امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها دو رکن اساسى نهضت
سالار شهیدان، ابى عبدالله علیه السلام هستند که بى تردید دوام و بقاى نهضت
حسینى مدیون فداکاریهاى آنهاست.
متاسفانه چهره قهرمانانه امام سجاد علیه السلام توسط بعضى از دوستان ناآگاه
و دشمنان آگاه تحریف شده و از امام به عنوان چهره اى پیوسته بیمار و کنار
از مسائل سیاسى!! ساخته اند. بى تردید این تلقى نسبت به ساحت مقدس این
امام شجاع وخستگى ناپذیر ظلمى سترگ است! زنده ترین دلیل مطلب خطبه هاى
افشاگرانه امام سجاد علیه السلام در کوفه و شام و موضع سازش ناپذیر امام با
ستمگران و برخورد خشمگینانه با عالمان دربارى است.
در این مقاله برآنیم شاهدى دیگر بر حضور فعال سیاسى امام علیه السلام در
صحنه سیاسى آورده تا اندکى از حق آن امام مظلوم ادا شده باشد. بنابراین،
موضع گیرى حضرت را در باره دو قیام گسترده اى را که در زمان وى صورت گرفت
یعنى قیام توابین و قیام مختار به مخاطبان آشنا تقدیم مى کنیم:
از جمله مباحثى که در سیره سیاسى حضرت امام زین العابدین علیه السلام باید
مورد توجه قرار گیرد. موضع امام علیه السلام در برابر قیام توابین و قیام
مختار است. براى بررسى دقیق این موضوع باید چند نکته به عنوان تغذیه این
بحث مورد توجه قرارگیرد:
1- امامان شیعه علیه السلام پیوسته به شیعیان سفارش مى کردند، زیر هرعلمى
که تحت عنوان قیام بلند شد قرارنگیرید، بلکه ابتدا مشروعیت آن قیام را
احراز کنید، آن گاه با آن همراه شوید که در غیر این صورت خونتان هدر خواهد
شد و چنین تعلیل مى فرمودند که شما دو جان ندارید که با یکى تجربه کنید و
با دیگرى زندگى!! یک جان بیش تر نیست:
عیص بن قاسم گوید، امام صادق علیه السلام فرمود: برشما باد به تقوا از
خداوندى که شریکى براى او نیست و این که مراعات جان خود را بکنید. به خدا
قسم اگر کسى گوسفندانى را به دست چوپانى بسپارد آن گاه چوپان بهترى بیابد
چوپان قبلى را کنار زده، او را گزینش مى کند. به خدا قسم اگر شما دو جان مى
داشتید که با یکى تجربه مى کردید و با دیگرى زندگى مانعى از بى احتیاطى
نبود!! و لکن شما یک جان بیش تر ندارید که اگر بیهوده آن را ازدست دهید
دیگر زمینه اى براى توبه هم نخواهید داشت. پس سزاوار آن است که جانتان را
هدر نداده (و زیر هر علمى قرار نگیرید) اگر کسى از ما دم زد و قیام کرد
(زود تحت تاثیر قرار نگیرید) و ببینید، انگیزه چیست (و هر قیام گرى را به
زید قیاس نکنید و) نگویید زید قیام کرد که (حساب او از دیگرانى که باانگیزه
هاى غیرالهى قیام کردند جداست) زید عالم بود، راست گو بود و شما را دعوت به
خود نمى کرد (او هرگز در پى حاکمیت و به مسند نشاندن خویش نبود بلکه)هدف
زید تحصیل رضایت آل محمد بود و اگر پیروز مى شد به عهدش وفا کرده (وامامت
را به امام حق مى سپرد) او قیام کرد تا هیمنه و قدرت سلطه گران غاصب
رابشکند...»
از این روایت استفاده مى شود در زمان امام صادق علیه السلام فرصت طلبان
فراوانى با سوء استفاده از محبوبیت فوق العاده اهل بیت و نام آنها در صدد
به قدرت رسیدن خود بودند که نمونه بارز آن قیام بنى العباس بود.
قیامى که انگیزه هاى جاه طلبانه از آغاز تا پایان آن موج مى زد! و متاسفانه
گاه بعضى از دوستان و برخى از بستگان امام علیه السلام هم اغفال مى شدند و
تحت تاثیر قرار مى گرفتند.
سخن امام صادق علیه السلام این است که تحت تاثیر این فرصت طلب هاى شیاد
قرار نگیرید و بیهوده جانتان را هدر نکنید و تا مشروعیت کامل قیامى برایتان
محرز نشده در آن شرکت نجویید.
2- از آن جا که بسیارى از قیام هاى دوره امام علیه السلام، قیام هاى
مسلحانه و ضد طواغیت بود و مشى امامان، به ویژه امام سجاد علیه السلام وارد
نشدن در این قیام ها بوده است، ما براى آن که نظر امامان علیه السلام را در
مورد این قیام ها دریابیم باید سراغ شواهد و قرائن برویم تا حقیقت
رادریابیم، چه بسا در مسیر تحقیق گاه به مذمت امامى از قیام یا سردار قیام
برخوریم، لکن این نمى تواند دلیل بر محکوم بودن آن قیام باشد، زیرا چه
بساامام با این مذمت تنها مى خواسته ارتباط خود را با قیام تکذیب کند که
این امرى کاملا طبیعى است.
بنابر این قضاوت پیرامون قیام هاى دوران ائمه علیه السلام کار آسانى نیست،
باید با حوصله، مجموع شواهد و قرائن را کنار هم گذارد تا به یک جمع بندى
صحیح و منطبق با واقع رسید.
3- مجموعه قیام هایى که در دوره هاى بعد ازامام حسین علیه السلام صورت
گرفته است بر دو نوع است:
الف) قیام هایى که با اهداف وانگیزه هاى شیطانى و قدرت طلبى صورت گرفته
است، هرچند در ظاهر دوستى اهل بیت علیه السلام ، بویژه خون خواهى سالار
شهیدان حسین علیه السلام را یدک مى کشیدند. نمونه بارزو عینى این نوع قیام
ها، قیام «بنى العباس» است. اینان هدفى جز رسیدن به حکومت نداشتند، لذا
وقتى به قدرت رسیدند اگر نگوییم بیش از بنى امیه، لااقل بمانند آنها جنایت
کردند و فرزندان فاطمه سلام الله علیها را به شهادت رساندند.
ب) قیام هایى که با اهداف و انگیزه هاى الهى بود و تنها انگیزه مقدس ظلم
ستیزى را دنبال مى کرد و در صورت پیروزى در قیام بدون تردید قدرت را به
صاحب اصلى آن، یعنى امامان شیعه علیه السلام تحویل مى دادند.
نمونه بارز این قیام، قیام شهید، زیدبن على بن الحسین علیه السلام است که
در نهایت قداست بود و شهید «زید» از معتقدین امامت امام صادق علیه السلام
بود و اگر پیروز مى شد به تصریح امام صادق علیه السلام لو ظفر لو فى قدرت
را به حضرت واگذار مى کرد.
امامان شیعه علیه السلام قیام هاى نوع اول را محکوم و قیام هاى نوع دوم را
مورد تایید قرارمى دادند (البته نه به صورت علنى، بلکه نوعا مخفیانه آنها
را مورد تایید قرار مى دادند).
با توجه به این سه مقدمه اینک به بیان موضع امام سجاد علیه السلام پیرامون
قیام توابین و قیام مختار مى پردازیم:
سخنرانى هاى افشاگرانه حضرت امام سجاد علیه السلام و زینب کبرى، سبب شد که
وجدان هاى خفته بیدار شده و انگیزه انتقام خواهى و خون خواهى در جان ها
زنده شود. قیام توابین با همین انگیزه شروع شد.
اولین جرقه هاى آن بلافاصله بعد از شهادت امام حسین علیه السلام در گرفت و
به صورت علنى در سال 65 ه.ق شروع شد.
این قیام انگیزه مقدس انتقام خواهى از خون سالار شهیدان را دنبال مى کرد.
در قداست این انگیزه این جمله امام سجاد علیه السلام شاهد خوبى است که به
عمویش محمدبن حنفیه فرمود:
«یا عم لو ان عبدا زنجیا تعصب لنا اهل البیت لوجب على الناس موازرته...؛
عموجان اگر یک برده سیاهى هم به حمایت از ما برخاست باید مردم او را یارى
کنند.» ماهیت قیام ها را معمولا از سه راه مى توان شناخت:
1 بررسى چهره رهبرى نهضت ؛
2 سیماى همراهان ؛
3 شعارها.
رهبرى این نهضت را سلیمان بن صرد خزاعى به عهده داشت. از چهره هایى که قبل
از فتح مکه مسلمان شده و با پیامبر اکرم همراه بود و بعد هم در رکاب مولى
على علیه السلام در تمام جنگ هاى حضرت حضور داشته است.
«شهدالمشاهد کلها مع على علیه السلام ؛ در تمام مشاهد با امام على علیه
السلام بوده است.» واو در ماجراى کربلا محبوس و در زندان ابن زیاد بوده
است.
دیگر چهره هاى این قیام که مى توان آنها را از سران نهضت، نامید، عبارت اند
از:
1 مسیب بن نجیبه فزارى ؛ 2 عبدالله بن سعد نفیل ازدى؛3 عبدالله بن واحد
تمیمى ؛ 4 رفاعه بن شداد.
آن چه در مجموع اظهار نظرهاى اینان دیده مى شود انگیزه مقدس خون خواهى
سالار شهیدان علیه السلام است و گفتار دیگر هواداران این قیام هم در همین
راستا مى باشد.
شعارهاى این نهضت هم تماما شعارهاى خون خواهى سالار شهیدان بوده است.
به عنوان نمونه برخى از شعارهاى آنها را مى آوریم:
لا کوفه نبغى و لا عراقا لابل نرید الموت والعتاقا
نه کوفه را مى خواهیم و نه عراق را، بلکه مى خواهیم در راه خدا جان ببازیم
واز عذاب رهایى یابیم.»
یا رب انى تائب الیک قد اتکلت سیدى علیک
پروردگارا به درگاهت توبه مى کنم و فقط اعتمادم بر تو است اى آقاى من!.»
اینها برخى از شعارهاى این نهضت است! با توجه به این ویژگى ها این قیام
مقدس را «انتحار» نامیدن ، بى مهرى به ایثارگران و فداکاران است. انتحار
یعنى چه؟
یعنى آن که قیام کنندگان هدف نداشتند ؛ که دروغ است. و اگر مقصود این است
که هدفشان پیروزى نبود، مگر قیام مقدس آن است که همیشه پیروزى در پى داشته
باشد؟ قیام مقدس آن است که در پى انجام وظیفه باشد و بدون تردید قیام این
آزاد مردان از سر سوز و احساس و مسئولیت و هدف اولیه آنها انتقام از خون
یاران بوده است، هرچند اگر پیروز مى شدند، به چیزى کم تر از حکومت اهل بیت
علیه السلام راضى نمى شدند.
با توجه به شرایط حساس و بحرانى وخفقانى دوره امام سجاد علیه السلام و موضع
تقیه حضرت، توقع بیانى صریح از حضرت در حمایت از این قیام، نا به جاست و
حتى برعکس باید انتظار نکوهش را هم از امام داشت و لکن وقتى مجموع قرائن و
شواهد را کنار هم مى گذاریم، تقریبا اطمینان به رضایت امام علیه السلام به
این قیام پیدا مى کنیم.
1 سلیمان بن صرد، یک فقیه مسلم بوده و او خوب مى دانسته که قیام بدون رضاى
امام انتحار است، طبیعى است که بدون رضایت امام دست به این اقدام نزند.
2 این قیام از سوى شیعیان اهل بیت مورد استقبال قرارگرفت «فکان یجیبهم
القوم بعدالقوم والنفر بعد النفر؛ گروه، گروه پاسخ مثبت مى دادند.» بدون
تردید این تحرکات از نظر امام، غایب نمانده و اگر نقد و نکوهشى بود ابراز
مى داشت.
3 همان گونه که در روایت امام سجاد علیه السلام دیدیم، امام تایید هر حرکتى
که در حمایت از اهل بیت باشد واجب مى دانست و این قیام انگیزه اى جز حمایت
ازاهل بیت نداشت.
در آغاز این قیام سلیمان بن صرد، چنین ایراد خطابه کرد:
ما براى حسین علیه السلام نامه نوشتیم و دعوت کردیم.او آمد و از ما کمک
خواست ما کمک نکردیم. نتیجه آن شد که فاسقان او را هدف تیرهاى خود ساختند و
او را کشتند وبى شرمى رااز حد فزون کردند، حتى او را عریان ساختند، آگاه
باشید، باید قیام کنید که خدا را به خشم آورده اید. نزد همسران و بچه
هایتان برنگردید، مگر آن که خدا را راضى کنید.
«والله ما اظنه راضیا دون ان تناجزوا من قتله او تبیروا لاته ابوا الموت
فوالله ما هابه امرى قط الاذل؛ به خدا قسم گمان نمى کنم. او راضى شود، مگر
آن که انتقام از قاتلان او بگیرد و یا کشته شوید، از مرگ نهراسید به خدا
قسم هرکس از مرگ هراس به خود راه دهد ذلیل خواهد شد.»
بنگرید به این سخنان چگونه شور و حماسه و غیرت از آن مى بارد!! با این
شواهد و قرائن، مى توان تایید امام سجاد علیه السلام را دریافت. و در کتاب
تشیع در مسیر تاریخ ادعا کرده است که امام سجاد علیه السلام مستقیما با این
قیام در ارتباط بوده، ولى شاهد عرضه نکرده است.
در پایان بحث از قیام توابین تذکر به این نکته لازم است که این انتقاد
برتوابین وارد است که چرا به موقع از حق حمایت نکردند (ولى این اشکال
برسلیمان بن صرد وارد نیست، چرا که او به هنگام حادثه عاشورا زندان بوده
است.)
اگر این چهارهزار نفرى که در قیام توابین شرکت کردند، روز عاشورا به یارى
امام حسین علیه السلام مى شتافتند، قطعا تاریخ تغییر مسیر مى داد.
سلام پیامی فوری:
باید به انتظار باستیم نه اینکه بنشینیم
امسال سال ماست...برنامه اجرای احیای دست جمعی شب نیمه شعبان امسال برای ظهور امام زمان عج
تا نیمه شعبان این برنا مه رو تبلیغ کنین
متن کامل رو در وبلاگم ببنید
از کوچکترین جایی که میتونید حتی مسجد محله شروع کنید
تیلیغ مجازی! متن رو تو وبلاگتون قرار بدین
اجرکم عند امام عصر عج