مطالبه فدک به عنوان ارث
إذا أتى مال البحرین حثوت لک ثمّ حثوت لک ـ ثلاثاً ـ .
ابوبکر به او گفت: جلو بیا و هر مقدار به تو وعده داده اند بردار.
جابر بدون شاهد و فقط با ادّعا از بیت المال مسلمانان برداشت کرد(1).
در مورد اُمّ ایمن همین نکته کافى است که رسول خدا صلى اللّه علیه وآله بهشتى بودن او را گواهى داده است، چنان که ابن سعد با اسناد خود از سُفیان بن عقبه این گونه نقل مى کند:
اُمّ ایمن نسبت به پیامبر صلى اللّه علیه وآله خوش رفتار و مهربان بود و به کارهاى ایشان رسیدگى مى کرد. روزى رسول خدا صلى اللّه علیه وآله درباره او فرمود:
پس زید بن حارثه با او ازدواج کرد و او اسامه را به دنیا آورد(1).
البته باید تمام این ها را به فراموشى بسپاریم... چنان که نویسنده نامه خواسته است... .
این حدیث از روایات قطعى است که بیش از بیست تن از صحابه آن را روایت کرده اند، از جمله:
بخشش فدک به فاطمه علیها السلام به وسیله پیامبر صلى اللّه علیه وآله
آن چه به روشنى از روایات برمى آید این است که رسول خدا صلى اللّه علیه وآله فدک را در حالى به فاطمه علیها السلام بخشیده که مِلک شخصى خودش بوده است; زیرا فدک زمینى نبوده که با تازاندن اسب و شتر و با جنگ و نبرد به دست آمده باشد.
ادعاى نخست
هر چیزى که این گونه به دست آمده باشد، مِلک شخص پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله خواهد بود.(وَما أَفاءَ اللّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْل وَلا رِکاب وَلکِنَّ اللّهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ یَشاءُ وَاللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ)(1).
و آن چه را خدا از آنان به رسم غنیمت عاید پیامبر خود گردانید، ]شما براى تصاحب[ اسب یا شترى بر آن نتاختید، ولى خدا فرستادگانش را بر هر که بخواهد چیره مى گرداند، و خدا بر هر کارى تواناست.
قُرْطُبى در تفسیر این آیه مى گوید:
خداى تعالى مى فرماید: (وَما أَفاءَ اللّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ) یعنى: آن چه را خداوند از اموال بنى نضیر به رسولش برگرداند (فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ) یعنى: و شما چهارپا بر آن نراندید.
مبانى پاسخ گویى
بدیهى است که در این بحث نیز با وجود حساسیت و اهمیّت بسیارش، همین شیوه و سیره، آشکار و هویدا خواهد بود. به طور کلّى پاسخ ما در چهار بخش بیان مى گردد:
از خداوند مى خواهم که به حق محمّد و خاندان مطهّرش علیهم السلام مؤمنان را با این بحث سود بخشد و آن را وسیله اى براى کسانى که شایسته هدایت هستند قرار دهد.
سیّد على حسینى میلانى
بایسته است که در این گفت و گو بى طرف و آزاداندیش باشیم و حقایق را آن گونه که هست و با بى طرفى تمام بیان کنیم; مانند هر مشکل دیگرى که بین دو شخص به وجود مى آید و نگاهى بر اساس معیارهاى صحیح را مى طلبد، تا به واقعیت و حقیقت دست یازیده شود.
پرسش هاى مطرح شده
این دانشور سنّى در بخشى از نامه خود پرسش هایى را مطرح نموده بود که چکیده آن ها چنین است:
1 ـ چرا ماجراى فدک این همه مورد توجّه علماى شیعه قرار گرفته و حال آن که در تاریخ اسلام موضوعات شبیه به آن به فراوانى یافت مى شود؟... آنان در پسِ این همه تلاش و توجّه در پى یافتن چه چیزى هستند؟
2 ـ ادّعاى زهرا در این ماجرا چند گونه است: گاهى مدّعى شده که فدک بخشیده پیامبر صلى اللّه علیه وآله(1) است و گاه ادّعا نموده که فدک ارث است. علّت این گونه ادّعاها چیست؟ و چگونه مى توان همه آن ها را با هم توجیه نمود؟
3 ـ با آن که على ]علیه السلام[ را محترم مى شماریم، ولى او همسر زهرا ]علیها السلام[ است و گواهى او در این ماجرا ـ که شهادت یک نفر به تنهایى است ـ دلیل کافى نخواهد بود.
4 ـ بى تردید ابوبکر به گوش خود شنیده بود که پیامبر صلّى اللّه علیه وآله فرموده است:
از این رو بر او لازم بوده که به فرموده پیامبر صلّى اللّه علیه وآله عمل کند، و لذا فرق نمى کند که مدّعىِ ارث پیامبر، دختر او باشد یا شخصى دیگر؟
5 ـ حقیقت آن است که زهرا ]علیها السلام[ زنى همانند دیگر زنان و بشرى مانند دیگران بوده است که گاه خوشنود مى شود و گاه خشم مى گیرد; حال چه مى شود اگر به سبب واگذار نشدن فدک به او، بر ابوبکر خشم گرفته باشد؟
6 ـ در برخى روایات ما آمده است: کسى که بر جنازه زهرا ]علیها السلام [نماز خوانده، ابوبکر بوده و این موضوع نشانه خوشنودى او از ابوبکر است.
8 ـ کلینى در کتاب کافى از ابو عبداللّه ]امام صادق علیه السلام[ نقل کرده است که رسول خدا صلى اللّه علیه وآله فرموده اند:
به راستى که علما و دانشمندان از پیامبران ارث مى برند، همانا پیامبران دینار و درهمى به ارث نمى گذارند... .
(1) على رغم این که در منابع اهل سنّت درود و صلوات پس از نام مبارک
پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله به صورت ناقص (ابتر) آمده است، ما طبق
فرمایش حضرتش، درود و صلوات را به صورت کامل آورده ایم.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
سرآغاز