ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
موفقیت در آزمون
عثمان، جناب ابوذر رحمه الله را
به علت اینکه حامى حق بود و حق مى گفت از مدینه به شام تبعید
کرد. در آنجا نیز معاویه نتوانست وجود ابوذر را تحمل کند، لذا
وى را به جبل عامل که تحت فرمان معاویه بود تبعید کرد.
ابوذر زبان مردم آنجا را نمى دانست و آنان نیز زبان او را
نمى فهمیدند. وانگهى در آن زمان اکثریت قریب به اتفاق مردم آن
دیار کافر بودند. هنوز نام مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام به
گوششان نرسیده بود و آن حضرت را نمى شناختند، که البته این به
دلیل حکومت معاویه بر آن ناحیه بود.
ابوذر در آن دوسال تبعید در چنین محیطى چه کرد؟ او با همت و
کوشش خود بدون آنکه مالى و اندوختهاى یا امکاناتى در اختیار
داشته باشد با زبان و قدم خود محیطى به وجود آورد که کافر،
مسلمان و سنى، شیعه شد.
یکى از بزرگان که - تردید دارم مرحوم سید حسن صدر یا شیخ حر
عاملى - در أمل الآمل یا تکلمه مىنویسد: بیست درصد از علماى
تاریخ شیعه در آن زمان از این منطقه (جبل عامل) و هشتاد درصد
دیگر از سایر بلاد بودند.
این شگفتى بزرگ را ابوذر آفرید. اگر وسعت منطقه جبل عامل را
نسبت به دیگر مناطق گستره اسلامى آن زمان یک در هزار بدانیم به
عظمت کار ابوذر بیشتر پى مىبریم. انسانى که بدون کوچکترین
امکانات و بدون دانستن زبان مردم آن منطقه به چنین موفقیت
بزرگى دست یافت.
«پس فرصتها را نباید از دست داد و باید به این باور رسید که
انسان مسلمان هم در شهرهاى اسلامى مىتواند ثمربخش باشد، هم در
بلاد کفر، منتهى هر کدام روش خاصى را مىطلبد».