هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

بیانات اخلاقی آیت الله علوی بروجردی در درس خارج اصول


بیانات اخلاقی آیت الله علوی بروجردی در درس خارج اصول

بسم الله الرّحمن الرّحیم

متن روایت

 بـِالإِسـْنـَادِ الأَوَّلِ عـَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ یَعْقُوبَ السَّرَّاجِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام عَنِ الْإِیمَانِ؛ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الإِیمَانَ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عـَلَى الصَّبـْرِ وَ الْیـَقـِیـنِ وَ الْعـَدْلِ وَ الْجـِهَادِ؛ فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِکَ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الشَّوْقِ وَ الْإِشـْفـَاقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ؛ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشـْفـَقَ مـِنَ النَّارِ رَجـَعَ عـَنِ الْمـُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِى الدُّنْیَا هَانَتْ عَلَیْهِ الْمُصِیبَاتُ وَ مَنْ رَاقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَیْرَاتِ.[1]

   در جلسات گذشته، بخش‌هایی از متن این روایت، بحث و بررسی گردید.

نقش یقین در ایمان

امام علیه السلام در ادامه روایت، به دومین رکن از ارکان ایمان اشاره، و عناصر آن را چنین بیان می‌فرمایند:

«وَ الْیَقِینُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحـِکـْمـَةِ وَ مـَعْرِفَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِینَ».[2]

   کسی که می­خواهد ایمان داشته باشد، ایمان بر چهار چیز استوار است. یکی از آنها صبر است که بحث آن گذشت. دومین رکن ایمان یقین است.

  این نکته کاملا واضح و روشن است، مادامی که برای انسان یقین حاصل نشود، ایمان او در معرض خطر خواهد بود و البته، این مدعا در همه موارد به ویژه در خداشناسی صادق است.

   اگر همین مادیون، با براهین به ظاهر قوی خود با انسان مومنی که از نظر برهان و استدلال، از آنان ضعیف‌تر است، بحث کنند چه بسا که آن فرد خداپرست در جواب آنان بماند و ایمانش نیز تضعیف گردد. فیلسوف فرانسوی برتراند راسل، کتابی به نام «چرا در ایران مسیحی نیستند» دارد که در کشور ما ترجمه شده است. وی در آن کتاب، منکر قانون علیت شده است. من در جلسه‌ای حضور داشتم که بعضی از اساتیدِ دانشگاه، با فردی مادی مسلک درباره این موضوع بحث می‌کردند، ولی با تلقی و برداشتی که آن اساتید از برهان علت و معلول داشتند، نتوانستند جواب او را بدهند.

  امروزه نیز وهابیت در تبلیغات و مناظرات در سایت­ها و شبکه­های ماهواره­ایی، معمولا افراد قوی خود را وارد صحنه می‌کنند و در مقابل افراد ضعیف از جهت علمی و کم تجربه را انتخاب می­کنند تا بتوانند طرف مقابل را شکست دهند.

   بنابراین، زمانی یقین برای انسان حاصل می‌شود که بتواند تمامی اطراف یک شبهه را برای خود حل کند؛ یعنی حتی اگر یقین او از 100%  به 99%  هم تبدیل شود، باز همان یک درصد شبهه باقی مانده، جای نفوذ و خراب کردن دلیل را مفتوح می‌کند و چه بسا آن یک درصد مابقی 99 % هم زائل کند.

حکمت، رهیافت بصیرت

   وجود مقدس امام علیه السلام درباره عنصر اول در تشکیل معنای یقین که یکی از ارکان ایمان است، می‌فرمایند:

«فَمَنْ أَبْصَرَ الْفِطْنَةَ عَرَفَ الْحِکْمَةَ».

  واژه «تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ» به معنای بصیرت و دوراندیشی همراه با زیرکی و فطانت است؛ یعنی تیزبینی همراه با هوش و درایت در فهم و قابلیت دریافت صحیح و درست است. گاه انسان نگاه می‌کند، و هر چند که ممکن است بصیرت الهی را حاصل نماید، ولی از روی تیزبینی و دوراندیشی نیست.

  از این رو فرمایش امام علیه السلام که می‌فرمایند: «أَبْصَرَ الْفِطْنَةَ عَرَفَ الْحِکْمَةَ»، به این معنا خواهد بود که اگر کسی درست نگاه کند، با بصیرت نگاه کند، به عرفانِ حکمت دست می‌یابد و این، همان حکمتی است که خداوند در قرآن مجید می‌فرماید: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً»؛[3] یعنی کسی که از روی فطانت، دوراندیشی و دقت، بصیرت پیدا نماید، در واقع، او همان فردی است که عرف الحکمة؛ یعنی نسبت به حکمت، آشنایی و عرفان پیدا می‌کند. البته، مراد از  حکمت در اینجا اصطلاحا فلسفه نیست، بلکه این حکمت به معنای عام آن است که در این عالم هر چه هست، حکمت است.

   بنابراین، زمانی انسان به یقین دست می‌یابد و ساختمان ایمان را بنا می‌کند که نسبت به حقائق این عالم با چشم بصیر و بینا همراه با فطانت، باشد؛ فطانتی که سفسته‌ها و مغالتات را خراب کند.  

  نظم تکوین جهان، عامل یقین توحیدی انسان

   ‌عقائد انسان از حقائق عالم گرفته می‌شود؛ یعنی توحید و بی‌همتایی خداوند فقط روی کاغذ و صفحه کتاب نیست؛ چرا که این وجود لفظی است، بلکه همانند مفضل باید توحید را در نظام تکوین دید. البته، مفضل نیز به قدر ظرف وجودی خویش از معدن علم امام صادق علیه السلام بهره برده است.

      امروزه با کشفیات جدید علمی می توان به نظم و عظمت جهان پی برد که گذشتگان اصلا نمی‌توانستند چنین تصور کنند. یعنی گذشته از شهر و کشور و کره زمین، منظومه شمسی نیز جزء کوچکی از این عالم است و همانند این منظومه، میلیــــــــــــــــــــــاردها منظومه دیگر نیز در این خلقت و در این فضا وجود دارد. این منظومه جزئی از کهکشان راه شیری است و مثل کهشکان راه شیری نیز میلیاردها منظومه همانند منظومه ما در داخل آن وجود دارد. میلیاردها کهکشان دیگر در این فضا وجود دارد و دائما هم اضافه می‌شود. میلیاردها سال نوری فاصله اینهاست به طوری که امروزه با وسایل تلسکوپی و الکترونیکی می‌توان این فاصله را محاسبه کرد. در همه اینها نظم برقرار است، و هر کدام مسیر خودش را می‌رود، زحل مسیر خودش را میرود اورانوس همین جور و ... . و این همه، یک گوشه از آن چیزی است که در پیرامون ماست. بنابراین، توحید را باید در اینها پیدا کنیم.

تدبر در انسان، منشأ ایمان

  از سوی دیگر،  می توان در درون انسان تدبر کرد:  

وَتَحْسَبُ أنَّکَ جُرْمٌ صَغِیرٌ                وفیک إنطَوَى العالمُ الاکبَرْ

  آنچه در درون انسان است از آنچه در فضا و کهکشان است مهمتر است. دانشمندان در تحقیقات سال­های گذشته گفته‌اند اگر بخواهند دستگاهی مانند مغز را در خارج از بدن ما درست کنند، فضایی به اندازه شهر نیویورک لازم است؛ یعنی باید دستگاه‌های مختلف را کنار هم بچینند تا کار مغز را انجام دهد. در یک کامپیوتر باید هزاران داده برای او تنظیم کرد تا یک مطلب را ارائه دهد در حالی که مغز فقط کارش این نیست، صدها کار انجام می‌دهد.[4]

دل هر ذره را که بشکافی                   آفتابیش در میان بینی

   وقتی دقت انسان بیشتر می‌شود، می‌بیند که نه تنها در وجود او، بلکه در همه اشیا، مجموعه‌ای از مولکول‌ها تشکیل شده که هر کدام، مجموعه‌های مختلفی از اتم‌ها هستند؛ ‌مثلا، پشمی که جمع شده، اینجا فرش را تشکیل را داده و باز این عنصرها کنار هم جمع شدند و مولکول را تشکیل دادند. این مولکول نیز مجموعه‌ای از اتم‌هاست. باز داخل آن اتم، وقتی ذره آن را می‌شکافند، هسته مرکزی، نوترون و الکترون دارد که اطرافش آن می‌چرخند؛ و تعداد این اتمهاست که این اجسام و هویت‌ها را درست می‌کند؛ یعنی  آهن، طلا، مس و ... تشکیل می‌شود.

  در نتیجه، یقینی که امام در جمله فَمَنْ أَبْصَرَ الْفِطْنَةَ، می‌فرماید؛ یعنی اگر نگاه به صورت موشکافانه باشد، و با تلاش، دقت و از روی فطانت و زرنگی، نسبت به حقائق عالم نگاه کند، عَرَفَ الْحِکْمَةَ یعنی عرفان حکمت پیدا می‌کند و این تازه یک پله و یک رکن از چهار ستون یقین است.



[1] . الکافی، ج2، ص 50.

[2] . همان.

[3] . سوره بقره، آیه 269.

[4] . محققان ژاپنی از سریع‌ترین ابررایانه جهان به نام K برای شبیه‌سازی ساختار پیچیده نورونی مغز انسان استفاده کردند.با استفاده از یک نرم‌افزار شبیه‌ساز نورونی به نام NEST ، این رایانه قادر است از قدرت 82 هزار و 944 پردازنده برای خلق شبکه‌ای استفاده ‌کند که 1.73 میلیارد سلول عصبی را شبیه‌سازی می‌کنند. این سلول‌های عصبی توسط 10.4 تریلیون سیناپس به یکدیگر متصل‌اند. مغز انسان اندامی پیچیده است و میلیاردها سلول‌ عصبی متخصص به نام «نورون‌« به یکدیگر متصل‌اند و سیگنال‌هایی را برای انجام فعالیت‌های فکری، حسی و عملی ارسال می‌کنند.

نورون می‌تواند به عنوان یک سوئیچ بیولوژیکی نسبتا ساده در نظر گرفته شود که سیگنال‌هایی را که به آن وارد می‌شوند، جذب می‌کند. در صورتی که این سیگنال به اندازه کافی قوی باشد، نورون آن را به دیگر نورون‌های متصل به آن شلیک می‌کند.این نوع پردازش می‌تواند در سخت‌افزار الکترونیکی نیز عملی شود و در این جاست که ابررایانه K وارد عمل می‌شود.

از لحاظ سرعت، نورون‌های مغز انسان در تلنگرزدن به سوئیچ‌های بیولوژیکی کاملا کند هستند. آن‌ها در بازه میلی‌ثانیه فعالیت می‌کنند و در الگوهای دقیق ترکیب می‌شوند، اما به دلیل تعداد زیادشان، باز هم محاسبات زیادی در هر ثانیه انجام می‌گیرد. ابزار الکترونیکی قادر هستند سریع‌تر سوئیچ شوند و در این پروژه رایانه K از حدود یک پتابایت حافظه که معادل ترکیب 250 هزار رایانه خانگی است، استفاده کرده است. با این حال، شبیه‌سازی 40 دقیقه زمان برد تا قدرت محاسباتی یک ثانیه فعالیت شبکه نورونی مغز را در زمان واقعی و بیولوژیکی ارائه دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد