ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
هنگامه برپاکرده طوفان می خروشد |
خون می زند موج و بیابان می خروشد |
هر گوشه نخلی زخمیِ دست تبرها
|
گل ها لگدکوب هجوم نیشترها |
خم کرده دستی ساقه یاسِ علی را |
بالا بلندی مثل عباسِ علی را |
آن گوشه زینب چشم بر راه برادر |
این گوشه مثل ماه در خون خفته اصغر |
ای آسمانیْ نام آور، ای برادر! |
تنها پناه محکم خواهر، برادر! |
می آیی از سمت گل و آیینه، آری |
پیوسته ما را یار و یاری گر، برادر! |
از سوی فردوس برین باریده امروز |
باران اشک شادی مادر، برادر! |
حسن ختام این غم همواره شیرین |
همراه من تا لحظه آخر، برادر! |
می بینمت بی سر که در رقص جنونی |
می بوسمت ای لاله پرپر، برادر! |
پیروز دیدم وارثان سادگی را |
پایان سرخ قصه دلدادگی را |
وقتی فلق خود را به شب پیوند می زد |
خورشیدی از بالای نی لبخند می زد |