هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

چگونه غرق در رحمت خداوند شویم؟




به گزارش شبکه جهانی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به نقل از شیعه نیوز، اسحاق بن عمار مى ‏گوید:

هنگامى که در کوفه بودم، برادران مؤمن زیادى به دیدنم مى‏ آمدند و من دوست نداشتم مشهور شوم. و مى‏ ترسیدم از این که مشهور شوم شیعه هستم.


به همین جهت به غلام خود دستور دادم هر کس به دیدن من آمد و مرا خواست بگو این جا نیست. در آن سال به سفر حج رفتم. هنگامى که امام صادق علیه السّلام را ملاقات نمودم با من مانند همیشه نبود و با من سنگین برخورد نمود. عرض کردم: فدایت گردم. چرا این گونه با من برخورد مى ‏نمایید. فرمودند: زیرا تو با مؤمنین آن گونه برخورد مى‏ کنى.
عرض کردم: فدایت گردم من فقط از معروف شدن مى‏ ترسیدم و خدا خوب مى‏ داند که چقدر آنها را دوست دارم.

فرمودند: اى اسحاق! از دیدار با برادران مؤمنت دلتنگ نشو. زیرا همانا هنگامى که مؤمن برادر مؤمن خود را ملاقات نموده و به او خوش ‏آمد بگوید، خداوند براى او تا روز قیامت خوش ‏آمد مى‏ نویسد. و هنگامى که دست دادند خداوند صد رحمت بین انگشتان شست آنها نازل مى ‏نماید که نود و نه تاى آن از آن کسى است که دوستش را بیشتر دوست دارد.

آنگاه خداوند با روى خود به آنها رو کرده و به دوستى که دوستش را بیشتر دوست دارد، بیشتر رو مى‏ نماید. و هنگامى که معانقه نمودند، غرق در رحمت خداوند مى‏ گردند. و هنگامى که فقط به خاطر خدا، نه بخاطر هدفى از اهداف دنیایى، در کنار هم توقف نمودند، به آنها مى‏ گویند:

خدا شما را آمرزید. عمل خود را از نو شروع کنید. هنگامى که احوالپرسى را آغاز نمودند، فرشتگان به همدیگر مى‏ گویند از آنها دور شوید. زیرا سرّى دارند که خدا آن را پوشانیده است.عرض کردم:

فدایت گردم چگونه آنها سخنان ما را نمى‏ نویسند، در حالى که خداى عز و جل فرموده است «سخنى نمى‏ گوید، مگر این که نگهبان آماده ‏اى نزد اوست»؟1در این هنگام فرزند رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نفس عمیقى کشید.


آنگاه گریه کردند، به گونه‏ اى که محاسن او از اشکش تر شد و فرمودند: اى اسحاق! همانا خداى متعال فقط به فرشتگان ندا مى‏ دهد که هنگام ملاقات دو مؤمن براى بزرگداشت آنان در کنار آنها نباشند (و این بدین معنى نیست که کسى سخنان آنها را نمى ‏شنود) و وقتى فرشتگان سخنان آنها را نمى‏ نویسند و از کلام آنها آگاهى ندارند، داناى نهان و آشکار که مراقب همیشگى آنان است، از سخنان آنها آگاهى دارد.

پس اى اسحاق! به گونه‏اى از خدا بترس که گویا او را مى ‏بینى. زیرا اگر تو او را نمى‏ بینى، او قطعا تو را مى‏ بیند. و اگر فکر مى‏ کنى که او تو را نمى ‏بیند، کافرشده ‏اى. و اگر بدانى که او تو را مى ‏بیند و گناه خود را از مخلوقات او پنهان کنى و آن گناهان را براى او آشکار سازى، او را در حد بى‏ مقدارترین بینندگان خود دانسته ‏اى.

1-ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ. سوره ق (۵۰): آیه ۱۸.
2-ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه بندرریگى، 316و317

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد