هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی بعد از آخرین جلسه درس خارج فقه در سال 1392



بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی بعد از آخرین جلسه درس خارج فقه در سال 1392

بسم الله الرحمن الرحیم

اهمیت شعائر الهی بر آداب و رسوم ملی

  این روزها در آستانه شهادت حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها قرار دارد، و ایام فاطمیه، در واقع دوره‌ای را تشکیل می‌دهد که از فاصله 45 روز تا 95 روز، سه قول مهم در آن وجود دارد که البته، اقوی در این اقوال، فاطمیه سوم (95 روز) است که البته، امسال در ایام سیزده نوروز واقع شده است؛ ولی، بحمدالله، مردم ما به خاطر اعتقاداتشان، همواره رعایت شعائر الهی را مقدم بر آداب و رسوم ملی می‌دانسته‌اند.

   در گذشته، بارها، محرم و صفر با عید نوروز، مصادف شده است و در هیچ زمانی، مومنین، مظاهر نوروز و عید را مقدم بر سیدالشهدا نکرده‌اند؛ به طوری که شب بیست و هشت صفر که هم مراسم شهادت بود و هم مصادف با شب عید بود، مسجد شلوغ و پر جمعیت بود و مومنان تا نصف شب، مشغول سینه زنی و عزاداری بودند؛ درحالی که تحویل سال هم در این وسط اتفاق می‌افتاد و ما می‌دیدیم که حال و شوری که مردم داشتند با شب‌های دیگر هیچ تفاوتی نداشت. بلکه، در همین قم، من یادم هست که در فوت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، که در 10 فرودین 1340 بود، ‌هیچ مظهری از مظاهر 13 و رفتن بیرون از شهر در آن سال نبود و بر خلاف گذشته که شهر قم خلوت بود در آن سال، داخل شهر قم، دسته جات و هیئتان از شهرستانها و خود قم در خیابان‌ها مشغول عزاداری بودند.

اهمیت عزاداری ایام فاطمیه

  بنابراین، امسال هم با سال‌های قبل فرقی ندارد و به خصوص، فاطمیه دوم که در روز 13 فروردین واقع می‌شود و حتی در سال آینده که در خود نوروز واقع می‌شود، مردم حق عزاداری را به جا خواهند آورند و مردم ما انصافا تا الان خوب درس پس دادند، و به تعبیر استاد بزرگوارمان آیت الله العظمی وحید خراسانی روحی فداه ایشان می‌فرمودند: مردم در قصه امام حسین علیه السلام خودشان امام حسین علیه السلام را حفظ می‌کنند، ما باشیم یا نباشیم، مردم خودشان دستگاه امام حسین علیه السلام را اساسی می‌چرخانند و از زندگی‌ خودشان می‌گذرند. ایشان می‌فرمودند: منتها ما غدیر و فاطمیه را دست مردم نداده بودیم و خواستیم خودمان بر عهده بگیریم که نتوانستیم حفظ کنیم و لذا باید اینها را هم دست مردم بدهیم.

  امروزه، بحمدالله قضیه فاطمیه به همین سمت می‌رود. در گذشته، زمانی بود که خیلی از افراد که پشت تریبونی واقع می‌شدند، برای اینکه دل دیگران را خوش کنند، نهایتا می‌گفتند که فاطمه زهرا سلام الله علیها از غم پیغمبر صلی الله علیه و آله مریض شدند و از دنیا رفتند و وفات کردند؛ در حالی که اکنون، این حرف‌ صحیح نیست، بلکه فاطمیه و شهادت آن حضرت، امری رایج و دایر گشته است تا آنجا که اگر کسی وفات بگوید، به او اعتراض می‌کنند. در حال حاضر، خود مردم وارد این قضیه شدند و شما می‌بینید که قم و بسیاری از شهرها در ایام فاطمیه، عاشورایی می‌شود و حق هم همین است؛ ولی دیر به فکر افتادیم.

    البته، در گذشته، ایام فاطمیه در میان اهل علم رایج بود، به خصوص فاطمیه اول در ایران رونق بالایی داشت تا آنکه مرحوم آقای شیخ عبدالکریم حائری که قم تشریف آوردند و حوزه را تأسیس کردند. ایشان فاطمیه دوم را مقدم می‌داشتند و بعد، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی همین تاکید را داشتند و امروزه نیز مراجع بزرگوار، اهتمام به این امر دارند و فاطمیه تعطیل رسمی شده و جلوه دیگری به خودش گرفته است.

تلاش دشمنان در فاطمیه نتیجه معکوس دارد  

   مطلب دیگر این است که شُبه افکنی برخی افراد در قضیه فاطمه زهرا سلام الله علیها، یا افسانه شهادت نوشتن توسط برخی مغرضین، یک فایده برای ما داشته و آن فایده، این است که الان در همان رسانه‌هایی که ربطی هم به ایران ندارد تلاش کردند تا اسناد و مدارک را از کتب اهل سنت درآوردند و هرکدام گوشه‌ای از اتفاقات مختلف که بر سر حضرت زهرا سلام الله علیها پیش آمده، تقریر می‌کنند؛ از سقط محسن و آتش زدن در تا اجتماع پشت در خانه و کشاندن علی بن ابی طالب علیه السلام به مسجد. همه اینها از اسناد آنها روشن می‌شود. وانگهی، تلاش برخی بزرگان اهل سنت و تشکیک آنها، خود سبب آن شده است که محققان در مقام جواب بر آیند، و این اشکالات برای ما امری مبارک بود؛ چرا که کتاب‌ها و تحقیقاتی که امروزه در مورد فاطمه زهرا سلام الله علیها نوشته می‌شود، بسیار کامل‌تر از کارهایی است که قبلا واقع شده است. اگر آنها می‌گویند شهادت ایشان، افسانه است. ما هم می‌گوییم که ای کاش این افسانه بود. ای کاش، این ننگ بر دامن مسلمانان نبود.

عاشورا نتیجه جنایات مدینه است

  سیدالشهدا علیه السلام وقتی در روز عاشورا در کربلا می‌فرماید: «قتلنی فلان و فلان»،[1] یا أنا قتیل الإثنین. این گونه از تعبیرات که در کلام سیدالشهدا علیه السلام وجود دارد؛ یعنی یک بنیانی در گذشته، بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله گذاشته شده است که آن کسانی که امروز می‌خواهند در مقابل این تندروی‌ها و در مقابل این شبکه‌های بزرگ ترور بایستند و یا آسیب‌شناسی کنند که چه اتفاقی افتاده که به اسلام به این راه افتاده و اینگونه در دنیا به عنوان یک دین خشن و بی‌منطق بد نام می‌شود، اگر بخواهند به اساس آن برسند، می‌فهمند که اساس آن به صدر اسلام بر می‌گردد. باری، اگر سلایق و علایق شخصی افراد یا تمنیات آنان جایگزین معیار و ملاک‌ها شود، این فاجعه اتفاق می‌افتد. آنان خود تصریح دارند که به هنگام نصب خلیفه بعدی، وقتی صحبت از علی بن ابیطالب می‌شود، فردی از آنها می‌گوید علی بن ابی طالب جامع همه فضایل است عالم است چنین و چنان است، اما من از علی خوشم نمی‌آید و دیگری را تعیین می‌کنند و بعد شورا به گونه‌ای طراحی می‌شود که علی از درون آن در نیاید، تا بلکه کشته شود؛ آنها در قضیه شورا گفتند: اگر چهار نفر یک طرف شدند و دو نفر، یک طرف دیگر آنها را بکشید، اگر سه نفر با هم شدند و بعد از سه روز تصمیم نگرفتند، همه آنها را بکشید. در قصه شورا چنین آیین نامه‌ای تصویب شده است. لذا، معیارها در همان اوایل از دست رفت.

تغییر ملاکها بعد از رحلت پیامبر اکرم

   در زمان پیغمبر صلی الله علیه و آله معیارها، همان معیارهای دینی بود، اما بعدا، علایق سیاسی و معیارهای سیاسی حاکم شد؛ یعنی در فاصله کمی بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله ، اسلامی که ایشان آورده بود و عمار یاسرها برایش می‌جنگیدند و اخلاص در جنگ بود تبدیل به اسلامی شد که پسر ابوسفیان در راس آن قرار گرفت. تا آنجا که معاویه بعد از صلح با امام حسن مجتبی علیه السلام به صراحت به مردم می‌گفت، که من با علی یا با حسن بن علی نجنگیدم تا شما نماز بخوانید و روزه بگیرد و یا دیگر احکام دینی را بجا آورید، بلکه من می‌خواستم حاکم بلا منازع شما باشم و کسی در مقابل من نباشد که شدم. لذا، همان صلح امام مجتبی علیه السلام  او را رسوا کرد و الا اگر آن صلح نبود، آنها رسوا نمی‌شدند. نقل است که به هنگام اذان و جمله اشهد ان محمد رسول الله صلی الله علیه و آله، معاویه ناراحت شده بود، مغیره رفیق صمیمی او به معاویه گفت چه شد؟ معاویه گفت: عمرم گذشت، ولی نتوانستم این صدا را از روی مأذنه بردارم؛ یعنی دشمنی او با خود رسول الله صلی الله علیه و آله و با اصل دین است و اصلا طرف حساب آنها، علی بن ابی طالب علیه السلام نیست. علی، قربانی این جهت شده است. لذا، نه تنها بنی امیه بلکه قبل از بنی امیه هم، با خود پیغمبر صلی الله علیه و آله دشمن بودند و رفتار آنان در زمان حیات پیغمبر شاهد بر این مدعاست.

   امام صادق علیه السلام هم در بیانی فرمود: علت اینکه ما مظلوم شدیم همین بود که منتسب به پیغمبر هستیم. و لذا در اینجا هم نقش فاطمه زهرا سلام الله علیها بر ملا کننده نقشه آنهاست. فرصت ایشان کم و کوتاه بود و بعد از پیغمبر دو ما یا سه ماه بیشتر نبوده است، اما در این مدت کوتاه، نقشه آنها را فاش کردند. ایشان که در سن 18 سالگی بودند وقتی برای آن افراد خطابه می‌خوانند می‌فرمایند: «و أبشروا بسیف‏ صارم‏ و هرج شامل‏ و استبداد من الظالمین».[2]

فدک نمونه ظلم بر عالم اسلام است

 فاطمه زهرا سلام الله علیها کدام آینده را می‌دیدند که این سخنان را فرمودند. ایشان می‌دانستند که وقتی این معیارها بشکند، استبداد را به دنبال خواهد داشت. فدک بهانه و فرصتی بود که ایشان از آن استفاده کرد، برای اینکه بگوید: چه ظلم بزرگی بر اسلام و مسلمین روا داشته شده. مسئله گرفتن فدک جزئی از یک کل هست، فقط موضوع فدک و به ظلم گرفتن یک ملک از مالکش نیست؛ بلکه این نمونه‌ای از آن ظلم گسترده‌ای است که می‌خواهد بر دنیای اسلام وارد شود، و نقشه آنها را برملا کرد؛ کاری که از خود امیرالمومنین علیه السلام هم بر نیامد. شخصیت فاطمه زهرا در میان مردم به گونه ای بود که به تعبیر بخاری، حتی وجهه علی بن ابی طالب بعد از رحلت حضرت زهرا، کم فروغ شد؛ یعنی به خاطر فاطمه زهرا باز مردم توجه بیشتری به علی بن ابی طالب می‌کردند، و لذا، این کار از فاطمه زهرا برمی‌آمد تا آنکه میراثی ماندگار شد.

شخصیت فاطمه زهرا، عامل حفظ مذهب است

    امروز هم قبر ایشان مخفی است و هنوز هم قصه دفن شبانه ایشان، افراد را جذب میکند؛ حتی برخی از طلاب و مستبصرینی که در قم هستندـ که تعدادشان الحمدالله روز به روز بیشتر می‌شود و بسیاری از اینها که راه برای آنها روشن و نورانی شده به برکت فاطمه زهراست؛ چرا با فاطمه زهرا چنین کردند؟ هیچ جوابی وجود ندارد.

   ما اگر به فاطمیه ارج بگذاریم و آن را تعظیم کنیم یعنی به موجودیت خودمان ارج گذاشتیم. چرا که تفکر شیعه بسته به فاطمه زهرا است هویت ما را فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌سازد و لذا، امام صادق می­فرمایند که اسوه من فاطمه زهرا است، یا امام عسکری می­فرمایند: نحن حجج الله علی العباد وجدتنا فاطمة حجة علینا،[3] تعبییر حجت شوخی نیست. این مقام شامخ فاطمه زهرا سلام الله علیها است که حتی خود امام عسکری یا وجود مقدس حجت بن الحسن و همه ائمه افتخار کردند به این مادر. بلکه اسلام و شیعه به این مادر افتخار می‌کند.

زنده ماندن شیعه به زنده بودن یاد و نام فاطمه است

   بنابراین، کمترین کاری که می‌توانیم بکنیم آن است که این نام و یاد را زنده نگه داریم؛ چون زنده بودن ما به زنده نگه داشتن نام فاطمه است، این میراث را باید حفظ کنیم. عاشورا پیدا شد که یک شعاعی از آن حادثه‌ای است که در مدینه واقع شد. اگر در کربلا آتشی به خیمه‌ها اصابت کرد در واقع ادامه همان آتشی بود که آنها بر در خانه فاطمه زدند. این را مرحوم شیخ محمد حسین کمپانی فرمود:

وما رماه اذ رماه حرمله                     و انما رماه من مهّد له

فاطمیه نشان دهنده مصایب اسلام است که منحصر به عاشورا نبود. امروز هم این مصایب وجود دارد و فردا هم جامعه اسلامی با آن مواجه خواهد بود. و ما در آینده هم با میراثداران کسانی که در خانه فاطمه زهرا را آتش زدند، مواجه هستیم. لذا، ما باید این مقام شامخ و جهات را دقیقا حفظ کنیم و جز با بزرگداشت فاطمه زهرا و ایام فاطمیه، این میراث قابل تحفظ نیست. امیدواریم خداوند به ما توفیق دهد هم در فهم و اساس مطالب و هم در آنچه در این مقام وظیفه داریم و رسالت ما ایجاب می‌کند. والسلام.



[1] بحار الانوار، ج 45، ص 52.

[2] معانی الاخبار، ص 355.

[3] تفسیر اطیب البیان، ج13، ص 225.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد