ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
شب حادثه
حسن بن جهم گوید: از امام رضا علیهالسلام پرسیدم:
امیرالمؤمنین علیهالسلام قاتل خود را میشناخت،
و شبی را که در آن کشته میشد، میدانست،
و با جایی که در آن به قتل میرسید، آشنا بود،
و چون آوای مرغابیان خانه را شنید، فرمود: آوازی میخوانند که در پس آن نوحههایی برخواهد خاست،
و چون امکلثوم به ایشان گفت: کاش امشب نماز را در خانه بگزارید و کسی دیگر را برای نماز با مردم گسیل کنید، نپذیرفت،
و آن شب جنگافزارش را بر زمین نهاده بود و زیاد میرفت و میآمد،
و دانسته بود که ابنملجم (لعنه الله) او را با شمشیر خواهد کشت؛
آیا اینها همه سبب نمیشد که امام بتواند از آن حادثه پیشگیری کند؟
حضرت امام رضا علیهالسلام فرمود:
اینها همه بود، ولی حضرت در آن شب مخیّر شد که بگذارد تا مقدرّات خدای عزوجل به اجرا در آید.
مسند الامام الرضا (علیهالسلام) 1:112