هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

دیدار جمعی از سپاهیان با حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته پیرامون شخصیت با عظمت حضرت زینب سلام الله علیها




دیدار جمعی از سپاهیان با حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته پیرامون شخصیت حضرت زینب سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت الله علوی بروجردی دام ظله در این دیدار ضمن خیر مقدم به سپاهیان محترم و ابراز خرسندی از دیدار با چهره‌های نورانی و مصمم آنان، به ولادت با سعادت عقلیة العرب زینب کبری سلام الله علیها اشاره کردند و فرمودند:

زینب کبری، منشأ برکات فراوان در تاریخ اسلام

 وجود مقدس حضرت زینب کبری سلام الله علیها از جمله الگوهایی هستند که در ساختن جامعه اسلام و شکل دادن به حرکت اسلامی، منشا آثار و برکات بسیار فراوانی بودند، تا آنجا که مرحوم آیت الله خوئی در کتاب معجم رجال الحدیث که از کتب رجالی خیلی معتبر امامیه است، وقتی به نام زینب کبری سلام الله علیها می‌رسد از ایشان به «شریکة الحسین» تعبیر می‌کند؛ یعنی زینب کبری در نهضت کربلا با امام حسین علیه السلام شریک هستند.

  بیداری اصیل اسلامی رهین قیام حسینی و فداکاری زینبی است

    اهمیت این موضوع از آن جهت است که با قیام حسینی و فداکاری زینب کبری، ما امروز در مسیر حرکت اسلامی اصیل قرار گرفته‌ایم. یعنی، آن حرکتی که از بعثت رسول اکرم صل الله علیه و آله آغاز شده است و با الگویهایی مثل امیرالمومنین علیه السلام  و فاطمه زهرا سلام الله علیها  که در آستانه فاطمیه هستیم، ادامه پیدا کرد و آن حرکت عظیم را در نهضت سیدالشهدا و عاشورا شکل داد. یکی از پایه‌های استوار نهضت عاشورا، زینب کبری است که بسیار حائز اهمیت است ولذا، ما باید با جهات مختلف این شخصیت بزرگ، بیشتر آشنا باشیم.

عاشورا، تجلی اخلاق اسلامی

   یکی از مهم‌ترین جهاتی که زینب کبری برعهده دارد و امروز، می‌تواند برای ما الگو و نمونه باشد، حضور آن حضرت در واقعه عاشورا است؛ عاشورایی که زیباترین جلوه و تجلی از اخلاق اسلامی را توسط سیدالشهدا علیه السلام به همه مردم نشان داد و با حضور حضرت زینب سلام الله علیها  ادامه یافت. این حرکت اصیل که امروز ما آن را دنبال می‌کنیم، در مقابل آن حرکت‌هایی است که برخی قدرت‌ها در شکل‌گیری آن دخالت می‌کنند و یا در راه اندازی آن شرارت می‌کنند.

لزوم تعمق در مسائل مهم تاریخی اسلام

   متاسفانه، برخی ها نمی‌خواهند انسان در برابر مسائل مهم، فکر و اندیشه کند. مصیبتی که بعد از حیات پیغمبر صلی الله علیه و آله به وجود آمد و عمدتا در فرهنگ سازی غلطی بود که در جامعه اسلامی به وجود آوردند که افراد بیایند اسلام را فقط از مسیر مدعی‌ها ببینند اما الگوهای اصیل و مسیر آنها را به کلی نادیده بگیرند از آن مسائل بسیار مهم است که باید محققان پیرامون آن تامل داشته باشند.

امیر المومنین شخصیت تابناک تاریخ اسلام

   لذا، علی بن ابی طالب علیه السلام  در جامعه اسلامی مدینه بعد از رحلت نبی مکرم اسلام، حضور پر رنگی داشت؛ در حالی که شخصیت ایشان به گونه‌ای بود که آن حضرت در هر جا که حضور پیدا می کرد، با آن فضایل و خصوصیاتی که داشت، جلوه می‌کرد؛ به طوری که اگر حتی رسول اکرم صلی الله علیه و آله علی بن ابی طالب علیه السلام را به خلافت خودشان نصب نمی‌کردند و اگر آن احادیث مثل «الحق مع علی و علی مع الحق، یدور معها أین ما دار»[1] نبود، باز هم علی بن ابی طالب موضوعیت داشت، هیچ فردی نمی‌تواند ایشان را نادیده بگیرد. او شخصیت و پدیده‌ای است که حتی یک نویسنده مسیحی لبنانی به نام جورج جرداق، بهتر از بسیاری از ما او را درک می‌کند و کتابی به نام "صوت العدالة الانسانیة" را می‌نویسد؛ کتابی که اشخاص و حوادث بزرگ عالم را از ابتدا تا دوران‌های اخیر مانند سقراط، افلاطون، انقلاب کبیر فرانسه و ... با شخصیت علی علیه السلام مقایسه می‌کند. با معیارها و موازینی که علی ابن ابی طالب علیه السلام به بشر آموخته و به مردم عرضه کرده است.

    البته، شخصیت ایشان، و ارزش و مقام آن حضرت، فوق این حرف‌هاست؛ ولی  چطور شد که جامعه اسلامی در آن روز، چشم و دلش را به روی علی بن ابی طالب علیه السلام بست، آیا علی را نمی‌شناختند؟!

   اینها درد است، اینها را باید بفهمیم که چه عواملی باعث می‌شود که انسان کور و کر شود و خودش سعی کند خود را کور و کر کند، چرا این جامعه اسلامی آن روز به علی بها نمی‌داد؟!

اعتراف بزرگان اهل سنت به فضایل امیر المومنین

    در آن زمان، هر جنگی که اتفاق افتاد، علی ابن ابی طالب در آن حضور داشت و فرار نکرد. او همواره در کنار پیغمبر بود، و هر زمان که حفظ اسلام و اساس آن، متوقف بر جانبازی علی ابن ابی طالب بود، مانند جنگ خندق و احزاب، شخصا در آنجا حاضر بود. برادران سنی ما نقل میکنند «مبارزة علی بن ابی طالب یوم خندق افضل من عمل امتی الی یوم القیامة».[2]

    ایشان در شب لیلة المبیت، جانش را به خطر می‌اندازد، و در بستر پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌خوابد تا آنکه آیه قرآن نازل می‌شود «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ الله»[3] و مدالی با افتخار به سینه علی بن ابی طالب، می‌زند.

    متاسفانه، مردم علی را که مخلصانه از پیغمبر صلی الله علیه و آله در همه صحنه‌ها دفاع کرده، کنار می‌زنند و مسلمانان نیز چشم خود را بر این واقعه می‌بندند تا آنکه تبار ابوسفیان ودشمنان پیغمبر صلی الله علیه و آله برای شناخت انسان الگو شدند ولی در مقابل، علی بن ابی طالب یعنی الگویی که نزدیکترین فرد به پیغمبر صلی الله علیه و آله بود با فرهنگ‌سازی تا شصت سال در مجامع اسلامی و بالای منبرها لعن و از او اظهار نفرت می‌کنند. آیا مدال‌هایی که پیغمبر صلی الله علیه و آله بر سینه او زده بودند، جعلی بود؟ که این گونه با ایشان رفتار کردند و چشم و دل و گوش خود را به روی ایشان بستند. پس چرا خودشان آنها را برای ما نقل می‌کنند؟

تروریست‌های امروز تابع امویان هستند  

 متاسفانه لعن حضرت تا زمان عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی ادامه پیدا کرده بود و در هر مسجدی، امام جمعه و جماعت یا هر خطیبی که در اجتماع صحبت می‌کرد، یکی از اجزای کلامش باید لعن بر علی بن ابی طالب می‌بود. اظهار بیزاری از مجموعه آن فضائل می‌کردند و لذا، آن اجتماعی که می‌خواهد از مجموعه این فضائل بیزار باشد به سعادت نمی‌رسد.  بلکه اوج حرکت و بیداری آنها این است که بمب بگذارد و زن و بچه‌های بیگناه را بکشند.

