ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امروز دارای یک خصوصیات مهم است؛ چرا که روز تاج گذاری آقا حجت بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف است. البته، عنوان تاج گذاری تعبییر زیبایی نیست؛ چون تاج امامت تاج نیست؛ بلکه یک رسالت الهی است که بعد از شهادت پدر بزرگوار ایشان، حضرت عسکری علیه اسلام این امر بزرگ به آقا حجت بن الحسنعجل الله تعالی فرجه الشریف رسید؛ و امروز، نخستین روز امامتشان است که از نظر ما عید بزرگی است و عید گشایش و فرج برای شیعه است و در واقع، عید الزهرا است و ما این عید مبارک را خدمت خود ایشان و عترت طاهره تبریک عرض میکنیم.
این مناسبتی که شما عزیزان به وادی تکلیف رسیده اید به معنای این است که هویت شما به رسمیت شناخته میشود. و شما به عنوان یک فرد مسئول در اجتماع، یعنی به عنوان یک فردی که در مقابل گفتهها و کارهایی که انجام میدهید مسئولیت دارید، پا بر عرصه زندگی اجتماعی جدید میگذارید و این معنای بلوغ و تکلیف است.
ما در شرع اسلامی یک سری تکالیفی اعم از واجبات و محرماتی مثل دروغ، غیبت و خیانت داریم که باید به عنوان مسلمان به اتیان دستورات الهی پایند باشیم.
قبل از اینکه انسان به سن تکلیف برسد، اعمال واجب با همه خصوصیاتی که دارد خیلی برای این شخص موضوعیت ندارد. و لذا، اگر هم آنها را انجام ندهد، خیلی به او سخت نمیگیرند و اگر هم گناهی کرده است، در نامه عملش ثبت نخواهد شد؛ هر چند که در روایات وارده شده است که قبل از بلوغ، فرد خود را به مسائل تکلیف عادت بدهد و تمرین نماید.
اما به محض اینکه انسان به سن تکلیف رسید، معنایش این است که از نظر شرعی به عنوان یک فرد مسئول در جامعه اسلامی به رسمیت شناخته شده؛ و این فرد دیگر غیر از پدرش است و حکم پدرش را ندارد، یا غیر از مادر و خواهر و برادرش است؛ و خودش انسانی مسئول است که باید جوابگوی کردارش باشد؛ و این یک قدم مبارک است. چرا که همیشه انسانها در طول تاریخ تلاش میکردند که هویتشان به رسمیت شناخته شود و فرد مکلف در همه جهات مورد بازخواست قرار گیرد.
بنابراین شما وارد زندگی خاص اجتماعی میشوید که این زندگی دارای مسئولیت است و این مسئولیت هم مسئولیت سنگینی است و امروز که اولین روز امامت آقا حجت بن الحسن عسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف است مصادف با قبول این مسئولیتها از ناحیه شماست و این روز، یک روزی است که در خاطره زندگی شما خواهد ماند، و این را برای خود پاس بدارید و به عنوان یک ارزش، بر آن تکیه کنید و پیش خدا پروندهای برای خودتان باز کنید؛ یعنی بین عبد و خالق خود یعنی قدرت مطلق عالم یک ارتباطی از همین روز اول ایجاد کنید. خداوند هم در قرآن می فرماید: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها هر کسی که کار خیری انجام بدهد خداوند ده برابر به او سود میدهد؛ یعنی آن کاری که شما به خاطر او انجام دادید و لو کار جزیی، مانند وقتی که وارد خانه شدید یک سلام و لبخند به مادر یا به پدر باشد، این عبادت است؛ چرا که در مقابل بزرگتر ادب کردید و موجب شدید که برادر و خواهرتان به وجود شما دلخوش باشند و این عبادت است. خداوند نیز این اعمال را بر طبق معیار ارزش سنجی خودش ارزش سنجی و آن را ده برابر میکند و در پیش خود، نگه میدارد.
حال فایده این کار چیست؟ فایده اش آن است که گاهی اوقات انسان در زندگی گرفتاری پیدا میکند که افراد و انسان های عادی نمیتوانند آن را حل کنند و در آنجا باید به سراغ سپرده خود و به سمت خدا، بروید که خدایا من برای تو کار کردم و خودت گرفتاری و مشکل من را حل کن.
در زمان قدیم افراد باربر زیاد بودند. روزی یکی از اینها از بازار عبور میکرد، دید که یک خانمی که فرزندش را در بالای ساختمان بغل کرده است، این بچه، ناگهان به مادر چنگی زد و از بغل مادر جدا شد و پایین افتاد و مادرش نیز تنها کاری که داشت این بود که جیغ زد، و در این هنگام همین فرد حمال، سرش را بلند کرد و یک وقت همه مردمی که آنجا بودند دیدند که این بچه ای که در حال افتادن است به جای اینکه به خط مستقیم به زمین بخورد به خط مایل آمد و در بغل این باربر افتاد و او آن بچه را بغل کرد و روی زمین گذاشت. مردم دورش جمع شدند و گفتند که نکند تو پیغمبری؟ چه کاری که این گونه بچه در بغل تو فرود آمد؟ وی گفت: نه من کار خاصی نکردم و انجام ندادم، فقط یک عمر است که من زندگی میکنم و هرچه خدا گفته اطاعت کردم و الان هم به خداوند گفتم: خدایا تو هرچه گفتی، من گفتم چشم، پس این بچه را نگذار به زمین بخورد و بیاید در بغل من.
باید به نکته مهم توجه داشت، بزرگان در اثر عبادت و بندگی به مقامات بلند رسیدند و این راه را درست ادامه دادند و پیش بردند و به این مراتب رسیدند.
لذا شما عزیزان، سعی کنید از همین روز اول که ابتدای مسئولیت خودتان است، توجه کنید درس اصلی که در زندگی میگیرید، درس محبت و درس عشق باشد؛ محبت و عشق به پدر و مادر، به برادر و خواهر. در کلاس و مدرسه برای دیگران مایه امید باشید، و مایه دلسردی نباشید و همیشه، کمک و مدد کار باشید. شما کسی باشید که اگر یک روز، در مدرسه غایب هستید، بقیه احساس کمبود بکنند. این چنین فردی وجودش برای همگان مبارک است.
مطلب دوم: الان که شما در این مرحله هستید توجه داشته باشید، این فرصت و فراغتی که شما دارید، میتوانید از مغز و ذهن خود استفاده کنید و آن را به هر صورتی که میخواهید بگردانید. شما هیچ چیز کمتر از انیشتن، ادیسون و پاستور ندارید، مغز همه انسانها به یک گونه است، ولی آنچه مهم است کار کشیدن از مغز است که تفاوت میکند و هرکدام از شما میتواند در آینده منشأ حرکت علمی در سطح دنیا باشد.
شما میتوانید در زندگی انسانها تغییر ایجاد کنید؛ و الان که فرصت و فراغت دارید تمام تلاشتان را بکنید و در کنار تفریحات سالم، از تمام وقت و موقعیتتان استفاده کنید.
آن زمانی که برای درس میگذارید تمام تفکرتان را برای خود درس باشد و مغز خودتان را برای فراگرفتن این درس آماده کنید و فکر کنید آیا این مطلب و فرمولی که در کلاس گفتند اشکال دارد یا نه و آیا من میتوانم کاری کنم که فرمولی دقیق تر به وجود آید.
چرا باید منشا حرکت علمی ما، دیگران باشند و آنها چه فرقی با مادارند. اگر آنها هم به آنجا رسیدند اول سخن گذشتگان خود را خوب فهمیدند و بعد آن را نقد کردند و به شیوه بهتری، تبدیل کردند. پس چرا ما در مملکت خودمان این حرکت را نداشته باشیم؟ شما تصمیم بگیرد و هم در ارتباط با خدا و هم در حرکت علمی خودتان سعی و بنایتان را بر همین کار بگذارید. هدف را هم سطح بالا بگیرید و همت خود را بلند بگیرید و حرکت را اساسی انجام دهید. هدفتان این باشد که در سطح دنیا حرکت علمی و اجتماعی انجام دهید، و در این هدف هم اعتماد به نفس داشته باشید و محکم به پیش بروید.
ابو علی سینا از کسانی بود که در دنیا تغییر ایجاد کرد. محمد بن زکریای رازی و جابر بن حیان هم از اینها بود. امروز هم از این افراد داریم نه اینکه نداشته باشیم، ولی باید بیشتر داشته باشیم. و امیدوار هستیم شما در آینده جزو کسانی باشید که دنیا را عوض کرده اند و میتوانند تغییر ایجاد کنند و منشا تغییر باشند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته