ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حماسه از چشمهای تو آغاز میشود در روزی داغ و خون آلود. رشادت یعنی «تو»؛ وقتی که در رکاب پدر، تار و پود حادثه را شمشیر زدی.
امروز میآیی؛ عَلَم عشق بر دوشت، با نشانهای از آن سوی آسمان، و زمین با خندههای نخستینت، شکفتن آغاز میکند.........
علی اکبر روی دست آقامون اذون می خونه
چون قراره پا رکاب بابا تا آخر بمونه
تو قاب نگاه حسینی شمایل احمد هویداس
خلا صه ی عباس و زینب امیر دل جووناس
«اگر
هزار فرزند بیابم، نام همه را علی خواهم گذاشت»؛ این جملهای بود که پدرت
حسین(ع) در روز ولادتت و در پاسخ به پدرش علی(ع) و در دفاع از حریم ولایت
سرود و نام تو را «علی» گذاشت و تو علی اکبرِ حسین(ع) شدی..........