   این لعن زمان عمر بن عبدالعزیز تا ادامه یافت، این خلیفه اموی با یک مقدمه چینی و داستان ساختگی و با کمک یک یهودی توانست لعن را بردارد، به نحویی که روزی یک یهودی از دختر عمر بن عبد العزیز خواستگاری کرد، عمر بن عبدالعزیز به او گفت: ما دختر به غیر مسلمان نمی‌دهیم، یهودی به کار پیامبر استشهاد کرد و گفت مگر پیغمبر شما دخترش را به یهودی نداد؟ عمر ابن عبدالعزیز گفت: یهودی کدام است؟ پیغمبر در چه زمانی دختر به یهودی داده است؟

  او گفت: مگر پیغمبر شما دخترش را به علی بن ابی طالب نداد؟ گفت علی بن ابی طالب که یهودی نیست، بلکه او مسلمان است او اول مومن است. اول کسی است که اسلام آورد و در جنگ‌ها کنار پیغمبر صلی الله علیه و آله بود. یهودی گفت: پس چرا در همه جوامع، او را لعنت می‌کنید؟

   اینجا بود که عمربن عبدالعزیز گفت: این ننگی به دامن ماست. ما خودمان را مسلمان می‌دانیم و آن‌ وقت اقربای پیامبر را لعنت می‌کنیم. لذا بخشنامه کرد که لعنت علی بن ابی طالب ممنوع است اما تا این بخشنامه جا بیافتد 20 تا 25 سال طول کشید، و باز هم آنها لعن می‌کردند.

   چرا جامعه اسلامی چشم و دلش را بر روی ارزش‌هایی که داشت بست؟ مگر انسان باید ارزش‌های خود را ضایع کند؟ اگر انسان امتیازی دارد و نمی‌خواهد آن را عرضه کند، حداقل آن است که آن را از بین نمی‌برد و ضایع نمی‌کند.

نهج البلاغه سند افتخار شیعه است

   علی بن ابی طالب علیه السلام امتیازی برای اسلام بود و امروز هم وقتی میخواهیم اسلام را معرفی کنیم یکی از اولین‌های اسلام علی بن ابی طالب علیه السلام است، نهج البلاغه علی ابن ابی طالب از بزرگترین امتیازات بشر است تا آنجا که در میان همه ملل و نحل، فرمان علی ابن ابی طالب علیه السلام به مالک اشتر در سازمان ملل به عنوان سند رسمی ثبت می‌شود.

پری‌رو تاب مستوری ندارد           چو درب بندی ز روزن سر گشاید

مگر می‌شود مثل شخصیت علی بن ابی طالب علیه السلام را محبوس کرد. این شخصیت جلوه می‌کند. آیا می‌توان نور را زندانی کرد؟ آیا می‌توان پا روی نور گذاشت؟ اگر پا روی نور بگذارید نور روی پای شما قرار می‌گیرد و زیر پا نمی‌رود؛ علی بن ابی طالب علیه السلام مثل نور است که آنها می‌خواستند او را پامالش کنند.

 عاشورا بازسازی شخصیت علی در کربلاست

   جریان عاشورا تنبهی برای مردم بود. روشنگری بود؛ یعنی، ای کور دلها که چشم دلتان را به روی حقایق و ارزشها بسته‌اید، چشمتان را باز کنید تا بفهمید. امام حسین در کربلا خودش را نشان داد و علی بن ابی طالب را بازسازی کرد، یعنی کربلا بازسازی شخصیت علی در آن اذهان کور است که نمی‌خواستند ببینند یا فراموش کرده بود. آن کسانی که بعد از رحلت نبی مکرم صلی الله علیه و آله در کوچه و خیابان به علی علیه السلام سلام نمی‌کنند، بلکه جواب سلام ایشان را هم نمی‌دهند.

    امروزه نیز این کور دلیها ادامه دارد، و آثار آن در سوریه و عراق و پاکستان مشهود است تا آنجا که اسم علی و حسن و حسین محکوم به قتل است. آنها مثل خفاش هستند که خودشان را به تاریکی می‌برند و یا در سوریه و یا در عملیاتهای تروریستی  بعد از کشته شدن منتظر حوریه هستند و در بهشت چشم باز کنند. این تفسیر اسلام و دیدگاه آنهاست. سیدالشهدا علیه السلام در آن زمان در یک اجتماع محدود، شخصیت علی علیه السلام را ترسیم کرد. مردم کور دل، اهل سخن نیستند و فهم ندارند اما گاه احساس فوق منطق عمل میکند. و لذا، سیدالشهدا بسیاری از فضایل را با زبان احساس به آنها گفت. خبرنگار آنها با عجله به شام می‌رود تا گزارش کربلا را به یزید بدهد. به او می‌گوید که تو شکست خوردی. یزید گفت همه می‌گویند حسین بن علی کشته شده است و تمام اطرافیان او نیز کشته شدند. گفت آنها هم راست می‌گویند اما تو بازنده هستی. چرا که وقتی من دیدم سیدالشهدا علی اصغر سلام الله علیه را روی دست بلند کرد و خطاب به مردم گفت اسلام و اسلامی‌گری را کنار بگذارید، که مسئله انسانیت مطرح است. ما در جنگ هستیم، اما این بچه شیرخوار کوچک با هیچ کس کاری ندارد و اصلا طرف جنگ نیست. حسین می‌گفت: کمترین وظیفه انسانی ما آن بود که این بچه را سیراب ‌کنید و کمی آب به لب و دهانش ‌رسانید. علی اصغر بسان ماهیی شده بود که تلظی می‌کرد؛ یعنی از آب خارج شده، و توان جست و خیز ندارد و فقط لبش گاهی به هم می‌خورد که اگر به آب هم برگردانده شود، زنده نمی‌ماند.

 خبرنگار گفت یزید شکست اینجا بود که حسین این حرفها را میگفت ولی در جواب حسین آن بچه را کشتند. اما من دیدم در که همین لشکر برخی شمشیر به دست در حالی که با حسین می‌جنگیدند بر این قصه گریه می‌کردند.

   آری، این تاثیرگذاری امام حسین است، این بازسازی علی بن ابی طالب در کربلا است این بازسازی الگوهای از بین رفته‌‌ای است تا چشم و دل کور شده‌ها آن را ببینند.

فداکاری حضرت زینب سبب زوال آل ابوسفیان بود

   این همان بیداری اصیلی بود که امام حسین ایجاد کرد، و زینب کبری به تعبییر مرحوم آیت الله خوئی شریکة الحسین بود. اگر زینب نبود این حرکت در همان محدوده می‌ماند، زینب این حرکت را به کوفه و شام برد تا آل ابوسفیان به فاصله 2 سال بعد منقرض شدند. ‌مردم شام به وسیله زینب کبری و علی بن الحسین، امام سجاد علیه السلام بیداری پیدا کردند و اوضاع دگرگون شد. شامی که روزی مردم آن می‌گفتند آیا علی هم نماز می‌خوانده است، با سخنان زینبی، در بین همان زن‌های شامی یک حرکتی ایجاد شد که وقتی زینب کبری می‌خواست از آن شهر بیرون برود، آن زن‌ها دور او را گرفتند و گریه می‌کردند.

    آن کسانی که در ورود اهل بیت به شام از بالای پشت بام‌ها بر سر آنها آشغال می‌ریختند و بر اسرا و امام سجاد علیه السلام آتش می‌ریختند، کار به جایی رسید که وقتی زینب کبری می خواست از شام بیرون بیاید، به زنان شامی گفت: من میروم اما در میان شما امنتی میگذارم. این امانت و دختر 3 ساله امام حسین علیه السلام حضرت رقیه بود و بعد از سفارش مردم آنجا را کرد. به گونه‌ای که هنوز هم این امانت به عنوان یک عَلم و عمود خیمه عاشورا در شام هست.

   تروریستها خیال می‌کنند که اگر یک خمپاره به این حرم‌ها بزنند کار تمام می‌شود یا وقتی که قبر حجر بن عدی را که خراب کردند و جنازه را بیرون آوردند، هنر کرده‌اند. حجر در زمانی که زنده بود برای علی بن ابی طالب هزینه داد و حال نیز مایه فخر اوست که بعد از 1400 سال هنوز هم هزینه آن را می‌دهد.

حماسه زینب بیدار کردن کوردلان شام بود

   امروز، قبر رقیه نماد عاشورا است و به گونه ای نیست که فقط شیعیان به آنجا بروند، بلکه مسیحی ها و اهل تسنن نیز در آنجا نذر می‌کنند و حاجت می‌گیرند، زینب کبری در دلهای کور و کر این حماسه را داخل کرد و این چیزی نیست که بتوانید از آن بگذرید یا چیزی نیست که آن را فراموش کنید. این حرکت‌ها باعث شد که ما امروز خط اسلام اصیل را بفهمیم و حفظ کنیم. اگر زینب نبود و اگر عاشورا نبود آن حرکت فرهنگی مخربی که شروع شده بود تمام مسلمانان را در بر می‌گرفت و امروز، دیگر نشانی از علی و فاطمه باقی نمی‌ماند. این رسالت زینب کبری بود.

    امروز، این رسالت به دست ما رسید؛ یعنی زینب پیام عاشورا را به ما رساند حال، ما این پیام را چه گونه می‌خواهیم حفظ کنیم؟ آیا متوجه سنگینی وظیفه‌تان هستید؟ شما به عنوان سپاه اسلام و با این خصوصیاتی که در قیام بود، شایسته این رسالت هستیم؟

   باید، به هوش باشیم و حال که این رسالت بر دوش ما گذاشته شده است نباید آن را دست کم بگیریم. ما در جنگ تحمیلی آن خلوص‌ها را نشان دادیم و آنگونه از کشور دفاع کنیم پس نباید آن را فراموش کنیم. فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌فرمایند مردم بعد از پیغمبر دارای شمشیرهای شکسته شدند؛ یعنی همان شمشیرهایی که در جنگها و غزوه‌ها از پیغمبر دفاع میکردند اکنون در دفاع از ولایت شکسته شد.  وای براین شمشیر های شکسته.

سپاهیان، علمدار بیداری اصیل اسلامی هستند

   اگر ما نیز آنوقت مسئله را جدی گرفتیم، امروز نباید آن را به شوخی بگیریم. این حرکت باید ادامه پیدا کند و ما پیام داران این حرکت هستیم ما پیام علی بن ابی طالب، فاطمه زهرا و زینب کبری را با خود حمل میکنیم. و این همان حقیقتی است که انتظار را معنا می‌دهد، یعنی انتظار منجی و صاحب الزمان را. پس باید زمینه را فراهم کنیم.

امیدواریم خداوند با لطف و عنایت خاص خودش، برکات وجود مقدس زینب کبری و سیدالشهدا و امیرالمومنین و اولیای بزرگ اسلام را شامل حال همه شما عزیزان، همه امت ما شهدای ما، امام بزرگوار امت و مقام معظم رهبری عائد و واصل بفرماید.



[1] .  ر.ک: الکافی، ج1 ، ص 294.

[2] . شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج2، ص 14؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج3، ص 32.

[3] . سوره بقره، آیه 207. 



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد