ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
رأفت و گذشت پیامبر صلى الله علیه وآله
تاریخ نگاران نوشته اند: یکى از
مشرکان به مدینه آمد. رسول خداصلى الله علیه وآله رئیس حکومتى
بزرگ و گسترده بود. در آن روزگاران که تاریکى استبداد بر کره
خاکى چیره بود و هیچ کس را یاراى پرسیدن از حاکمى نبود. در
چنین دورانى آن مشرک برابر رسول خداصلى الله علیه وآله قرار
گرفت و رداى خشن و پشمین خود را به سختى دور گردن پیامبر صلى
الله علیه وآله فشرد - و چنانکه در متن روایت آمده است - کم
مانده بود گردن پیامبرصلى الله علیه وآله از جاى برآید و آن
پارچه زبر آسیب سختى بر گردن پیامبرصلى الله علیه وآله وارد
کرده، آثار آن تا مدتها مانده بود.
در چنین لحظاتى آن مشرک به پیامبر صلى الله علیه وآله گفت:
یاابالقاسم، (و از آنجا که مؤمن نبود نگفت یا رسول اللَّه)
اموال، اموال تو یا پدرت نیست. پس دستور بده تا به من چیزى از
آن اموال بدهند.
در آن زمان دو امپراتورى روم و ایران حقیقتاً و ظاهراً
تواناترین حکومتهاى روى زمین بودند، اما رسول اکرم صلى الله
علیه وآله از آن دو محکمتر و برتر بود. حضرتش در عین چنین
اقتدارى رو به آن مشرک کرده و فرمودند: درست است. آن اموال نه
مال من است نه مال پدرم، ولى به من بگو چرا چنین کردى؟ آیا حق
ندارم تو را قصاص کنم؟
آن مرد پاسخ داد: خیر، حق ندارى.
پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: چرا؟
پاسخ داد: چون تو از کرام هستى و بدى را با بدى پاسخ نمىدهى.
«به دلیل همین رفتار و منش و اخلاق والاى پیامبر صلى الله علیه
وآله است که قرآن کریم ما را به یادگیرى و پیروى از آن حضرت
فرا خوانده، مىفرماید: «لقد کان لکم فى رسول اللَّه اسوة
حسنة»(1)، «پیامبر خدا براى شما الگو و سرمشق خوبى است [پس از
او پیروى کنید]».
1) احزاب (33)، 21.