هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

بیانات آیت الله علوی بروجردی در دیدار با پاسداران شرکت کننده در دوره تربیت و تعالی



بیانات آیت الله علوی بروجردی در دیدار با پاسداران شرکت کننده در دوره تربیت و تعالی


بسم الله الرحمن الرحیم 

من هم برای خودم توفیقی می‌دانم که محضر شما عزیزان و پاسداران مرزهای جغرافیایی و عقیدتی این مرز و بوم و این نظام می‌رسم و چهره‌های نورانی و مصمم شما را از نزدیک زیارت می‌کنم.

اهمیت حق در اسلام

یکی از مسائلی که در اسلام بسیار بر آن تأکید شده مسئله حقوق است. انسان موجودی اجتماعی است که در میان دیگران زندگی می‌کند. لذا هر مکتب یا مذهبی باید ارتباط با دیگران را تعریف کند و بگوید چگونه با هم ارتباط داشته باشیم. اینجا است که مسئله حقوق پیدا می‌شود. در جامعه، در درجات مختلف، هر کسی نسبت به افراد دیگر حقوقی دارد؛ پدر و مادر بر گردن فرزند حقوقی دارند و فرزند هم حقی بر گردن پدر و مادر دارد. والی و رهبر بر گردن مردم حق دارند و مردم هم حقوقی دارند که والی باید محترم بشمارد و رعایت این حقوق استواری جامعه را موجب می‌شود. اما در جوامعی که الهی نیستند، یعنی جوامع مادی، رعایت این حقوق فقط نوعی قرارداد اجتماعی است که اگر این حقوق رعایت نشود اخلال در نظم اجتماعی می‌شود. اما در مکاتب الهی، غیر از آنکه در نظم اجتماعی اخلال می‌شود و مشکل به وجود می‌آید یک سری آثار وضعی هم متوجه آن هست؛ یعنی آثاری که خارج از اختیار انسان است.‌ مثلاً راجع به کسی که حقوق پدر و مادر را رعایت نکند در مذهب مسئله‌ای داریم به نام «عاق»؛ یعنی اگر پدر و مادری نسبت به فرزند این حالت را پیدا کرد این فرزند در آینده مشکل پیدا می‌کند، حتی اگر از جهات اجتماعی انسان خوبی باشد و مشکل نداشته باشد. لذا اهمیتش آن‌قدر زیاد است که شخصی خدمت رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) رسید و عرض کرد: من مادری دارم که پیر شده و من مسلمان شده‌ام، اما مادرم ایمان نمی‌آورد و بت می‌پرستد، و من با این مسئله مشکل دارم. چون وی مشرک است و من مسلمان؛ و آن‌قدر به من علاقه دارد که در غذاخوردن حتماً باید کنارش باشم و با من هم‌کاسه شود. مادرم مشرک است و من مسلمانم. او نجس است و من نمی‌توانم با او هم غذا و هم‌کاسه شوم. اما مادر من است. من چه کنم؟ حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودندیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ 
: با مادرت هم‌کاسه و هم‌غذا باش و حق او را رعایت کن، ولو اینکه مشرک باشد. یعنی رعایت حالش را بکن و او را نرنجان. این نمونه حقی است که ما تصویر می‌کنیم و این حق در تمام اوضاع و احوال اجتماعی و در خصوص همه افراد اجتماع وجود دارد.

حق شهدا بر گردن ما

در خصوص شهدا هم حقوقی وجود دارد. واژه «شهید» از «شهود» است. شهید کسی است که در راه خدا، امام و نایب امام جانش را فدا می‌کند. شهید از شهود می‌آید؛ یعنی ناظر. ناظر چه چیزی؟ این نظارت به همین حق برمی‌گردد. این شهید در مسیری که جانش را از دست داده آگاه است و نگاه می‌کند که چگونه از میراثی که با خونش باقی گذاشته حراست می‌شود؛ بازماندگان چگونه از این میراث حراست می‌کنند. ما در قضیه کربلا دو رفیق را داریم که همیشه با هم‌اند؛ یکی مسلم بن عوسجه و دیگری حبیب بن مظاهر اسدی. اینها دیر به کربلا آمدند. چون نمی‌گذاشتند کسی از کوفه خارج، و به لشکر سیدالشهداء (علیه السلام) ملحق شود. اینها شبانه آمدند و به کربلا رسیدند و هر دو در راه سیدالشهدا (علیه السلام) در کربلا شهید شدند. در روایت هست که ابتدا حبیب بن مظاهر شهید شد. مسلم به بالینش آمد و گفت: ما عمری در کنار هم و رفیق بودیم. اکنون تو در این وضعیت هستی. من نمی‌دانم چقدر بعد از تو زنده‌ام. درخواست یا کاری داری که من بتوانم انجام دهم؟ با آن حال نزاری که داشت با انگشت سبابه‌اش به سمت سیدالشهدا (علیه السلام) اشاره کرد و گفت: «اوصیک بهذا الغریب»؛ «من یک وصیت و یک سفارش دارم؛ آن هم اینکه این آقا را رها نکن». شهید همین است. شهید یعنی نظر دارد و آگاه است. آیه شریفه قرآن می‌گوید: « وَ لا تَحْسَبَنّ الّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[1] فکر نکنید کسانی که جانشان را در راه خدا می‌دهند مرده‌اند؛ اینها زنده‌اند. شهید هم بعد از مرگ آثار زندگی را دارد؛ عند ربهم یرزقون هستند. اینها نزد خدا ارتزاق می‌شوند و حضور دارند. حضور آنها نسبت به چه چیزی است؟ نسبت به میراثی است که به جا گذاشته‌اند. شهید به ما می‌گوید من جان دادم برای اینکه این آب و خاک از نفوذ دشمن حفظ شود؛ شما که بعد از من باقی ماندید چرا رعایت نکردید و این هدف را پاس نداشتید؟ شهید هم بر گردن ما حق دارد. ما می‌بینیم که سیدالشهدا (علیه السلام) در کربلا شهید می‌شود؛ آن هم آن مرتبه اعلای شهادت. اما کسانی که می‌مانند، یعنی زینب کبری (سلام الله علیها)، علی بن الحسین (علیه السلام)، و حتی امام باقرِ چهار- پنج‌ساله، حتی سکینه‌خاتون و رقیه‌خاتون، فرهنگی دارند که خودشان را در مقابل این جان‌فشانی‌ها مسئول می‌دانند. لذا در شهر شام نهضتی به پا می‌کنند. اگر این پیام شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) نرسیده بود آیا کربلایی می‌ماند؟ و این شهادت اثری داشت؟ وقتی این پیام داده شد دودمان بنی‌امیه بر باد رفت. اینها فکر می‌کردند با شهادت امام (علیه السلام) نشانی از سیدالشهدا (علیه السلام) باقی نمی‌ماند، اما این پیامداران عاشورا، یعنی زینب کبری (سلام الله علیها)، علی بن الحسین (علیه السلام)، و حتی امام باقر (علیه السلام)، در مجلس یزید خطبه خواندند. چون خودشان را موظف می‌دانستند؛ و این وظیفه انجام شد تا این پیام به ما رسید. سال‌ها بعد از عاشورا، هر جا و برای هر کس در دنیای اسلام مصیبتی واقع می‌شد، همه السلام علیک یا ابا عبدالله می‌گفتند. با وجود این تبلیغات عجیب و غریبی که در بین است، ما موظفیم این حقوق را رعایت کنیم.

اهمیت مراعات حقوق دیگران در زندگی  

بنابراین، باید توجه تام داشته باشیم که حقوق افراد را در زندگی رعایت کنیم. گاهی به ما مراجعه می‌کنند و می‌گویند همه وظایفی را که داریم انجام می‌دهیم اما کارمان گره می‌خورد و پیش نمی‌رود. اگر حق انسان دیگری به گردن ما باشد و ادا نکرده باشیم کارمان گره می‌خورد. ائمه (علیه السلام) معتقد بودند باید پدر و مادر و دوستان و نزدیکان و ... حقوقشان ادا شود و چیزی بر گردن ما نماند تا به مشکل برنخوریم. زیرا این حقوق در زندگی انسان اثر می‌گذارد و باعث می‌شود کار انسان پیش نرود. لذا می‌فرمودند: « حاسبوا أنفسکم قبل أن تحاسبوا »؛[2] «خودتان بنشینید و حساب و کتاب کنید، قبل از اینکه دیگران برایتان حساب و کتاب کنند». یعنی ببینیم چه فرصت‌هایی داشته‌ایم که استفاده کرده‌ایم و چه فرصت‌هایی را از دست داده‌ایم و استفاده نکردیم؛ و چه فرصتی برایمان باقی مانده است. باید بنشینیم و اینها را حساب کنیم. باید هم منفعت‌ها و هم ضررها را محاسبه کنیم و به حقوقی که شرعاً در مکاتب الهی بر گردن ما گذاشته شده توجه کافی داشته باشیم و آنها را ادا کنیم.

فرصت‌های زندگی زودگذر است: «انتهزوا فرص الخیر فانها تمر مر السحاب».[3] به آسمان نگاه کنید. ابرها سریع رد می‌شوند. فرصت‌هایی که برای انسان‌ها پیش می‌آید این‌گونه است. گاهی استفاده از یک فرصت می‌تواند انسان را برای تمام دوران‌ها سعادتمند کند. گاهی فرصتی پیش می‌آید که اگر از دستش بدهیم تمام عمر باید حسرتش را بخوریم. محاسبه و مراقبه که آقایان می‌گویند همین است. باید متوجه باشیم چه می‌کنیم. باید بکوشیم صفات رذیله‌ای را که داریم کم کنیم و تخفیف بدهیم. هر مقدار بتوانیم اینها را کم کنیم به نفع ما است. باید این کار را انجام دهیم تا زمانی که رذایلمان ریشه‌کن شود. باید فضایل را در نفسمان ملکه کنیم. یعنی این صفات خوب در روح ما رسوخ پیدا کند.

امت اسلام و حق ذی القربی

فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، در خطبه‌ای که در این ایام در مسجد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در حضور مهاجر و انصار قرائت کردند، به حق ذی‌القربی سفارش بسیار کردند: « قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاّ الْمَوَدّةَ فِی الْقُرْبى ».[4] پیغمبر (صلی الله علیه و آله) حقی بر گردن ما دارد. ایشان از امتش خواست که اهل بیتش را گرامی بدارند. کسانی که حقوق عترت پیامبر را رعایت نکردند چوبش را خوردند. چگونه چوبش را خوردند؟ از همان ابتدا کسانی زمامدار اینها شدند که فاسد بودند. بنی‌امیه و بنی‌عباس بر آنها حکومت کردند. حتی هنوز این کشتارها هم ادامه دارد. اینها نتیجه نادیده‌گرفتن حق ذوی‌القربی است که امروز در چهره داعش خودش را نشان می‌دهد. همان‌گونه که حق دوام پیدا می‌کند باطل هم دوام پیدا می‌کند. اما کسانی که این حقوق را زیر پا گذاشتند خودشان مبتلا شدند. حتی جاهایی را که داعش هدف می‌گیرد و مدافعان حرم از آن دفاع می‌کنند، در واقع حریم اهل بیت و خانه‌های شیعه است. اینها خانه‌هایی است که شیعه عشق و محبتش را در آن خانه‌ها دارد. آنها دقیقاً این خانه‌ها را هدف گرفته‌اند. مثلاً حجر بن عدی را، بعد از 1400 سال، به جرم عشق علی (علیه السلام) نبش قبر می‌کنند و جنازه‌اش را درمی‌آورند. اما ما اگر بخواهیم این حقوق را در همه شئون رعایت کنیم باید اعتلایی را که مذهب و خدا از ما می‌خواهد به دست بیاوریم و در قبال شهدا و خون‌هایی که هدفدار نثار شده، میراثداران قابلی باشیم و از فرصت‌ها بهترین بهره را ببریم. گاهی انسان وقتی به فرصت‌ها توجه می‌کند که دیگر دیر شده است. باید به هوش باشیم و فرصت‌ها را در همان وقتی که هست غنیمت بشماریم.

امروز خداوند این فرصت را به ما داده که بتوانیم میراثداران شایسته‌ای برای کسانی باشیم که ما را به طریق حق و ثواب دعوت کرده‌اند؛ و بکوشیم در این راه قدم برداریم. همه شما عزیزان در قسمت‌های مختلف، چه خارج از کشور و چه داخل مرزها، زحمت می‌کشید. شما فقط پاسداران سرزمین نیستید، بلکه پاسداران این مردم و عقاید آنها هستید. پس این فرصت را فخر بدانید و توجه داشته باشید که از آن بهترین بهره را ببرید. باید برای ارتقای نفس خودمان و جلب فضایل و دفع رذایل، به دیگران خدمت کنیم و باری از دوش آنها برداریم.‌ آن هم در روزی که « یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ* إِلاّ مَنْ أَتَى اللّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ »[5] است. انسان با مرگ، مال و فرزند و ... را از دست می‌دهد، اما قلب سلیم همواره در کنارش هست و صفات و ملکات با او می‌ماند و در قیامت با آنها محشور می‌شود. ما با اینها محشور می‌شویم. اگر آنها را نمی‌خواهیم و تحملشان را نداریم، باید در نفسمان ذائلشان کنیم.

امیدوارم خداوند عالم، به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و به برکت پدر بزرگوار و همسر و فرزندان معصومشان، بر همه شما عزیزان و همه کسانی که در این مسیر حرکت کرده‌اند و جانشان را داده‌اند و نیز شهدا و امام بزرگوار و مقام معظم رهبری برکاتش را نازل کند.



[1] . سورةُ آل‏عِمرَان‏، آیه169.

[2] . وسائل الشیعة (آل البیت)، ج16، الباب 96 من أبواب جهاد النفس، ص99، الحدیث210820/9.

[3] . وسائل الشیعة (آل البیت)، ج16، الباب 92 من أبواب جهاد النفس، ص84، الحدیث210440/3.

[4] . سورةُ الشّورى‏، آیه 23.

[5] . سورةُ الشّعَرَاء، آیه 88-89.

نظرات 1 + ارسال نظر
biiitaaa پنج‌شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 10:46 ب.ظ http://maloosak.69.mu

با وبلاگتون خیلی حال کردم بقول خودمونیا دمتون گرم
واقعا وبلاگ محشری دارین بازم تشکر میکنم
امیدوارم به سایت ماهم سری بزنی شاید به دردتون بخوره یروزی
به امید دیدار
98651

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد