بسم الله الرحمن الرحیم
جوی آباد ، فاطمیه 94 ، تشیع نمادین ، قافله عزای مادر سادات ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
مراسم سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) امروز(۱۳۹۴/۱۲/۲۳) در فاطمیه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برگزار شد. در این مراسم که قشرهای مختلف مردم حضور داشتند و در کوچه و خیابان منتهی به دفتر آیت الله العظمی وحید خراسانی (مدظله) تجمع کرده بودند، ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) به ذکر مصائب آن بانوی شهیده پرداختند. سپس هیئت عزادار همراه با آیت الله العظمی وحید خراسانی (مدظله) با پای پیاده برای عرض تسلیت به حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) به سوی حرم مطهرش رهسپار شدند. در این مراسم بی نظیر، که در آن جمعیتی بزرگ از گروه ها و دسته های مختلف مردم عزادار قم و برخی شهرها و کشورها حضور داشتند، سوگواران همراه با مرجعیت شیعه به سینه زنی و عزاداری پرداخته ، در غم و اندوه این مصیبت عظمی اشک ماتم ریختند.
همزمان با ایام فاطمیه، نهمین سوگواره «حدیث غربت در کوچه های بنی هاشم» با حضور آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی در قم افتتاح گردید.
سوگواره «حدیث غربت» در ایام فاطمیه از 13 تا 23 اسفندماه، سالروز شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها، از ساعت 18 الی 23 پذیرای تمامی علاقمندان به خاندان عصمت و طهارت است.
ساخت مجموعه تاریخی و مذهبی مدینه شامل سقیفه بنی ساعده، باغ فدک، منازل انصار و مهاجرین، مسجدالنبی صلی الله علیه و اله، کوچههای بنی هاشم، منزل حضرت زهرا سلام الله علیها ، بیتالاحزان و نماد قبرستان بقیع، پاسخگویی به مسائل اعتقادی و شرعی، نمایشگاه کتب فاطمی و غرفه کودکان از جمله بخشهای نهمین سوگواره حدیث غربت است.
این سوگواره در زمینی به مساحتی بیش از 2 هزار متر مربع و به مدت 10 روز در جوار مسجد حضرت خدیجه در میدان معلم قم برپا میباشد. در شام شهادت نیز مراسم تشییع نمادین بانوی دو عالم توسط سادات و عموم مردم از بیت نمادین حضرت به طرف حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار خواهد شد.
به لطف و عنایات خاصّه ی ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها بازهم همچون سالهای پیشین توفیق آن رایافت که درشب شهادت مادرسادات مراسم با شکوه تشیع نمادین در حالی که آسمانیان گریان این مصیبت هستند را بر گزار نمود تا مرهمی بر قلب داغدار رسول الله و امامان معصوم علیهم سلام باشد و خاری گردد درچشم وهابیت خبیث....
طرح شبهه:
مىگویند فاطمه را شبانه دفن کردهاند، خوب این به خاطر وصیت حضرت فاطمه به
اسماء بنت عمیس خانم ابوبکر بود که نمىخواست اندازه جسدش را نامحرم
ببیند.
نقد و بررسی:
دفن شبانه، نماز بدون حضور و اطلاع خلیفه، قبر پنهان، اسرارى است که در
درون خود پیامها دارند. درست است که فاطمه این چنین خواست و این گونه وصیت
کرد؛ ولى چه اتفاقى افتاده است که زهرا سلام الله علیها وصیت تاریخیاش را
با این در خواستها به پایان مىبرد؟!! مگر نه این است که خشم و
ناراحتیاش را نسبت به دشمنانش اظهار مىکند و در واقع چندین پرسش را در
برابر نگاههاى تیز بین مورخان و آیندگان مىگذارد تا به پرسند: چرا قبر
فاطمه پنهان است؟ و چرا دختر پیامبر شبانه و پنهانى دفن شد؟ و چرا علی علیه
السلام بدون اطلاع ابوبکر و عمر بر وى نماز خواند؟ و…
آیا کسى که جانشین پیامبر بود ( آن گونه که خود ادعا کردهاند) شایستگى نماز خواندن بر وى را نداشت؟
آری، فاطمه وصیت کرد که او را شبانه دفن نموده و هیچ یک از کسانى را که بر
وى ستم کردهاند، خبر نکنند، و این بهترین سند براى شیعه است تا ثابت کنند
که صدیقه شهیده مظلوم از دنیا رفته و از افرادى که بر وى ستم کردهاند،
هرگز راضى نشده است.
روایات فراوانى در کتابهاى شیعه و سنى بر این مطلب دلالت دارد که به اختصار چند روایت را ذکر مىکنیم:
دفن شبانه، در روایات اهل سنت:
محمد بن اسماعیل بخارى مىنویسد:
وَعَاشَتْ بَعْدَ النبی صلى الله علیه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما
تُوُفِّیَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِیٌّ لَیْلًا ولم یُؤْذِنْ بها أَبَا
بَکْرٍ وَصَلَّى علیها.
فاطمه زهرا سلام الله علیها، شش ماه پس از رسول خدا (ص) زنده بود، زمانى که
از دنیا رفت، شوهرش علی علیه السلام او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با
خبر نساخت. (البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله (متوفای256هـ)،
صحیح البخاری، ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق د.
مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة،
1407 - 1987.)
ابن قتیبه دینورى در تأویل مختلف الحدیث مىنویسد:
وقد طالبت فاطمة رضی الله عنها أبا بکر رضی الله عنه بمیراث أبیها رسول
الله صلى الله علیه وسلم فلما لم یعطها إیاه حلفت لا تکلمه أبدا وأوصت أن
تدفن لیلا لئلا یحضرها فدفنت لیلا.
فاطمه از ابوبکر میراث پدرش را خواست، ابوبکر نپذیرفت، قسم خورد که دیگر با
او (ابو بکر) سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در
دفن وى حاضر نشود.(الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة
(متوفای276هـ)، تأویل مختلف الحدیث، ج 1، ص 300، تحقیق: محمد زهری النجار،
ناشر: دار الجیل، بیروت، 1393هـ، 1972م.)
عبد الرزاق صنعانى مىنویسد:
عن بن جریج وعمرو بن دینار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبی صلى
الله علیه وسلم دفنت باللیل قال فرَّ بِهَا علی من أبی بکر أن یصلی علیها
کان بینهما شیء.
فاطمه دختر پیامبر شانه به خاک سپرده شد، تا ابوبکر بر وى نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود.
و در ادامه نیز مىگوید:
عبد الرزاق عن بن عیینة عن عمرو بن دینار عن حسن بن محمد مثله الا أنه قال اوصته بذلک
از حسن بن محمد بن نیز همانند این روایت نقل شده است؛ مگر این که در این
روایت قید شده است که خود فاطمه این چنین وصیت کرده بود.(الصنعانی، أبو بکر
عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حدیث شماره 6554 و
حدیث شماره: 6555، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المکتب الإسلامی -
بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403هـ.)
و ابن بطال در شرح صحیح بخارى مىنویسد:
أجاز أکثر العلماء الدفن باللیل... ودفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة
لیلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بکر أن یصلى علیها، کان بینهما شىء.
اکثر علما دفن جنازه را در شب اجازه دادهاند. علی بن ابوطالب، همسرش فاطمه
را شبانه دفن کرد تا ابوبکر به او نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى
افتاده بود.(إبن بطال البکری القرطبی، أبو الحسن علی بن خلف بن عبد الملک
(متوفای449هـ)، شرح صحیح البخاری، ج 3، ص 325، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن
إبراهیم، ناشر: مکتبة الرشد - السعودیة / الریاض، الطبعة: الثانیة، 1423هـ -
2003م.)
ابن أبیالحدید به نقل از جاحظ (متوفاى 255) مىنویسد:
وظهرت الشکیة، واشتدت الموجدة، وقد بلغ ذلک من فاطمة ( علیها السلام ) أنها أوصت أن لا یصلی علیها أبوبکر.
شکایت و ناراحتى فاطمه (از دست غاصبین) به حدى رسید که وصیت کرد ابوبکر بر
وى نماز نخواند.(إبن أبی الحدید المدائنی المعتزلی، أبو حامد عز الدین بن
هبة الله بن محمد بن محمد (متوفای655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157،
تحقیق محمد عبد الکریم النمری، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان،
الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.)
و در جاى دیگر مىنویسد:
وأما إخفاء القبر، وکتمان الموت، وعدم الصلاة، وکل ما ذکره المرتضى فیه،
فهو الذی یظهر ویقوی عندی، لأن الروایات به أکثر وأصح من غیرها، وکذلک
القول فی موجدتها وغضبها.
مخفى کردن مرگ فاطمه (سلام الله علیها) و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبکر
و عمر و هر آن چه که سید مرتضى گفته است، مورد تأیید و قبول من است؛ زیرا
روایات بر اثبات این موارد صحیحتر و بیشتر است و همچنین ناراحتى و خشم
فاطمه بر شیخین نزد من از اقوال دیگر اعتبار بیشترى دارد.(شرح نهج البلاغة،
ج 16، ص 170.)
مرحوم صاحب مدارک رضوان الله تعالى علیه مىگوید:
إنّ سبب خفاء قبرها ( علیها السلام ) ما رواه المخالف والمؤالف من أنها (
علیها السلام ) أوصت إلى أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) أن یدفنها لیلا
لئلا یصلی علیها من آذاها ومنعها میراثها من أبیها ( صلى الله علیه وآله
وسلم ).
علت مخفى بودن محل دفن فاطمه سلام الله علیها آن گونه که مخالف و موافق نقل
کردهاند این است که آن حضرت به امیرمؤمنان علیه السلام سفارش کرد تا او
را شبانه دفن کند تا آنان که او را اذیت کرده و از ارث پدرش محروم کرده
بودند بر وى نماز نخوانند.(الموسوی العاملی، السید محمد بن علی
(متوفای1009هـ)، مدارک الأحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و
تحقیق مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، الطبعة: الأولی،
1410هـ.)
نتیجه:
با توجه به مدارک موجود و اعتراف بزرگان اهل سنت، دلیل دفن شبانه آن حضرت
وصیت آن حضرت بود که نمىخواست افرادى که بر او ستم کردهاند، بر جنازهاش
نماز بخوانند و با این کار خشم خود را از غاصبان خلافت جاودانه ساخت.
بسم الله الرحمن الرحیم
فضایل حضرت زهرا (سلام الله علیها) در کتب شیعه و عامه
در آستانه شهادت صدیقه کبری (سلام الله علیها) هستیم؛ بانویی که ملقب به ام ابیها است. بارها عرض کردهام که ماهیت ما، هویت شیعه، مذهب اهل بیت (علیهم السلام) و هویت اسلام بستگی به این بانو دارد. چون تنها مکتب اصیل همان مکتبی است که اهل بیت (علیهم السلام) میگویند. این بانو در حفظ هویت اصیل اسلام و اثبات آن در زمان عمر کوتاهش بسیار کوشید و تلاش ایشان به ثمر نشست. آنچه پیغمبر در حدیث کساء راجع به ایشان فرمود، چیزی نیست که فقط شیعه نقل کرده باشد. مضامین حدیث کساء در کتب عامه همه نقل شده است. موارد و جهاتی که در فضیلت حضرت صدیقه (سلام الله علیها) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) وارد شده، از جمله « فاطمة بضعة منی فمن أغضبها أغضبنی » یا « فاطمة بضعة منی ، فمن آذاها فقد آذانی ، ومن سرها فقد سرنی » یا « فاطمة بضعة منی یریبنی ما أرابها ، ویؤذینی ما آذاها » هم در کتابهای شیعی است و هم در کتابهای اهل سنت. تعبیر «فاطمة سیدة النساء العالمین» نیز که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده هم در کتب شیعی است و هم در کتب اهل سنت.
اهیت نقش حضرت زهرا (س) در فاصله رحلت پیغمبر (ص) تا شهادت حضرت
حتی اگر همه آنها را هم کنار بگذاریم و فقط فاصله رحلت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) تا شهادت حضرت صدیقه (سلام الله علیها) را لحاظ کنیم، یعنی فقط گفتار و کردار ایشان را در این دوره زمانی کوتاه لحاظ کنیم به اهمیت و نقش ایشان پی میبریم. بارها به بعضی از عزیزان که در مقام تحقیق هستند عرض کردهام که اساساً لازم نیست به منابع شیعه تکیه کنید و از آنها مطلب نقل کنید؛ اگر فقط از کتب عامه هم استفاده کنید هم احراق بیت از آن بیرون میآید و هم سقط جنین و هم جهات دیگر مانند فرمایش وجود مقدس امام صادق (علیهم السلام) که فرمود: «وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا». همه اینها مطالبی است که از منابع عامه درمیآید.
تغافل عامدانه عامه از سرنوشت حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله)
ما فقط یک پرسش داریم: چرا اینها اصرار دارند که در خصوص این دوره هفتاد و پنج روزه یا نود و پنج روزه بحث و صحبتی نشود؟ آنها در کتابهایی که بهروز مینویسند فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را تعظیم میکنند و بزرگ میدارند، اما همه آنچه میگویند مربوط به قبل از وفات پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است، اما درباره بعد از وفات پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هیچ چیز نمیگویند. حتی درباره خطبه ایشان در مسجد، که در بلاغات النساء آمده و به اصطلاح جز شاهکارهای زنان در ادبیات عرب است، نقل میکند اما نه به عنوان اعتقاد خودش، بلکه به عنوان متونی زیبا که شاهکار ادبی است؛ ولی آقایان هیچ بر محتوای خطبه تکیهای نمیکنند؛ و نیز درباره خطبه ایشان برای زنان مدینه چیزی نمیگویند. درباره رفتاری که با ایشان شده و نیز منش ماندگاری که از ایشان به جا مانده چیزی نمیگویند؛ وقتی ایشان فرمود: «غسلنی فی اللیل کفنی فی اللیل دفنی فی اللیل»؛ اینها سخنانی ماندگار از ایشان است؛ اگر کسی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) رسید نمیتواند از اینها غفلت کند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فقط یک دختر داشت که در فاصلهای کوتاه بعد از پیغمبر از دنیا رفت؛ چه شد که مردمی که عاشق پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بودند در تشییع جنازه و نماز دخترش نبودند؟ وقتی بقیع میروید تمام صحابه، حتی غلام حبشی که از آفریقا آمده و مسلمان شده، قبر مشخصی دارد، اما فاطمه زهرا (سلام الله علیها) قبر ندارد و قبرش مخفی است. چرا اولیای حکومت بر فاطمه (سلام الله علیها) نماز نخواندند؟ «لانها اوصیک بذلک».
اهمیت وصیتنامه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و پیام آن
اما وصیتنامه ایشان پیامی است ماندگار که قدر و ارزش حضرت و اهمیت حرکت و رسالت ایشان را نشان میدهد و اگر همه هم بخواهند از عظمت کار ایشان بکاهند یا اساساً آن را نادیده بگیرند همین چند کلمه وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) ماندگار است و ولایت امیرالمؤمنین را حفظ میکند. بعد از وفات حضرت صدیقه (سلام الله علیها) جفای فراوانی در حق امیرالمؤمنین (علیه السلام) کردند که بُخاری بخشی از آن را نقل میکند. شعری هم هست که گاه در روضهها خوانده میشود. حضرت صدیقه (سلام الله علیها) به علی (علیه السلام) میگوید:
گفتا شنیدهام که خلق سلامت نمیکنند گفتا مگو، جواب سلامم نمیدهند
مضمون این شعر را بخاری نقل میکند. بعد از صدیقه کبری (سلام الله علیها)، وضعیت علی (علیه السلام) به گونهای شد که حاضر نبودند ایشان از کوچهای که همیشه عبور میکرد عبور کنند. این اتفاقات افتاده است، ولی در چنین اوضاع و احوالی علی بن ابیطالب (علیه السلام) زبانش باز نیست تا بگوید بر فاطمه (سلام الله علیها) چه گذشته و حرکت و رسالتش چه بوده است، اما همان وصیت فاطمه (سلام الله علیها) حتی علی بن ابیطالب (علیه السلام) را هم بعد از وفات زهرا (سلام الله علیها) حفظ میکند. هر کسی علی (علیهم السلام) را میبیند میگوید علی (علیه السلام) همسر دختر پیامبری است که قبرش مخفی است و نماز میتش را اولیای حکومت نخواندند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) وقتی میخواست وصیت کند، علی (علیه السلام) را خواست و به ایشان گفت من وصایایی دارم. اگر میتوانی عمل کنی و وعده میدهی که عمل کنی وصیتم را بگویم و الا به ابنزبیر خواهم گفت.[1] حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «نه زهرا جان! هر چه بگویی عمل خواهم کرد»؛ و عمل کرد. حتی در جایی که میخواستند قبرها و شبیه قبرها را نبش کنند، علی بن ابیطالب بیرون آمد و نگذاشت و گفت این وصیت باید محفوظ بماند. لذا ایشان بسیار مقید بود که به وصیتنامه عمل کند. بعدها شخص عالمی تحقیق میکرد و به این نتیجه رسید که جایی که صدیقه کبری (سلام الله علیها) دفن شده خانه خودش است؛ و قبر ایشان نه در مسجد است و نه بین منبر و محراب. نقل میکنند که همین شخص، کسی را که احتمالاً حجة بن الحسن (صلوات الله و سلامه علیه) یا خود حضرت صدیقه (سلام الله علیها) بود، در خواب دید که به او گفتند: چه اصراری داری که جای قبر را مشخص کنی. حتماً جهتی در این کار است که این قبر مخفی باشد؛ این قبر باید مخفی بماند تا روزی که فرزند منجی و منتقم ایشان بیاید و این قبر را آشکار کند.
ما در آستانه شهادت صدیقه کبری (علیهم السلام) هستیم؛ مصیبتی که حتی سیدالشهدا (علیهم السلام)، زینب کبری (سلام الله علیها) و همه ائمه (علیهم السلام) بر آن گریه میکنند. در احوال امام جواد (علیه السلام) هم این مسئله را میبینیم. ایشان، در دوران کودکی، در محضر آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) وقتی ذکر مصیبت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شد میگریستند و برای مادرشان عزا میگرفتند. برخی خواستهاند بگویند عزاداری حضرت صدیقه (سلام الله علیها) دلیلی ندارد، ولی ما معتقدیم دلیل دارد و باید برای ایشان ذکر مصیبت شود تا پیام رسالت و حرکت ایشان زنده بماند. بنابراین، تقاضا میکنم، ولو اینکه این تقاضا لغو باشد، که یاد ایشان و رسالتشان را گرامی بداریم. نیازی نیست به مردم بگوییم؛ چون خودشان انجام میدهند و ما را هم به کار میکشند. سال گذشته شهادت صدیقه کبری (سلام الله علیها) مصادف با نوروز شد ولی مردم حرمت نگه داشتند؛ و امسال که اساساً قبل از نوروز هم هست حتماً مراسم ایشان بهخوبی برگزار میشود. امیدواریم ما هم در این قصه بهرهمند باشیم و انجام وظیفه کنیم و رسالتی را که بر عهده ما است انجام دهیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[1] . مقصود از ابنزبیر، عبدالله بن زبیر نیست، بلکه پسرعموی خود حضرت صدیقه (سلام الله علیها) است.
به لطف و عنایات خاصّه ی ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها بازهم همچون سالهای پیشین انشالله توفیق آن رابیابد که درشب شهادت آن بانوی بزرگوار مراسم با شکوه تشیع نمادین در حالی که آسمانیان گریان این مصیبت هستند را بر گزار نماید تا مرهمی بر قلب داغدار رسول الله و امامان معصوم علیهم سلام باشد و خاری گردد درچشم وهابیت خبیث....
بر سر و سینه زدن در دفتر خدا |
این به سر و سینه زدنها یک دفتر ندارد. در دفتر خدا ثبت است، اول در کتاب او، لوح محفوظ او، چون یگانه کنیز او فاطمه زهرا است. دوم در دفتر خاتم ثبت است، برای اینکه این شور و نوای شما مرهمی به جراحت قلب خاتم انبیاء است، "قل لا اسألکم علیه اجراً الا المودة فی القربی". در دفتر امیرالمؤمنین ثبت است، در دفتر حسن بن علی ثبت است، در دفتر سیدالشهداء که آن شب با پای برهنه پای آن جنازه دویده ثبت است. وقتی بروید به مشهد امام هشتم جور دیگر به شما نظر می کند، که این همان است که گوشه آن شهر برای مادر پهلوی شکسته من این قدم را برداشته.
قافله عزا فاطمیه
شب شهادت حضرت در حالی که آسمانیان گریان این مصیبت هستند.
شنبه 1394/12/22 ساعت 8 شب
مسجد امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه سلام
بسم الله الرحمن الرحیم
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
وتسلای دل داغدار حضرت
روز چهارشنبه
1394/12/19
مکان
ابتدای خیابان شمس
ایام فاطمیه دهه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
من
هم برای خودم توفیقی میدانم که محضر شما عزیزان و پاسداران مرزهای
جغرافیایی و عقیدتی این مرز و بوم و این نظام میرسم و چهرههای نورانی و
مصمم شما را از نزدیک زیارت میکنم.
اهمیت حق در اسلام
یکی
از مسائلی که در اسلام بسیار بر آن تأکید شده مسئله حقوق است. انسان
موجودی اجتماعی است که در میان دیگران زندگی میکند. لذا هر مکتب یا مذهبی
باید ارتباط با دیگران را تعریف کند و بگوید چگونه با هم ارتباط داشته
باشیم. اینجا است که مسئله حقوق پیدا میشود. در جامعه، در درجات مختلف، هر
کسی نسبت به افراد دیگر حقوقی دارد؛ پدر و مادر بر گردن فرزند حقوقی دارند
و فرزند هم حقی بر گردن پدر و مادر دارد. والی و رهبر بر گردن مردم حق
دارند و مردم هم حقوقی دارند که والی باید محترم بشمارد و رعایت این حقوق
استواری جامعه را موجب میشود. اما در جوامعی که الهی نیستند، یعنی جوامع
مادی، رعایت این حقوق فقط نوعی قرارداد اجتماعی است که اگر این حقوق رعایت
نشود اخلال در نظم اجتماعی میشود. اما در مکاتب الهی، غیر از آنکه در نظم
اجتماعی اخلال میشود و مشکل به وجود میآید یک سری آثار وضعی هم متوجه آن
هست؛ یعنی آثاری که خارج از اختیار انسان است. مثلاً راجع به کسی که حقوق
پدر و مادر را رعایت نکند در مذهب مسئلهای داریم به نام «عاق»؛ یعنی اگر
پدر و مادری نسبت به فرزند این حالت را پیدا کرد این فرزند در آینده مشکل
پیدا میکند، حتی اگر از جهات اجتماعی انسان خوبی باشد و مشکل نداشته باشد.
لذا اهمیتش آنقدر زیاد است که شخصی خدمت رسولالله (صلی الله علیه و آله)
رسید و عرض کرد: من مادری دارم که پیر شده و من مسلمان شدهام، اما مادرم
ایمان نمیآورد و بت میپرستد، و من با این مسئله مشکل دارم. چون وی مشرک
است و من مسلمان؛ و آنقدر به من علاقه دارد که در غذاخوردن حتماً باید
کنارش باشم و با من همکاسه شود. مادرم مشرک است و من مسلمانم. او نجس است و
من نمیتوانم با او هم غذا و همکاسه شوم. اما مادر من است. من چه کنم؟
حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمودندیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ
یُرْزَقُونَ
: با مادرت همکاسه و همغذا باش و حق او را رعایت کن، ولو اینکه مشرک
باشد. یعنی رعایت حالش را بکن و او را نرنجان. این نمونه حقی است که ما
تصویر میکنیم و این حق در تمام اوضاع و احوال اجتماعی و در خصوص همه افراد
اجتماع وجود دارد.
حق شهدا بر گردن ما
در خصوص شهدا هم حقوقی وجود دارد. واژه «شهید» از «شهود» است. شهید کسی است که در راه خدا، امام و نایب امام جانش را فدا میکند. شهید از شهود میآید؛ یعنی ناظر. ناظر چه چیزی؟ این نظارت به همین حق برمیگردد. این شهید در مسیری که جانش را از دست داده آگاه است و نگاه میکند که چگونه از میراثی که با خونش باقی گذاشته حراست میشود؛ بازماندگان چگونه از این میراث حراست میکنند. ما در قضیه کربلا دو رفیق را داریم که همیشه با هماند؛ یکی مسلم بن عوسجه و دیگری حبیب بن مظاهر اسدی. اینها دیر به کربلا آمدند. چون نمیگذاشتند کسی از کوفه خارج، و به لشکر سیدالشهداء (علیه السلام) ملحق شود. اینها شبانه آمدند و به کربلا رسیدند و هر دو در راه سیدالشهدا (علیه السلام) در کربلا شهید شدند. در روایت هست که ابتدا حبیب بن مظاهر شهید شد. مسلم به بالینش آمد و گفت: ما عمری در کنار هم و رفیق بودیم. اکنون تو در این وضعیت هستی. من نمیدانم چقدر بعد از تو زندهام. درخواست یا کاری داری که من بتوانم انجام دهم؟ با آن حال نزاری که داشت با انگشت سبابهاش به سمت سیدالشهدا (علیه السلام) اشاره کرد و گفت: «اوصیک بهذا الغریب»؛ «من یک وصیت و یک سفارش دارم؛ آن هم اینکه این آقا را رها نکن». شهید همین است. شهید یعنی نظر دارد و آگاه است. آیه شریفه قرآن میگوید: « وَ لا تَحْسَبَنّ الّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[1] فکر نکنید کسانی که جانشان را در راه خدا میدهند مردهاند؛ اینها زندهاند. شهید هم بعد از مرگ آثار زندگی را دارد؛ عند ربهم یرزقون هستند. اینها نزد خدا ارتزاق میشوند و حضور دارند. حضور آنها نسبت به چه چیزی است؟ نسبت به میراثی است که به جا گذاشتهاند. شهید به ما میگوید من جان دادم برای اینکه این آب و خاک از نفوذ دشمن حفظ شود؛ شما که بعد از من باقی ماندید چرا رعایت نکردید و این هدف را پاس نداشتید؟ شهید هم بر گردن ما حق دارد. ما میبینیم که سیدالشهدا (علیه السلام) در کربلا شهید میشود؛ آن هم آن مرتبه اعلای شهادت. اما کسانی که میمانند، یعنی زینب کبری (سلام الله علیها)، علی بن الحسین (علیه السلام)، و حتی امام باقرِ چهار- پنجساله، حتی سکینهخاتون و رقیهخاتون، فرهنگی دارند که خودشان را در مقابل این جانفشانیها مسئول میدانند. لذا در شهر شام نهضتی به پا میکنند. اگر این پیام شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) نرسیده بود آیا کربلایی میماند؟ و این شهادت اثری داشت؟ وقتی این پیام داده شد دودمان بنیامیه بر باد رفت. اینها فکر میکردند با شهادت امام (علیه السلام) نشانی از سیدالشهدا (علیه السلام) باقی نمیماند، اما این پیامداران عاشورا، یعنی زینب کبری (سلام الله علیها)، علی بن الحسین (علیه السلام)، و حتی امام باقر (علیه السلام)، در مجلس یزید خطبه خواندند. چون خودشان را موظف میدانستند؛ و این وظیفه انجام شد تا این پیام به ما رسید. سالها بعد از عاشورا، هر جا و برای هر کس در دنیای اسلام مصیبتی واقع میشد، همه السلام علیک یا ابا عبدالله میگفتند. با وجود این تبلیغات عجیب و غریبی که در بین است، ما موظفیم این حقوق را رعایت کنیم.
اهمیت مراعات حقوق دیگران در زندگی