طبق آنچه که در روایت آمده، نام محسن از جانب پیامبر اکرم (ص) بر آن طفل نهاده شده است. همان طور که حضرت عیسی می تواند از ذخیره شده های در منزل مردم خبر دهد، همچنین پیامبر اسلام نیز می تواند از جنسیت فرزند در شکم مادر خبر دهد.
پیش از بیان پاسخ، مقدمه ای را متذکر می شویم که بیانش خالی از لطف نیست.
بر اساس آموزه های اسلامی در مورد نام گذاری فرزندان، شایسته است، دست کم از دو نکته غافل نباشیم.
الف. فرزندانمان را پیش از ولادت نام گذاری کنیم. در این رابطه از علی (ع) نقل شده است: فرزندانتان را پیش از تولّد نام گذاری کنید و اگر نمی دانید پسر یا دختر هستند، اسم آنها را از اسمهایى انتخاب کنید که براى مذکّر و مؤنّث هر دو مىگذارند، پس فرزند سقط شده شما بدون این که نامى برایش گذارده باشید روز قیامت که با شما ملاقات کند مىگوید: آیا براى من نامى نگذاردى، در حالى که رسول خدا (ص) نام محسن را براى فرزندش قبل از تولّد گذارد.[1]
ب. نام نیک برای آنان انتخاب کنیم. در روایتی پیامبر اسلام (ص) به علی (ع) می فرماید: حق فرزند بر پدر این است که نام نیک بر او بگذارد.[2]
با این مقدمه در رابطه با پرسش چند احتمال بیان می شود.
1. اگرچه در گذشته تکنولوژی، مانند الآن پیشرفته نبود و یا اصلاً وجود نداشت و در نتیجه سونوگرافی و مانند آن وجود نداشت، امّا راه تشخیص جنسیت بچه منحصر به سونوگرافی نیست، بلکه در طب قدیم نیز راه هایی برای تشخیص نوع فرزند، پیش از تولد وجود داشته و دارد.
علاوه بر آن در بسیاری از موارد خود زنان حامله از راه هایی که خودشان می دانستند، به واسطه نشانه هایی در می یافتند که فرزند پسر است و یا دختر.
2. یکی دیگر از راه های انتخاب نام برای فرزندان پیش از تولدشان، علاوه بر نام های مشترک که در روایات آمد، این است که دو نام برای او انتخاب کنند و پس از تولّد نام مناسب او را برای او تعیین کنند.
3. اما در مورد نام محسن پیش از تولد، طبق آنچه در روایت آمده، نام محسن از جانب پیامبر (ص) بر آن طفل نهاده شده است. همان طور که حضرت عیسی می تواند از ذخیره شده های در منزل مردم خبر دهد،[3] همچنین پیامبر اسلام نیز می تواند از جنسیت فرزند در شکم مادر خبر دهد.
[1]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ذهنى تهرانى، سید محمد جواد، ج 2، ص 487، انتشارات مؤمنین، چاپ اول، قم، 1380 ش.
[2]. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 74، ص 60، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هـ ق.
[3]. آل عمران، 49، "ِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُم" و از آنچه مىخورید، و در خانههاى خود ذخیره مىکنید، به شما خبر مىدهم.
بسم الله الرحمن الرحیم
در آستانه شهادت صدیقه کبری (سلام الله علیها) هستیم. این مطلب را همه شما شنیدهاید و برای مردم هم خواندهاید. روایت صحیحش در کتاب سلیم بن قیس هلالی آمده است. آخرین سخنی که، طبق بعضی نقلها، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با وجود مقدس امیرالمؤمنین ((علیه السلام) داشتند چنین است:
یا ابْنَ عَمِّ ... أُوصِیک یا ابْنَ عَمِّ أَنْ تَتَّخِذَ لِی نَعْشاً فَقَدْ رَأَیتُ الْمَلَائِکةَ صَوَّرُوا صُورَتَهُ فَقَالَ لَهَا صِفِیهِ إِلَی فَوَصَفَتْهُ فَاتَّخَذَهُ لَهَا فَأَوَّلُ نَعْشٍ عُمِلَ فِی وَجْهِ الْأَرْضِ ذَلِک وَ مَا رَأَی أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا عَمِلَ أَحَدٌ ثُمَّ قَالَتْ أُوصِیک أَنْ لَا یشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِی مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ظَلَمُونِی وَ أَخَذُوا حَقِّی فَإِنَّهُمْ أَعْدَائِی وَ أَعْدَاءُ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَنْ لَا یصَلِّی عَلَی أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی اللَّیلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُیونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَارُ ثُمَّ تُوُفِّیتْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهَا وَ عَلَی أَبِیهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِیهَا
این وصیتی است که صدیقه کبری (سلام الله علیها) به وجود مقدس امیرالمؤمنین میفرمایند. نکتهای که میخواهم عرض کنم این است که بانویی که در عنفوان جوانی پیر میشود و با آن شرایط از دنیا میرود و امام کاظم ((علیه السلام) درباره ایشان میفرماید « ان فاطمة (سلام الله علیها) صدیقة شهیدة»، در فاصله میان رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و فوت خودش، که هفتاد و پنج یا نود و پنج روز است، برنامه و هدف بسیار مهمی دارد. رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفته بود و دستهایی بلند شده بود و صداهایی درآمده بود تا از آنچه رسولالله (صلی الله علیه وآله) آورده و میراث ایشان است بهرهبرداری قومی- طایفهای کنند. یعنی پیغمبر مبعوث شده و با دعوت الهی خودش مردم را جمع کرده و مردم در موقعیتهای مختلفی ایمان آوردهاند؛ یعنی همیشه هم با رغبت نبوده است ولی به قول جرجی زیدان جزیرة العرب مسلمان شده است.
اما وقتی پیامبر از دنیا رفت، هر چند در همان ایام نتوانستند خواسته های درونی خودشان را بیان کنند، اما برخی از آنها بعدها گفتند:
لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ *** خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ
لَیْتَ أَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا *** جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْ
میگفتند: هرچند ما اساس اسلام را قبول نداریم، اما فرصتی فراهم شده و پیغمبری آمده و اعراب را با هر عقیدهای دور خودش جمع کرده است؛ ما هم که میخواهیم ریاست کنیم؛ پس بهتر است از این فرصت استفاده کنیم و خودمان را داخل در این قصه کنیم و رسالت پیغمبر را بعد از او به دست بگیریم. بدینترتیب به جای پیغمبر خودشان داعی شدند و به جای اسلامیت پرچم عربیت را بالا بردند و به اعراب امتیاز دادند و کسانی مثل خالد بن ولید را که به دردشان میخورد حد نزدند و آنچه را خودشان در جاهلیت میخواستند همان را اجرا کردند، اما در لباس اسلام؛ یعنی یک لباس «اشهد ان لا اله الا الله» به آن پوشاندند و اذانش را هم میگفتند و نمازش را هم به جماعت اول وقت میخواندند و حجش را هم به جا میآوردند، اما در سایر مسائل به همان چیزی عمل میکردند که خودشان میخواستند. تمام شواهد و قرائن هم حاکی از این مسئله است. حتی میتوانیم از کتب خود اهل تسنن شواهدی بیاوریم. خود صحیح بخاری نقل میکند که فردای قیامت، علی ((علیه السلام) اولین کسی است که پیغمبر را میبیند. بسیاری از اصحاب پیغمبر اصلاً پیغمبر را در فردای قیامت نمیبینند. چون مستقیم به جهنم میروند. در آن حال رسول اکرم اعتراضی نمیکنند، اما به هر حال ناراحت هستند و میگویند: «اصحابی اصحابی» و طبق برخی نقلها «اُصیحابی اصیحابی»؛ خطاب میآید که: «انک لاتدری ماذا فعلوا من بعدک!»؛ «تو نبودی ببینی اینها بعد از تو چه کردند».
نقل دیگری هم هست که هم ابن ابی الحدید آورده و هم جناب سید بن طاووس. میگویند روز جنگ صفین بود. کسی خدمت امیرالمؤمنین ((علیه السلام) آمد و گفت: «آقا من ماندهام چه کنم. آن طرف اصحاب پیغمبر و این طرف هم اصحاب پیغمبر؛ آن طرف زن پیغمبر و این طرف ...؛ من چه باید بکنم؟ شما با هم میجنگید؟ با شما باشم یا با آنها؟». امیرالمؤمنین فرمودند من پیشنهادی دارم. سراغ عمار یاسر برو و از او بپرس. آن شخص نزد عمار یاسر رفت و مطلبی را که به امیرالمؤمنین عرض کرده بود به عمار گفت. عمار دستش را گرفت و او را از معرکه جنگ بیرون آورد و او را به کنار و گوشه ای برد؛ چون از همان اول همه هجوم نمیآوردند، بلکه ابتدا جنگ تن به تن بود؛ عمار یاسر به او پرچمی مشکی که بلند است نشان داد و گفت: کسی که این پرچم را در دست گرفته و شخصی که در کنار او زیر پرچم ایستاده است را می بینید. گفت: بله. عمار یاسر گفت: «نگاه کن ببین چه کسی زیر پرچم است؟». گفت: «عمرو عاص». عمار گفت: «من سه بار در رکاب پیغمبر با این عمروعاص زیر همین پرچم جنگیدم؛ بر سر چه چیزی؟ بر سر «لا اله الا الله». اکنون هم بدان که هیچ چیز عوض نشده و این آدم همان است. پرچم همان است اما شکل آن عوض شده است». این کلام عمار است. ابن ابی الحدید همین ماجرا را نقل میکند.
رسالتی که دختر پیغمبر بر عهده گرفت این بود که نقشه این دشمنان و منافقان را برملا کند و این مطلب را به مردم برساند؛ آن هم در زمانی که مردم پذیرش آن را نداشتند. یعنی اصحاب پیغمبر دست رد به سینه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زدند. فاطمه زهرا با همه اتمام حجت کرد و درب خانهشان رفت. حسن و حسین را هم با خود برد که یادشان بیندازد «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه» و به آنها گوشزد کند که من همان فاطمهام که پیامبر میفرمود: «فاطمة بضعة منی». ایشان اتمام حجت کرد، اما کسی پا پیش نگذاشت و ایشان بین مردم پذیرش نیافت. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فریادش را زد و خطبهاش را خواند ولی کسی گوش نداد. حالا به هنگام وفات، وصیتِ جانسوزی میکند تا رسالتی که داشت و در راهش مصیبتها کشید در خاطر مردم باقی بماند. شیخ صدوق در امالی از رسولالله (صلی الله علیه وآله) نقل میکند: «وَأِنِّی لَمَّا رَأَیتُهَا ذَکرْتُ مَا یصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کأَنِّی بِهَا وَقَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیتِهَا وَانْتُهِکتْ حرمتها وَغُصِبَتْ حقّها وَمُنِعَتْ إِرْثُهَا وَکسِرَ جنبها [وَکسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَأُسْقِطَتْ جنینها وَهِی تُنَادِی یا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابْ وَتَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثْ»؛ یعنی گویی وقتی به خانه زهرا هجوم میبرند من آنجا هستم و همه چیز را میبینم. زهرا فریاد میزند اما جوابی داده نمیشود. این حالت زهرا است که پیغمبر توصیف میکند. پیغمبر میفرمود وقتی قد و بالای زهرا را میبینم اینها به یادم میآید.
زهرا به هنگام وفات این وصیت را میکند که خودش رسالتی است. یعنی این رسالت را تکمیل میکند؛ رسالت زهرا احیای ارزشها و جلوگیری از تغییر سنت پیامبر و فاشکردن نقشههای مخالفان است. این وصیت دختر پیغمبر است. هنوز هم وقتی شما به مدینه میروید همین وصیت هست. وقتی حضرت زهرا (سلام الله علیها) از دنیا رفت رئیس حکومت کجا بود؟ ارکان حکومت کجا بودند؟ اصحاب پیغمبر چه شدند؟ آیا یک نفر نبود که به جنازه فاطمه (سلام الله علیها) نماز بخواند؟ اینها بودند ولی حضرت زهرا (سلام الله علیها) خودش منع کرده بود کسانی که به او ظلم کردهاند در تشییع جنازه او نباشند و بر او نماز نخوانند و اطرافیان حضرت، ایشان را مخفیانه و شبانه دفن کنند. چه ظلمی کردند؟ اینها در تاریخ ماند و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رفت، اما این رسالتها جاودانه شد و به ما هم رسید. ما هم وظیفه داریم آنچه را فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند ادامه دهیم. یکی از جهات همین است که این وصیت را بخوانیم و در یادها زنده نگه داریم تا فراموش نشود. میخواستند غدیر را هم فراموش کنند، لذا هفتاد سال علی بن ابی طالب را لعنت کردند. عاشورا را هم میخواستند از بین ببرند اما نشد. با احیای این ایام و بزرگداشت نام صدیقه کبری و برگزاری مجالس روضه این هدف محقق میشود. یعنی اصالتی که فاطمه (سلام الله علیها) در مقام تثبیت آن بود و انحرافی که میخواست افشا کند روشن میگردد و حقیقت به رخ همگان کشیده میشود. رسالتی که بر عهده ما است این است که ایام شهادت صدیقه کبری (سلام الله علیها) را گرامی بداریم و رسالت ایشان را بازگو کنیم. از همه میخواهیم تمام توانشان را به کار بگیرند. چون اساس کار ما فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. مشروعیت ما فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. ایشان قبل از علی بن ابی طالب ((علیه السلام) این دعوت را آغاز کرده و منشأ حرکت شده است. خطبههای ایشان گویای این مسئله است؛ خطبههایی که تمام دنیای اسلام را مخاطب قرار میدهد و میگوید علی را نخواستید و نپذیرفتید: «وابشروا بسیف صارم و هرج شامل واستبداد من الظالمین»؛ این شمشیری است که در طول تاریخ بالای سرتان خواهد بود. اینها کلمات فاطمه (سلام الله علیها) است. مبدأ حرکت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مبدأ حرکت شیعه است؛ مبدأ حرکت اصالتها است؛ مبدأ اساسی برای دفع انحرافات است؛ فاشکردن انحرافهای دیگران از سنت پیغمبر است. هرچند آنها کوشیده بودند ظاهر سنت پیغمبر را حفظ کنند و نماز و حج و ... را پاس بدارند اما اینها واقعیت و روح نداشت و صرفاً ظاهرسازی بود تا اهداف خود را در لباس اسلام دنبال کنند؛ شبیه کاری که امروزه وهابیت و داعش میکنند. نباید در ترویج رسالت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و اقامه عزای ایشان کوتاهی کنیم.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
این جلسه که در شامگاه چهارشنبه، 28 بهمن ماه 1394، مطابق با 8 جمادی الأول 1437 برگزار شد، استاد برجسته دروس خارج حوزه علمیه قم، اظهار داشتند: در منابع روایی، چندین مرتبه، حدیث «هل الدین الّا الحبّ»، «آیا دین جز دوست داشتن است» از زبان مبارک حضرات معصومین علیهم السلام بیان شده است. این نکته اهمیت فراوان و رکن بودن دوستی و محبت خالصانه به پروردگار و اهل بیت علیهم السلام را آشکار می سازد.
استاد معظم در ادامه خاطرنشان کردند: این دوستی و محبت به برگزیدگان الهی و اهل بیت علیهم السلام می تواند موجب آرامش و تطهیر نفس شود که باید خود را در عمل نشان دهد. دوست داشتنی که در عمل خود را آشکار کند، همان «مودتی» است که به عنوان اجر رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در آیه شریفه « قل لا أسألکم علیه أجرا إلّا المودة فی القربی » ذکر شده است.
آیت الله یثربی دامت برکاته با اشاره به معنای اصطلاحی دین و ارتباط آن با ایمان ابراز داشتند: دین مجموعه از قواعد و قوانینی است که با التزام عملی به آن، می تواند راه سعادتمندی انسان را هموار نماید و او را به سر مقصود نهایی برساند. وقتی دین تبدیل به باور قلبی شد، آن گاه به ایمان تبدیل می شود. در این صورت، چه در پنهان و چه در آشکار، هرگز از فرامین الهی و دستورات اهل بیت علیهم السلام تخطی نمی کند.
ایشان افزودند: حضرت امیرالمومنین علیهالسلام در روایتی، دین اسلام بدون التزام قلبی و عمل را برای مسلمان بدون اثر دانستهاند. همچنین حضرت امام صادق علیه السلام کسانی را که در زبان ادعای ایمان دارند؛ اما در اعضا و جوارح آنان، اثری از ایمان مشاهده نمی شود، لعن نموده اند.
استاد معظم در پایان، به مناسبت فرا رسیدن ایام انتخابات این چنین توصیه نمودند: انتخابات امری است که در تمام دنیا متداول است. باید مراقب بود این مساله به گناه آلوده نشود. هرگز نباید دین خود را برای دنیای دیگران تباه کرد و باید زبان را از آلودگی غیبت، تهمت، زشتگویی و بدگویی، حفظ نمود؛ چرا که زبان آلوده، توفیق حمد و ثنای الهی را نخواهد یافت.
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ
در سالروز شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
(فاطمیــــه اول)
در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی(مدظله العالی)
به سوگ مینشینیم
سخنرانان مراسم:
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای نظری منفرد
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید حسین مومنی
زمان : 13 جمادی الاول 1437 مصادف با 3 اسفند 1394
دوشنبه الی چهارشنبه
ساعت: 10 صبح
مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ضمن به همین مناسبت
در مسجد اعظم قم
به سوگ مینشینیم
سخنران مراسم:
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای صالحی خوانساری
زمان : 12 جمادی الاول 1437 مصادف با 2 اسفند 1394
«به مدت سه شب»
بعد از نماز مغرب و عشاء
این جلسه که در شامگاه چهارشنبه، 21 بهمن ماه 1394، مطابق با اول جمادی الاول 1437 برگزار شد، استاد برجسته دروس خارج حوزه علمیه قم، خاطر نشان کردند: ثبات قدم و استواری در همراهی با اهل بیت علیهم السلام، یکی از خواستههای مهم در زیارت عـــاشورا است. این خواسته، با بیانات گوناگون در معارف شیعی، از جمله زیارت جامعه کبیره نیز ذکر شده است.
معظم له ابراز داشتند: روایاتی که آیه شریفه «ثمَّ لتسئلنّ عن النعیم» را تفسیر میکند، نعیم را به معنی "ولایت حضرات معصومین علیهمالسلام" دانسته است؛ نه به معنی نعمت های مادی. با این تفسیر، اهمیت ثبات قدم در همراهی أهل بیت علیهم السلام آشکارتر میشود.
استاد معظم با استناد به روایاتی در باب ولایت اظهار داشتند: تنها نعمت ولایت اهل بیت علیهم السلام است که برائت از جهنم را برای بندگان تضمین و قطعی می کند. به عنوان نمونه، رسول خاتم صلی الله علیه و آله می فرمایند: اهل بیت من علیهم السلام، سرمایه ای تضمین شده برای سعادتمندی و دوری از آتش جهنم است.
آیت الله یثربی تصریح نمودند: یکی از آثار استوار ماندن بر ولایت اهل بیت علیهمالسلام، در روز قیامت روشن میشود؛ آنگاه که مردم میبینند در پرونده برخی افراد، هیچ سیئه و گناهی وجود ندارد، چرا که به فرمان الهی تمام گناهان آنان، به دلیل استواری در باورمندی به ولایت معصومین علیهم السلام، تبدیل به حسنه گردیده است.
ایشان در بخشی دیگر از بیانات خود، به مناسبت فرارسیدن ایام پیروزی انقلاب اسلامی عنوان داشتند: در پیروزی نهضت مردم، نقش مرجعیت شیعه و نیز همراهی تمام اقشار و گروههای سیاسی اجتماعی، دارای جایگاه بسیار مهمی بود. رواج اتهام زنی و دیگر مسائل خلاف شرع و اخلاق، ناشایست است و استمرار انقلاب با آلوده نشدن مسئولان و هادیان نظام به مطامع دنیوی ممکن خواهد بود.
استاد معظم در پایان خاطرنشان کردند: کمرنگ شدن مسائل اخلاقی و درشتگویی از خطرات مهمی است که حریم اخلاقی جامعهی اسلامی را تهدید میکند و باید حدود شرع و اخلاق، در جامعه پاسداری شود. حریم بزرگان دین و مراجع که مرزداران دیانت و معنویت میباشند، باید از سوی آحاد مردم حفظ شود.
آیت الله علوی بروجردی؛
مدافعان حرم از حریم ولایت دفاع می کنند
حوزه/ استاد حوزه علمیه گفت: حضور شجاعانه و ایستادگی مدافعان حرم در برابر تکفیری ها در واقع دفاع از حریم ولایت و در راستای حرکت عظیم حضرت زینب (س) برای حفظ و پاسداری از حریم ولایت بعد از واقعه عاشورا است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، آیت الله علوی بروجردی در دیدار جمعی از افسران، بسیجیان و سربازان منتخب طرح آموزشی تربیت و تعالی، ضمن تبریک ولادت عقیله بنی هاشم(س) اظهارداشت: امروز حضرت زینب(س) الگوی همه آزادگان در ایستادگی، مقاومت، صبر و ایثار است.
وی افزود: اگر امروز شاهد حضور پرشور مدافعان حرم اهل بیت(ع) هستیم در واقع این دلاوران به موالی خود اقتدا کرده اند و در راه عزت و سربلندی اسلام عزیز خون خود را نثار می کنند.
وی ادامه داد: این سربازان مدافع حرم راه و مسیر بندگی و قرب الی الله را پیدا کرده اند و دریافته اند که در کنار بارگاه ائمه معصومین (ع) جان دادن عزت و هدف غایی همه بندگان صالح خداوند است.
آیت الله علوی بروجردی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به پشت سر گذاشتن ایام الله دهه مبارک فجر گفت: انقلاب اسلامی که در سال 57 به رهبری امام خمینی(ره) رقم خورد، مسئولیت تمام مردم را سنگین کرده است.
وی انقلاب را حرکتی بسیار مهم عنوان کرد و اظهارداشت: این حرکت به نام خدا و دین در حوزه علمیه و به دست یک مرجع تقلید که مرجعیتش را از انقلاب نگرفته بود، شکل گرفت و در مقابل، مسئولیت ما را سنگین کرد؛ چراکه ما به عنوان نماینده و نشان شیعه اهل بیت(ع) در دنیا معرفی شده و حرکت ما در این قالب مورد ارزیابی واقع می شود.
این استاد حوزه خاطرنشان ساخت: تمام حرکات ما به نظام و انقلاب اسناد داده شده و زیر ذره بین قرار می گیرد.
آیت الله علوی بروجردی تصریح کرد: برای پیروزی انقلاب، خون های بسیاری ریخته شده و جوانان بسیار قتل عام شدند که باید پاسدار زحمات آنان بود.
وی بیان داشت: ما بار سنگینی از مسئولیت را به دوش داریم و باید برای به سلامت رسیدن آن به مقصد، تلاش کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
مقام والای حضرت زینب (س)
وجود مقدس حضرت زینب کبری (س) ممثل حضرت فاطمه زهرا (س) است. به قول فقیه و رجالی بزرگوار مرحوم آیتالله العظمی خویی (رضوان الله تعالی علیه) حضرت زینب شریکة الحسین است. یعنی در کنار سیدالشهداء شریک نهضت و قیام ایشان است. البته ایشان بعد از حادثه کربلا عمر کوتاهی داشت. امروزه جاهای مختلفی به نام ایشان هست، از جمله زینبیه مصر و زینبیه شام. نقلهایی هم درباره محل دفن ایشان هست؛ یکی در قبرستان شام در کنار قبر علی بن جعفر است و یکی هم در مدینه. البته مزار ایشان همیشه در معرض هجمه بوده است. یعنی حتی مزار ایشان هم تحمل نشده است. در مصر هم مزاری هست که منسوب به ایشان است و ضریح دارد و حتی سنیها به زیارت آن میروند. زینبیه مصر شأنی دارد؛ مثل رأسالحسین و سیده نفسیه[U1] ؛ اینها از زیارتگاههای بزرگ مصر است، اما به هر حال امروزه نیز معاندان و تکفیریها طمعشان را از آنجا نبریدهاند. اما این هجمهها نهتنها از عظمت اشخاص کم نمیکند، بلکه عظمتشان را بیشتر نمودار میکند و نشان میدهد که چه نقش بزرگی داشتهاند که آن نقش هنوز هم در این زمان برای خیلیها قابل تحمل نیست؛ و اینکه این بزرگان چه نقش عظیمی در حفظ اصالتها داشتهاند. زینب کبری شأن والایی دارد. نزد ائمه نیز ارج و ارزش بسیار دارد. این مسئله در کلمات ائمه (ع) منعکس شده است. باید در توسلات و توجهاتمان به یاد ایشان باشیم.
حضرت صدیقه کبری (س) به حضرت زینب (س) علاقه وافری داشتند. وقتی حضرت از دنیا رفتند زینب کبری کودک بودند؛ در ظاهر سه- چهار سال بیشتر نداشتند، اما از مادر همه چیز فرا گرفته بودند. هرچند کودک بود اما مدرس بزرگترها شد. میدانید که خطبه صدیقه کبری (س) در مسجد مدینه از زینب کبری نقل میشود؛ یعنی حافظه ایشان فوقالعاده بوده است. دیگران هم این خطبه را شنیدهاند و نقل کردهاند اما نقل ایشان قویتر بوده است. بهعلاوه، کسی مثل ابنعباس از ایشان نقل میکند. ابنعباس مفسر امت است و نزد شیعه و سنی ارج و قیمت دارد. وقتی ایشان این خطبه را نقل میکند تعبیرش این است که: «حدثنی عن عقیلتنا زینب »؛ یعنی بانوی فهیم و اندیشمند ما زینب بر من چنین روایت کردند. این شخصیت از بزرگ خودمان هست هرچند از جهت سن کوچکتر از است اما بزرگ است. این تعبیری است که ابنعباس در ضمن نقل خطبه صدیقه کبری دارد. همچنین، این خطبه آنقدر وجاهت پیدا کرده است که در بلاغات النساء بلاذری [U2] نقل میشود نه در هر کتابی؛ بلاغات النساء کتابی است که به قول ما شاهکارهای سخنرانیهای زنان را در آنجا عرضه میکند؛ یعنی سخنرانیهایی که از نظر فصاحت و بلاغت فوقالعاده است. چگونه این کودک چنین خطبهای را با تمام جهات بلاغتی و فصاحتی از مادر در مسجد اخذ میکند که بعدها جزء شاهکارها درمیآید. اگر همان دقتی را که در مسائل فقهی و اصولی به کار میبریم بر روی خطبه حضرت صدیقه بگذاریم آن وقت متوجه میشویم چقدر این خطبه مضامین والایی دارد. باید توجه داشته باشیم که خود صدیقه کبری آن را ننوشتهاند، بلکه نقل زینب کبری است. لذا مقام و شأن زینب کبری خیلی والا است.
ضرورت حفاظت از آثار بهجامانده از اهل بیت (ع) در شام
خوشبختانه هنوز عشق علی و عشق این خاندان در دل کسانی آنچنان شعلهور میشود که در دفاع از حرم ایشان جوانهای همین آب و خاک خون میدهند و کشته میشوند و جنازه آنها را میآورند. یعنی این عشق هنوز آنقدر شعلهور است که سبب میشود از حریم اهل بیت دفاع کنند؛ و امروز این عشق و این حریم در وجود زینب کبری و رقیه خاتون خلاصه میشود که بازماندگان سیدالشهداء در دمشق هستند. اینها مظاهر اهل بیت (ع) در شام است و سبب میشود کسانی که به شام میروند، علاوه بر زیارت، مظاهر اهل بیت (ع) را هم ببینند. نه فقط امروز، در گذشته نیز همینطور بود، ولی این روزها از این جهت رشد داشته است؛ جایی که امام سجاد (ع) در مسجد شام بالای منبر رفته و ایستاده و خطبه خوانده است مقام علی بن حسین (ع) است و زیارتگاهی دارد؛ سر مبارک حضرت در جایی که خزانه یزید بوده قرار داشته است و امروز مشخص است. سر امام حسین (ع) را برای اینکه محفوظ باشد در خزانه گذاشتند. آن نقطهای که سر را بر روی آن گذاشتند امروزه رأس الحسین نام دارد. آثار مختلفی از آن زمان به جا مانده است، مانند مسجد اموی، آثار مربوط به اهل بیت، حضرت رقیه و زینب کبری (س).
نقل شده است که وقتی زینب کبری (س) میخواست از شام برود سفارش کرده بود همان زنهای شام که سنگ میزدند و فحش میدادند و شماتت میکردند جمع شوند. آنها به بدرقه حضرت زینب آمدند و گریه میکردند. در اشعار گفته میشود حضرت زینب به شام آمد، آنجا را ویران کرد و رفت؛ یعنی پایههای بنیامیه را ویران کرد و رفت. در همان شام، زینب کبری (س) و امام سجاد (ع) بساط بنیامیه را در هم کوبیدند. ولی باز هم زینب کبری (س) با همه عظمتش تابع امام سجاد (ع) است. این مسئله بسیار مهم است.
حضرت زینب (س) و تبعیت از امام زمان
اگر در نقلها و مقتلهایی که داریم دقت کنیم، میبینیم که بنیامیه میآیند و خیمهها را آتش میزنند، در حالی که سیدالشهداء شهید شده است. در چنین موقعیتی که خیمهها را آتش زدهاند و امام سجاد (ع) میبیند که آتش از شعلهها بالا میرود و طبعاً باید خاندان امام حسین (ع) فرار کنند. زینب کبری در میان شعلهها در کنار امام سجاد (ع) میایستد و میگوید آقاجان شما امر میفرمایید که بمانیم و بسوزیم یا فرار کنیم. ایشان فرمودند: «علیکن بالفرار». این مطلب در همه مقاتل هست که ایشان از امام سجاد دستور میگیرد. گرچه امام سجاد (ع) سنش خیلی کمتر از حضرت زینب (س) است اما امام امت است. این همان حسابی است که عبدالعظیم حسنی هم در مقابل امام جواد (ع) داشت. همه اینها حاکی از عظمت است. تمام این آثار در شام مانده است. یکی از این آثار حرم مطهر حضرت زینب کبری است. حتی اگر این حرم را ویران کنند نام او از بین نمیرود. مدفن او در دل دوستداران کربلا و دوستداران عاشورا است. زینب کبری (س) زنده است تا وقتی که این نهضت حسینی زنده است. اینها در حصن حصین الهی است و کسی نتوانسته است ضربهای به آن بزند. این تکفیری ها کوچک هستند. تکفیریها و داعش جریانهای نوظهوری هستند که بسیار کوچکاند و نمیتوانند ضربهای بزنند.
ضرورت حفظ حریم اهل بیت (ع) و بزرگداشت آنان
در همین ایران ما چیزهای عجیب و غریبی دیدهایم. البته برای ما نقل کردهاند و ما به چشم خودمان ندیدهایم. رضاخان در دوره حکومتش کوشید بساط روضهخوانی برای سیدالشهداء را بر هم بزند. وی اجازه برگزاری این مراسمها را نمیداد و روضهها مخفیانه، گاهی بعد از اذان صبح و گاهی قبل از اذان صبح، برگزار میشد یا چند نفری جمع میشدند و روضه یا زیارت عاشورا میخواندند. دیگر از دسته و «یا حسین» و ... اثری نبود. مرحوم پدر من نقل میکرد و میگفت: ما در بروجرد محصل بودیم. در غروب یکی از روزهای عاشورا، که نه دستهای بود و نه عزایی و نه پرچمی، سرپرست یکی از شهربانیها را دیدیم که زیردستانش آمدند و به او گزارش دادند و گفتند به طاق ابروی جناب سروان مثلا امروز در این منطقه یک صدای «یا حسین» از جایی بلند نشد. اما سال بعد از آن دیگر رضاخان نبود. وی سال 1320 رفت و عزاداری برگشت؛ پرشورتر از گذشته دستهجات آمدند و هیچ چیز از بین نرفت. خود بنده شب هفتم محرم، در دوره صدام، در عراق بودم. تازه مسیر زیارت باز شده بود و ما از سوریه رفتیم. شب هفتم محرم کربلا بودم و در حرم سیدالشهداء نماز خواندم. جمعیت کمی در اطراف ضریح بود. آن شب، شب جمعه نبود ولی حتی شب جمعه هم که کمی شلوغتر میشد، جمعیت بسیار محدود بود و مطلقاً چیزی که مشعر به عزا باشد (مانند پرچم مشکی و ...) در حرم، صحن و کل شهر کربلا نبود. چون دوره حکومت صدام بود. اما امروز چه شده است؟ به قول شاعر:
سر شب سر قتل و تاراج داشت سحرگه نه تن سر نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیــلوفری نه نــادر به جـــا ماند و نه نـادری
هر که با اهل بیت (ع) در افتاد عاقبت به خیر نشد. ما باید حریم اهل بیت و سیدالشهداء را حفظ کنیم. در این حریم هرگز فکر نکرده وارد نشوید. کسانی که کوچکترین کلمه یا حرفی زدند، لطمه حیثیتی خوردند و افت کردند. اینها را به چشم خودمان دیدهایم. بساطی را که خداوند متعهد به حفظ آن است و گفته است «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» قطعاً حفظ خواهد کرد. ذکر به معنای حقیقیاش در همین معنا است. خدا علی را حفظ کرد و الا بعد از هفتاد سال کشتن و لعن بالای منابر نباید اسمی از او مانده باشد. حال آنکه علی مانده است. هزار و چهارصد سال قتل عام وجود داشته است. مؤسسه کلام جعفری اخیراً کتابی را از مرحوم جعفری [U3] منتشر کرده است که درباره قتل عامها و مسائلی است که در بغداد برای شیعیان وجود داشته است. تقریباً هر سال حادثهای در میان بوده، اما شیعه باقی مانده است. چون خدا را دارد و خدا آن را حفظ میکند. ما باید خودمان را در این مسیر قرار دهیم؛ مخصوصاً در قصه کربلا. قصه کربلا بزرگانی را زمین زده است. باید به این نکته توجه داشته باشیم. اجتهاد و تحقیق در این زمینه خوب است، اما قطعاً چیزهای فراوانی را درباره واقعه کربلا نمیدانیم. البته انتقاد اشکالی ندارد و در خصوص برخی نقلهای مربوط به این حادثه نقدهایی هم شده است. همه آقایان فقها، از جمله شیخ انصاری، قائل به تسامح در ادله سنن هستند. بهویژه در مقتل و تاریخ، تسامح در ادله سنن را میپذیرند و میگویند اشکالی ندارد در این زمینهها ضعیف نقل کنیم. البته بنده این مسئله را قبول ندارم و چنین تسامحی را نمیپذیرم. اما معتقدم آنچه در کربلا اتفاق افتاده است بیش از آنی است که برایمان نوشتهاند. به این نکته توجه داشته باشید. من این نکته را بارها گفتهام و دلم میخواهد شما هم بگویید تا این معانی بماند. اینها نکاتی است که باید در مقتلها به آن توجه کرد.
ضرورت پرداختن به واقعه عاشورا و روضهخوانی برای امام حسین (ع) ادامه مطلب ...
کلام اسلام، آن هم
مذهب حق یعنی ما یتلقی از ائمه ی اهل بیت، آن کلام حقی است که ارزشش وقتی
فهمیده می شود که ما عند الناس شناخته بشود .
ان شاء الله سعی کنید مبنای علم کلام تان ، قرآن و نهج البلاغه و
کلمات اهل بیت علیهم السلام باشد . کلامی ارزش دارد که موافق باشد با کتاب و
روایات اهل بیت. و انحراف از این دو موجب ضلال است .
به
گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)
به نقل از خبرگزاری حوزه، آیت الله علوی بروجردی پیش از ظهر امروز در
دیدار دانشجویان مجتمع تربیتی پژوهشی امام علی(ع) قم اظهار داشت: در ایام الله دهه فجر قرار داشته و برخی از بزرگان غیراسلامی این انقلاب را حرکت قرن قلمداد کرده اند. *انقلاب ، مسئولیت تمام مردم را سنگین کرده است ایشان
انقلاب را حرکتی بسیار مهم عنوان کرد و ابراز داشت: این حرکت به نام خدا و
دین در حوزه علمیه و به دست یک مرجع تقلید که مرجعیتش را از انقلاب نگرفته
بود، شکل گرفت و در مقابل، مسئولیت ما را سنگین کرد؛ چراکه ما به عنوان
نماینده و نشان شیعه اهل بیت(ع) در دنیا معرفی شده و حرکت ما در این قالب
مورد ارزیابی واقع می شود. معظم له خاطرنشان ساخت: تمام حرکات ما به نظام و انقلاب اسناد داده شده و زیر ذره بین قرار می گیرد. آیت
الله علوی بروجردی تصریح کرد: برای پیروزی انقلاب، خون های بسیاری ریخته
شده و جوانان بسیار قتل عام شدند که باید پاسدار زحمات آنان بود. ایشان بیان داشت: ما بار سنگینی از مسئولیت را بر دوش داریم و باید برای به سلامت رسیدن آن به مقصد تلاش کنیم. *چطور انقلاب اسلامی را حفظ کنیم؟ معظم
له با بیان این مطلب که انقلاب اسلامی بعد از 1400 سال سرپا شده است،
اظهار داشت: مشکل امروز این است که آیا توان استقامت داریم یا نه؟ البته
استقامت هم در مقابل دشمن است؛ هم در مقابل خواسته های نفسانی خودمان که
باید مراقب آن باشیم. آیت
الله علوی بروجردی با بیان این مطلب که در تمدن های گذشته انحطاط هایی به
وجود آمده است، ابراز داشت: امام علی(ع) در جملات خود برای عدم انحطاط تمدن
ها 4 نکته را مورد توجه قرار داده اند که باید به آن پایبند بود. ایشان ادامه داد: «جلوداری انسان های قابل و کاردان در کارها»، یکی از توصیه های حضرت امیر(ع) برای عدم انحطاط تمدن ها می باشد. ایشان
خاطرنشان ساخت: ما امروز نعمتی به نام انقلاب به دست آورده ایم که می
توانیم حرکت اهل بیت(ع) را ادامه داده و به معرفی امیرالمؤمنین(ع) پرداخته و
عدل او را اجرایی نماییم. آیت
الله سید محمد جواد علوی بروجردی تصریح کرد: این موقعیت مناسب را خدای
متعال به ما عنایت کرده و 37 سال از آن گذشته است که باید با تمام توان از
آن حفاظت کرد؛ چراکه انقلاب های دیگری هم در منطقه اتفاق افتاد؛ اما پایدار
نماند و از بین رفت. معظم له بیان داشت: انفلاب اسلامی دارای مکتب، معارف و سیستم با ارزش است که باید آن را حفظ کرد. *وحدت کلمه از ضروریت های حفظ انقلاب است/ دودستگی در کشور به اصل نظام لطمه می زند ایشان
یکی از ضرورت های اولیه حفظ انقلاب را وحدت کلمه دانست و گفت: نباید در
کشور بر سر مسائل جزئی دودستگی ایجاد شود؛ چراکه با تفرقه هر دو طرف متضرر
شده و اصل نظام لطمه می بیند. آیت
الله علوی بروجردی اظهار داشت: امروز کشورهای بسیاری در اطراف ما به بند
کشیده آمریکا هستند؛ اما ما 37 سال پیش اقتدار آمریکا را به پایین کشیده و
انقلابی به راه انداخته و کشوری مستقل ساختیم. معظم
له ابراز داشت: امروز قبرهای شهدای جوان ما به ما پیام می دهد که با خون
های ما حرکت انقلاب نگهداری شد و شما باید پاسدار آن باشید. آیت
الله سید محمد جواد علوی بروجردی در پایان خاطرنشان ساخت: نباید از مقام،
موقعیت و اموال عمومی سوء استفاده کرد؛ چراکه متعلق به مردم است و ما
وامدار این مردم هستیم؛ چراکه با کمک آنان انقلاب به ثمر نشست.
این جلسه که در شامگاه چهارشنبه، 14 بهمن ماه 1394، مطابق با 22 ربیع
الثانی 1437 برگزار شد، استاد برجسته دروس خارج حوزه علمیه قم، با اشاره
به فرازهایی از زیارت عرشی عاشورا خاطر نشان کردند: در این زیارت، یکی از
تقاضاهای مهم شیعیان در برابر پروردگار، پایمردی و ثبوت قدم در دوستی و
همراهی با اهل بیت علیهم السلام، به ویژه حضرت سیدالشهداء در دنیا و آخرت
می باشد.
معظم له با استناد به آیاتی از قرآن کریم ابراز داشتند: یکی از ارزش های
انسانی که خداوند به آن اشاره نموده، پافشاری و استقامت نمودن در راه حفظ و
نگه داری ایمان است. چرا که نزد پروردگار، چیزی با ارزش تر از گوهر ایمان
نیست و این گوهر را در قلب مؤمنان به صورت ودیعه قرار داده است.
استاد معظم افزودند: اگر انسان مؤمن، در حفظ و امانت داری این گوهر تلاش
نماید، خداوند آن را در قلب او مستقر می سازد؛ اما اگر قدر گوهر ایمان را
نداند و آن را وسیله ای برار امرار معاش معاش و کسب و تجارت قرار دهد،
خداوند این امانت را از او پس می گیرد.
آیت الله یثربی دامت برکاته با اشاره به تفاسیر مختلف در ذیل آیه «فمستقرّ
ومستودع» تصریح نمودند: اهل تسنن این آیه را به رَحِم وصُلب و مسائل زاد و
ولد تفسیر نمودند؛ اما حضرت امام باقر علیه السلام منظور از «المستقر» را
مؤمنانی می دانند که خداوند، ایمان را در دلهای آنان مستقر کرده و هرگز از
آنان زائل نمی شود. همچنین حضرت، «مستودع» را افرادی نمودند که خداوند به
مدت معینی، ایمان را به آنان هدیه داده است؛ اما آنان قدر این گوهر را
ندانسته و از قلوب آنان زائل می شود.
ایشان ادامه دادند: از جمله افرادی که از مصادیق باز «مستودع» می باشد،
زبیر بن عوام است؛ وی با وجود اینکه به اهل بیت علیهم السلام ارادت فراوان
داشت، اما نتوانست در این راه ثابت قدم بماند و با وعده های تو خالی
معاویه، ایمان خود را از دست داد؛ تا حدی که در مقابل حضرت امیرالمومنین
علیه السلام شمشیر کشید.
آیت الله یثربی دام ظله در پایان عنوان داشتند: اگر اعمال شخص مومن با
زبان او هم خوانی نداشته باشد و ایمان خود را در اعضاء و جوارح نشان ندهد،
یقین بداند که خداوند آن ایمان را از قلب او خارج می سازد. بنابراین برای
استقرار ایمان لازم است که صاحب این گوهر، همواره شاکر نعمت های الهی باشد و
اعمال صالح خود را در پیشگاه پروردگار، کوچک و ناچیز ببیند تا خداوند،
گوهر ایمان را در قلب او ثابت بگرداند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی، حضرت آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی، در دیدار فرمانده نیروی انتظامی استان قم و معاونین همراه به فداکاری و از خودگذشتگی همکاران شما در نیروی انتظامی اشاره کردند و گفتند: این توفیقاتی که الحمدلله نصیب شده و ما از دور نظارهگر هستیم و از دوستان و کسانی که متوجه کار شما هستند میشنویم، مرهون لیاقت و خلوص شخص حضرت عالی و عزیزان همکار شما در این مجموعه است که الحمدلله توفیقات خوبی به دست آوردید و مراتب والایی را در سطح کشور حائز شدید که خدمت شما و همه دوستان و همکارانی که شبانهروز در این کار زحمت میکشند تبریک عرض میکنم. چنانکه دوستان گفتهاند مجموعه قم رتبه اول را حائز شده است که بسیار جای خوشوقتی است.
دشواریها و برکات خدمتگزاری در قم
من قبلاً هم خدمتتان عرض کردم که کار در قم قدری مشکلتر از کار در مجموعههای دیگر، حتی در شهرهایی است که ممکن است بزرگتر از قم باشد. چون قم شهری است که بسیار مهاجرپذیر است و چهبسا جمعیت خود قم اصیل، صرف نظر از جمعیت مهاجر آن، یکدهم یا یکپانزدهم جمعیت کل باشد. همچنین، در شهرهایی که فرهنگ خاص واحدی حاکم است کارکردن خیلی آسانتر است، اما در قم فرهنگهای مختلفی حضور دارند که این مسئله قدری کار را مشکل میکند. حتی از خارج از کشور جمعیت زیادی در اینجا زندگی میکنند. لذا کارکردن به نحوی که رضایت همه حاصل شود یا رضایت اکثر افراد حاصل شود مشکل است.
معمولاً تلاقی فرهنگها به همراه مشکلات اقتصادی مسائل را پیچیدهتر میکند. گاهی افرادی از روستاها میآیند که محتاج کار هستند و مشکلات مالی و اقتصادی دارند. اینها طبعاً جرائمی را ایجاد میکند. از سوی دیگر، خانوادههایی هم هستند که قدری با اعتقاد و ایمان فاصله دارند و در بین آنها هم مسائل دیگری رواج دارد. شما با مجموعهای از مشکلات مواجهید؛ اما چیزی که مشکلات را در این مجموعه کمتر و حلشدنی میکند این است که برنامهریزی شما برای کار از ابتدا صحیح و درست است. یعنی نبض جامعه را بهخوبی شناختهاید و میدانید چه مشکلاتی در قم در درجه اول اهمیت است و چه مشکلاتی در درجات بعدی قرار دارد. تشخیص این اولویتها مهم است. امروزه در دنیا پلیس بر مبنای علمی حرکت میکند، اما علیرغم پیشرفتهای زیادی که حاصل شده، هنوز شاهد خشونت نابجا در پلیس، مثلاً در آمریکا، هستیم که گاهی مسائل اجتماعی تندی هم ایجاد میکند که برای دولت مرکزی و دولت فدرال اسباب زحمت میشود، با اینکه در شهر و ایالت دیگری بوده است. این مسئله، بسیار مهم است.
بهعلاوه، قم از جهات دیگری، از جمله اینکه یکی از مراکز زیارتی مهم بین شیعیان است و بعد از مشهد مقدس از حیث جمعیت زائران و مسافران رتبه اول را دارد، دستخوش مسائل دیگری هم هست. از جمله اینکه افراد خلافکار، مخصوصاً در اوقاتی که تعداد زائر بیشتر است، از اجتماع مردم سوء استفاده میکنند. این مشکلاتی است که در کنار این قضایا پیدا میشود.
حوزه علمیه قم، بزرگترین حوزه علمیه در دنیای اسلام
از طرف دیگر، خود حوزه علمیه و حضور مراجع بزرگوار در این شهر، مسئله مهمی است. امروز قم تقریباً بزرگترین حوزه در دنیای اسلام است؛ نه فقط در شیعه، بلکه در اسلام حوزهای به این بزرگی و عظمت نداریم. حوزه قم بینالمللی است و از کشورها، قارهها، و نژادهای مختلف در اینجا در حال تحصیل هستند. این مسئله هم خود مسائل امنیتی ایجاد میکند. چون به همان نسبت که افراد برای حضور در این حوزه و بهرهبردن از آن شور و شوق دارند، به همان نسبت کسانی هم هستند که در این جهات طمعهایی دارند. در کنار این تقاضا افرادی برای مقاصد دیگری میآیند و مجموعه اینها در کار شما تأثیرگذار است. بهعلاوه، امروز قم یکی از کلانشهرهای کشور است و توسعهای که روزبهروز پیدا میکند آن را در ردیف کلانشهرها قرار داده است.
یکی از امتیازهای فوقالعادهای که شما در کنار این مجموعه دارید این است که مردم شهر عشاق آل محمد (ص) و حضرت معصومه (س) هستند و همگی ما در پناه حضرت معصومه (س) زندگی میکنیم و از انفاس قدسیه ایشان بهرهمندیم. لذا این برکات و عنایات شامل حال همگی شما عزیزان است و قطعاً کارکردن برای حضرت معصومه (س) و خدمتگزاری در آستانه ایشان اضافه بر خدمتی است که اگر در هر جای دیگری بودید میکردید. همچنین، خدمتگزاری برای آقا حجة بن الحسن نیز هست. چون اینجا حوزه شیعه و مرکز شیعیان است. لذا کار در قم بسیار مشکل است و به دلیل خصوصیاتی که ذکر شد قابل مقایسه با سایر کلانشهرها نیست.
موفقیت مجموعه نیروی انتظامی در قم علیرغم دشواریها
الحمدلله حضرت عالی و مجموعه دوستان و همکارانتان از جمله معدود افرادی بودید که در این کار موفق شدید. چون قم قبلاً مشکلات فراوانی داشت، اما در حال حاضر در سطح شهر واقعاً شاهد امنیت بیشتری هستیم. حتی دزدیها و امثال اینها، که در سطح شهر برای مردم ناامنی ایجاد میکند کمتر شده و رسیدگی بیشتری به این مسائل میشود. این مسئله، بهخصوص در اوضاع و احوالی که ما در بدترین وضعیت اقتصادی هستیم و رکود شدیدی حاکم شده بسیار مهم است. متأسفانه این رکود هنوز هم ادامه دارد و ما امیدواریم با وضعیت جدیدی که پیش آمده و نیز رفع تحریمها در زمینه تولید، حرکتی ایجاد شود. قم هم یکی از مراکزی است که در زمینه تولید در کشور نقش مهمی دارد. انشاءالله وضعیت جدید بتواند تا حدی کمک به کار مردم و نیز کار شما باشد. خیلی ارزشمند است که شما این توفیقات را در این برهه زمانی خاص داشتید. یعنی علیرغم همه مشکلاتی که از جهات مختلف وجود داشت توانستید این امر مهم را به انجام برسانید.
مسئله بودجه در نهادهای دولتی، از جمله در نهاد شما، مشکلاتی داشته است. طبعاً شما برای کارهای زیادی در این زمینه مشکل دارید و خاص شما هم نیست. همه نهادهای دولتی این مشکل را دارند. ولی خلوص، صدق و صفای شما، و جهات اعتقادی و علاقهای که به این شهر داشتید و کار در جوار حضرت معصومه (س) برای شما امتیاز بزرگی است. الحمدلله این همجواری مشکلات را برای شما تسهیل کرده است؛ و شما توانستید در این مجموعه کارنامه بسیار خوبی عرضه کنید.
حرکت به سمت وضعیت ایدئال از طریق فعالیت فرهنگی
همیشه بین وضع موجود و ایدئالها فاصله است. هیچ وقت آن حالت ایدئال ایجاد نمیشود. چون در همه جوامع افرادی هستند که به جرم تمایل دارند و در جوامع مختلف این قصه حل نشده بلکه بیشتر شده است. اینکه چنین امنیتی فراهم شود بسیار مهم است. نکتهای که میخواهم در این زمینه خدمتتان عرض کنم این است که مردم ما، به هر حال، مردم نجیبی هستند و در تمام موقعیتها در کنار نظام و انقلاب بودهاند. در جنگ تحمیلی، قم یکی از مراکزی بود که تعداد زیادی از جوانان و گلهای سرسبد خانوادهها را تقدیم انقلاب کرد. مردم ما مردمی هستند که اگر مشکلی در مملکت پیدا شود همیشه آماده خدمتاند. این آمادگی مردم خیلی اهمیت دارد. شما باید بکوشید در کارتان، که بخشی از همین مردم جزء مجموعه شما در تأمین امنیتاند، همکاری مردم بیشتر جلب شود. مسئله فساد که فرمودید، مسئله عامالبلوایی است و در حال حاضر در بسیاری از شهرها گرفتاریهای سنگینی با آن داریم، اما در قم خیلی متفاوت است. متأسفانه برخی افراد، وقتی اوضاع اقتصادی تنزل میکند یا قانون کامل حکمفرما نیست، میخواهند راه نزدیکتری بروند. این مسئله موجب میشود در مجموعههای دولتی فساد رخنه کند. الحمدلله شما از این حیث کارنامه بسیار خوبی دارید. امیدوارم در جلب همکاریهای مردم، مثل پلیس محله یا کسانی که در ادارات و کارخانهها همکار شما هستند و از نزدیک به صورت افتخاری انجام وظیفه میکنند، موفق باشید؛ خصوصاً اینکه شما در سطح شهر و در میان طبقات مختلف چهره محبوبی دارید.
از طرف دیگر، کار پلیس باید از طریق فرهنگسازی صورت گیرد و از پایههای پایین در مدارس، مثل پلیس مدرسه، آغاز شود تا فرهنگِ صحیح جا بیفتد و افراد هم به صورت داوطلب و انتخابی همکاری کنند و این فرهنگ را به نوجوانان و جوانان القا کنند؛ چنانکه در شرع آمده است: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»؛ همه ما در قبال یکدیگر مسئولیت داریم و این فقط کار پلیس نیست. اگر پلیس گوشهای از این وظیفه را بر عهده گرفته است دلیل بر آن نمیشود که ما دیگر وظیفهای نداشته باشیم، بلکه ما، بهویژه در وضعیت فعلی، وظیفه همکاری بیشتری داریم.
