هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

مقاله اى به مناسبت شهادت امام موسى کاظم علیه السلام


مقاله اى به مناسبت شهادت امام موسى کاظم علیه السلام

ابوالحسن موسى بن جعفر علیهما السلام امام هفتم از ائمه اثنى عشر علیهم السلام ونهمین معصوم از چهارده معصوم علیهم السلام تولد آن حضرت در ابواء (محلى میان مکه و مدینه) به روز یکشنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 ق واقع شد.

  

به جهت کثرت زهد و عبادت أن حضرت معروف به (العبد الصالح) و به جهت علم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به (الکاظم) گردیدند. آن حضرت به کنیه هاى ابو ابراهیم و ابو على نیز معروف بوده اند. مادر آن حضرت حمیده کنیزى از اهل مغرب یا اندلس (اسپانیا) بوده است و نام پدر حمیده را صاعد مغربى  گفته اند ..... برادران دیگر امام کاظم علیه السلام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده اند. امام موسى الکاظم علیه السلام هنوز کودک بودند که علمایى مشهور از ایشان مسئله مى پرسیدند و کسب علم مى کردند بعد از شهادت پدر بزرگوارشان امام صادق علیه السلام (148 ق) در بیست سالگى به امامت رسیدند و 35 سال رهبرى و ولایت شیعیان را برعهده داشتند...

● چگونگى به امامت رسیدن آن حضرت

در زمان حیات امام صادق علیه السلام کسانى از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد. اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولى کسانى مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از شهادت جانسوزحضرت صادق علیه السلام عده اى چون از حیات اسماعیل مأیوس شدند پسر او محمد بن اسماعیل را امام دانستند و اسماعیلیه امروز بر این عقیده هستند و پس از او پسر او را امام مى دانند و همینطور به ترتیب و به تفضیلى که در کتب اسماعیلیه مذکور است. پس از شهادت حضرت صادق علیه السلام بزرگترین فرزند ایشان عبدالله نام داشت که بعضى او را عبدالله افطح مى دانند این عبدالله مقام و منزلت پسران دیگر حضرت صادق علیه السلام را نداشت و به قول شیخ مفید در”ارشاد” متهم بود که در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترین برادرانش از جهت سن و سال بود ادعاى امامت کرد و برخى نیز از او پیروى کردند اما چون ضعف دعوى و دانش او را دیدند روى از او برتافتند و فقط عده قلیلى از او پیروى کردند که فطحیه موسوم هستند.
ـ برادر دیگر امام موسى کاظم علیه السلام اسحق که برادر تنى آن حضرت بود به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود اما برادرش امام  کاظم علیه السلام را قبول داشت و حتى از پدرش روایت مى کرد که او تصریح بر امامت آن حضرت کرده است.
ـ برادر دیگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردى سخى و شجاع بود و از زیدیه جارودیه بود و در زمان مامون در خراسان وفات یافت اماجلالت قدر و علو شأن و مکارم اخلاق و دانش وسیع امام موسى کاظم علیه السلام بقدرى بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از شهادت امام صادق علیه السلام به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیارى از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق علیه السلام مانند مفضل ابن عمر جعفى و معاذبن کثیر و صفوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت امام موسى الکاظم علیه السلام را از امام صادق علیه السلام روایت کردند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید.

● شخصیت اخلاقی

امام کاظم علیه السلام  در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگى ضرب المثل بودند. بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت مى فرمودند.
شبها به طور ناشناس در کوچه هاى مدینه مى گشتند و به مستمندان کمک مى کردند. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسه ها مى گذاشتند و در مدینه میان نیازمندان قسمت مى کردند. صرار (کیسه ها) امام موسى بن جعفر علیهما السلام در مدینه معروف بود. و اگر به کسى صره اى مى رسید بى نیاز مى گشت معذلک در اطاقى که نماز مى گذاردند جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزى نبود.

● برخورد حاکمان معاصر با امام کاظم علیه السلام

مهدى خلیفه عباسى امام کاظم علیه السلام  را در بغداد بازداشت کرد اما بر اثر خوابى که دید و نیز تحت تأثیر شخصیت امام علیه السلام  از أن حضرت عذرخواهى کرد و حضرت را به مدینه بازگرداند. گویند که مهدى از امام کاظم علیه السلام تعهد گرفت که بر او و فرزندانش قیام نکند. این روایت نشان مى دهد که امام کاظم علیه السلام قیام را در آن زمان صلاح و شایسته نمى دانستند و با آنکه از جهت کثرت عبادت و زهد به «العبد الصالح» معروف بودند بقدرى در انظار مردم مقامى والا و ارجمند داشتند که حضرت را شایسته مقام خلافت و امامت ظاهرى نیز مى دانستند و همین امر موجب تشویش و اضطراب دستگاه خلافت گردیده و مهدى به حبس امام علیه السلام فرمان داد.
ـ زمخشرى در «ربیع الابرار» آورده است که هارون فرزند مهدى در یکى از ملاقاتها به امام کاظم علیه السلام پیشنهاد نمود فدک را تحویل بگیرند و حضرت نپذیرفتند. وقتى اصرار زیاد کرد فرمودند مى پذیرم به شرط آن که تمام آن ملک را با حدودى که تعیین مى کنم به من واگذاری، هارون گفت حدود آن چیست؟ امام فرمودند یک حد آن به عدن است حد دیگرش به سمرقند و حد سومش به افریقیه (آفریقا) و حد چهارمش کناره دریاى خزر است. هارون از شنیدن این سخن سخت برآشفت و گفت: پس براى ما چه چیز باقى مى ماند؟ امام علیه السلام  فرمودند:
مى دانستم اگر حدود فدک را تعیین کنم آن را به ما مسترد نخواهى کرد (یعنى خلافت و اداره سراسر کشور اسلام حق منست). از آن روز هارون کمر به قتل امام موسى بن جعفر علیهما السلام بست. در سفر هارون به مدینه هنگام زیارت قبر رسول الله صلى الله علیه وآله در حضور سران قریش و روساى قبایل و علما و قضات بلاد اسلام گفت: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا بن عم و این را از روى فخر فروشى به دیگران گفت. امام کاظم علیه السلام حاضر بودند و فرمودند: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا ابت (یعنى سلام بر تو اى پدر من) مى گویند هارون دگرگون شد و خشم از چهره اش نمودار گردید.

● زندان نمودن امام و چگونگى شهادت

درباره حبس امام موسى علیه السلام به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت مى کند که علت گرفتارى و زندانى شدن امام علیه السلام ، یحیى بن خالد بن بر مک بوده است زیرا هارون فرزند خود «امین» را به یکى از مقربان خود به امام علیه السلام  جعفربن محمد ابن اشعث که مدتى هم والى خراسان بوده است سپرده بود و یحیى بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیى و بر مکیان از مقام خود بیفتند. جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت امام کاظم علیه السلام و یحیى این معنى را به هارون اعلام مى داشت. سرانجام یحیى پسر برادر امام  علیه السلام  را به نام على بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام علیه السلام و جعفر نزد هارون بدگویى کند. گویند امام علیه السلام  هنگام حرکت على بن اسماعیل از مدینه او را احضار کردند و از او خواستند که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار مى خواهد برود از او سعایت نکند. على قبول نکرد و نزد یحیى رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامى مال به او مى دهند تا آنجا که ملکى را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام کاظم علیه السلام و جمعى از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول صلى الله علیه وآله گفت یا رسول الله از تو پوزش مى خواهم که مى خواهم موسى بن جعفر علیهما السلام  را به زندان افکنم زیرا او مى خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام علیه السلام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزد والى آن عیسى بن جعفربن منصور بردند.
عیسى پس از مدتى نامه اى به هارون نوشت وگفت که موسى بن جعفر علیهما السلام  در زندان جز عبادت و نماز کارى ندارد یا کسى بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام علیه السلام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتى از او خواست که امام علیه السلام  را آزارى برساند اما فضل نپذیرفت و هارون حضرت را به فضل بن یحیى بن خالد برمکى سپرد. چون امام کاظم علیه السلام  در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشتند فضل بر حضرت تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیى امام علیه السلام را به سندى بن شاهک سپرد و سندى آن حضرت را در زندان مسموم کرد و چون حضرت از سم به شهادت رسیدند سندى جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببیند در بدن حضرت اثر زخم یا خفگى نیست. بعد امام علیه السلام  را در باب التبن در موضعى به نام مقابر قریش دفن کردند. تاریخ شهادت آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگى گفته اند.

● نجمه خاتون همسر گرانقدر امام علیه السلام

نجمه، مادر بزرگوار امام رضا علیه السلام و از بانوان  مومنه، پارسا، نجیب و پاکیزه بود. حمیده، همسر امام صادق علیه السلام، او را که کنیزى از اهالى مغرب بود، خرید و به منزل برد.
نجمه در خانه امام صادق علیه السلام، حمیده خاتون را بسیار احترام مى کرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمى نشست! روزى حمیده در عالم رویا، رسول گرامى اسلام صلى الله علیه وآله را دید که به او فرمودند: اى حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسى درآور زیرا از او فرزندى به دنیا خواهد آمد که بهترین فرد روى زمین باشد. پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام کاظم علیه السلام گفت: پسرم! نـجـمـه بانویى است که من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیرکى و محاسن اخلاق، مانندى ندارد.من او را به تو مى بخشم، تو نیز در حق او نیکى کن. ثـمـره ازدواج امـام مـوسـى بـن جعفر علیهما السلام و نجمه خاتون، نورى شد که در شکم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینى نمى کرد و چون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوى آسمان بلند کرد و لب هاى مبارکش را به حرکت درآورد: گویا با خدایش راز و نیازمى کرد. پس از تولد امام هشتم علیه السلام، این بانوى مکرمه با تربیت گوهرى تابناک، ارزشى فراتر یافت.

● فرزندان امام کاظم علیه السلام

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسى کاظم علیه السلام سى و هفت فرزند پسر و دختر داشتند که هیجده تن از آنها پسر بودند و حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام امام هشتم افضل ایشان بودند از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسى و محمد بن موسى و ابراهیم بن موسى علیهم السلام بودند. یکى از دختران آن حضرت علیه السلام  کریمه اهل بیت علیهم السلام حضرت  فاطمه معروف  به معصومه سلام الله علیها هستند که حرم مطهرشان در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را کمتر و بیشتر نیز گفته اند.

نظرات 2 + ارسال نظر
دیانا سه‌شنبه 19 آذر 1392 ساعت 04:51 ب.ظ

:خوhttp://www.blogsky.com/images/smileys/106.pngشتیپ:

یاران ظهور شنبه 18 خرداد 1392 ساعت 11:28 ب.ظ http://www.yaranezohor.blogfa.com

مــــــــــــــــــــاه رجب داره تموم میشه

حواست هست؟
التماس دعا

سلام التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد