ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نارضایتى از عدالت
گاهى ابن تیمیّه آن چنان آتش خشم و کینه خود به امیرالمؤمنین علیه السلام را آشکار مى سازد که شنیدن سخنانش انسان را مى آزارد چه رسد به خواندن و تأمّل و تدبّر در آن. او مى گوید:
نیمى از مردم آن زمان او را عادل نمى دانند. خوارج او را تکفیر مى کنند و غیر خوارج نیز چه از خاندانش یا دیگران مى گویند: او با آن ها منصفانه رفتار نکرده است. پیروان عثمان مى گویند: او از کسانى است که به عثمان ستم کرده است و در کل، آن عدالتى که از عمر ظاهر شد(!!) از على سر نزد; با این که مردمانش بیشتر و گستره آن ها فراگیرتر بود، حتى نزدیک به عدالت عمر نیز از او ظاهر نشده است(!!)1
بسیار طبیعى است مردمى که در طول چند دوره به چپاول گرى و بى عدالتى عادت کرده اند، از عدل امیرالمؤمنین علیه السلام آزرده خاطر شوند. نظام طبقاتى که عمر بنیان آن را نهاد و عرب را از غیر عرب برتر و قریش را تافته جدا بافته قرار داد، نظام سرمایه دارى که عثمان آن را به راه انداخت و بیت المال مسلمانان را سخاوتمندانه در بین اقوام خود تقسیم کرد، مردمى را تربیت کرد که به بى عدالتى و چپاول ثروت ها و قدرت ها عادت کرده بودند، به خاطر نژاد، قبیله و عشیره به پست هاى حساس مى رسیدند، سهمشان از بیت المال بسیار متفاوت از دیگران بود.