ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
صفوان جمال
صفوان جمّال، از اصحاب امام صادق
علیه السلام و حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام بود و از آن رو
«جمّال» (شتربان) خوانده مىشد که شغل شتربانى داشت و از راه
کرایه دادن شترهایش به مسافران، روزگار مىگذراند. حضرت موسى
بن جعفر علیهما السلام روزى به او فرمودند:
«کل شیء منک حسن جمیل ما خلا شیئاً
واحداً... إکرائک جمالک من هذا الرجل؛(1) همه چیز
تو خوب است جز آنکه شترهایت را به این مرد (هارون) اجاره
مىدهى».
این تعبیر حضرت که فرمود: «همه کار تو خوب است جز یک کار»
کمتر درباره کسى از صحابه به کار رفته است و نشان از خوبى و
ولاى صفوان نسبت به اهلبیت علیهم السلام دارد.
وانگهى هارون - که قلمرو حکومتش از چین تا اروپا و افریقا
گسترده بود - کمترین نیازى به شترهاى صفوان نداشت و از چنان
موقعیتى برخوردار بود که در روز جمعه بر فراز صدها هزار منبر
به نام او به عنوان خلیفه و امام مسلمانان خطبه مىخواندند.
در تاریخ آمده است که هارون روزى نگاهى به آسمان انداخت و خطاب
به ابرها - که در حال حرکت بودند - گفت: هر کجا خواستید ببارید
چون حاصل بارش شما به دست من مىرسد! چنین کسى با چنان اقتدارى
به یقین نیازى به صفوان و شتران او نداشت، بلکه، به دنبال چیز
دیگرى بود.
او که از ارادت صفوان به حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام آگاه
بود مىخواست تا شاید بدین وسیله، صفوان را به خود متمایل کند.
شاید فکر مىکرد این کار باعث مىشود صفوان یکى دوبار در سال
نزد او رفت و آمد کند و همین اندازه هم براى هارون مهم بود،
اما حضرت باعث شدند همین مقدار ارتباط هم گسسته شود و به صفوان
فرمودند:
آیا مىپسندى که هارون زنده از حج بازگردد و کرایه شترهایت را
بپردازد؟
صفوان گفت: آرى، وقتى حضرت همین مقدار را هم نادرست دانستند،
صفوان شترهایش را یکجا فروخت.
«بىتردید حضرت مىدانستند که بدون شترهاى صفوان نیز کار هارون
متوقف نمىماند، ولى شاید قصد شریفشان این بود که چنین گناهى
نیز در نامه عمل این مؤمن نباشد».
1) وسائل الشیعه، ج 16، ص 259، حدیث 21508.