هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

جوی آباد محله بختیاری ها قافله عزا داری غروب روز شهادت رئیس مکتب حقه تشیع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق علیه سلام




در شهادت جانگداز

امام جعفربن محمد الصادق(علیهما افضل التحیة و الثناء)

است، و در این روز جامعه شیعه به پاس مجاهدات بی­نظیر آن امام همام در نشر معارف شیعه، در فرصتی نادر و پس از ضربات بنیان کن و جانکاه دستانِ آلوده پرچمداران بنیان­های جاهلی، در پوشش دین بر پیکر ارزش های اصیل مکتب، به سوگ می­نشینند.

............................................................................................

جوی آباد محله بختیاری ها


قافله عزا داری


خیابان شمس


غروب روز  شهادت رئیس مکتب حقه تشیع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق علیه سلام




جوی آباد محله بختیاری ها

شهادت رئیس مکتب حقه تشیع حضرت ابوعبدالله جعفر ابن محمد الصادق علیه سلام

قافله عزا داری


............................................................................



پر از شمیم بهشت است منبرت آقا
به برکت نفحات معطرت آقا
هنوز عطر و شمیم محمدی دارد
گلِ دمیده ز لب‌های أطهرت آقا
شبیه حضرت خاتم مدینه العلمی
علوم می‌چکد از خاک معبرت آقا
چهار هزار حکیم و فقیه و دانشمند
رهین مکتب اندیشه گسترت آقا
اشاره‌های نگاهت زُراره می‌سازد
شنیدنی است کرامات محضرت آقا
و دیده‌ایم به وقت جهاد اندیشه
هزار مرتبه ما فتح خیبرت آقا
ببین که شیعه‌ صبح نگاه تو هستیم
در آسمان همیشه منورت آقا
هنوز شیعه و «قال الامامُ صادق» هست
کنار چشمه‌ جاری ِ کوثرت آقا
سبد سبد گل لاله به باغ دل دارم
به احترام دل داغ پرورت آقا
نبود غیر گل آه و غنچه‌ شیون
به باغ بغض گلوگیر حنجرت آقا
مگر نه شیعه‌‌ تو در تنور آتش رفت
چگونه سوخت بهشت معطرت آقا
در آن شبی که تو را پا برهنه می‌بردند
بهشت عاطفه‌ها بود پرپرت آقا
چه کرد با دل تو کوچه‌ بنی هاشم
چه کرد با دل تو داغ مادرت آقا
هنوز غربت و غم ارث خاندان علی است
طناب و کوچه و دست مطهرت آقا
من از حضور شریفت اجازه می‌خواهم
که روضه خوان شوم امشب برابرت آقا
اگر چه حرمتتان را شکسته‌اند آن شب
نبسته‌اند ولی دست خواهرت آقا
چه خوب شد که نشد در مقابل چشمت
کبود ، چهره‌ معصوم دخترت آقا
گل گلوی تو را دشنه‌ای نبوسیده
و ماهِ نیزه نشینان نشد سرت آقا
به حرمت لب تو، چوب پا نزد آنجا
و داغ نعل ندیده است پیکرت آقا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد