ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امیر مؤمنان على علیه السلام و حکومت
در ایام حکومت سید صالحان، امیر
مؤمنان علیه السلام عدهاى از رؤسا مىخواستند براى کارى به
حضور ایشان برسند. ابن عباس(1) با عجله نزد آن حضرت آمد و عرض
کرد: یا امیرمؤمنان: عدهاى از رؤسا قصد شرفیابى به حضور شما
را دارند. حضرت که وضع ابن عباس را دید، در حالى که کفش هایش
را وصله مىزد، در وصف حکومت و بىارزشى آن فرمود:
«واللَّه لَهی اَحبُّ إلىَّ من
إمرتکم إلاّ أن اُقیمَ حَقّاً أوْ أدْفَعَ باطِلاً؛(2)
به خدا سوگند این کفشهاى کهنه از امارات و ریاست بر شما، نزد
من عزیزتر است مگر آنکه حقى را بستانم و باطلى را از بین
ببرم».
آن حضرت زمانى این جمله را بر زبان آورد که رئیس بزرگترین و
قوىترین و مهمترین حکومت روى کره زمین بود. چنین چیزى در
تاریخ کمنظیر است. آن بزرگوار کسى است که در رأس بزرگترین و
پرجمعیتترین حکومت روى کره زمین قرار دارد و در عین حال مشغول
پینهزدن کفشهایى است که از لیف خرما درست کرده است.
1) عبداللَّه بن عباس بن مطلب بن هاشم، (سه سال قبل از هجرت -
68 ق) معروف به ابن عباس، از اکابر صحابه رسول خدا صلى الله
علیه وآله و از شاگردان خاص امیر مؤمنان علیه السلام بود و
رسول خدا صلى الله علیه وآله بارها در حق او دعا کرد.
2) نهج البلاغه، خطبه 33؛ بحارالانوار، ج 32، ص 76.