هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

لعن بر دشمن مولا


آنکه در فتنه گری شهره وضرب المثل است


دشمن شیر خدا بانی جنگ جمل است


ذره ای مهروی اندر دل انسان نبود


لعن برعایشه بهر دل شیعه عسل است.

ظهور منتقم واقعی



آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد


شاید دعای مادرت زهرا بگیرد


آقا بیا تا با ظهورت این چشمای ما کمی تقوا بگیرد


آقا بیا تا این شکسته کشتی ما آرام راه ساحل دریا بگیرد


پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت


تا قبل از این که کار ما بالا بگیرد


آقا خلاصه یک نفر باید بیاید


تا انتقام سیلی زهرا بگیرد.


سلطان عرض وسما

زیر آن پرچم سبز /


پای آن گنبد زرین رضا /


پیش آن پنجره فولاد قشنگ /


که تمنای دلم تذکره کرب و بلاست یادمان باش


 

زائری بارانی ام اقا به دادم می رسی؟؟

بی پناهم ...خسته ام.. تنها ..به دادم می رسی؟؟

گرچه آهو نیستم ام  اما پر از دلتنگی ام...

ضامن چشمان آهو ها به دادم می رسی؟؟

من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام...

هشتمین دردانه ی زهرا (س) به دادم می رسی؟؟

ریئس مذهب


گفتم امام صادق صبری عجیب دارد /


گفتند در مدینه قبری غریب دارد/


گفتم مگر صفای وافر ندارد آنجا ؟ /


گفتند غیر مهدی زائر ندارد آنجا ؟ /


گفتم مگر مزارش صحن طلا ندارد ؟


گفتند غصه عشق چون چرا ندارد.


...دیگر خدا نیازی به پیغمبری نداشت....


زهرا اگر در اول خلقت ظهور داشت  /


دیگر خدا نیازی به پیغمبری نداشت /


فرموده اند دربرکات وجود او /


زهرا اگر نبود حضرت حیدر همسری نداشت



@@@@@@@@@@


خوش رحمتی است یاران صلوات بر محمد

گوئیم از دل و جان صلوات بر محمد

گر مؤمنی و صادق، با ما شوی موافق

کوری هر منافق صلوات بر محمد

 

در آسمان فرشته، مهرش بجان سرشته

بر عرش خوش نوشته صلوات بر محمد

صلوات اگر بگوئی ، یابی هر آنچه جوئی

گر تو زخیل اوئی صلوات بر محمد

ای نور دیدة ما خوش مجلسی بیارا

میگو خوشی خدا را صلوات بر محمد

مانند گل شکفتیم ، در لطیف سفتیم

خوش عاشقانه گفتیم صلوات بر محمد

والله دیدة من از نور اوست روشن

جان من است و من تن صلوات بر محمد

گفتیم با دل و جان با عاشقان خوبان

شادی روی یاران صلوات بر محمد

بیشک علی ولی بود، پروردة نبی بود

شاه همه علی بود صلوات بر محمد

گویم دعای سید، خوانم ثنای سید

جانم فدای سید صلوات بر محمد

خوش گفت نعمت الله رمزی زلی مع الله

خوش گو بعشق الله صلوات بر محمد


مردم به خدا دین محمد صلی الله علیه وآله این نیست


امروز دگر چشم حقیقت بین نیست /


در شهرقلندر جنون آیین نیست /


تاکی به سکوت دل بستن  تاکی /


مردم به خدا دین محمد صلی الله علیه وآله این نیست


مدد گرفتن


علی گویان همه نیکو سرشتند / 


همه قبل از قیامت دربهشتند / 


به وقت خلقتم خیل ملائک /


به قلبم یا علی را می نوشتند  /


علی زیبایی هر سرنوشت است /


اگر الگوشود عالم بهشت است /


علی زیباترین عشق جهان است /


علی ذکر لب صاحب الزمان است /


یاعلی حق مددی

وصف مولا


قرآن به جز از وصف علی علیه سلامآیه ندارد


ایمان به جز از حب علی علیه سلام پایه ندارد


گفتم بروم سایه لطفش بنشینم /


دیدم که علی علیه سلام نور بود سایه ندارد.



من مات علی العشق فقد مات شهید


یامرتضی علی یک نیمه رخت ءالیس صبح بعید /


نیمه دگرش ءان عذابی لشدید /


برکنج لبت نوشته یحیی ویمیت/


من مات علی العشق فقد مات شهید


ای راهب کلیسا کمتر بزن به ناقوس

ای راهب کلیسا کمتر بزن به ناقوس /


خاموش کن صدارا نقاره می زند طوس /


آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان /


بردار جان خود را با ما بیا به پابوس /


آنجا که خادمینش از روی زائرینش /


گرد سفربگیرندبا بال ناز طاووس

باز هم یاد حسین علیه سلام راحتی خاطر ماست


بخت واقبال اگر با دل ما کج بکند /


یا زمین داغ شود ابر سیاه لج بکند /


خشگ گردد اگر چشمه اگر دریاچه /


یا اگر ما شدایم روی زمین بازیچه /


باز هم این دل ما تشنه ی یک جرعه وفاست /


باز هم یاد حسین  علیه سلام راحتی خاطر ماست


حضرت ختم رسل محمد مصطفی صلوات الله وسلام علیه فرموداند:

حضرت ختم رسل محمد مصطفی صلوات الله وسلام علیه فرموداند:


روز رستاخیز ندادهنده ندا میدهد: زیور عبادت کنندگان کجاست ؟

گویی فرزندم علی ابن حسین (زین العابدین) علیه سلام را می بینم که درمیان صفوف گام برمیدارد.                                                        

حضرت خاتم محمد مصطفی صلی الله علیه وآله فرمود ند:

حضرت خاتم محمد مصطفی صلی الله علیه وآله فرمودند:


ای علی تو نشان هدایت این امتی هرکه تورا دوست بدارد رستگار شود وهرکه تورا دشمن بدارد به هلاکت افتد.

وجود مقدس ونازنین امام هادی علیه سلام

امام هادی علیه سلام:


نادان اسیر زبان خود است  



نمی ارزد به یک موی امیرالمومنین حیدر


هزاران کاخ درعالم


  هزاران قصر مستحکم 


  جواهرهای دنیایی


  هزاران دست


هزاران چشم

  

    هزاران زلف چون عنبر

 

      قسم برآیه اطهر

   

    قسم برسوره کوثر


     که اینهایی که من گفتم

 

     نمی ارزد به یک موی امیرالمومنین حیدر



اعیاد شعبانیه مبارکباد


سه گل روییده اندر باغ احساس


گل سوسن گل لاله گل یاس


گل اول که ماه عالمین است


عزیز فاطمه نامش حسین است


گل  دوم نگر غرق است درفضل


امید مرتضی نامش ابالفضل


گل سوم گل میعاد باشد


امام چهارمین سجاد باشد


آخرین یار نبی

آخرین یار نبی ، اولین زائر روز اربعین امام حسین علیه السلام گشت

او چشم ظاهر نداشت اما دلی بینا داشت

پیر و سالخورده بود و شاید توان جسمانی " حــربٌ لِـمـن حاربکـم " در جسم نداشت اما

قلبی سلیم داشت در راه  " سِـلـمٌ لِـمَـن سالـمکم "

یا حسین ...

اینک پس از سال ها و قرن ها جابربن عبدالله هایی عاشق زیارت اربعین شما هستند که شمار آنها

در احصای ما نمی گنجد . اما شما خود می دانید که عاشقانتان در راه شما سال هاست که لبیک گویان فریاد

" یا اَباعَـبْـدِ اللَّهِ اِنّــی سِـلْـمٌ لِـمَـنْ سالَـمَکُـمْ وَ حَـرْبٌ لِـمَنْ حارَبَکُـمْ اِلی یَوْمِ الْـقِـیـامَـهِ " سر می دهند.

..........................................

یا حسن ...

امشب و فردا موج عاشقان در دریای کربلای شما به خروش می آیند

و ندای "  أین الطالب بدم المقتول بکربلاء " بر زبان جاری می کنند

یا حسین ...

ما همه عاشقان دیدار آن دیاریم و آن جمعه ای را دعا می کنیم که در رکاب فرزندتان مهدی صاحب زمان

عجل الله تعالی فرجه الشریف  زائر سرزمین عشق باشیم

................................................................................


وَ بَــذَلَ مُـهْـجَـتَـهُ فِـیـکَ...


مُهجَه یعنی؛

آخرین قطره خون که قلب برای تپش در خود نگه می دارد؛

حسین (ع) همه چیزش را داد؛ حتی همان یک قطره را...

رضا

هان مــرو آنجـــا که غـــم روزی پریشــانت کند

زخمه هــای خـــار و خـس از رَه پشیمــانت کند


گیســــوانت را مــده بر دســـتِ بادِ هــرزه گــرد

تـرســــم از غـــم راهـــیِ کــــوه و بیـابـانـت کند


هوشیــاران را ندیــدم من بــه حیــرتگــاهِ عشــق

مِی به کـف آور که با یک جـرعه حیـرانت کند


شوخ چشـمم وَه نمی فهمــد چــــرا حرفــم هنــوز

دل بِهِــل تــا بی دلـــی در خـــانـه مهـمـانت کنـد


ای که در سر شد هوای سلطنت ؛ در کوی عشق

گــو گــــدای رَه نشــین را تــا کــه سلطـانت کند


زیـــرِ باران رو اگـــر داری هــــوای بوســـه ام

« ابــر را بوســیـده ام تـا بـــوسه بارانـت کند »


مــن دخیلـــی بستـه ام بر پَنجـــرِ فــــولادِ دوست


تا رهــــا از هـــرچه غــم شــــاهِ خراســـانت کند