هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

ندبه جمعه با طعم غدیر


بسم الله الرحمن الرحیم


اللهم عجل فی فرج ولد علی مهدی علیهما السلام


ویژه عید غدیر خم


الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین علیه السلام





غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب

کسی سراغ من گوشه گیر می‌آید

کسی به کلبه شاعر، به کلبه درویش

به دیده بوسی عید غدیر می‌آید

شبیه چشمه کسی جاری و تبپنده، کسی

شبیه آینه روشن ضمیر می‌آید

علی (ع) همیشه بزرگ است در تمام فصول

امیر عشق همیشه امیر می‌آید

به سربلندی او هر که معترف نشود

به هر کجا که رود سر به زیر می‌آید

شبیه آیه قرآن نمی‌توان آورد

کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟

مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟

به این محله خبرها چه دیر می‌آید!

بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است

به عرصه گاه قیامت اسیر می‌آید

بیا که منکر مولا اگر چه پخته، ولی

هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید

علی همیشه بزرگ است در تمام فصول

امیر عشق همیشه امیر می‌آید...

 

 

ذکر همه خاکیان و افلاکیان دراین ثانیه ها و ترنم بی قراری زمان در سالروز بزرگترین عید خدا یعنی غدیر خم ، علی علی علی علی ... است .

کدام علی؟

همو که پیغمبر خاتم در وصفش بهت آورترین الفاظ را بیان می کند همو که قلب قران است و قلبش از قران

علی مع القران و القران مع علی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض

این چه معیتی است که این دو با هم دارند؟

برای اینکه دنیا بداند علی کیست و مسلمین بی ولایت علی تهی بودن اعتقادشان را بفهمند همین کافی است که قران چیست و بعد خواهند فهمید که علی کیست...

قرانی که به نص خود تبیانا لکل شیئ هست و علم ماکان و مایکون را در سینه دارد همو ست که قلب علی است و علی قلب اوست که ندا می دهد برای جاودانه ماندن در عالم که:

سلونی قبل أن تفقدونی...

و غدیر را فریاد می کنم که ای جاودانه تاریخ بیاد غفلت زدگان تاریخ بیاورکه :

بخ بخ گویان روز غدیر چه کردند بعد از عروج نبی خاتم وچه ظلمی را بر بشریت تا رو قیامت روا داشتند.....

عید غدیر متن مجریو ما امروز در میان ندبه های دلتنگی مان در روز جمعه ی بعد از غدیر ناله سر می دهیم :

...  فلما انقضت ایامه اقام ولیه على‏بن ابى طالب صلواتک علیهما و آلهما هادیا اذ کان هوالمنذر و لکل قوم هاد فقال و الملاء امامه

من کنت مولاه فعلى مولاه ...

ما امروز نجوایمان با صاحب غدیر ، مهدی موعود است همو که در روز غدیر پیامبر عظیم الشأنمام چنین خواندش:

... مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ ، الَّذِی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنَا ...

دلهایمان به حقیقت تاریخ ایمان دارد که تاج ولایت را اعظم و اشرف موجودات عالم بر سر علی و اولاد علی تا بقیة الله الاعظم که خاتم اولیاء الاهی است، گذاشته و فرموده :

مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى،... أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِى

و امروز جا دارد که ما در فراق علی دوران مهدی صاحب زمان مویه کنیم و ناله سر دهیم که عیدمان بی حضور ایشان شاد نیست...

اى همه آروزهایم!

عمرى است که اشک هایم را در کوره حسرت ها انباشته‌ام و انتظار جمعه‌اى را مى‌کشم که جویبار ظهورت از پشت کوه‌هاى غیبت سرازیر شود، تا آن کوزه و آن حسرت ها را به آن دریا بریزم و سبکبار تن خسته‌ام را در زلال آن بشویم.

نام تو حلاوت هر صبح جمعه است و مهتاب انتظار در شبهاى غیبت سوسوزنان چراغ دلهاى ماست.

