ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در آستانه ولادت باسعادت وجود مقدس امام محمد باقر علیه السلام هستیم.
وقتی که در تاریخ زندگی ائمه علیهم السلام بررسی میکنیم، یکی از موارد بسیار اصیلی که میتوانیم به عنوان نمونه از جهت عرضه معروف در جامعه، بر آن تکیه کنیم وجود مقدس امام باقر علیه السلام است؛ یعنی امام باقر ابتدا کننده دوران جدید در تاریخ اسلام بود؛ چرا که دوران تند و سخت بنی امیه که با هر صورتی آمدند و حاکم شدند، از پیش ایشان گذشته بود. حتی آن ارزشهایی که امیرالمؤمنین علیه السلام منادی آن بود؛ حتی آن رغبت و استقبال عمومی که مردم درب خانه علی علیه السلام جمع شدند و ایشان را به زور بیرون کشیدند و خلافت را به او واگذار کردند، از بین رفته بود و لذا با وجود آنکه امام مجتبی علیه السلام اعلام جنگ کرد ولی مردم به ایشان پشت کردند تا آنکه بعدا، قضایای کربلا پیش آمد؛ یعنی فشار آنقدر زیاد بود که همین مردم مدینه، دیگر به فرزندان فاطمه زهرا علیها السلام و علی بن ابی طالب علیه السلام پشت پا زدند و وقتی دیدند که امام حسین علیه السلام از مدینه بیرون میرود، اصلا کاری به او نداشتند.
تا آنکه مردم بعد از قضایای کربلا تازه بیدار شدند و قیام کردند، و حاکم بنی امیه را کنار زدند و فعالیتهایی در مدینه شروع کردند، که یزید به آنها حمله کرد و واقعه حره را پدید آورد؛ یعنی وضعیت به گونهای بود که یزید لشکری را به مدینة الرسول میفرستند، که در اطراف مدینه خیمه میزدند و تا صبح عربده مستانه داشتند و صبح به مردمِ داخل مسجد النبی حمله میکردند و خون اهل مدینه و حتی زنها و دختران مدینه را مباح کردند، تا آنکه خون در کنار قبر پیغمبر جاری شد.
این واقعیت است و افسانه نیست که آنقدر به زنان تجاوز کرده بودند که تا سالها قید بکارت در قرارداد ازدواج حذف شده بود. مردم در شهرهای مختلف ظلم آنها را دیدند اما دیگر نفسی در نمیآمد؛ چرا که زور گویی حاکم شده بود که جرأت نفس کشیدن به کسی را نداد.
لذا دوران امام سجاد نیز به سختی گذشت. امام سجاد علیه السلام فردی بود که حتی مردم از ترس حکام، جرات نگاه کردن به ایشان را هم نداشتند. و گاهی از اوقات، تعبیراتی از امام سجاد علیه السلام نسبت به مردم مدینه وجود دارد که ایشان از آنها خیلی دلگیر هستند.
ولی، برای امام باقر علیه السلام فرصت جدیدی پیش میآید که ضعف بنی امیه و بعدا انتقال قدرت است که البته در زمان امام باقر علیه السلام ، بنی امیه خیلی ضعیف شدند ولذا، وقتی حکومت روی سرنگونی گذاشت، کسانی به امام باقر علیه السلام مراجعه کردند، و امام باقر نیز آنها را تشویق میکردند تا آنکه جمعیتی که اکثرا سنی بودند در کنار ایشان، جمع شد و برخی به تشیع نیز روی آوردند؛ کسانی که بعدا امام صادق درباره آنها فرمودند: اگر اینها نبودند اصلا دین از بین میرفت. بنابراین، امام باقر شروع به عرضه معروف کرد و مطالب و ارزشهای فراموش شده در جامعه اسلامی را مجددا احیا کردند؛ جامعهای که آنقدر مسخ شده بود که گویا جوامع مسیحی و یهودی از آنها بهتر بود؛ یعنی، حکومت اسلامی اموی به هیچ چیز ملتزم نبود. و بنی امیه دقیقا همان جاهلیتی بود که پیغمبر با آن جنگیده بود؛ یزید علناً شعر میخواند:
لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء ولا وحی نزل
امام باقر در مقطع زمانی خود، وظیفهای که یک روحانی در عصر ما و روزگار ما برعهده دارد: « أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى»[1] بر عهده گرفت و دانه به دانه، افراد مستعد را نشانه کرد و آنها را جمع کرد تا آنکه درس و بحث در همین حوزههای علمیه امام باقر علیه السلام آرام آرام تجلی یافت و مردم به آن ارزشها علم و اطلاع پیدا کردند.
لذا تا زمان امام باقر علیه السلام تمام ائمه اربعه اهل تسنن، متاخر از ایشان هستند؛ یعنی امام باقر علیه السلام قبل از دوران آنها شروع به تعلیم و تدریس کردند، کتابت حدیث ممنوع بود؛ به گونهای که حتی در دوران امام سجاد، کسی جرات نداشت که حدیث نقل کند تا آنها بتوانند احادیث انحرافی و جاهلی را در جامعه عرضه کنند و لذا، آرای فقهی، در دوران امام باقر مختلف شد و هر فقیهی از آنها نظری میداد، و در میان مردم حکم میکرد؛ در حالی که امر قضا یک حکم واضح میخواهد تا قاضی بتواند روی آن حکم کند.
به هر روی، آنها کاری کردند که افرادی که منادی قال رسول الله صل الله علیه و آله هستند، زیاد شوند تا حرف اصلی در این میان گم شود؛ اما امام باقر علیه السلام در این دوران میخواهد منابع اصیل وحی از کتاب وسنت را از زبان آبائشان عرضه کند؛ یعنی آن اسلامی که پیغمبر صل الله علیه و آله آورده این است و این کار را شروع کردند.
زمان امام باقر علیه السلام به گونهای بود که خون سیدالشهدا علیه السلام به تنهایی نمیتوانست این اثر را داشته باشد. خون سیدالشهدا بنی امیه را ساقط کرد، و مشروعیت را از آنان گرفت ولذا، امام باقر علیه السلام، در این فرصت، ارزشها را تبیین کردند؛ بطوری که اگر امام باقر شروع نمیکردند و بعد از ایشان، فرصت برای امام صادق علیه السلام پیش نمی آمد و نهضت فرهنگی و علمی اسلام شکل نمیگرفت و آن نتایجی که از عاشورا نشأت میگرفت، کمرنگ میشد.
در عظمت علمی امام باقر علیه السلام در تاریخ نوشتهاند که در دوران موسی بن جعفر علیه السلام در مسجد کوفه، هفتاد کرسی بحث علمی گذاشته بودند و صاحب هر کرسی میگفت حدثنی جعفر بن محمد؛ تا آنجا که حتی أئمه اربعه سنی هم نتوانستند خودشان را جدا بگیرند و آنها هم تحت تاثیر این نهضت علمی واقع شدند، این نهضت علمی بنیان گذاشته شد که امروز، وارث آن، همین حوزههای علمیه برای تبین معروف و شناسایی آن هستند.
امروز، حوزههای علمیه وامدار امام باقر علیه السلام هستند و ایشان آغاز کننده راه و قیام فرهنگی هستند: « أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى»[2]، یعنی حضرت افراد را نشانه رفتند و اختیار کردند و به آنها حدیث آموختند تا هریک مبلغ مذهب تشیع باشند تا آنجا که در دوران بعد مورد تعقیب حکومت قرار گرفتند و حتی امام صادق علیه السلام مجبور میشد تا برای اینکه جان امثال زراره و محمد بن مسلم را حفظ کند، مطالبی بگوید که اینها از ما نیستند و آنها لعن کند؛ در حالی که امام صادق علیه السلام در شأن اینها فرموده بودند که اگر اینها نبودند، همه چیز ضایع میشد.
به هر حال ولادت باسعادت شخصی که پرچمدار تبیین معروف و معارف اسلام است را تبریک میگوییم ؛ کما اینکه سیدالشهدا علیه السلام و امام مجتبی علیه السلام نیز در عرصههای دیگر پرچمدار اقامه و عرضه معروف هستند. والسلام