدا علیه السلام شعر گفته و دیوان شعرى با موضوع آن
حضرت از او به چاپ رسیده است. وقتى به او نگاه کردم دیدم ظاهر
خاصى دارد. از او پرسیدم: آیا شما مسلمانید؟ تبسّمى کرد و پاسخ
منفى داد.
در همان حال که دیگران ایستاده بودند و نگاه مى کردند، از او
پرسیدم: آیا امام حسین علیه السلام مرد عاقلى بود؟ یکباره چهره
اش در هم رفت و با ناراحتى گفت: این چه سؤالى است که مى
پرسید؟!
گفتم: مى دانم ولى مى خواهم از شما بشنوم.
گفت: هیچ کس از امام حسین علیه السلام عاقل تر نبود.
دوباره پرسیدم: آیا امام حسین علیه السلام انسان خوبى بود؟
باز ناراحت شد.
گفتم: خودم مى دانم مى خواهم شما بگویید.
گفت: چه کسى بهتر از امام حسین؟
گفتم: آیا مى دانى همین امام حسین علیه السلام که از همه بهتر
و عاقل تر بود، جان عزیزش را فداى دین اسلام کرد؟ بیا و مسلمان
شو! تبسمى کرد و گفت: این بحث دیگرى است..».
آن واعظ این ماجرا را بیش از سى سال پیش و هنگامى که در کربلا
ساکن بود نقل مى کرد و مى گفت: « امام حسین علیه السلام در
دنیا سکه اى زده که خداى متعال نزده است. شخص کافر است و خدا
را قبول ندارد، ولى شاعر سیدالشهدا علیه السلام است».
من بر سخن ایشان حاشیه اى زدم و گفتم:
آن سکه را هم خداى متعال براى امام حسین علیه السلام زده است.
«خداى متعال براى آن حضرت سکه اى زده است که نه تنها براى جد و
پدر و مادر و برادر آن حضرت نزده، بلکه براى ذات مقدس خود نیز
چنین سکه اى ضرب نکرده است».
نقش یزید بن معاویه در حادثه عاشورا
معاویه و حکم امارت ابن زیاد
یکى از شواهد ما بر این ادعا که شهادت امام حسین علیه السلام بنابر نقشه پیشین معاویه بوده، همین نامه سرجون و اتفاقات پس از آن است.
ادامه مطلب ...
اقرار ابن زیاد
به راستى کجا هستند ابن تیمیّه و اتباع او که ادعا مى کنند این جنایت ها بدون علم و اطّلاع یزید بوده است؟ یا آن که مى گویند ما در قاتل بودن یزید تردید داریم!
از دیگر شواهدى که اثبات مى کند، خود یزید قاتل سیدالشهداء علیه السلام است و به دستور او این کار انجام شده است، مى توان به موارد زیر اشاره کرد:
ادامه مطلب ...
برنامه های ابن زیاد در شهر کوفه
تهدید
شایعه پراکنى!
عزل و نصب سران قبایل
ارسال جاسوس
برخی از جنایت های انجام شده در کربلا
قطع آب، آتش زدن خیمه ها، کشتن کودکان، کشتن بانوان، تاراج اموال، لگدمال کردن بدن مبارک و مطهّر فرزند دلبند رسول خدا صلى اللّه علیه وآله با سم اسبان.
ای فلک آل علی را از وطن آواره کردی
زان سپس در کربلاشان بردی و بی چاره کردی
تاختی از وادی ایمن غزالان حرم را
پس اسیر پنجه گرگان آدم خواره کردی
گوشوار عرش رحمان را بریدی سر، پس آنگه
دخترانش را زکین بی گوشوار و یاره کردی
کودکی دیده صغیره اندر میان گاهواره
چون نکردی شرم و از کین قصد آن گهواره کردی
سوختی از آتش کین خانه آل علی را
و یستادی بر سر آن آتش و نظّاره کردی
گاهی مواقع برخی سفارشات از بزرگان، راهی برای نجات انسان از مهلکه هاست و باعث میشود انسان مسیر هزار شب را یک شبه طی کند.
چقدر نیکو خواهد بود اگر این بزرگ، خاتم پیامبران(ص) باشد که سفارشی را به نور چشمش؛ دخترش(ع) میکند.
قطعا این سفارش برای ما نیز درّ گرانبهایی است که مفید اثر و همای سعادت خواهد بود.
متن حدیث:
عن الزهراء(صلوات الله علیها) قالت: دخل علیَّ رسول الله و قد افترشت فراشی للنوم. فقال: یا فاطمة، لاتنامی إلّا و قد عملتِ أربعة:
ختمتِ القرآن، و جعلتِ الأنبیاء شفعاءکِ، و أرضَیتِ المؤمنین عن نفسکِ، و حججتِ و اعتمرتِ. قال هذا، و أخذ فی الصلاة.
فصبرتُ حتّى أتمّ صلاته. قلت: یا رسول الله، أمرت بأربعة لا أقدر علیها فی هذا الحال.
فتبسّم(صلى الله علیه و آله و سلم) و قال: إذا قرأتِ «قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ» ثلاث مرّات فکأنّکِ ختمتِ القرآن؛
و إذا صلّیتِ علیَّ و على الأنبیاء قبلی کنّا شفعاءَکِ یوم القیامة؛
و إذا استغفرتِ للمؤمنین رضوا کلّهم عنکِ،
و إذا قلتِ: سبحان الله و الحمد لله و لاإله إلّا الله و الله أکبر، فقد حججتِ و اعتمرتِ.
یا رب الحسین
پیچیده شمیمت هه جا ای تن بی سر
چون شیشه ء عطری که درش گم شده باشد!
یا حسین ع
لرستان هر ساله در عزای امام حسین (ع) رخت سیاه بر تن می کند و این جامه سیاه رنگ را با گل متبرک روز عاشورا آذین می بخشد.
برای نوشتن از آئین های عاشورایی در لرستان باید محرم در لرستان باشی تا بتوانی عمق اندوه مردمان این سرزمین را در غم سرور و سالار شهیدان احساس کنی. اینجا زن و مرد و پیر و جوان ندارد، همه در غم و ماتم حسین(ع) سیاه پوشند و سوگوار.
با شروع ماه محرم در لرستان دستجات و هیئات عزاداری شبها با حضور در تکیه هایی موسوم به خیمه به عزاداری پرداخته و برخی از دستجات زنجیر زنی و سینه زنی نیز با حضور در خیابانهای شهر در حالی که در پیشاپیش این دستجات "چل چراغ" حرکت می کند به عزاداری می پردازند.
"چل چراغ " یا همان چهل چراغ شامل سی تا چهل چراغ توری است که به شکلی زیبا و دیدنی و با مهارت خاصی بر پایه ای مثلث شکل از جنس چوب یا فلز سوار می شوند و عزاداران حاجتمند هر کدام به نوبت آن را حمل می کنند.
آئین خاص گل مالی در لرستان دارای چند مرحله است که از روز هفتم محرم که به روز " تراش عباس" موسوم است، شروع می شود.
در روز هفتم محرم همه عزاداران حسینی به حمام رفته و پس از اصلاح سرو صورت و نظافت کامل، لباسهای تمیز می پوشند که این روز را "تراش عباس" می نامند.
عزاداری در لر و در بختیاری نمودی از اجدادشان در هخامنش و ساسانی دارد
لرهای
پهلوی یا فیلی لرستان خود را به گل آغشته می کنند آن هم برای بهترین رفته
گان خود. کریم خان زند لر نیز وقتی شاه اسماعیل سوم درگذشت برای احترامش
به سبک لر ها خود و اطرافیانش را به گل آغشته ساختند این رسم هنوز در
ایران هست و برای مظلومیت امام حسین در روز عاشورا این کار انجام می شود.
در عزاداری بختیاری چند چیز زیبا وجود دارد که نشان از قدمت و اصالت آن
است. جمعیت زیادی که از طوایف مختلف بختیاری از ایران به مراسم می آیند و
همبستگی و اتحاد شگرف را می بینی که تسلی خاطر بازماندگان می شود. شیر
سنگی نماد بختیاری ها بر روی قبری قرار می گیرد که صاحب شهرت در شجاعت و
مردانگی باشد. تازه گه رسمی است که اسب را زین می کنند و همراه با تفنگی
در میدان می چرخانند و تمثال مرحوم را نیز می سازند و این نیز مراسمی برای
بزرگان است.سرباره: رسمی است که هنگام خرج ناهار برای مدعوین هر کدام از
مدعوین پولی می پردازند تا فشار اقتصادی صاحب عزا کم شود.و.....
حافظ جمال الدین زرندى در کتاب نظم الدر (ص 215) حدیثى مرسل هلال بن خباب آورده است که بى شباهت به این صورت ماتم نیست ، هلال بن خباب گوید:
جبرئیل نزد پیغمبر صلى الله علیه و آله بود پس امام حسن و امام حسین (ع) آمدند و به دوش پیغمبر صلى الله علیه و آله پریدند، پیغمبر صلى الله علیه و آله به مادر آنان فرمود:
(شاید مراد از ام سلمه رضى الله عنها باشد به قرینه آن که هلال از حسن بن محمد حنیفه روایت مى کند و او از پدرش محمد بن حنیفه و وى از ام سلمه روایت مى کند)
ادامه مطلب ...