مولای ما!

حکایت حضور، براى من یادآور صبحى است که از خواب سیاهى برخاستم و بهانه پدر گرفتم. من همیشه سرماى غم را میان گرمى دست هاى پدرم گم مى کردم. کاشکى کلمات من بى صدا بودند; کاشکى نوشتن نمى دانستم و فقط با تو حرف مى زدم;گل نرگس

اى باغ آرزوهاى من!

مرا ببخش که آداب نجوا نمى‌دانم.

مرا ببخش که در پرده خیالم، رشته کلمات، سررشته خود را از کف داده‌اند و نه از این رشته سر مى تابند و نه سررشته را مى‌یابند.

مى‌دانم که تو زبان ندبه را بیشتر از هر زبان دیگرى دوست مى دارى. مى‌دانم که تو جمعه‌ها را خوب مى‌شناسى و هر عصر آدینه خود در گوشه‌اى اشک مى‌ریزى.

اى همه دردهایم!

 از تو درمان نمى خواهم که درد تنها سرمایه من در این آشفته بازار دنیاست.

تنها اجابتى که انتظار آن را مى کشم جماعت ناله‌هاست; تنها آرزویى که منت پذیر آنم، خاموشى هر صدایى جز اذان «یا مهدى» است.

 

حضرت مهدی

آقا اجازه! این دو سه خط را خودت بخوان!

قبل از هجوم سرزنش و حرف دیگران

من خسته ام از آتش و از خاک، از زمین

از احتمال فاجعه، از آخرالزمان!

آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کویر

باران بیار و باز بباران از آسمان

آقا اجازه!............................

.......................................!

باشد! صبور می شوم اما تو لااقل

دستی برای من بده از دورها تکان... 

 


امیر عشق


جشن ولایت علی علیه السلام (عید غدیر خم)

صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟

کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟

صدای کیست که این گونه روشن و گیراست؟

که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟

چه گفته است مگر جبرییل با احمد؟

صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید

خبر به روشنی روز در فضا پیچید

خبر دهید:‌کسی دستگیر می‌آید

کسی بزرگ‌تر از آسمان و هر چه در اوست

به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید

علی به جای محمد به انتخاب خدا

خبر دهید: بشیری به نذیر می‌آید

کسی که به سختی سوهان، به سختی صخره

کسی که به نرمی موج حریر می‌آید

کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست

کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید

خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت

خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید

به سالکان طریق شرافت و شمشیر

خبر دهید که از راه، پیر می‌آید

خبر دهید به یاران:‌دوباره از بیشه

صدای زنده یک شرزه شیر می‌آید

خم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی

به آبیاری خاک کویر می‌آید

کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد

کسی دوباره سراغ فقیر می‌اید

کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های سبک

کسی که مرگ به چشمش حقیر می‌آید

غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب

کسی سراغ من گوشه گیر می‌آید

کسی به کلبه شاعر، به کلبه درویش

به دیده بوسی عید غدیر می‌آید

شبیه چشمه کسی جاری و تبپنده، کسی

شبیه آینه روشن ضمیر می‌آید

علی (ع) همیشه بزرگ است در تمام فصول

امیر عشق همیشه امیر می‌آید

به سربلندی او هر که معترف نشود

به هر کجا که رود سر به زیر می‌آید

شبیه آیه قرآن نمی‌توان آورد

کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟

مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟

به این محله خبرها چه دیر می‌آید!

بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است

به عرصه گاه قیامت اسیر می‌آید

بیا که منکر مولا اگر چه پخته، ولی

هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید

علی همیشه بزرگ است در تمام فصول

امیر عشق همیشه امیر می‌آید...



از عهد الست تا عهد غدیر

اشاره:

عید غدیر،بزرگ ترین عید پیروان اهل بیت(ع) و فرصت مناسبی برای یاد آوری پیمان مقدسی است که همه ما در برابر امامان معصوم(ع) و به ویژه امام عصر(ع) داریم؛ پیمان اطاعت و پیروی بی چون و چرا از آنان و آمادگی برای انجام رسالت بزرگی که در زمینه سازی ظهور بر عهده داریم. در این مقاله مروری داریم بر پیشینه عهد و پیمان بشر با اولیای الهی از ابتدای آفرینش تا عصر ظهور.


1.نخستین پیمان:


داستان آفرینش انسان و آغاز حیات او بر کره خاک با یک عهد و پیمان شکل می گیرد. عهد و پیمانی که بر پذیرش پروردگاری خداوند متعال و نفی و پرستش شیطان بسته شد و همه انسان ها بر وفای به آن هم داستان شدند.1

 

پیامبران الهی و جانشینان آن ها، این عهد و پیمان را در طول تاریخ، بارها به انسان ها یادآوری کردند تا آنان نسبت به عهدی که با خدای خود داشتند، دچار فراموشی نشوند.2 از سوی دیگر،برای این که مردم در وفای به پیمانی که بر عهده داشتند، دچار مشکل نشوند و در تشخیص راهی که به اطاعت و بندگی خدا و مخالفت با شیطان می انجامد ، گرفتار سر در گمی نگردند، به آنان گوشزد شد اطاعت خدا را اطاعت رسول اوست و هر کس بیشتر در طریق اطاعت رسول گام بردارد، در اطاعت خدا از دیگران پیشی گرفته است.3


2.استمرار پیمان:


با پایان یافتن عصر رسالت، نه تنها از بار عهد و پیمانی که آدم خاکی با خدای خود داشت، کاسته نشد، بلکه بسیار شدیدتر از دوران حیات پیامبر اعظم (ص) از او خواسته شد به عهد و پیمان خود وفا کند؛ زیرا او در وفاداری به این پیمان بازخواست خواهد شد.4

 

این بار عهد آدمی با خدای خود در صورتی دیگر متجلی شد و اطاعت امیرمومنان و امامان پس از او هم سنگ اطاعت خدا و رسول او گردید.5 و برای این که هیچ کس در شناسایی شخصی که پس از پیامبر اکرم(ص) باید با او عهد اطاعت بسته می شد، به اشتباه نیفتد، دراجتماعی عظیم از مسلمانان، نوشیدن عهد آدمی به آگاهی همگان رسید و اعلام شد هر کس پیمان ولایت نبی خاتم(ص) را پذیرفته است، از این پس باید به پیمان ولایت امیر مؤمنان علی(ع) گردن نهد.6 ازهمین رو بود که این روز را روز «عهد معهود» نامیدند.7

با توجه به همین اهمیت وفا به عهد و پیمان و تأثیر آن در ظهور امام عصر(ع) بوده است که از ما خواسته اند هر بامداد، عهد و پیمان اطاعتی را که نسبت به امام خود بر دوش داریم، به یاد آوریم و آن را تجدید کنیم: «بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانی ام، عهد، عقد و بیعتی را که نسبت به او (امام مهدی (ع) ) بر گردن دارم، تجدید می کنم که هرگز از آن بر نگردم و بر آن پایدار بمانم»

3.شکسته شدن پیمان:

 

انسان ها مأمور شدند پس از رحلت نبی خاتم(ص)، با وصی او تجدید عهد کنند و دست در دست او بگذارند تا به فرموده حضرت زهرا(س)، آن ها را به راحتی و ملایمت به راه هدایت و رستگاری رهنمون شود،8 چنین نشد و بد عهدی و عهد شکنی از همان نخستین روزهای عروج رسول خدا(ص) آغاز شد. بدین ترتیب، پیمانی که جماعت مسلمانان در روز غدیر بر طاعت ولی خدا بسته بودند، به راحتی شکست و جز جمع اندکی، همه امت اسلامی از اطراف امام و حجت عصر پرآکنده شدند.9

از آن پس، اگر چه در دوره هایی از دوران 250 ساله امامت شیعه، شاهد روی آوردن مردم به ائمه معصومین (ع) و مرجعیت علمی آن ها هستیم، ولی هیچ گاه عهدی که مردم در برابر امامان خود داشتند، به تمامی، پاس داشته نشد و این سخن امامان معصوم (ع) که فرموده بودند: «مردم تنها به سه چیز تکلیف شده اند: شناخت امامان، تسلیم شدن به ایشان درآن چه بر آن ها وارد می شود و رجوع به آن ها در آن چه درآن اختلاف دارند»،10 هیچ گاه محقق نشد و سرانجام بد عهدی ها و عهدشکنی های امت اسلام به مقتول و مسموم شدن یازده امام و غیبت آخرین امام انجامید. بدین ترتیب، جامعه اسلامی از برکات حضور امام معصوم (ع) در میان خود محروم گشت. این همان اتفاقی بود که پیش از این درکلام امام محمد باقر (ع) پیش بینی شده بود: «هنگامی که خداوند تبارک و تعالی، از آفریدگانش خشمگین شود، ما [اهل بیت] را از مجاورت با آن ها دور می سازد».11


ضرورت تجدید پیمان:


آری، غیبت امام از جامعه به دراز کشیدن آن، نتیجه بدعهدی و پیمان شکنی مردم نسبت به حجت های الهی و جانشینان به حق رسول خدا(ص) است. تا زمانی که مردم چنان که باید و شاید، به پیمانی که در برابر امامان معصوم(ع) برعهده دارند، وفا نکنند و با همه وجود، آماده پذیرش اوامر و نواهی آن ها نشوند، ظهور محقق نخواهد شد، چنان که امام عصر(ع) فرمود: «اگر شیطان ما، که خداوند توفیق طاعتشان دهد،در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تأخیرنمی افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می گشت؛ دیداری بر مبنای شناخت راستین و صداقتی از آن ها نسبت به ما».12

با توجه به همین اهمیت وفا به عهد و پیمان و تأثیر آن در ظهور امام عصر(ع) بوده است که از ما خواسته اند هر بامداد، عهد و پیمان اطاعتی را که نسبت به امام خود بر دوش داریم، به یاد آوریم و آن را تجدید کنیم: «بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانی ام، عهد، عقد و بیعتی را که نسبت به او (امام مهدی (ع) ) بر گردن دارم، تجدید می کنم که هرگز از آن بر نگردم و بر آن پایدار بمانم». 13





پی نوشت ها:

1.ر.ک:سوره یس (36)، آیه 60و61 و سوره اعراف(7)، آیه172.

2.ر.ک:سوره نمل (16)، آیه 36 و سوره انبیا(21)،آیه 25.

3.ر.ک:سوره نساء (4)، آیه 80 و سوره حشر (59)، آیه7.

4.ر.ک:سوره اسراء (17)، آیه 3 و محمدباقر مجلسی،بحارالأنوار، ج24،ص187، ح1.

5.ر.ک:سوره مریم (19)، آیه 87 و بحارالأنوار، ج24، ص323، ح58.

6.فضل بن حسن طبرسی، الإحتجاج، ج 1، صص 146 و 160.

7.ر.ک: بحارالأنوار، ج37، ص 164، ح 40.

8.ر.ک: همان، ج43، ص158؛ و سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا(س)، ص 151.

9.ر.ک:بحارالأنوار، ج 28، ص 259، ح42.

10.حدیث از امام باقر(ع)، الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 1،ص 390، ح 1.

11.ر.ک: همان، ص343، ح31.

12.بحارالأنوار، ج53، ص177.

13.همان، ج 99، ص111.

منبع:نشریه موعود،شماره 106

نویسنده:خلیل منتظرقائم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد