ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
از ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها با حضرت على علیه سلام چندان نگذشته بود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به دیدار آن ها آمد به آن ها مبارکباد گفت و پس از ساعاتى على علیه سلام براى کارى از خانه بیرون رفت .
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به فاطمه سلام الله علیها فرمود:
"حالت چطور است ؟شوهرت را چگونه یافتى ؟"
فاطمه سلام الله علیها :
پدر جان شوهرم را به بهترین شوهر یافتم ولى جمعى از زنان قریش نزد من آمدند و به من گفتند:
"رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم تو را همسر یک نفر مرد فقیر و تهیدست نموده است "
پیامبر:
دخترم !نه پدرت فقیر است ، و نه شوهرت ، خداوند گنجینه هاى طلا چو نقره تمام زمین را در اختیار من نهاده است ولى من از آنها چشم پوشیدم ، و پاداشى را که در پیشگاه خدا است برگزیدم . دخترم ! اگر آنچه را که پدرت مى داند، مى دانستى دنیا در نظرت ناچیز جلوه مى کرد، سوگند به خدا در نصیحت و آموزش تو کوتاهى نکردم .شوهر تو در تقدم به اسلام و در علم و حلم از همه مقدمتر و بهتر است ، دخترم وقتى که خداوند بر سراسر زمین نگاه کرد دو مرد را برگزید یکى از آن دو را پدر تو قرار داد و دیگرى را شوهر تو.
یا بنته نعم الزوج زوجک لاتعصى له امرا :
"دختر عزیزم ! شوهر تو، نیکو شوهرى است همواره در همه امور، از او اطاعت کن "
سپس پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم على علیه سلام را به حضور طلبید و در شاءن و مقام فاطمه سلام الله علیها مطالبى گفت ، از جمله فرمود:
فاطمه سلام الله علیها پاره تن من است هر که او را برنجاند مرا رنجانده و هر کس او را شاد کند مرا شاد کرده است .
امام على علیه سلام در شاءن زهرا سلام الله علیها مى گوید:
"سوگند به خدا هیچگونه فاطمه سلام الله علیها را خشمگین و مجبور به کارى نکردم تا آن زمان که خداوند روح او را به سوى خود قبض کرد، و او نیز هیچگاه مرا ناراحت نکرد و از من نافرمانى ننمود، هر زمان به او نگاه مى کردم همه اندوهها و حزنها و رنجهایم برطرف مى شد".
بیت الاحزان ، ص 62، و 63