هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی مدّ ظله العالی در آستانه شهادت جانسوز امام موسی کاظم علیه السلام



بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی مدّ ظله العالی در آستانه شهادت جانسوز امام موسی کاظم علیه السلام

شهادت امام صبر و شکیبایی موسی بن جعفر (ع)

بیست و پنجم ماه رجب مصادف است با شهادت وجود مقدس امام موسی بن جعفر (علیه السلام)

و روز بعدش یعنی بیست و ششم ماه رجب مصادف است با وفات حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب، عم گرانقدر حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) و روز بعدش یعنی بیست و هفتم ماه رجب هم مصادف است با مبعث و بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله).

این مناسبتهای فوق العاده ایی است که هر کدام از آنها موضوعیت دارد:

از مبعث رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) حرکتی شد که نه تنها در دنیای آن روز بلکه بر دنیای اسلام  و در کل دنیای امروز و در تمام امور عام بشریت تاثیر گذاشته است و این قابل چشم پوشی نیست و باید گفت حتی افرادی هم که مسلمان نباشند و اسلام را قبول نداشته باشند این واقعه تاثیر گذار بوده لذا بعثت پیامبر اسلام در تاریخ بشری است.

نسبت به جناب حضرت ابوطالب (سلام الله علیه) باید بگوییم، ایشان چوب فرزندش حضرت علی بن ابی طالب را می­خورد و خورده است. وجود علی بن ابی طالب برای کسانی آنقدر آزار دهنده شد که ایمان ابوطالب را ساقط و در شرک ایشان اصرار ورزیدند، خوشبختانه نه فقط شیعه بلکه در عامه نیز کتابها و رساله های بسیاری در نفی این سخن نوشته شده است، من در شهر مکه در منزل یکی از اهل تسنن بودم در کتابخانه اش 18 تا 20 کتاب و رساله برای من آورد که در قاهره و بزرگان اساتید ازهر در نفی مسئله شرک و ایمان حضرت ابوطالب نوشته بودند. البته ابن تیمیه خیلی روی مسئله شرک ایشان تاکید میکند. اما باید بگوییم تنها ابوطالب نیست که چوب علی بن ابی طالب را خورده حتی خدیجه کبری (سلام الله علیها) هم چوب علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا را خورده. متاسفانه برخی از معاندین علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) اصلا خدیجه کبری را جزء ام المومنین ها نیاوردند، لذا در نزد آقایان، ام المومنین فقط کلی منحصر به فرد شد. با اینکه خدیجه کبری بیشترین و بزرگترین تاثیر را در زندگی رسول الله صلی الله علیه و آله داشته، اما مغفول است. بدین جهت بسیار شایسته است این ایام از این حضرات بزرگان دین تجلیل شود.

ابوطالب، کوه پرصلابت ایمان

ابوطالب مرد بزرگی است حقوق بسیاری به گردن اسلام و به گردن رسول الله ص دارد و همه این حقوق نادیده گرفته شده، متاسفانه از نگاه آقایان ابوطالب، عبدالمطلب، قسیر، کلاب، مره و تمام  آبائه پیغمبر جزء مشرکین بودند، لذا باید از آقایان سوال کرد اصلا اینکه این دین حنیف و  دین ابراهیمی می­باشد و اینکه پاتوق دین ابراهیمی مکه بوده و این دین تا عصر پیغمبر باقی بوده است و حضرت عیسی و حضرت موسی مبعوث بر بنی اسرائیل بودند نه مبعوث مطلق به چه معنا است؟ اینها بحثهایی است که ما در علم کلام با آقایان داریم. مثل اینکه این مباحث در نزد آنها مغفول است یعنی آقایان کاری به مدرک ندارند مدعای خوشان را مطرح میکنند تا هدفشان را اثبات کنند.

مکتب اصیل مکتب امامت  

 اما در این بین مظلومیتی که وجود مقدس موسی بن جعفر (علیه السلام) دارد بسیار عجیب و غریب است و این مظلومیت ناشی از همان جهتی است که آن شاعر گفت:

                  دشمن طاووس آمد پر او                 ای بسی شه را بکشته فر او

در دوران صادقین (علیهما سلام) مکتب شیعه بیشترین تجلی را پیدا کرد، یعنی آن مکتب اصیلی که از دو لب پیغمبر جاری شده، نه آن مکتبی که با تبلیغات عجیب و حدیث سازی و باز سازی تاریخ، اسلام و تفسیر قرآن که در دوران معاویه با پول نشر و شیوع پیدا کرد. البته امروز هم وهابیت با پول کشورهایی مانند عربستان و قطر و ... پول خرج می­کنند آن زمان هم معاویه به همین نحو پول خرج می­کرد. اگر شخصی حدیث در فضیلت علی بن ابی طالب (علیه السلام) نقل می­کرد یا اگر حدیثی از پیغمبر نقل کرده و نیز کسی که حدیث را شنیده و یا کسی که این حدیث از پیغمبر نوشته و در خانه اش دارد، می­کشتند. و برعکس جعل حدیث برای افرادی مثل ابوهریره و ابو دردا، ـ که خود آقایان اسمشان را بازرگان حدیث گذاشتند ـ اشکال نداشت اینها در دربار معاویه موقعیتی پیدا کردند و خیلی مقرب بودند. با وجود تمام این مشکلات دوران حضرات صادقین(علیهما سلام) اسلام اصیل خودش را نشان داد راوی نقل میکند به مسجد کوفه رفتم. دیدم هفتاد حلقه درسی تشکیل شده بود و بر هر منبری یک نفر نشسته بود و می‌گفت: حدثنی جعفربن محمد[1]، احکام و معارف شیعه پراکنده شد و تعالیم شیعه اوج گرفت، بنی عباسی که به نام الرضا من آل محمد و برای خون خواهی سیدالشهدا (علیه السلام) قیام کرده بودند خودشان را مواجه با پدیده عجیب تعالیم و معارف شیعه دیدند.

موجبات زندانی شدن امام کاظم (ع)

 این سوال برای بنی عباس مطرح شد، اصل عترت و آل نبی که این حضرات هستند و تعالیم اسلام هم که از زبان اینان عرضه می­شود پس ما چه کاره هستیم؟ ما باید قدرت و سلطنتمان را حفظ کنیم. هارون الرشید در این مقام خیلی حرفها دارد، می­گفت: به هر قیمیتی باید حکومت را حفظ کنیم و لذا چاره ای نمی­بیند، وجود حضرت را که قبله برای مسلمین شده است زندانی و حذف فیزیکی کند. یعنی بعد از امام صادق و حوزه درسی و علمی آن حضرت مدینه با وجود مقدس موسی بن جعفر مدینه شد و درخشش مدینه از بغداد بیشتر بود؛ چون دلهای مسلمین متوجه مدینه بود. افرادی هم که کنار هارون بودند صریح به او می­گفتند دلهای مردم با موسی بن جعفر(علیه السلام) است، حتی همسر هارون زبیده ارادت به موسی بن جعفر می­ورزید، در دستگاه خلافت هارون افراد زیادی بودند که اینها ارادت به موسی بن جعفر (علیه السلام)داشتند، لذا درخشش موسی بن جعفر (علیه السلام) و درخشش آیین تشیع در زمان حضرت باعث شد، هارون الرشید به بهانه اینکه دو تا سلطنت در یک جا و در یک ملک جمع نمی­شوند و نیز به عنوان اینکه من می­خواهیم حکومت کنم و لذا شما نمی­توانی در کنار من باشی حضرت را به زندان انداخت و خیال می­کرد با زندان کردن و حذف فیزیکی مطلب تمام می­شود. شما اگر می­خواهید ببینید مطلب تمام شد یا نه؛ موقعیت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) را در مدینه بعد از شهادت موسی بن جعفر(علیه السلام) به دست هارون و بعد از مرگ هارون موقعیت و وضعیت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) را مطالعه و ملاحظه کنید، اصلا خلافت اصلی در مدینه بود، یعنی مامون به عنوان یک اقدام پیشگیرانه به خیال خودش امام را به سمت ایران حرکت داد، همه مردم قلوب متوجه حضرت بود و به امام رضا اصرار داشتند، الان که هارون الرشید از دنیا رفته قیام کنید، ما دنبال قیام هستیم. این وضعیتی بود که هارون خیال می­کرد با زندانی کردن موسی بن جعفر (علیه السلام) مطلب تمام می­شود .

شما اگر می­خواهید عظمت موسی بن جعفر (علیه السلام) را ببینید، تعداد وکلایی که ـ و لو بعدا در زمان امام هادی و عسکری بیشتر شدند ـ در گوشه کنار بودند و توجه مردم به این وکلا بود، ثروتهای بسیاری پیش وکلا جمع شد، به جهت اینکه موسی بن جعفر در زندان بودند و این وجوه باید صرف امور شیعه میشد لذا پیش وکلا مانده بود و باید به امام بعد تحویل داده شود که متاسفانه برخی تحویل امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) ندادند و فرقه واقفیه درست شد، البته در همین جا نیز دستهایی از خلافت عباسی در حرکت واقفیه دیده می­شود. به هر حال درود و سلام ما بر امام مظلوم و معصوم موسی بن جعفر (علیه السلام) امیدواریم خداوند ما را بر راه آنها و حرکت آنها پایدار بدارد.



[1] . النجاشی، رجال النجاشی، ص39، رقم80، ترجمه الحسن بن علی بن زیاد الوشاء. 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد