ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اسلام از
نقشآفرینی بازایستاد |
||
وقتی علی علیه السلام حاکم
است، جامعه با نظرات اسلام ادارهمیشود. و وقتی ابابکر حاکم است، جامعه با
نظرات مردم ادارهمیشود، هر چند آن مردمْ مسلمان باشند. و تشخیص این دو
بسیار مشکل است! و دقتنداشتن به این دو بسیار خطرناک است! برای عمیقشدن
در این موضوع کمی فکرکنید؛ که اگر رأی خدا در جامعه حاکم نباشد، چه میشود؟
جز این است که از اسلام یک قالب بدون روح در حرکات و آداب مردم میماند،
در حالی که مردم هیچ احساس به ثمر رسیدن از طریق آن اسلام در خود ندارند،
وقتی نتوان به عالم غیب و معنویت راه پیدا کرد و آن عالم را سرمایة حالات
قلبی خود نمود، دنیادوستی و خودمحوری و خودپسندی، همه و همه در جامعه رونق
پیدا میکند، منتها با واژههای اسلامی و فرق چنین جامعهای با جامعة شرکِ
جاهلیتِ قبل از اسلام، فقط در تفاوت واژهها و آداب است، بدون هیچ کمال
واقعی. پیچشی که در صدر اسلام واقع شد، یک پیچش خیلی ظریف بود؛ بهجای
اینکه علی بهعنوان مقام عصمت و حقانیتِ حق حاکم باشد، یک آدم خوب حاکم
شدهاست و در واقع اسلام از نقشآفرینی و تأثیرگذاری لازم در جهان باز
ایستاد و بهواقع سرنوشت تاریخ تغییر کرد و بزرگی این خطر را فاطمهزهرا
سلام الله علیها در خطبه خود در مسجد مدینه به خوبی گوشزد فرمود، و واقعاً
کسی که چنین انحراف بزرگی را فهمید، چه غم بزرگی را در جان خود احساس نمود.
پیچشی که در صدر اسلام پیدا شد و از چشم فاطمه پنهان نمانْد، هشدارباشی است تا امروز مسلمانان کشور ایران نسبت به انقلاب اسلامی خود توجّه پیدا کنند، تا «حکومت اسلامی» به «حکومت مسلمین» تبدیلنشود. اگر فاطمه سلام الله علیها نبود، مطمئن باشید شیعه این همه هوشیاریِ تاریخی را که امروز به چشم میخورد نداشت، که تا چنین حدّ از شعور سیاسی خود را بکشاند. وقتی حکومتِ حقیقت در صحنه نیست، یعنی وقتی حاکمْ مجسمة حقیقت نیست، برای اثبات حقانیت خودش مگر جز این است که باید به کمک فتوحات و کشورگشاییها خودش را آبرو بدهد؟! امیرالمؤمنین علیه السلام خودش مجسمة حقیقت است و معنی آبرو هر چیز آبرویش را با نزدیکشدن به علی علیه السلام بهدست میآورد، امّا خلیفه باید برای خود آبرو دست و پا کند. با چه چیزی آبرو دست و پا کند؟ با فتوحات و سلطه و کشورگشایی و امثال اینها! اصغر طاهرزاده |