ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بسم الله الرحمن الرحیم
لزوم توجه به جایگاه والای امام حسن مجتبی(ع)
هفتم صفر بنا بر نقل معتبر، مصادف است با شهادت امام حسن مجتبی – علیه السلام – و همچنین ولادت باسعادت امام موسیبنجعفر – علیه السلام – . درباره ولادت امام هفتم، نقل دیگری ذکر نشده است؛ اما در خصوص شهادت امام حسن – علیه السلام – روز 28 صفر هم نقل شده است؛ با این حال روایت هفتم صفر معتبرتر است و حوزههای علمیه از قدیم این روز را شهادت آن حضرت میدانستند.
در بین ائمه اطهار – علیهم السلام – متأسفانه شأن امام حسن مجتبی – علیه السلام – آن گونه که باید و شاید رعایت نمیشود و ایشان با همه جلالت و عظمتشان، تحت الشعاع حضرت سیدالشهدا – علیه السلام – قرار گرفتهاند. یقیناً هیچ مصیبتی به مصیبت کربلا نمیرسد؛ چنانکه خود امام حسن – علیه السلام – فرمودهاند: «لایوم کیومک یا اباعبدالله»؛ با این حال، لازم و شایسته است که به جایگاه برجسته امام مجتبی – علیه السلام – بیشتر توجه شود.
برخی از عوام گمان میکنند نوع حرکت سیدالشهدا و امام مجتبی – علیهما السلام – ریشه در شخصیت درونی این بزرگواران داشته است؛ بدین معنا که امام حسین – علیه السلام – شخصیت شجاع و نترس و انقلابی داشته و امام حسن – علیه السلام – دارای روحیهای صلحطلب و مسالمتجو بوده است. گویا رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – نیز چنین چیزی را پیشبینی کرده بودند؛ از این رو فرمودهاند: «الحسن و الحسین امامان قاماً أو قعداً». ایشان هر دو اماماند؛ اما یکی با توجه به شرایط زمان و مکان قیام میکند و دیگری شرایط را به گونهای میبینند که باید صلح کند.
اقدامات ائمه اطهار بر اساس مقتضیات زمان
همه امامان بر اساس مقتضیات زمانه خود عمل میکردند. شجاعت و کرامت امیرالمؤمنین – علیه السلام – بر کسی پوشیده نیست. روایت «ضربت علیٍّ یوم الخندق أفضل من عبادت الثقلین» را شیعه و سنی نقل کردهاند؛ با این حال، آن حضرت هم 25 سال خانهنشین بودند. امام حسین – علیه السلام – هم نه سال همان رویه امام مجتبی – علیه السلام – را در پیش گرفته بودند و در سال آخر قیام کردند.
امام صادق – علیه السلام – هم با توجه به شرایط زمان و مصالح جامعه اسلامی و شیعیان، مجبور بودند خلیفهای مثل منصور را تحمل کنند و او را امیرالمؤمنین بخوانند؛ در حالی که این لقب مختص حضرت علی – علیه السلام – است. ائمه برای حفظ شیعه و اساس اسلام، مجبور به تقیه بودند. مصلحتگرایی برای حفظ شیعه، یک هنر است، نه یک نقیصه. اگر امیرالمؤمنین – علیه السلام – 25 سال در خانه نمینشست، اسلام جاهلی وهابیت که امروزه به برکت پولهای نفتی در دنیا و حتی در شهرهای مذهبی ایران مثل قم در حال گسترش است، تنها نماینده اسلام میشد.
اگر امام صادق – علیه السلام – به مبارزه با منصور میپرداخت یا با بنیعباس همراه میشد و دعوت ابومسلم خراسانی را در مبارزه با بنیامیه میپذیرفت، دیگر آن نهضت علمی و فرهنگی گسترده به راه نمیافتاد و امروزه اثری از اسلام ناب محمدی نمیماند. همین تدبیرها و حرکتهای علمی و فرهنگی سبب شدهاند که ما امروز اسلام اصیل غیرجاهلی و خارج از سلطه حکومتها داریم.
اسلام اصیلی که بر دو لب پیامبر جاری شد، همان است که امام باقر و امام صادق – علیهما السلام – بیان فرمودهاند و غیر از اینها، اسلام حکومتی و ساختگی است؛ اسلام کسانی است که از هر صحابی، هر چه به نفعشان بود گرفتند و با حدیث جعلی «اصحابی کالنجوم؛ بإیهم اقتدیتم اهدیتم»، به آنها مشروعیت دادند. این در حالی است که بعضی از این صحابه بعد از پیامبر ادعای نبوت کردند؛ برخی مرتد شدند و بعضی هم با یکدیگر جنگیدند.
قیام سیدالشهدا(ع) نتیجه صلح امام حسن(ع)
ائمه اطهار – علیهم السلام – برای حفظ اساس اسلام و مکتب تشیع، در هر زمانی بر اساس اقتضای مصلحت اسلام عمل میکردند. حضرت سیدالشهدا – علیه السلام – و قیام آن حضرت نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. قیام کربلا یک واقعه ناگهانی نبود؛ بلکه زیرساختهای آن، قبلاً در دوران خانهنشینی امام حسن مجتبی و امام حسین – علیهما السلام – درست شده بود. سه سال پیش از واقعه کربلا و در دوران حکومت معاویه، امام حسین – علیه السلام – با شخصیتهای بزرگ جهان اسلام در نقاط مختلف سرزمین اسلام مکاتبه داشتند و زمینه را برای قیام فراهم میکردند.
در دوران امام حسن – علیه السلام – مردم از جنگ خسته شده بودند و سرداران آن حضرت، فریفته وعدههای معاویه میشدند و میگریختند. سپاهیان هر روز که برای اقامه نماز صبح برمیخاستند، میدیدند که یکی از فرماندهانشان گریخته و به سپاه معاویه پیوسته است. کار به آنجا کشید که حتی یاران امام به ایشان حمله کردند؛ سجاده از زیر پای آن حضرت کشیدند و ایشان را مجروح ساختند.
تربیت شهدای کربلا در دوران صلح
امام حسن و امام حسین – علیهما السلام – در دوران بیستساله خانهنشینی خود، بسیار کار کردند تا از میان این همه بیوفایی و بیکسی، 72 تن نیروی مخلص و فداکار برای قصه کربلا آماده کنند. امام مجتبی – علیه السلام – چنین یاورانی نداشت.
یاران آن حضرت، حتی درک صحیحی از شرایط روز هم نداشتند؛ به گونهای که شخصیتهای برجستهای همچون حجربنعدی، رشید هجری و حتی جابربنعبدالله انصاری به آن حضرت اعتراض کردند. اینها شخصیتهای بسیار بزرگ اسلام و شیعه بودند. حجربنعدی از یاران بسیار مخلص و باوفای امیرالمؤمنین – علیه السلام – و از شخصیتهای بااحترام شیعه است و بعد از 1400 سال هنوز هم در راه عشق آن حضرت هزینه میدهد و قبرش ویران میشود؛ اما به دلیل عدم درک صحیح، به امام حسن – علیه السلام – اعتراض میکند و آن حضرت را مذلالمؤمنین میخواند.
با اقدامات امام حسن و امام حسین – علیهما السلام – یاران فداکار و بابصیرتی تربیت شدند که قیام سیدالشهدا را به ثمر نشاندند. این قیام اگر با افراد ناپخته و بیبصیرت شکل میگرفت، نابود میشد و خونهای شهدا هدر میرفت؛ اما در قیام کربلا اصحاب سیدالشهدا – علیه السلام – به گونهای حرکت میکنند که حتی یک نقطه اشتباهی که دشمن دست روی آن بگذارد، دیده نمیشود.
اینها نتیجه تربیتی بود که در دوران خانهنشینی آن دو امام بزرگوار انجام گرفت و بعد تبدیل به خون شد و این خون پیوسته جوشید تا مکتب فقهی امام صادق – علیه السلام – شکل گرفت. امروز نیز همین خونها زمینهساز قیام حجتبنالحسن – عجل الله تعالی فرجه – خواهد بود و موجب بقای اسلام اصیل و نابودی اسلام جاهلی وهابیت است که تنها اسم اسلام را دارد، اما مروج ارزشهای جاهلیت است.
پرچم اسلام که پاینده باد گوهر توحید که تابنده باد
هر دو رهین خدمات تواند شکر گزارنده نام تواند
صبر هم از صبر تو بیتاب شد کوزه شد و زهر شد و آب شد
بعد شهادت نکشید از تو دست تیر شد و بر تن پاکت نشست