ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کلمه «ثقلین» تثنیه است از ماده ثَقَل، به معناى متاع و توشه سفر و هر چیز نفیسى که احتیاج به محافظت داشته باشد(1) یا از ماده ثِقل به معناى سنگینى است.
ثعلب مى گوید: کتاب و عترت را ثقلین نامیدند؛ زیرا عمل به آن دو سنگین است و آن ها را به دلیل بزرگ جلوه دادن قدر و منزلتشان ثقلین نامیدند.(2)
ابن حجر مکّى مى گوید:
«سمّى رسول الله(صلى الله علیه وآله) القرآن وعترته ـ الأهل والنسل والرهط الأدنون ـ ثقلین؛ لأنّ الثقل کل شىء نفیس خطیر مصون، وهذان کذلک؛ اذ کل منهما معدن للعلوم اللدنیة والأسرار والحکم الإلهیة، ولذلک حثّ النبىّ(صلى الله علیه وآله) على الاقتداء بهم والتعلّم منهم»؛
«رسول خدا(صلى الله علیه وآله) قرآن و عترت را ثقلین نامید. «ثقل» به هر چیز نفیسى گفته مى شود و کتاب و عترت از این قبیل است؛ زیرا هر کدام از آن دو معدن علوم لدنّى و اسرار و حکمت هاى الهى اند، از همین رو، پیامبر(صلى الله علیه وآله)مردم را به پیروى از آن دو تأکید و سفارش نموده است.»(3)
به بیانى دیگر:
ثقل، عیارى است که براى تثبیت ترازو وضع مى شود و آن دو به این دلیل به عیار تشبیه شده که کتاب و عترت مایه استقرار حیات و زندگانى مردمند؛ یعنى با از بین رفتن آن دو استقرار و طمأنینه از حیات مردم برچیده خواهد شد.(4)