موفقیت نیروی انتظامی در تأمین امنیت قم
درباره مسائل امنیتی صحبت خاصی نمیکنم. چون شما انصافاً، علیرغم وضعیتی که داشتیم، با کمک متقابل دیگر نهادها، در جهات امنیتی بسیار موفق بودید. لذا مشکلاتی که در بیرون از مرزهای ما در کشورهای اطراف وجود داشته در اینجا دیده نشده است، بهخصوص اینکه گاه در همین اطراف، نقشهها و توطئههایی را برای عملیات تروریستی تدارک میبینند که اگر موفق شوند تلفات فراوانی خواهد داشت، و انعکاس آن نیز، از لحاظ حیثیتی، برای نظام خوب نیست. حتی قم از این جهت بیشتر از مشهد مطمح نظر است. شاید از تهران هم بیشتر باشد، اما بحمدالله این مجموعه، موفق عمل کرده است. بهخصوص کنترل سیل زائرانی که به قم میآیند مشکل است، اما این کار بهخوبی انجام شده و توفیقات بسیار خوبی هم نصیب شده که از این جهت خوشحالم که شما را در حالی ملاقات میکنم که الحمدلله کارهایی که انجام شده بسیار کارهای بزرگی بوده است. البته طبیعتاً با ایدئال فاصله زیادی دارد، اما مسیر، مسیر صحیحی بوده و هست؛ و من امیدوارم با همین خلوص و علاقهای که به کار دارید انشاءالله به آن ایدئالها نزدیکتر شوید. ما وظیفه دعاگویی در حق شما عزیزان را داریم و غیر از دعاگویی کارهای شما را هم از دور نظارهگریم و میدانیم و میفهمیم که شما چه میکنید. آرزوی توفیقات بیشتر برای شما دارم و امیدوارم خداوند انشاءالله این خدمات را ذخیره قبر و قیامت شما قرار دهد. اینها فقط حساب دنیایی ندارد که ما یا مردم از شما تشکر کنیم، بلکه مجاهدهای است که شما انجام میدهید و خداوند هم به شما عنایت خواهد کرد و دعای ما هم همیشه همراه شما و همکارانتان و نیز همه عزیزانی است که در گوشه و کنار مشغول هستند و شبانهروز از حیثیت و نوامیس مردم و نیز امنیت آنها دفاع میکنند و حافظ این جهات هستند. قدردان و دعاگوی شما هستیم.
والسلام علیکم والرحمه الله وبرکاته
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی به نقل از خبرگزاری فارس، آیتالله سید محمدجواد علویبروجردی ظهر امروز در جشن شکرانه خانهدار شدن هزار خانواده نیازمند قمی که در سالن همایشهای ساختمان شهرداری مرکز قم برگزار شد، با بیان اینکه دهه فجر یادآور فداکاریهای مردم ایران اسلامی به ویژه علمای قمی است، اظهار کرد: در حرکت دهه فجر اقشار فقیر و نیازمند جامعه اسلامی با انقلاب همراه بودند و این افراد در دفاع مقدس نقش اصلی را بر عهده داشتند.
* ایشان با تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی وامدار مستضعفان است، اضافه کرد: نظام اسلامی باید محرومیتهای قشر نیازمند جامعه اسلامی را برطرف کند، مسئولان بخشهای مختلف با این اقدامات خداپسندانه رسالت مقدماتی خود را برای ولی نعمتهای نظام اسلامی انجام میدهند.
*حضرت آیت الله علوی بروجردی از تلاش کمیته امداد امام خمینی استان قم برای استفاده از ظرفیت خیرین مردمی در ساخت منازل مسکونی برای نیازمندان تقدیر کرد و ادامه داد: ارائه خدمات وظیفه دولت است اما در شرایط کنونی که امکانات محدود است و توان خدماترسانی توسط دولت به محرومین به صورت گسترده وجود ندارد خیرین باید نقش اصلی را ایفا کنند.
*ایشان کمک به قشرهای نیازمند جامعه اسلامی را از آرمانهای امام خمینی(ره) برشمرد و یادآور شد: رفع نیاز مستضعفان جایگاه معنوی انسان را افزایش میدهد و خداوند پاداش مناسبی برای خیران در نظر گرفته است.
*معظم له افزود: شکرانه خانهدار شدن هزار خانواده نیازمند این است که زنان این خانوادهها محیط خانه را آکنده به محبت و فرزندان خود را خداترس و وظیفهشناس نسبت به مملکت تربیت کنند.
*آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی با اشاره به اینکه توجه کردن به استعداد جوانان و نوجوانان سبب پیشبرد اهداف نظام اسلامی میشود، عنوان کرد: اگر این استعدادها در خانوادهها تربیت شوند میتوانند در آینده اقدامات مناسبی را در جامعه اسلامی انجام دهند.
*ایشان با بیان اینکه مردم و مسئولان نسبت به یکدیگر مسئولیتهای مشخصی دارند، اظهار کرد: مادران باید عفاف و وظیفهشناسی را به فرزندان خود آموزش داده و خشونتی که در عرصههای مختلف نهادینه شده را به محبت تبدیل کنند زیرا جامعه اسلامی با محبت ماندگار میشود، زمانی مردم رشد، توان و رفاه دارند که در کنار یکدیگر باشند.
*معظم له با تاکید بر اینکه مردم در جنگ تحمیلی نقش اصلی را در پیروزی نظام اسلامی بر عهده داشتند، گفت: کشورهای مختلف که اکنون مدعی دوستی با نظام اسلامی هستند در دفاع مقدس مقابل مردم ایران ایستاده و کمکهای مختلفی به نیروهای بعثی داشتند.
*آیت الله علویبروجردی از مردم به عنوان سرمایههای اصلی جامعه اسلامی نام برد و اضافه کرد: مسئولان وظیفه دارند در خدمت مردم باشند و اگر در انجام رسالت خود کوتاهی کنند باید در مقابل خداوند پاسخگو باشند؛ باید برای خدماترسانی به مردم از فضاها و تفکرات حزبی و خطی دور باشیم.
*ایشان با اشاره به اینکه مسئولان در برابر به استعدادهایی که در میان خانوادههای محروم نادیده گرفته میشود، مسئول هستند، مطرح کرد: بسیاری از علوم و دستاوردهای علمی کشورهای غربی از ایران اسلامی گرفته شده است، باید با همدلی و همزبانی به دنبال خدماترسانی به مردم بوده و استعدادهای موجود در جامعه اسلامی را پرورش دهیم.
*آیت الله علوی بروجردی یادآور شد: اینکه خیران مردمی در ساخت منازل نیازمندان نقش اصلی را بر عهده دارند نشان از همدلی میان مردم است که باید قدردان این نعمت باشیم.
نگاه سرد مردم
بود و آتش
صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل
هجوم قوم هیضم بود و آتش
***
گرفتی از مدینه گفتنت را
دریغ از من نمودی دیدنت را
ولی با من بگو ساعت به ساعت
چرا کردی عوض پیراهنت را
***
کمی از غسل زیر پیرهن ماند
کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
من بودم باب هل
اتی را بستند
امکان رسیدن به خدا را بستند
ای کاش بمیرم که خجالت زده ام
من بودم و دست مرتضی را بستند
***
عمریست رهین منت زهرائیم
مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید
ماپیر غلام حضرت زهرائیم
***
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم
***
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند