هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

اطلاعیه دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی دام ظله پیرامون بیانات معظم له با الشیخ خالد مطر التمیمی


اطلاعیه دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی دام ظله پیرامون بیانات معظم له با الشیخ خالد مطر التمیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

به دنبال پاره­ای سؤالات از این دفتر پیرامون بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی (دام ظله) با الشیخ خالد مطر التمیمی مسئول گروه حقوق دانشگاه بحرالعلوم نجف اشرف و انعکاس آن در خبرگزاری­ها و سایت­های خبری با استفسار از معظم له در مقام توضیح عرضه می­دارد:

بهائیت همانند وهابیت و قادیانی از مذاهب ساخته و پرداخته قدرت­های استعماری در میان جوامع مسلمان است که بر اساس افکار باطل و منحرف در دوران اخیر شکل گرفته و هدف آن ایجاد اختلاف و چند دستگی در جامعه اسلامی بوده است.

ومطالب مطرح شده، در مقام تبیین کلام مبارک مولی امیر المؤمنین (علیه السلام) در عهد امیر خطاب به مالک اشتر نخعی: «فانهم صنفان، اما اخ لک فی الدین واما نظیر لک فی الخلق»، و نیز شرح حقوق انسانها فارغ از هر عقیده عنوان شده است، و شامل موارد ترتب عناوینی چون اضلال، افساد و ارتداد نمی­باشد. و حق شهروندی از نظر حقوقی همان حق تابعیت است که برای همه متولدین در هر کشور در قوانین اساسی در نظر گرفته شده، و در قانون اساسی ما نیز به رسمیت شناخته شده است. و مراد از آن حمایت از ارباب جرم و مصونیت از حدود شرعی و قانونی نیست.

وتجلیل از منشور کوروش تجلیل از مردمی است که با چنین تفکر و تمدن و میراثی اسلام را در آن روزگار جهل و ظلمت با شیفتگی پذیرفتند و در اندک زمانی خود میراث­دار اسلام در همه فنون و علوم شدند و در نهایت خیمه در آب و گل مزرعه اهل بیت معصومین (علیهم السلام) زدند و عاشقانه بر تحفظ بر میراث غنی و بی­نظیر آنان پای فشردند، و در این راه مظلومانه خون­ها دادند و هزینه­ ها پرداختند و هنوز می پردازند.

دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

ابراهیم حسن نژاد  

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی در جمع خادمان و برپا گنندگان مجالس اهل بیت (علیهم السلام)


بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی در جمع خادمان و برپا گنندگان مجالس اهل بیت (علیهم السلام)

بسم الله الرحمن الرحیم

اهمیت احیای امر اهل بیت (علیهم السلام)  

وجود مقدس علی بن موسی الرضا (علیه السلام)  فرموده‌اند: «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا» [قال الرّاوی:] فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا». احیای امر اهل بیت (علیهم السلام)  چگونه محقق می‌شود؟ آیا باید کلام اهل بیت (علیهم السلام)  را بگیریم و عرضه کنیم و به دیگران برسانیم؟ آیا این احیای امر اهل بیت (علیهم السلام)  است؟ مردم اگر معالم اهل بیت را دریابند خودشان می‌آیند. شما فقط باید واسطه باشید و عرضه کنید. عرضه‌کردن صور مختلفی دارد. یک نوعش همین است که کسانی هستند که روایات و احادیث را عرضه می‌کنند و اصل مطالب را انتقال می‌دهند. این عرضه برای عامه مردم است. عامه مردم با همین عرضه‌ها در مسیر قرار می‌گیرند. برپایی مجالس و کارهای شما نتیجه‌بخش است. یعنی اگر فاطمیه نبود و این شهادت اتفاق نمی‌افتاد و این تلاش‌ها صورت نمی‌گرفت خیلی چیزها را نداشتیم. برخی بزرگان، انصافاً از این جهت به گردن ما حق دارند، به‌ویژه استاد بزرگوارمان آیت‌الله وحید خراسانی (روحی فداه) و مرحوم آیت‌الله تبریزی (رضوان الله تعالی علیه) و بزرگانی که در این مسیر کوشیده‌اند. اینها هدفشان احیای امر اهل بیت (علیهم السلام)  بود.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) اولین احیاگر این مسیر

اساساً این ماجرا به این دلیل آغاز شد که قصه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت فراموش می‌شد. حتی گاهی در خطبه‌ها گفته می‌شد که حضرت زهرا (سلام الله علیها) مریض شد و از غصه پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفت. مسئله ‌ما در ماجرای حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) ریشه‌ای است. حتی مقدم بر قصه سیدالشهدا (علیه السلام)  و امام صادق (علیه السلام)  است. یعنی هویت شیعه را فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رقم می‌زند. بعد از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کسانی می‌خواستند معالم وحی را کاملاً تغییر دهند و به همان مسیری ببرند که امروزه داعش و وهابیت رفته‌اند. از این جهت هیچ تفاوتی نکرده است. می‌خواستند اسلام را در خط انحراف خلاصه کنند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مقابل این انحرافات ایستاد. اگر خطبه‌ ایشان نبود ما هم تابع این انحرافات شده بودیم. تا جایی که خود امیرالمؤمنین (علیه السلام)  هم در سایه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) حرکت می‌کند و این مسئله بسیار مهمی است. خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) خطبه بسیار مهمی است که من همیشه عزیزان را به آن توجه می‌دهم و می‌گویم آن را بخوانید و زیبا عرضه کنید. این خطبه خطاب به زنان مدینه است. محتوای عجیب و فوق‌العاده‌ای دارد. حضرت خطاب به آنها می‌گوید اگر علی (علیه السلام)  و خط اصیل اسلام را نمی‌خواهید بدانید که همیشه شمشیر افراشته‌ای بالای سرتان خواهد بود و همواره گرفتار زور خواهید بود.

اینها جزء اصول شیعه و هویت شیعه است. حتی وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) که فرمود مرا مخفیانه غسل دهید و دفن کنید و کسی در نمازم نیاید با حساب و کتاب بود و آثاری بر آن مترتب می‌شد که در دراز مدت خودش را نشان می‌داد. زیرا سبب می‌شود افراد از خودشان بپرسند چرا قبر حضرت زهرا (سلام الله علیها) مخفی است. امروز در میان مستبصرین کسانی را داریم که در سِمَت‌های مختلف و از جاهای مختلفی هستند و شیعه شده‌اند. حتی کارگر فیلیپینی به عربستان رفته و در آنجا کتاب المراجعات را خوانده و شیعه شده است. نوعاً اینها تحت تأثیر قضایایی واقع شدند که در خصوص حضرت صدیقه (سلام الله علیها) اعمال شده است؛ به‌ویژه هتک حرمت ایشان. باید ببینیم ایشان کیست و سخنش چیست و چه هویتی به ما بخشیده است.

اهمیت احساسات و عمل در احیای امر اهل بیت (علیهم السلام)  

به همین دلیل حرکت شما عزیزان و عَلم و پرچمی که در دست می‌گیرید اهمیت فراوانی دارد. آیت‌الله العظمی بروجردی (قدس سره) معتقد بودند چنین نیست که مردم عقاید خودشان را از روی استدلال و برهان یاد گرفته باشند، بلکه همیشه عالمی در بینشان بوده است که اولاً و عملاً برایشان مربی شده و مردم دین را از او یاد گرفته‌اند. من می‌خواهم از این نکته استفاده کنم و بگویم در مردم بیشتر احساسات غلبه دارد تا منطق. حتی در قصه عاشورا و ماجرای سیدالشهدا (علیه السلام) دیگر منطق کنار می‌رود و فوق منطق جلو می‌آید. آنچه از سیدالشهدا (سلام الله علیه) برای مردم می‌گوییم احساس است. در روضه سیدالشهدا (سلام الله علیه) می‌گوییم لشکر حر آمدند و ایشان را محاصره کردند و آنها تشنه بودند و امام اسب‌های ایشان را آب داد و حتی آن پیرمرد تشنه بود و خود حضرت آمدند و دهانه مشک را تنگ کردند که او راحت آب بخورد؛ اما وقتی طفل شش‌ماهه را در برابر جمعیت بلند کردند نه‌تنها به او آب ندادند، بلکه تیر سه‌شعبه هم نثار او کردند. هر کسی این ماجرا را می‌شنود می‌پرسد: امام حسین (علیه السلام)  به اسب‌های آنها آب دادند اما آنها به بچه‌های امام حسین آب ندادند؟ این احساس است و اینها فوق منطق عمل می‌کند. لذا من گاهی به این هیئات در قم عرض می‌کنم شما نقشتان از ما کمتر نیست. ما و شما سرمایه‌ای داریم که همان احساسات مردم است. به وسیله همین احساسات تا عَلَم سیدالشهدا بلند می‌شود این جمعیت بیرون می‌ریزد. می‌دانید که برای جمع‌کردن مردم در احزاب چقدر پول خرج می‌کنند، اما یک پرچم سیاه امام حسین (علیه السلام)  که بلند می‌شود مردم می‌آیند و ما را با خواهش و تمنا می‌برند. در قصه سیدالشهدا (علیه السلام)  این مردم هستند که حتی ما را حرکت می‌دهند و این احساساتی است که سیدالشهدا (علیه السلام)  به وجود آورده و این سرمایه است و ما باید این سرمایه را حفظ کنیم. سرمایه ما فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. سرمایه ما سیدالشهدا (علیه السلام)  است. سرمایه ما امام صادق (علیه السلام)  است؛ هرچند هر کدام با توجه به موقعیتی که در آن هستند به گونه‌ای عمل می‌کنند. باید فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بیاید و انحرافات را مشخص کند تا خط جدا شود. وقتی باز کم‌رنگ می‌شود خون سیدالشهدا (علیه السلام)  و بچه‌هایش منشأ آن می‌شود که اذهان عامه مسلمانان درگیر شود. در فرصتی استثنایی امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام)  می‌آیند و با کلماتشان افراد را تربیت می‌کنند و انقلاب و نهضت فکری- فرهنگی به پا می‌کنند. بعدها حکومت از علی بن موسی الرضا (علیه السلام)  می‌ترسند و ایشان را به ایران می‌آورند. آنچه در این سفر اتفاق می‌افتد این است که در جایی که روزی نام علی را بردن جرم بود و کسی را که کوچک‌ترین عقیده‌ای به علی (علیه السلام)  داشت می‌کشتند ایشان نام علی (علیه السلام)  را می‌برد. اما این حرکت‌ها از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شروع می‌شود و با حرکت امام مجتبی (علیه السلام)  در قصه صلحش ادامه می‌یابد و در زمان هر یک از ائمه (علیهم السلام)  به گونه‌ای متجلی می‌شود و ادامه پیدا می‌کند تا اینکه بعد از 1400 سال این میراث به دست ما می‌رسد. ما امروز همان میراثی را در اختیار داریم که معالم وحی بوده است. میراثی در دست داریم که بر اساس آن می‌فهمیم نباید از ظالمان اطاعت کرد؛ نه داعشی‌ها بلکه آنهایی که داعش تربیت می‌کنند. تفکر وهابی چنان است که اطاعت از هر آدم کودتاچی و ظالمی را واجب می‌دانند. این اسلامی است که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با آن جنگیده است. لذا شما برای اینکه همین جمعیت شیعه را نگه ‌دارید باید از مسیرهای مختلف عرضه معالم اهل بیت(علیهم السلام) را انجام دهید. در این عرضه‌ها باید سخنرانان افراد پخته‌ای باشند و مطالب را بگویند و ریشه‌ها را تبیین کنند. باید این سینه‌زدن‌ها، پرچم‌زدن‌ها، هیئت‌ها و بساطی که برای امام حسین (علیه السلام)  به پا می‌شود برقرار بماند و بزرگان علما با پای برهنه تحت‌الهنک بیندازند و در میان مردم بیایند و عزاداری کنند تا این مسائل در ذهن مردم جا بیفتد و به سراغ فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بروند و بفهمند او کیست.

لذا شما بزرگواران خدمت بزرگی می‌کنید و رسالت بزرگی را انجام می‌دهید. مخصوصاً ریشه اینها دهه فاطمیه است. این را فراموش نکنید. حتی آنچه در کربلا پیش آمده گوشه‌ای از سیئاتی است که نسبت به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) واقع شده است. این بنیان مظالمی است که در کربلا واقع شد و پیش از آن در خصوص حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) واقع شده بود.

مظلومیت علی (علیه السلام)   ادامه مطلب ...

گفت‌وگوی حضرت آیت‌الله علوی بروجردی با الشیخ خالد مطر التمیمی، مسئول گروه حقوق دانشگاه بحرالعلوم در نجف اشرف


گفت‌وگوی حضرت آیت‌الله علوی بروجردی با الشیخ خالد مطر التمیمی، مسئول گروه حقوق دانشگاه بحرالعلوم در نجف اشرف

بسم الله الرحمن الرحیم

اهمیت حقوق بشر و اهتمام اسلام به آن

تلاشی که شما و جهودتان می‌کنید و ما از آن مطلع‌ایم ان‌شاء‌الله از عنایت خداوند برخوردار است و خود ائمه معصومین (علیهم السلام) به آن توجه دارند، چنان‌که امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا» [قال الرّاوی:] فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا». مشکل ما امروز همان‌گونه که ایشان می‌فرمایند در عرضه‌کردن معالم تشیع و مطالب اهل بیت (علیهم السلام) است. ما نکات بسیار دقیق و فوق‌العاده و حساسی در مسئله حقوق انسان و حقوق بشر در بین کلمات اهل بیت (علیهم السلام) داریم؛ به‌ویژه از خود امیرالمؤمنین (علیه السلام). ما امروز به منشور کوروش افتخار می‌کنیم و البته این منشور افتخارآمیز هم هست و در عصر خودش خوب است، اما کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر بی‌نظیر است: ایشان فرمودند مردم دو دسته‌اند: «اما اخ لک فی الدین و اما شریک لک فی الخلق»؛ یعنی اگر کسی برادر دینی تو نباشد و به خدا یا هیچ مذهبی معتقد نباشد باز هم شهروند است و حقوقی دارد. این نکته را امیرالمؤمنین (علیه السلام) 1400 سال پیش گفته است؛ یعنی هنگامی که در اروپا اصلاً بحثی درباره حقوق بشر مطرح نبوده است. ما این حقایق را در کلام ائمه (علیهم السلام) داریم. در سیره  امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز این مسائل به‌خوبی مشهود است؛ از جمله در ماجرای زبیر بن عوام؛ زبیر کسی است که دشمن علی بن ابی طالب (علیه السلام) است و به جنگ ایشان آمده و همسر پیغمبر را هم به جنگ آورده است. وقتی شخصی زبیر را کشت و سر او را خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آورد، ایشان شمشیر را در دست گرفت و گریست و فرمود: «این شمشیر چقدر هم و غم از پیغمبر زدوده بود» و سپس فرمود: «القاتل والمقتول کلاهما فی النار». این نشان می‌دهد که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مواجهه با کسی که دشمن او است و به جنگ با او آمده، انصاف دارد و فضایل او را از یاد نمی‌برد، بلکه می‌گوید این دشمن من است اما به اسلام خدمت کرده است. یعنی معتقد است زبیر به اسلام خدمت‌هایی کرده و به گردن ما حق دارد. اینها ارزش‌گذاری‌هایی است که ما در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) می‌بینیم و در اصحاب معاویه و یزید نمی‌بینیم.

اسلام وهابی در دنیای امروز

متأسفانه اسلامی که امروز به دنیا معرفی می‌شود همان مکتب معاویه است. عربستان و وهابیت مکتب معاویه و بنی‌امیه را معرفی می‌کنند. در این مکتب حقوق انسان ارجی ندارد. لذا دنیا امروز به ما به چشم کسانی نگاه می‌کند که اصلاً اعتنایی به حقوق بشر ندارند؛ و حق هم دارد. چون عربستان سعودی تمام مراکز اسلامی را با پول خودش می‌چرخاند و تمام کشورهای اسلامی از عربستان تبعیت می‌کنند. لذا نتیجه می‌گیرد که همان مکتب جاری است. ما امروز مسئولیت بزرگی داریم؛ یکی برای ابتلایی که دنیا، به‌ویژه عراق و سوریه، به داعش دارد و معضلی که گروه‌های ارهابی ساخته دست مکتب وهابیت پدید آورده‌اند. گروه‌هایی که همه ولید وهابیت‌اند. متأسفانه دنیا هم می‌داند و مطلع است، اما اقدامی نمی‌کند.

ضرورت تدوین فقه حقوق انسان

ما امروز در حوزه‌ها نیاز داریم که فقه حقوق انسان را تدوین و تدریس کنیم. حتی این مشکل را در خود ایران هم داریم. بهایی‌ها مسئله ما هستند. با بهایی‌ها چه کنیم؟ بر اساس مبانی خود اسلام هم اینها شهروند هستند و حقوقی دارند. ما حق کشتن آنها و حبس‌کردنشان را به جرم عقیده نداریم. آنها حق زندگی دارند. حقوق انسان در فقه، موضوع مستقلی است. باید در حوزه‌ها بحثی راجع به حقوق انسان به طور جدی راه بیندازیم. این نیاز به تألیف و مکتوباتی دارد که آقایانی که در این راه تلاش کردند حتماً باید همت کنند. خود مرحوم آقای دکتر بحرالعلوم در حقوق دست بالایی داشتند. در کویت هم در مجمع عالی قضا تصدی داشتند و با این مسائل به‌خوبی آشنا هستند. مکتب و مؤسسه ایشان طبعاً از این موضوعات استقبال می‌کند. فقه حقوق انسان موضوعی است که باید در حوزه‌ها به آن بپردازیم.

حتی درباره حقوق حیوانات و حفظ آب و درخت نیز روایات و سفارش‌های فراوانی از ائمه (علیهم السلام) داریم. آنها هم در اسلام حقوقی دارند. امروز مسئله آب مهم شده است. در حالی که ما در کلام ائمه (علیهم السلام) داریم که وقتی وضو می‌گرفتند آب روی آب می‌ریختند که اسراف نباشد. نمونه‌هایی از این دست قابل تکیه است، ولی متأسفانه ما نتوانستیم آنچه را امروز به عنوان حقوق بشر مطرح است به دنیا بشناسانیم.

اهتمام علی (علیه السلام) به حقوق بشر

سیره امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مواجهه با خوارج نیز درس‌آموز است. گاهی، حتی در مملکت ما، نطق و خطابه می‌کنند که علی بن ابی طالب (علیه السلام) خوارج را کشت، اما این‌گونه نیست. علی بن ابی طالب (علیه السلام) در مقابل آنها نماز جمعه می‌خواند. آنها وسط نماز شعار می‌دادند و وسط خطبه‌اش «قتل هذا الرجل ما افقه» می‌گفتند و امیرالمؤمنین نمی‌گذاشت کسی متعرضشان شود و هرچه نصیحت کرد فایده نداشت. چنین چیزی در دنیا نمونه ندارد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطاب به آنها فرمودند اگر شما با ما نمی‌سازید جنگ کنید. به آنها فرصت دادند که در دل مملکت اسلامی یارگیری کنند و عده و عُدّه و اسلحه تهیه کنند و اردوگاه تشکیل دهند و آماده جنگ شوند و بعد برای جنگ بیایند. در کجای دنیا چنین چیزی هست که حتی برای مخالف هم این‌قدر حق قائل شوند که اگر با منطق هم نمی‌تواند از آنچه دارد دفاع کند با شمشیر دفاع کند. پس از آن به جنگ رفتند. طبق نقل‌ها، بیش از 15 یا 20 روز جنگ را به تأخیر انداختند. بعد از نماز صبح و ظهر روشنگری می‌کردند. جمع زیادی برگشتند و عده کمی، نزدیک به پانصد و اندی، باقی ماندند که بعد هم عده‌ای از آنها فرار کردند. حضرت فرمودند آنها را رها کنید. بعد هم فرمودند: «لاتقتلوا الخوارج من بعدی» و تأکید کردند که با زن و بچه اینها کاری نداشته باشید و متعرض آنها نشوید. اینها نمونه‌های بسیار فوق‌العاده‌ای است. ما باید روی اینها دست بگذاریم؛ مخصوصاً سیره امیرالمؤمنین؛ چون امیرالمؤمنین (علیه السلام) در زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در جنگ بوده و بعد هم در دوران حکومت خودش با عایشه چنان رفتار کرد که او را به سلامت به مدینه رساندند، با اینکه دشمن صریح او بود. اینها نمونه‌هایی است که ما در حقوق انسانی داریم و متأسفانه به آن ملتزم نبوده‌ایم. اینها مایه غنای ما در دنیا است و این ثروت و غنا را دنیا و غرب ندارد. ما می‌توانیم این غنا را وسیله تبلیغ شیعه قرار دهیم.

به هر حال، این جهود برای ما جهود مبارکی است. ما هم در خدمت عزیزان و دوستان هستیم و هر کاری از دستمان بربیاید دریغ نمی‌کنیم. این رسالت بزرگی است؛ مخصوصاً در این زمان که دنیای اسلام این‌چنین با هجمه مواجه شده و علناً افراد ارهابی شیعه علی بن ابی طالب (علیه السلام) را هدف قرار می‌دهند.



بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی مدظله العالی در جمع برادران پاسدار و افسران وظیفه


بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی مدظله العالی در جمع برادران پاسدار و افسران وظیفه

بسم الله الرحمن الرحیم

توفیقی برای خود می‌دانم که امروز با شما عزیزان از نزدیک ملاقات می‌کنم و چهره‌های نورانی و مصمم شما را می‌بینم. خیلی خوش آمدید.

اخلاص در عبادات

یکی از اصولی که در مذهب ما بسیار بر آن تکیه شده مسئله اخلاص است. اخلاص به این معنا است که انسان کاری را که انجام می‌دهد برای خدا انجام دهد و غیرخدا در آن کار داخل نباشد. این مسئله در عباداتی مثل نماز بسیار مهم است. اگر حساب غیرخدا در نماز باشد و پای ریا به میان آید و نماز باطل است. در روزه نیز، یکی از جهاتی که بسیار بر آن تأکید شده این است که روزه خلوص را با خودش همراه دارد؛ یعنی روزه بدون اخلاص نمی‌شود. یعنی وقتی انسان از خوردن و آشامیدن امساک می‌کند، فقط در منظر و مرئای مردم نیست، بلکه در خلوت نیز به همین ترتیب عمل می‌کند. این خلوص است؛ یعنی حتی وقتی کسی او را نمی‌بیند باز هم امساک دارد. لذا در خصوص روزه در روایت آمده است: «الصوم لی و انا اجزیِ به»؛ که این را این‌گونه معنا می‌کنند: «روزه مال من است و من هم جزایش را می‌دهم». اما این روایت را به گونه دیگر هم خوانده اند «الصوم لی و انا اُجزَیَ به» ؛ معنای دیگری هم می‌کنند و آن اینکه: «روزه مال من است و خود من جزای روزه هستم». این معنای بسیار بلندی است؛ یعنی هیچ چیزی در بساط خدا جز خودش نیست که جزای روزه‌دار باشد. این سخن معنای بسیار بلندی دارد. چرا؟ زیرا در روزه اخلاص مستتر است؛ یعنی اصلاً خود روزه آکنده از اخلاص است.

اخلاص در سایر اعمال

اخلاص در عبادات واضح است، اما در امور عادی نیز بزرگان، ائمه طاهرین (ع)، و اولیای مذهب تأکید می‌کنند که اگر می‌خواهیم برای خدا کار کنیم حب و بغض افراد مهم نیست. کار، از آنِ افراد نیست، بلکه از آنِ خدا است. لذا در کاری که می‌خواهیم انجام دهیم باید خدا را در نظر بگیریم و ببینیم او راضی هست یا نه. مهم نیست که غیرخدا راضی باشد یا نه. باید فقط رضایت خدا را در نظر بگیریم. این معنا تا جایی پیش می‌رود که انسان به مرحله‌ای می‌رسد که «الحب فی الله و البغض فی الله» پیدا می‌کند؛ یعنی به مقام و مرتبه‌ای می‌رسد که محبتش فقط متوجه کسانی است که آنها محبت خدا در دلشان هست و بغضش نیز متوجه کسانی می‌شود که آنها مبغوض خداوند هستند. این مقامی است که انسان به آن می‌رسد، هرچند از مقامات و مراحل بالاتر است.

اخلاص علی (ع) در نبرد با عمر بن عبدود

نمونه بسیار واضحی را ذکر می‌کنم که شما هم فراوان شنیده‌اید؛ علی (ع) در جنگ خندق یا همان احزاب حضور داشتند. جنگ احزاب میان گروه‌های مشرک با مسلمانان است. یعنی همه کسانی که پیغمبر (ص) را مزاحم خود می‌دیدند جنگ به راه انداختند. خندق هم به این معنا است که پیغمبر (ص) دستور داد برای دفاع از شهر خندق حفر کنند. ظاهراً این پیشنهادی بود که سلمان فارسی مطرح کرد. رسول اکرم (ص) از باب «و شاورهم فی الامر» اصحاب را جمع کرد و به آنها گفت دشمن به سمت ما در حرکت است و می‌خواهیم دفاع از شهر را تضمین کنیم. سلمان فارسی گفت ما در ایران به هنگام هجوم دشمن دور شهرها خندق حفر می‌کنیم. مسلمانان نیز خندقی حفر کردند. یکی از کسانی که پهلوان و بسیار تنومند بود و همه از او وحشت داشتند عمرو بن عبدود است که در این جنگ حضور داشت. عمرو بن عبدود از روی خندقی که حفر کرده بودند خیز گرفت و به این طرف خندق آمد. و هل من مبارز کرد و از مسلمانان مبارز طلب کرد هیچ کس جرئت نداشت جلوی این فرد شجاع و نامدار بایستد. پیغمبر (ص) سه مرتبه فرمود: «آیا کسی حاضر است با این مرد بجنگد؟». در هر سه مورد علی (ع) داوطلب شد. دفعه سوم پیغمبر (ص) به علی (ع) فرمودند: «به میدان برو». علی بن ابی طالب به جنگ عمرو بن عبدود رفت. آنها جنگیدند و علی بن ابی طالب او را زمین زد و مغلوب کرد. چنان‌که معمول بوده است باید حضرت علی (ع) کار را تمام می‌کرد، اما جمعیت دیدند که علی (ع) از سینه دشمن بلند شد و به جای اینکه دشمن را از پا در بیاورد، قدم زد و به این طرف و آن طرف رفت. پس از مدتی دوباره برگشت و آن‌گونه که مرسوم آن زمان بود وی را کشت. مشرکان شکست خوردند و بقیه نیز فرار کردند. منابع اسلامی مختلفی این ماجرا را نقل کرده‌اند: «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»؛ یعنی فضیلت ضربتی که علی (ع) به عمرو بن عبدود زد، از عبادت جن و انس بیشتر است. امام صادق (ع) ذیل این روایت می‌فرمایند این حدیث، عبادت خود پیغمبر (ص) و ما ائمه (ع) را هم شامل می‌شود. در جای دیگری پیغمبر (ص) می‌فرمایند: «در اینجا تمام کفر و تمام اسلام مقابل هم قرار گرفتند». یعنی علی (ع) تمام اسلام و عمرو بن عبدود تمام کفر است. پس از این ماجرا، وقتی علی بن ابی طالب (ع) نزد رسول اکرم (ص) برگشت، پیامبر (ص) از وی پرسید: «چرا وقتی یَلِ عرب، عمرو بن عبدود، را زمین زدی، برخاستی و قدم زدی و سپس دوباره بازگشتی و وی را کشتی؟». علی بن ابی طالب (ع) فرمود: وقتی او را زمین زدم کار داشت تمام می‌شد. در همان موقع وی آب دهانش را به صورت من انداخت. من از این کار وی ناراحت شدم. با خودم گفتم اگر در همین حال سر وی را از تنش جدا کنم برای خودم این کار را کرده‌ام نه برای خدا. چون در این لحظه از او عصبانی هستم. من برای خدا به میدان آمده‌ام و او را زمین زده‌ام و حالا نباید به دلیل عصبانیتِ خودم، او را بکشم. لذا بلند شدم و قدم زدم و وقتی عصبانیتم فروکش کرد، بازگشتم و او را کشتم.

او خدو انداخت بر روی علی                     افتخار هر ولی و هر نبی

این حکایت برای ما آموزنده است. باید کارهایمان برای خدا باشد. مخصوصاً کسانی که رسالت شما را دارند باید در این مسئله دقیق‌تر باشند. شما ارتشی و سپاهی عادی و رزمنده عادی نیستید، بلکه رزمنده اعتقادی و مکتبی هستید. یعنی بر اساس اصول و هنجارهایی حرکت می‌کنید و مسئله‌تان صرفاً این نیست که بزنید و ببرید. اساس کار شما پیشبرد مکتب و آرمان‌هایی است که به دوش می‌کشید؛ یعنی پیشبرد اهدافی که بزرگان دین ما برای ما ترسیم کرده‌اند و مروج آن هستیم. ما می‌خواهیم این اساس را ترویج کنیم. ترویج این اساس جز با اخلاص ممکن نیست. اگر فقط خدا را در نظر داشته باشیم، آنگاه چون او می‌خواهد و از ما راضی است ما حرکت می‌کنیم و غیر او برایمان مهم نیست. اگر چنین نبود بسیاری از عزیزان ما به فیض شهادت نائل نشده بودند. این از خود گذشتگی است؛ یعنی جان را در طبق اخلاص گذاشتن؛ البغض فی الله و الحب فی الله در این مسیر هستند.

اخلاص حاج ملاهادی سبزواری  

ادامه مطلب ...

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی در جمع استادان و طلاب مدرسه علمیه خواهران حضرت زهرا (سلام الله علیها) شهرستان درود


بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی در جمع استادان و طلاب مدرسه علمیه خواهران حضرت زهرا (سلام الله علیها) شهرستان درود

بسم الله الرحمن الرحیم

برای من مایه خوش‌وقتی است که امروز این توفیق را پیدا کردم که خدمت شما خواهران برسم و از نزدیک زیارتتان کنم.

اهمیت بانوان و تأثیرگذاری آنها در طول تاریخ

در طول تاریخ شیعه، در میان بانوان، شخصیت‌های بسیار بزرگ و تأثیرگذاری داشتیم که مکتب ما وامدار آنها است؛ مثلاً صدیقه کبری (سلام الله علیها) شخصیتی است که ما نه به عنوان مقدم بر امیرالمومنین اما در آغاز مبارزه و جلوگیری از انحرافی که بعد از پیغمبر پیش آمد میدان دار می باشد و اساس مبارزه صدیقه کبری (سلام الله علیها) است؛ و آنچنان شخصیت ایشان بر بقای مکتب تأثیرگذار است که ما حتی امیرالمؤمنین را در سایه مبارزات ایشان می‌بینیم. خود صحیح بخاری این را نقل می‌کند که تا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زنده بودند امیرالمؤمنین در بین مردم وجاهتی داشتند و بعد از شهادت ایشان این وجاهت تضعیف شد.

یا مثلاً شخصیتی همچون زینب کبری (سلام الله علیها)، که مرحوم آیت الله خویی در کتاب معجم رجال الحدیث، از ایشان به «شریکة الحسین» تعبیر می‌کنند؛ یعنی در نهضت عاشورا زینب کبری (سلام الله علیها) مقام شراکت دارد و اگر ایشان نبود، اصلاً این حرکت از بین می‌رفت و ما وقتی اوج مبارزات را می‌بینیم، به‌خصوص در آن دورانی که در کربلا بودند، می‌بینیم که ایشان شام را متحول می‌کنند، به طوری که همان مردمی که در هنگام ورود سنگ می‌زدند و آتش و خاکستر می‌ریختند، در روز خروج آنها از شام جمع شده بودند و گریه می‌کردند. این تأثیرگذاری زینب کبری (سلام الله علیها) را نشان می‌دهد. باید به تأثیرگذاری‌هایی که بانوان ما داشتند توجه داشته باشیم. این مسئله در طول تاریخ جریان داشته و در گوشه و کنار دنیای اسلام چنین شخصیت‌هایی را می‌بینیم؛ از دختران سیدالشهدا (علیه السلام) گرفته تا کسی همچون سیده نفیسه، که ایشان به مصر رفتند و از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) هستند. همسرشان هم از نوادگان سیدالشهدا (علیه السلام) بودند و در مصر، در مکتب شیعی، تحولی ایجاد کردند. امروزه نیز قبر سیده نفیسه در مصر زیارتگاه است، علی‌رغم اینکه ساکنان آنجا امروزه سنی هستند، اما به زیارت می‌روند و این نمونه‌ها در صدر اسلام فراوان است.

در میان مادران ائمه (علیهم السلام) نیز بزرگانی مثل جناب ام‌فروه را داریم که خود امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) تمجیدهای فوق‌العاده‌ای از اینها دارند. یا فاطمه بنت امام مجتبی (علیه السلام)، که ایشان از شخصیت‌های بسیار ممتاز بوده‌اند. بعد از این دوره نیز می‌بینیم که بزرگانی از بانوان در طول تاریخ درخشیدند. در بین روات حدیث نیز بانوان بزرگی را داریم که از شاگردان ائمه (علیهم السلام) بودند و برخی علما، مثلاً خود مرحوم آیت الله بروجردی، افتخار می‌کردند که از نسل مجلسی هستند و مادر ایشان دختر مجلسی، آمنه بیگم، است که در کتاب‌هایشان از ایشان تمجید می‌کنند؛‌ و حتی مرحوم آیت الله بروجردی و مرحوم سید بحرالعلوم که عموی ایشان هستند و مرحوم سید محمد طباطبایی، که شیخ اجازه وحید بهبهانی است و قبرش در بروجرد است به این نسب افتخار می‌کردند. اینها همه از آمنه بیگم نقل مطلب می‌کنند و می‌گویند: «ان جدتنا آمنه بیگم». این تعبییرات را در کلام این بزرگان داریم. در عصر ما نیز، مرحوم حاجیه خانم امین از بانوان بزرگ بودند که من نیز خدمتشان رسیده بودم و حتی ایشان خدمت مرحوم آیت الله بروجردی رسیده بودند. ایشان بانویی مجتهده بودند و بسیار تأثیرگذار.

وظیفه ما در دوران غیبت

تأثیری که بانوان می‌توانند در راه اعتلای مکتب داشته باشند تأثیر بسیار بزرگی است. ما در طول دوران غیبت یک وظیفه داریم و آن اینکه اعتلای امر اهل بیت (علیه السلام) را داشته باشیم. حدیث شریف وجود مقدس رضا (علیه السلام) که فرمودند «رحم الله عبداً احیا امرنا؛ فقلت له فکیف یحیی امرکم؛ قال: الذین یتعلمون علومنا و یعلمونها الناس فان الناس لو عرف حلاوة کلامنا لتبعونا»؛ «خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند؛ پرسیدند چه کسانی امر شما را احیا می‌کنند؟ فرمودند: اینها کسانی هستند که علوم ما را فرا می‌گیرند و سپس به مردم یاد می‌دهند و اگر مردم لطافت کلام ما را یاد بگیرند از ما تبعیت می‌کنند». آنچه ما از این کلام شریف استفاده می‌کنیم این است که ما در دوران غیبت وظیفه عرضه داریم. البته سیدالشهدا (علیه السلام) در قیام خودش هم هدف عرضه داشت: «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدک و ابی». در میان آنچه از انحراف به وجود آوردند ما باید عرضه معالم وحی را داشته باشیم و اینکه امام می‌فرمایند: «لو عرف حلاوة کلامنا لتبعونا» یعنی معالم ما را با سلیقه و با زبان لین و نرم به مردم عرضه کنید. این وظیفه‌ای است که حوزه‌های علمیه و مرجعیت در دوران غیبت بر عهده دارند و شما در راه این عرضه نقش بسیار بزرگ و اساسی بر عهده دارید. حتی نقش شما خواهران از آقایان بیشتر است. شما هم مدیریت خانواده را بر عهده دارید و هم می‌توانید مدیریت تمام افرادی را که با شما مرتبط‌اند بر عهده داشته باشید. نقش شما در این مسیر بسیار بیشتر از نقش آقایان است. لذا بکوشید در محیط خودتان مولد باشید و  مطالبی را که می‌آموزید با سلیقه عرضه کنید. باید برادرانه و خواهرانه در کنار افراد بنشینیم. گاهی هم باید در محاقل خانوادگی اثرگذار شویم تا افراد یکی‌یکی جذب شوند؛ همان‌گونه که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) این کار را کرد. پیغمبر مجلس سخنرانی نداشت تا مطالب خودش را عرضه کند. افراد را یکی‌یکی جمع کرد و در فاصله سی سال رسالتی را که در مکه به آن مبعوث شده بود انجام داد. با گذشت حدود هفت یا هشت سال بعد از پیغمبر می‌بینیم آثار همان تبلیغ محفلی و یکی‌یکی جذب‌کردن‌ها، که عمدتاً از میان جوانان بودند، ظاهر شد؛ دو ابرقدرتی که در آن زمان در دنیا مطرح بودند، یعنی ایران و روم، به تسخیر مسلمانان درآمدند. این واقعیت است که ما می‌توانیم تأثیرگذار باشیم اما با زبانی که زبان روز باشد. ما باید متوجه مشکلات دختران و پسران سرزمینمان باشیم و بدانیم که در هر زمانی فرهنگ‌ها تفاوت می‌کند. باید در فرهنگ‌های موجود رسوخ کنیم و حرف برای گفتن داشته باشیم؛ استدلال داشته باشیم؛ آن هم استدلال متین؛ تا اگر مخاطب اشکالی کرد یا شبه‌ای پرسید ناراحت نشویم. این اشکال‌کردن است که حتی فکر ما را تغییر می‌دهد. نوع افرادی که ما به آنها سر و کار داریم این افراد هستند. باید به این نکته توجه کافی داشته باشیم.

مسئولیت عالمان در جامعه

نکته دوم این است که شما عزیزان در راهی افتاده‌اید که مشکل و سختی دارد. لذا شما به مقتضای آنچه می‌آموزید و یاد می‌گیرد مسئولیت پیدا می‌کنید؛‌ یعنی شما با کسی که چیزی نیاموخته پیش خدا تفاوت می‌کنید. خداوند برای علما مسئولیتی را در بیداری و هوشیاری مردم قرار داده است که اگر در این راه حرکت کنید سربازی امام زمان (علیه السلام) را پذیرفته‌اید. بین ما و شما فرقی نیست. شما هم برای امام زمان (علیه السلام) سرباز شده‌اید و باید به مسئولیت سربازی خودتان عمل کنید و به آن توجه کافی داشته باشید. یکی از خصوصیات این سربازی این است که در این راه که واقع شدید کار پیغمبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه (علیهم السلام) را می‌کنید. آنها هم نشر معالم وحی را می‌کردند. ما هم داریم این کار را می‌کنیم. لذا همان‌گونه که امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیغمبر را توصیف می‌کند ایشان «طبیب دوّار بطبّه» بوده است؛ پیغمبر طبیب بود، اما طبیبی که داخل مطب نمی‌نشست که مردم صف بکشند و نزدش بروند. اسباب طبابتش را در دست می‌گرفت و راه می‌افتاد و دنبال مریض می‌رفت. توجه داشته باشید که مردم از نظر ما مریض هستند، و ما طبیب هستیم. برخی مریضی‌شان مختصر است و انحراف کوچکی دارند، اما برخی خیلی منحرف‌اند و همه چیز را منکر می‌شوند و متجاهر به فسق هستند. چنین کسی مریض بدحال است. آیا طبیب، مریض را در حالت بدحالی رها می‌کند تا بمیرد؟ آیا اگر طبیبی از مریضی ناامید می‌شود او را از بیمارستان بیرون می‌کند یا اینکه باز هم مطابق حال او برایش تجویز می‌کند و قرصی به او می‌دهد که کمتر درد بکشد و غذایی را که خوردنش برایش مناسب است تعیین می‌کند و مراقب اوست؟ ما طبیب مردم‌ایم. از نظر ما، هیچ کس نباید خارج از دایره هدایت ما واقع شود. هر کسی به تناسب حال خودش؛ ما باید قدرت تشخیص پیدا کنیم و متناسب با تشخیصی که می‌دهیم دارو تجویز کنیم و برایشان مطالب را بگوییم. زبان ما نسخه است و قلم داروی ما است. خودمان باید نه‌تنها با زبان، بلکه با عمل و کردار هم رساننده باشیم. باید وقتی ما را می‌بینند این احساس را داشته باشند که این شخص می‌تواند الگوی ما واقع شود.

آقای سیستانی نقل می‌فرمودند که ما درس آیت الله بروجردی بودیم و نزدیک ایام محرم و صفر؛ و درس می‌خواست تعطیل شود و طلبه‌ها تبلیغ می‌رفتند. ایشان فرموده بودند: ما از آقایان طلبه‌ها که تبلیغ می‌روند توقع نداریم اسلام را ترویج کنند. ما توقع داریم عقاید مردم را خراب نکند. بعد توضیح دادند و فرمودند که توجه داشته باشید در هر جایی که می‌بینید مردم متدین و مسئله‌دان هستند حتماً عالمی در آنجا بوده که عمل و رفتار آن عالم، آن مردم را متدین بار آورده است. همه مردم عقایدشان را از راه برهان و استدلال به دست نیاورده‌اند، بلکه چه‌بسا عقاید و عمل آن عالم را دیده‌اند و جلو آمده‌اند و متوجه دین شده‌اند. ایشان فرموده بودند وقتی تبلیغ می‌روید عملکردتان به گونه‌ای نباشد که آن ذهنیتی که مردم از گذشتگانشان داشتند تخریب شود. عملتان به گونه‌ای باشد که رساننده باشد. بنابراین، ما باید به عنوان طبیب به مردم نگاه کنیم و در راه این طبابت هم بکوشیم و شیوه‌های ابتکاری در تبلیغ داشته باشیم.

ضرورت استفاده بهینه از وقت

نکته سوم اینکه برای شما این فرصت و فراغت پیش آمده و‌ در حال تحصیل هستید و زحمت می‌کشید و وقت صرف می‌کنید. تقاضای من این است که از فرصت‌هایی که دارید برای یادگیری و آموزش بهره‌برداری کنید. یک دقیقه و یک ثانیه را هم هدر ندهید. وقتی را که به این کار اختصاص می‌دهید ذهنتان برای پذیرش مهیا باشد. مطالب را مرور کنید و به ذهن بسپارید. امروز امام زمان (علیه السلام) به شما احتیاج دارد. ایشان مظلوم است و نیاز به یاری شما دارد؛ هل من ناصر ینصرنی که سیدالشهداء (علیه السلام) در میدان نبرد می‌فرمود امروز امام زمان دارد و طلب یاری از شما بیشتر است؛ می‌گویند: ای کسانی که در راه من حرکت کردید و در راه من قرار گرفتید، بیایید مرا یاری کنید. تا می‌توانید مطالعه کنید. به متن درس اطمنیان نکنید. به حواشی هم توجه کنید. تا می‌توانید خودتان را با فکر دقیق بار بیاورید و مطلب را راحت نگیرید. اشکال کنید. با اشکال‌کردن، مطلب برای خودتان پخته می‌شود و پختگی بیشتری پیدا می‌کند. امروز روزگاری است که ما با مسائل زیادی سر و کار داریم و مردم مبتلا هستند و ما باید این مسائل را حل کنیم. امیدوارم خداوند شما عزیزان را در این راه موفق بدارد و این رسالت را بتوانید به‌خوبی به انجام برسانید. ان‌شاءالله خداوند هم شما را یاری می‌کند. تقاضایی که از شما دارم این است که در همه شئون به آقا حجت بن الحسن (علیه السلام) متوسل باشید و از ایشان بخواهید که دعایشان همواره شامل حال شما باشد و سعی کنید روزانه این معنا را داشته باشد. حتماً هر روز مقداری قرآن بخوانید و اگر می‌خوانید با تدبر بخوانید؛‌ و ثواب و فیوضات این قرائت را به محضر امام زمان (علیه السلام) هدیه کنید که این هدیه مور است در محضر سلیمان؛ باشد که او عنایتش را از ما برنگیرد.

امیدوارم، ان‌شاء‌الله، در همه شئون خداوند به شما توفیق دهد تا در وضعیت و امکاناتی که امروز در این نظام برای رشد فکری فراهم شده، کمال بهره‌برداری را داشته باشید و هر کدام از شما در آینده منشأ حرکت علمی و اجتماعی، نه فقط در محیط و جامعه خودتان، بلکه در سطح دنیای شیعه و دنیای اسلام باشید.

والسلام علیکم و الرحمه الله وبرکاته

 

برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان، ولادت حضرت حجت بن الحسن العسکری (علیه السلام)

برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان، ولادت حضرت حجت بن الحسن العسکری (علیه السلام)

برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت فرارسیدن نیمه شعبان، ولادت حضرت حجت بن الحسن العسکری (علیه السلام)






بسم الله الرحمن الرحیم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أبا صالحَ المهدی السَّلا مُ عَلَیْکَ یا داعِىَ اللَّهِ وَ رَبّانِىَّ آیاتِهِ

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بابَ اللَّهِ وَ دَیّانَ دینِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ اللَّهِ وَ ناصِرَ حَقِّهِ

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلیلَ اِرادَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا تالِىَ کِتابِ اللَّهِ وَتَرْجُمانَهُ

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر                                                          

                                                             باغ شود سبز و سرخ گل بدر آید

خجسته میلاد

ولادت با سعادت حضرت ولی عصر «عجل الله تعالی فرجه الشریف»

را به منتظران آن امام همام (عجل الله تعالی فرجه الشریف)  

و کاربران گرامی تبریک و تهنیت عرض مینماییم.

به مناسبت نیمه شعبان مراسم جشن و سرور 

در

دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی(مدظله العالی)

با سخنرانی:

حجت الاسلام والمسلمین آقای میرشفیعی

همراه با:

مدیحه سرایی مداحان اهل بیت (علیهم السلام)

برگزار میگردد.

زمان: یکشنبه 15 شعبان المعظم مصادف با 2 خرداد 1395

ساعت 11 صبح

مکان: خیابان انقلاب (چهارمردان) کوچه 6،‌ بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)


پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

پیامبر اکرم(صلی اله علیه واله وسلم) »شعبان ماه من است. هر که ماه مرا روزه بدارد، روز قیامت شفیع او خواهم بود.

پیامبر اکرم(صلی اله علیه واله وسلم)

 شَعبانُ شَهری... فَمَن صامَ شَهری کُنتُ لَهُ شَفیعاً یَومَ القِیامَةِ.

شعبان ماه من است. هر که ماه مرا روزه بدارد، روز قیامت شفیع او خواهم بود.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 94 ، ص 83 ، ح 54

برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت میلاد با سعادت حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل العباس و حضرت امام سید ساجدین (علیهم الاسلام)



برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت میلاد با سعادت حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل العباس و حضرت امام سید ساجدین (علیهم الاسلام)

برپایی مراسم جشن و سرور به مناسبت میلاد با سعادت حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل العباس و حضرت امام سید ساجدین (علیهم الاسلام)





بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ  وَ آلِ مُحَمَّدٍ،

شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ ومَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ

اعیاد خجسته شعبان المعظم مبارک باد

خجسته میلاد با سعادت

حضرت سید الشهداء (علیه السلام)

علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس (سلام الله علیه)

حضرت زین العابدین امام سجاد (علیه السلام)

را به منتظران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

تبریک و تهنیت عرض مینماییم

به همین مناسبت مراسم جشن با شکوهی

در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

برگزار میگردد.

 سه شنبه 

مصادف با میلاد با سعادت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)


سخنران:

خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام  والمسلمین آقای حسینی قمی

همراه با 

مدیحه سرایی مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

چهار شنبه

مصادف با میلاد با سعادت علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس (سلام الله علیه)

مدیحه سرایی مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

پنج شنبه

مصادف با میلاد با سعادت حضرت زین العابدین (علیه السلام)

سخنران:

خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام  والمسلمین آقای سید رضا مدرسی

همراه با 

مدیحه سرایی مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

زمان:سه شنبه 3 شعبان المعظم 1437 مصادف با 21 اردیبهشت 1395

«به مدت سه روز»

ساعت 11 صبح

مکان: خیابان انقلاب (چهارمردان) کوچه شماره 6 بیت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

عرضه مجموعه آثار حضرت آیت الله العظمی روحانی در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران



مجموعه آثار حضرت آیت‌ الله العظمی روحانی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب، عرضه شده است. برای تهیه مجموعه آثار آیت الله العظمی روحانی می‌توانید به آدرس: شهر آفتاب- سالن 3- راهروی 2- غرفه 23- انتشارات مهر امیرالمؤمنین مراجعه نمایید...
مجموعه آثار حضرت آیت‌ الله العظمی سید محمدصادق روحانی، از مراجع عظام تقلید، در بیست و نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب، عرضه شده است. 
 
برای تهیه مجموعه آثار آیت الله العظمی روحانی می‌توانید به آدرس: شهر آفتاب- سالن 3- راهروی 2- غرفه 23- انتشارات مهر امیرالمؤمنین مراجعه نمایید.
 
از جمله آثار عرضه شده آیت الله العظمی روحانی در این نمایشگاه، می‌توان به این کتب اشاره نمود:
  • دوره 41 جلدی موسوعه فقه الصادق
  • کتاب 6 جلدی زبدة الاصول که در نمایشگاه کتب حوزوی در قم از پرفروش ترین کتب شناخته شده بود و دوره فشرده اصول را شامل می‌شود.
  • کتاب 6 جلدی منهاج الفقاهه که شرحی است بر مکاسب شیخ انصاری و تاکنون هشت بار چاپ شده و چاپ جدید آن نیز همراه با بازبینی ویرایش و اضافات می‌باشد.
  • مجموعه 5 جلدی پرسش و پاسخ‌های اعتقادی به نام‌های: 1- خاتم پیامبران (عج) و امیرمومنان (ع)؛ 2- فضائل و مصائب حضرت زهرا (س)؛ 3- عاشورا و قیام امام حسین (ع)؛ 4- امام زمان (عج) از ولادت تا ظهور؛ 5- راه سعادت؛ (لازم به ذکر است این مجموعه  5 جلدی تاکنون چندین بار منتشر شده و مورد استقبال گسترده‌ای قرار گرفته است.)
  • کتاب نظام حکومت در اسلام که از اولین کتبی است که درباره چگونگی تشکیل حکومت اسلامی و وظایف و اختیارات حاکم اسلامی نوشته شده است.
  • کتاب امر به معروف و نهی از منکر که برگرفته از موسوعه ارزشمند 41 جلدی فقه الصادق است.
  • کتاب جبر و اختیار به زبان‌های فارسی و عربی.
  • توضیح المسائل، مناسک حج و مجموعه 7 جلدی استفتائات شرعی به زبان فارسی.
  • مجموعه استفتائات شرعی و اعتقادی به زبان عربی در 4 جلد.
  • دوره سه جلدی منهاج الصالحین که به عبارتی رساله ایشان به زبان عربی است.
  • کتاب «قربان الشهادة» و کتاب «السیدة الزهرا (س) بین الفضائل و الظلامات» که هر دوی اینها همزمان با ایران در کشورهای لبنان، کویت و عربستان نیز چاپ شده و مورد اقبال فراوانی واقع شده است.

 

 

 

مراسم چهلمین سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی حاج سید محمدهادی حسینی میلانی قدّس سرّه




به مناسبت چهلمین سالگرد رحلت فقیه اهل البیت (علیهم السلام)، مدافع حریم ولایت علوی و فانی در وجود مقدس حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد هادی حسینی میلانی (قدس سره)، مجلس بزرگداشتی برگزار می‌شود.
زمان: پنج شنبه، 5 شعبان المعظم 1437مطابق با 23 اردیبهشت ماه 1395-ساعت 9:30 صبح تا اذان ظهر
مکان: مشهد مقدس، چهارراه خسروی، کوچه شوکت الدوله، کوچه آیت الله قمی، مدرسه مبارکه امام صادق (علیه السلام)

سید فاضل حسینی میلانی ـ سید علی حسینی میلانی

2016/05/10 11:44:42

مراسم چهلمین سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی حاج سید محمدهادی حسینی میلانی قدّس سرّه


بیانات آیت الله علوی بروجردی در دیدار با پاسداران و بسیجیان شرکت کننده در دوره تربیت و تعالی...


بیانات آیت الله علوی بروجردی در دیدار با پاسداران و بسیجیان شرکت کننده در دوره تربیت و تعالی

قیام عاشورا: پیروزی امام حسین (علیه السلام) و شکست یزید

برای من جای خوش‌وقتی است که چهره‌های نورانی و مصمم شما را از نزدیک می‌بینم. در آستانه ولادت باسعادت سیدالشهدا (علیه السلام) و بزرگانی هستیم که در رکاب حضرتش بودند؛ امام علی بن الحسین (علیه السلام)، حضرت ابوالفضل (علیه السلام) و حضرت علی اکبر (علیه السلام). واقعه عاشورا جلوه‌ای دارد که نمی‌شود کسی نام امام حسین (علیه السلام) را بشنود و از عاشورا یاد نکند. زندگی سیدالشهدا و دوران امامت ایشان ده سال به درازا کشیده و تمام این مدت را، امام در حال قیام نبوده‌اند و قیام در سال آخر زندگی ایشان واقع شده، و در نُه سال قبل آن، روش امام همان روشی بوده است که امام حسن مجتبی (علیه السلام) در پیش گرفته بودند. قیام در سال آخر زندگی ایشان واقع شده است. یعنی امام بر اساس وظیفه خود عمل می‌کنند و برای حفظ معالم وحی و اساس دین به هر صورتی که مصلحت اقتضا کند قدم برمی‌دارند، اما وقتی یزید بن معاویه به خلافت رسید این مصلحت اقتضا کرد که سیدالشهدا حرکت و قیام کند؛ آن هم قیام خونینی که اگرچه به‌ظاهر به شکست انجامید (یعنی در ظاهر امام و همه کسانی که با امام بودند کشته شدند و زن و بچه امام اسیر شدند) اما واقع مطلب این است که این قیام بنی‌امیه را که بر تمام مناطق اسلامی حاکم بودند ساقط کرد. یعنی به فاصله کوتاهی طومار بنی‌امیه بسته شد. این قیام ریشه بنی‌امیه را سوزاند. لذا یکی از بازرسان ویژه و خبرنگارانی که یزید به کربلا فرستاد تا در آنجا حضور داشته باشد، بعد از واقعه به وی گزارش داد که تو در صحنه کربلا و در مصاف با سیدالشهدا شکست خوردی. یزید گفت: چگونه می‌گویی که من شکست خورده‌ام؟ گفت: به این دلیل که روز عاشورا وقتی سیدالشهدا قنداق بچه خردسال را به دست گرفته بود می‌گفت من با شما جنگ دارم و شما هم با من جنگ دارید. در جاهلیت عرب هم با هم جنگ داشتند اما در همان جاهلیت عرب هم طفل مستثنای از جنگ بود. حال آنکه علی اصغر از تشنگی تلظی می‌کرد: «اما ترونه کیف یتلظی عطشا». امام خطاب به این مردم می‌فرمایند: «یتلظی عطشا»؛ یعنی به او آب بدهید یا ندهید فرقی نمی‌کند. چون در حالت تلظی است. مع ذلک آب ندادند و من دیدم وقتی سیدالشهدا در حال سخن‌گفتن با لشکریان تو است، لشکریانت در ظاهر در مقابل حسین ایستادند اما سرهایشان پایین بود و اشک در چشمانشان جمع شده بود و همه به حالت حسین گریه می‌کردند. این شکست تو بود. حسین می‌خواست بر لشگریان تو تأثیر بگذارد. این کار را هم کرد و همه اینها را تحت تأثیر قرار داد. تیر سه‌شعبه‌ای که به این طفل معصوم زدند، پیام‌رسانی حسین را تشدید کرد. این گزارشی بود که به یزید دادند و این واقعیت ژرفی است. سیدالشهدا (علیه السلام) ریشه دودمان ظلم را سوزاند و از بین برد.

انگیزه امام حسین (علیه السلام) در قیام علیه یزید

اما نکته‌ای که می‌خواهم خدمت شما عرض کنم این است که افراد مختلفی از امام پرسیدند: شما که در دوران امامت امام مجتبی (علیه السلام) با معاویه تعامل و زندگی می‌کردید و نُه سال هم در دوران امامت خودتان معاویه را تحمل کردید، چه شد که وقتی یزید به خلافت رسید قیام کردید؟ این کلام امام مثل گوهری در پیشانی حادثه کربلا می‌درخشد: «أَلَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَایعْمَلُ بِهِ، وَأَنَّ الْبَاطِلَ لَایتَنَاهَی عَنْهُ!؟ لِیرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَآءِ اللَهِ مُحِقًّا؛ فَإنِّی لَاأَرَی الْمَوْتَ إلَّا سَعَادة، وَلَا الْحَیوة مَعَ الظَّالِمِینَ إلَّا بَرَماً». آیا چشم ندارید و نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و ارزش‌ها پایمال شده است. آیا نمی‌بینید کسی از باطل رویگردان نیست و ضدارزش‌ها جای ارزش‌ها را گرفته است. در چنین شرایطی «لِیرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَآءِ اللَهِ مُحِقًّا»، انسان مؤمن جان خودش را در کف دست می‌گذارد و حرکت می‌کند. امام نمی‌فرماید «لیرغب الحسین»، بلکه می‌فرماید «لیرغب المؤمن»، هر انسان مؤمنی در این شرایط وظیفه دارد حرکت کند و فریاد بزند. این جان کلام سیدالشهدا است که علت حرکت خود را تشریح می‌کند. از این بیان چه می‌فهمیم؟ بیان سیدالشهدا ناظر به این است که انسان مؤمن، که به تصریح قرآن و اسلام، مسئولیت اجتماعی دارد و در قبال دیگران و جامعه مورد سؤال واقع می‌شود نمی‌تواند ساکت بنشیند. امام در اینجا نمی‌فرماید «مسئول عن رعیته»؛ چراکه رعیت یعنی زیردست‌ها و کسانی که تحت لوای انسان هستند. امام در اینجا مسئولیت انسان مؤمن را بالا می‌برد و می‌گوید انسان مؤمن در قبال همه رویدادهای اجتماعی پیرامونش، مسئولیت دارد، و این مسئولیت فعلیت پیدا می‌کند. یعنی به جایی می‌رسد که انسان باید در راه این مسئولیت برانگیخته شود. وقتی ارزش‌ها و حق در جامعه کم‌رنگ شود و باطل و ضدارزش جای ارزش را بگیرد، انسان مسئول نمی‌تواند ساکت بنشیند و در خانه بماند و بگوید من خودم و خانه خودم را اداره می‌کنم و این مسائل به من ربطی ندارد. امام می‌فرمایند همه اینها به ما ربط دارد. این وظیفه هر انسانی است که در برابر حاکم ضدارزش بایستد و برای احیای ارزش از دست رفته تلاش کند. در چنین صورتی اجتماع زنده می‌ماند.‌ بنابراین، بار مسئولیت انسان مؤمن اقتضا می‌کند که یاد بگیرد ارزش و ضدارزش کدام است، و در راه اقامه این ارزش‌ها در جامعه حرکت کند. در چنین صورتی جامعه اسلامی زنده می‌ماند و پویا می‌شود. مسئولیتی که سیدالشهدا (علیه السلام) از آن سخن می‌گوید مسئولیت انسان مؤمن در جامعه اسلامی است. منظور از انسان مؤمن هم انسان نمازشب‌خوان نیست، بلکه انسانی است که مسئولیت اجتماعی دارد. این مسئولیت بر دوش تمام انسان‌هایی است که اظهار ایمان و اسلام می‌کنند و در چنین شرایطی باید حرکت و قیام کنند.

مسئولیت اجتماعی مؤمنان

مسائلی که امروز در گوشه و کنار دنیای اسلام می‌گذرد نمی‌تواند به ما مرتبط نباشد. مثلاً همین عزیزانی که امروز در سوریه به شهادت رسیدند، چه برادران ایرانی و چه غیرایرانی، مدافعان حرم اهل بیت (علیه السلام) و حرم زینب کبری (علیه السلام) هستند. در این مدت دیده‌ایم که این دشمنان به نام اسلام چه حرکت‌های ضداسلامی انجام دادند و به نام اسلام از جهاد اسلامی دم زدند، حال آنکه در این جهاد اسلامی بمب به کمرشان می‌بندند و زن و بچه مردم را به هوا می‌فرستند. اینها کارهایی است که حتی در جاهلیت هم نبود. اینها به خیال خودشان جهاد اسلامی را به عنوان یک ارزش احیا کرده‌اند. حال آنکه دیدیم اینها با حرم‌های اهل بیت و مزار حجر بن عدی چه کردند. چرا به مقبره حجر بن عدی حمله کردند و مزارش را مورد تاخت و تاز قرار دادند؟ زیرا حجر بن عدی تا آخر عمرش از حق و علی (علیه السلام) دفاع کرد. خود علی (علیه السلام) پیش‌بینی کرده بود و به او گفته بود که بعد از من بلاهای فراوانی بر سر تو می‌آورند و تو را وادار می‌کنند که از من تبرا بجویی و اظهار بیزاری کنی. اگر به زبان اظهار بیزاری کنی اشکال ندارد، اما دلت از من جدا نباشد. چون اگر دل از علی جدا باشد از حق جدا شده است و دلی که از حق جدا باشد دیگر در مسیر هدایت قرار ندارد. اما وقتی حجر بن عدی را مجبور کردند از علی (علیه السلام) تبرا بجوید و بدگویی کند حتی به زبان هم حاضر نشد. این است حرکت برای حق. حتی پسر حجر هم که همراه او بود، مثل خود حجر، حاضر به تبرا نشد:

طفل ما از عشق کی بیگانه است               بچه پروانه هم پروانه است

به حجر بن عدی رو کردند و گفتند: اول تو را بکشیم یا پسرت را؟ پسرش جوان رشیدی بود و مرگ جوان به هر حال برای انسان ناگوار است،‌ با این حال گفت: اول جوانم را بکشید و بعد مرا. جلاد گفت: چرا؟ گفت: می‌خواهم در راه حق و راه علی داغ جوان ببینم و کشته شوم. این عشق به علی (علیه السلام) است. عشق به علی (علیه السلام) است که سبب می‌شود بعد از 1400 سال که حجر بن عدی داخل گور خفته، باز هم جنازه‌اش را این طرف و آن طرف ببرند. باز هم در راه عشق علی (علیه السلام) هزینه می‌دهد. این توفیقی است که نصیب هر کسی نمی‌شود. امثال حجر بن عدی هستند که واقعاً اقامه حق می‌کنند و با وجود اینکه حضرت به او اجازه داده بود با زبان تبرا بجوید همین کار را هم نکرد. اینها ارزش است. لذا داعشیان می‌خواهند همین ارزش‌ها را بکوبند. خیال می‌کنند اگر مزار را از بین ببرند آن ارزش را کوبیده‌اند، حال آنکه با این کار این ارزش را برجسته می‌کنند. آیا ائمه بقیع که مزار ندارند نام و نشانشان گم شد؟ کسانی که به حج مشرف شده‌اند دیده‌اند که در گذشته اجازه می‌دادند تا نزدیک قبور ائمه (علیه السلام) برویم اما اکنون نمی‌گذارند و فاصله‌ای وجود دارد. این فاصله همیشه پر از جمعیت است. در اطراف مزار ام‌البنین نیز همیشه جمعیت است. زیرا وقتی می‌خواستند به او خبر بدهند که عباست چه شده است، گفت از حسین چه خبر. یعنی اولاد برایش مهم نبود و دنبال حق و فضیلت بود. این چیزی است که باعث ماندگاری سیدالشهدا شده است.

عزیزانی که کشته می‌شوند باید بدانند که شهادت ارث ما و ارث اهل بیت (علیه السلام) است. آیا این مکتب با شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از بین رفت یا زنده‌تر شد و باقی ماند؟ لذا این فرمایش سیدالشهدا که هر انسانی در قبال حوادث پیرامونش مسئولیت دارد بسیار ارزشمند است. اگر ظلمی اتفاق می‌افتد باید به آن توجه داشته باشد. باید حق و باطل را بفهمد و به اقامه باطل حساسیت نشان دهد و برای اقامه حق بکوشد. این مسئولیت اجتماعی انسان مسلمان است. این را سیدالشهدا نه با سخن، بلکه با عمل نشان داد. لذا این صحنه عاشورا نمایشی است برای تمام قرون و اعصار. مرحوم آقای مطهری در کتابش می‌گوید ماجرای عاشورا چنان است که گویی تمام صحنه‌هایش را از پیش نوشته‌اند و آن‌قدر زیبا و بجا اجرا شده که هر کدامش به نحوی پیامی دارد. مواجهه امام حسین (علیه السلام) با ابوالفضل العباس، حرکت ابوالفضل در میان شط، رفتن علی اکبر به میدان، حرکت امام سجاد (علیه السلام) بعد از پدر، حرکت زینب کبری (علیه السلام) و ... . اینها برجسته است و این صحنه‌ها در طول تاریخ می‌درخشد. نه‌تنها می‌درخشد، بلکه کسانی که می‌خواستند عاشورا و روضه را از بین ببرند خودشان از بین رفتند. عاشورا از بین نرفت. اصلاً این عاشورا است که ما را نگه می‌دارد. ما با عاشورا زنده‌ایم. عاشورا ما را حفظ می‌کند. چون این حرکت بسیار قدرتمند است.

امیدوارم ان‌شاء‌الله خداوند عالم ما را روز به روز با مسئولیت‌های اجتماعی‌مان آشناتر کند؛ و امیدوارم شما عزیزانی که سوگند خورده‌اید در این لباس رهرو این راه باشید دقیقاً به مسئولیت‌های بسیار سنگین خودتان متوجه باشید و به آن عمل کنید و پیروی از راه امام حسین (علیه السلام) را در عمل نشان دهید. چنان عمل کنید که علی بن ابی طالب را به یاد مردم بیاورید و در این راه قولاً و عملاً برای مردم حجت باشید. این رسالتی است که سیدالشهدا بر دوش ما گذاشته است. امیدوارم خداوند برکات وجودی سیدالشهدا را، که وسیع و سنگین است، شامل حال همه شما عزیزان و همه کسانی کند که در این مسیر جان داد‌ه‌اند و می‌دهند. کاش عزیزانی که داوطلبانه برای دفاع از حرم زینب کبری (علیه السلام) می‌روند آن زمان بودند و از خود زینب کبری (علیه السلام) و سیدالشهدا (علیه السلام) دفاع می‌کردند. خداوند عزیزانی را که جان دادند و به شهادت رسیدند و معلمانی را که این راه را به ما نشان دادند و ما را با مسئولیت‌های خودمان آشنا کردند و نیز همه شما عزیزان و امام راحل و مقام معظم رهبری را عائد و واصل بفرماید.

 والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) و فرارسیدن بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص)


بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی به مناسبت شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) و فرارسیدن بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص)

بسم الله الرحمن الرحیم

بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و هدف آن

در آستانه شهادت موسی بن جعفر (علیه السلام) هستیم. مناسبت دیگر وفات یا به تعبیر من «وفات شهادت‌گونه» حضرت ابوطالب هستیم. ایشان در شعب ابی‌طالب و سختی‌های ناشی از آن حضور داشتند و پس از آنکه بیرون آمدند همان سال اول خروج از شعب، هم ایشان و هم حضرت خدیجه از دنیا رفتند. مناسبت بعدی سال‌روز مبعث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است، که خداوند فرمود: «لقد مَنَّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (آل‌عمران: 164).

بیایید این سه مناسبت را کنار هم بگذاریم و سیر وقایع را نگاه کنیم. پیغمبر با بعثت خویش می‌خواست چه حرکتی را در بین مردم ایجاد کند؟ در این حرکت چه فداکاری‌هایی از ناحیه کسانی همچون حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه واقع شد؟ و بعداً، دست‌کم در زمان موسی بن جعفر (علیه السلام) از ناحیه مردم به کجا رسیدیم؟ موسی بن جعفر (علیه السلام) فرزند همین پیغمبر است؛ کار خلافی هم نکرده است، اما معامله‌ای که با ایشان می‌کنند و آنچه بر ایشان می‌گذرد عجیب است؛ «وَالْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیودِ وَالْجَنَازَةِ الْمُنَادَی عَلَیهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ».[1] اینها چیزهایی است که واقع شده، اما چه اتفاقی افتاده است که در امتداد بعثت پیامبر، که در آن کسی از جنس خود مردم برانگیخته می‌شود تا کتاب شریف را بر مردم بخواند و عرضه کند و ارزش‌های وحیانی را به مردم منتقل کند و آنها را بسازد، چنین وقایعی رخ می‌دهد. این مردم نیاز به ساختن دارند و قبل از بعثت پیامبر، در ضلال مبین بوده‌اند. اگر پیامبر نمی‌آمد و بعثت صورت نمی‌گرفت در ضلال مبین می‌ماندند.

این ضلال مبین و گمراهی آشکار در عصر جاهلیت چه بود؟ البته مردم عصر جاهلیت هم خوبی‌هایی داشتند. لذا پیامبر می‌فرماید: «لاتمم مکارم الاخلاق». من مبعوث به رسالت شدم تا مکارم اخلاق را نشر و عرضه کنم یعنی در خود جاهلیت برخی خوبی‌ها و مکارم اخلاقی وجود دارد که پیامبر برای تکمیل آنها می‌آید. مثلاً آنها ماه‌های حرام را داشتند که اسلام هم آن را پذیرفت. همچنین، اسلحه‌کشیدن بر روی زن و بچه را ننگ می‌دانستند. هرچند چنین مکارمی داشتند ولی در ضلال مبین بودند.

تأثیرات بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله)

اما همین بعثت تأثیرهایی هم داشت که تأثیرات عملی خارجی است. پیغمبر آمد و مردمی را که بویی از این معالم نبرده بودند مخاطب قرار داد و گفتار و کردار پیامبر آنها را جذب کرد و اثر عملی‌اش این شد که پیغمبر جامعه‌ای اسلامی ساخت و به مردم آن ارزش بخشید؛ به طوری که مردمی که از نظر تاریخی،‌ بی‌قیمت و بی‌ارزش بودند، ارزش یافتند. در زمان خسروپرویز ساسانی در جزیرة‌العرب شورشی شد و عده‌ای کشته شدند. به خسروپرویز خبر دادند. وی مشاورانش را جمع کرد تا تصمیم بگیرند چه بکنند. آنها جغرافیای عربستان را برای خسروپرویز ترسیم کردند. حتی جزء کلماتشان این است که این سرزمینی است که آبش راکد است و خاکش روان. نتیجه مشاوره نظامی این شد که اصلاً شبه‌جزیره عربستان قیمتی ندارد که ما بخواهیم سرباز بفرستیم و شورش را سرکوب کنیم. این ارزش عربستان بود. این سرزمین بی‌ارزش در کمتر از سی سال چه شد که دو ابرقدرت آن زمان، یعنی روم و ایران، را تصرف کردند. این اتفاق بزرگی است که در آن زمان واقع شده و در تمام شئون دنیای آن روز اثرگذار بوده است. بعثت پیغمبر بسیار ارزشمند بود و به عربستان و مردم آن ارزش بخشید. مردمی پیدا شدند که حاصل زحمات پیامبر بودند و پیامبر آنها را تزکیه کرده بود. اینها مراحلی را طی کردند و تا حدی از آن ضلال مبین خارج شدند.

انحراف هم‌عصران پیامبر (صلی الله علیه و آله) از سیره ایشان

اما آیا ما توانستیم خروج از ضلال مبین را حفظ کنیم؟ حتی در زمان خود پیغمبر یا پس از ایشان؟ متأسفانه حتی در زمان خود پیغمبر، مسائلی می‌بینیم که نه‌تنها خروج از ضلال مبین نیست، بلکه ضلال بَیّن‌تر و واضح‌تری است. توطئه می‌کنند که پیامبر را بکشند. اما چه کسانی؟ کسانی که اصحابش هستند. چه کسانی در قصه عقبه دخیل بودند؟ اسامی همه مخفی است. فقط در کتاب محلی ابن‌حزم، نویسنده به مناسبت اینکه می‌خواهد کسی را تضعیف کند واقعه عقبه را نقل می‌کند و از آنها نام می‌برد و این را وسیله تضعیف وی قرار می‌دهد. این فقط نشانه است اما در تمام کتب محفوظ است. در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید نیز می‌توان دید. وقتی ابوموسی اشعری در شام در میان جمعی در حال صحبت بود این قصه را نقل می‌کند می‌گوید آن افراد یازده- دوازده نفر بودند. مقداد گفت از خود گوینده هم غافل نباشید. ابوموسی را می‌گفت. ابوموسی اشعری هم جزء اینها بود، اما بزرگ‌ترهایی در این فهرست بودند که می‌خواستند پیامبر را بکشند. این واقعه را مخفی نگه می‌دارند تا از قداست این افراد کم نشود، اما این واقعه‌ای است که اتفاق افتاده است.

در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، در حجة‌الوداع، فضایی امنیتی حاکم شد. یعنی به مجرد اینکه پیامبر در عرفات حدیث شریف «انی تارک فیکم الثقلین» را فرمود. زمزمه‌ها شروع شد و بساطی راه افتاد تا به غدیر خم رسیدند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) حکومت نظامی اعلام کرده بود. چون از قیام تحریک‌کننده‌ها وحشت داشت. از فاصله عرفات تا برگشت غدیر اجتماع بیش از سه نفر ممنوع شد. لذا آیه شریفه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک» تهدیدی هم در ادامه دارد که می‌گوید: «و ان لم تفعل فما بلغت رسالتک، والله یعصمک من الناس». این تهدید اشاره به همین‌ها است. این آیه به ضمیمه نوشته‌هایی که موجود است گویا است و این حرکت امتداد پیدا می‌کند. اما آن ضلال مبین هم، که بعثت برای خروج از آن صورت گرفت، دائماً در دنیای اسلام تغییر چهره می‌دهد و وسیع‌تر می‌شود. عده‌ای می‌کوشیدند همه کسانی را که داخل در خط خودشان نباشند و در محدوده فکریشان نگنجند از بین ببرند. یکی از آنها ابوطالب است. جرم ابوطالب این است که پدر علی بن ابی طالب (علیه السلام) است.

حتی خود اهل تسنن نیز این بحث را دارند که آبا و اجداد پیغمبر در مکه و کثیری از مردم قریش و جزیرةالعرب دین حنیف داشتند؛ دینی که دین ابراهیم بود. حتی خودشان می‌گویند دین موسی و عیسی وقتی آمد تنها برای بنی‌اسرائیل بود نه برای همه مردم. دین عمومی نبود؛ دینی بود برای بنی‌اسرائیل. اما متأسفانه وقتی به حضرت ابوطالب و عبدالمطلب می‌رسند به جای اینکه همین نظر را بدهند و بگویند اینها دین حنیف داشتند، سخنان دیگری را پیش می‌کشند. گرچه درباره ابوطالب و ایمان وی ده‌ها کتاب نوشته شده، اما مدعی می‌شوند که ابوطالب مشرک از دنیا رفته و جایش در آتش جهنم است، در حالی که اگر پیامبری هم نمی‌آمد ابوطالب مشرک نبود و دین حنیف داشت؛ مثل عبدالله، پدر پیامبر، که ایشان هم دین حنیف داشت. این بحث در کتاب خود آقایان هم هست.

گمراهی معاصران موسی بن جعفر (علیه السلام) 

ادامه مطلب ...

قرآن کریم: اى پیامبر، تو را به حق فرستادیم که مردم را به نعمت بهشت جاوید مژده دهى




قرآن کریم:


إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِیمِ


 اى پیامبر، تو را به حق فرستادیم که مردم را به نعمت بهشت جاوید مژده دهى و از عذاب جهنم بترسانى و تو مسئول کافران که به راه جهنم رفتند، نیستى ... .


بقره، آیه 119.

مؤمن قریش، حامی پیامبر


چگونگی خلقت ابوطالب (علیه السلام) و ارتباط او با پیامبر صلی الله علیه وآله:
این تعبیر از امیرالمؤمنین علیه السلام است که در ذیل یک روایت فرمودند: «نور ایشان از نور ماست که خداوند متعال دو هزار سال قبل از خلقت آدم آفرید و از آنجا با نبی اکرم صلی الله علیه وآله مرتبط بود و از آنجا در مقابل نورانیّت نبی اکرم صلی الله علیه وآله تواضع کرد» . بعد فرمودند: در همان عالم ذرّ و میثاق، از مؤمنین عهد ولایت خواسته شد و قبول کردند و به اندازه‌ای که قبول ولایت کردند درجات ایمان پیدا کردند. ولی این وجود مقدّس کسی است که ارتباطش با نبی اکرم صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام از دو هزار سال قبل از خلقت آدم آغاز شده و از آنجا پیوند خورده و از آنجا عهد و قرارها بسته شده است، بعد هم که به عالم دنیا آمد از همان موقع که پیامبر هشت ساله بود تحت کفالت حضرت ابوطالب علیه السلام قرار گرفتند تا پنجاه سالگی حضرت یعنی ده سال بعد از نبوّت، حضرت ابوطالب علیه السلام در قید حیات بود. در چهل سال ابوطالب با تمام وجود فداکاری کرد و در تاریخ نوشته‌اند در ده سال اوّل نبوّت که دوره غربت پیامبر است او را تصدیق کرد. بعد از اینکه مکّه را فتح کرد تصدیق او کار آسانی شده بود و خداوند هم در قرآن فرموده است: «اذا جاء نصر الله والفتح ورأیت النّاس یدخلون فی دین الله أفواجا» لذا فرمود: آنهایی که قبل از فتح مکّه ایمان آوردند و انفاق کردند و جهاد نمودند با کسانی که بعد از فتح مکّه آمدند یکسان نیستند و فرق می‌کنند.

2016/05/04 14:03:03
چگونگی خلقت ابوطالب (علیه السلام) و ارتباط او با پیامبر صلی الله علیه وآله

امام رضا (علیه السلام) زیارت قبر پدرم، موسى بن جعفر(ع)، مانند زیارت قبر حسین(ع) است.



امام رضا (علیه السلام)
زیارَةُ قَبرِ أبی مِثلُ زِیارَةِ قَبِر الحُسَینِ.

زیارت قبر پدرم، موسى بن جعفر(ع)، مانند زیارت قبر حسین(ع) است.

وسایل الشیعه ج14 ، ص547

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) در دیدار با جمعی از طلاب حوزه عملیه استان تهران


بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) در دیدار با جمعی از طلاب حوزه عملیه استان تهران

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی به نقل از خبرگزاری حوزه، آیت الله علوی بروجردی امروز در دیدار طلاب حوزه عملیه استان تهران که در بیت  مرحوم  آیت الله العظمی بروجردی و دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی در قم برگزارشد با بیان اینکه انسانها در مسیر زندگی اهل بیت هستند و از راه و مسیر آنها جدا نیستند گفت: اهل بیت(ع) در طول مسیر هدایت بشر دچار رنج های فراوانی شدند.

ایشان افزود: حوزویان هم باید در ادامه همان مسیر حرکت کنند و  تلاش کنند دین  و آموزه های الهی را با تمام زوایای آن به جامعه برسانند.

 آیت الله علوی بروجردی اظهار داشت: امام معصوم(ع) فرموده ، اگر سخنان ما اهل بیت را آنچه را که هست با زبان و گفتار خوب  به مردم برسانند همه عاشق و پذیرای آن خواهند شد.

معظم له عنوان کرد: امام رضا(ع) در حرکت و مسیر خود به ایران، فرهنگ دینی و اسلامی را نشر دادند و در واقع جلساتی که با عالمان سایر ادیان داشتند، باعث درخشش و جلوه نام شیعه و اسلام شدند و موجب از بین رفتن بسیاری از مشکلات اسلام  گردید.

آیت الله علوی بروجردی گفت: حکومت عباسی چون از نوع تبلیغ ائمه با خبر بود، همه امامان(ع) را یا با زندانی کردن و یا مسائل دیگر زیر نظر گرفتند و اجازه نشر دین را ندادند.

ایشان افزود: حوزویان در مسیر علوم آل محمد(ع) قرار دارند و عالمان گذشته با تمام تلاش خود میراث دار کلام و علوم آنها بودند همین وظیفه را حوزویان فعلی دارند و برای این امر باید خوب در امر تعلیم و تعلم گام بردارند تا بتوانند مانند عالمان گذشته موثر واقع شوند.

آیت الله علوی بروجردی اظهار داشت: جامعه اسلامی در شرائط حساسی از لحاظ فرهنگ، افکار شیطانی و گروهای تروریستی قرار دارد و دشمن هم برای از بین بردن اسلام برنامه و هدف دارد.

معظم له عنوان کرد: دشمن با ایجاد تفکرات وهابی سعی کرد اسلام را،جانی و خشن  جلوه دهد و حتی در فضای مجازی هم با ایجاد شبهه شروع به تخریب کرده است.   

آیت الله علوی بروجردی گفت: متاسفانه این عقاید و شبهات وهابی علیه اسلام و شیعه  در دانشگاه و حتی در دبیرستان  تبدیل به عقائد روشنفکری شده و این  عوامل نشان می دهد دشمن در حال فعالیت علیه اسلام است.  

ایشان با بیان اینکه رسالت حوزویان در این عصر در دفاع از اسلام و مبانی عقیدتی بسیار سنگین است اظهار داشت: آمدن به حوزه و طلبه شدن لیاقتی بود که خدا به شما طلاب داده باید این فرصت را برای تعلیم  و تعلم غنمیت شمرد

 آیت الله علوی بروجردی اظهار داشت:  طلبه با ملبس شدن به لباس روحانیت خود را آماده برای سربازی امام عصر(ع) کرده است، این لباس حرمت دارد و باید درک کرد.

ایشان عنوان کرد: رعایت زی طلبگی برای طلاب ضروری است و جهان تشنه علم و علوم آل محمد(ع) است باید از این فرصت که در اختیار دارید از سرمایه جوانی و عمر نهایت بهره برداری را برای ارتقاء اسلام وجهانی کردن مبانی ارزشی ببرید.

آیت الله علوی بروجردی گفت: طلبه باید اهل اشکال، کنکاش و دقت و بررسی در درس باشد،  اگرحوزویان مباحث خوب برای بیان داشته باشند در این عصر مجازی بسیار می توانند موثر باشند.

معظم له اظهار داشت: حوزویان امروز باید تمام تلاش خود را بکار گیرند تا میراث دار علمای گذشته باشند و از هر لحاظ خود را به زبان و علوم مختلف مجهز کنند.

ایشان عنوان کرد: فضای مجازی بستر خوبی برای تبلیغ است از این فضا سایر ادیان بهره برداری خوبی می برند، ولی جای تعجب است مسلمانان با این همه مباحث غنی ارزشی نتوانستند این علوم را به خوبی منتشر کنند. 










برگزاری مراسم عزاداری شهادت امام موسی بن جعفر و حضرت ابوطالب علیهما السلام در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی



برگزاری مراسم عزاداری شهادت امام موسی بن جعفر و حضرت ابوطالب علیهما السلام در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی






بسم الله الرحمن الرحیم 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ 

وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ 

وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ

به مناسبت شهادت حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السلام) 

مراسم عزاداری و سوگواری در

دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

.برگزار میگردد 

سخنرانان:

خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام  والمسلمین آقای ظهیری

خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام والمسلمین  آقای احمدی اصفهانی

زمان:  سه شنبه 25 رجب 1437 مصادف با 14 اردیبهشت 1395

ساعت: 11 صبح

مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْبَطْحاءِ و َابْنَ رَئِیسِها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْکَعْبَةِ بَعْدَ تَأْسِیسِها،

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلی وَلَدِکَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ

به مناسبت  وفات حضرت ابوطالب (سلام الله علیه)

مراسم عزاداری و سوگواری در

دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)

با حضور اقشار مختلف مردم متدین و هیات مذهبی 

برگزار میگردد.

سخنران:

خطیب ارجمند حضرت حجت الاسلام  والمسلمین آقای احمدی اصفهانی

زمان:   چهارشنبه 26 رجب 1437 مصادف با 15 اردیبهشت 1395

ساعت: 11 صبح

مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت ایت الله علوی بروجردی (مدظله العالی)



بیانات آیت الله علوی بروجردی در دیدار با پاسداران و بسیجیان شرکت کننده در دوره تربیت و تعالی


بیانات آیت الله علوی بروجردی در دیدار با پاسداران و بسیجیان شرکت کننده در دوره تربیت و تعالی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) به نقل از خبرگزاری حوزه، آیت الله علوی بروجردی پیش از ظهر امروز در جمع افسران و سربازان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران به بیان شخصیت زینب کبری (س) پرداخت و گفت: از نظر ما زینب کبری (س) چون دختر فاطمه زهرا (س) یا علی بن ابی طالب (ع) است، برای ما اهمیت ندارد؛ اگرچه همین مسئله نیز برای اهمیت ایشان کافی است؛ اما شأن و مقام این شخصیت والا آنقدر بالاست که امام حسین (ع) ایشان را نائب خود قرار دادند؛ لذا از القاب ایشان نائبةالحسین می باشد.

ایشان اظهار داشت: عاشورا و حرکت کربلا نهضتی است که اگر بخواهیم به آن به صورت دقیق نگاه کنیم، تأثیرگذاری آن همانند تأثیرگذاری انقلاب کبیر فرانسه است؛ اما انقلاب تند و با خشونت نیست.

معظم له ابراز داشت: امام حسین(ع) در این نهضت به شهادت رسید؛ اما پیام رسانی زینب کبری (س) سبب شد تا کربلا مهجور و این حرکت عقیم نماند.

آیت الله علوی بروجردی خاطرنشان ساخت: زینب کبری (س) آنچنان بساطی پس از کربلا به پا کرد که حاکمان زمان از فجایع این حرکت تبری جسته و بدین سبب، حکومت بنی امیه را به اضمحلال کشیده شد.

ایشان تصریح کرد: پس از سرکار آمدن بنی عباس موج حرکت مردم به سمت کربلا آغاز شد و حکومت نمی توانست با این حرکات مقابل کند؛ به همین دلیل دستور داد قبر امام حسین(ع) را آب ببندند و خراب کنند؛ اما باز مردم در این مکان متبرک حضور یافته و مراسم خود را به پا می کردند.

معظم له بیان داشت: حتی آب و گاوی که برای شخم حرم حضرت آوردند، به پیش نمی رفت و امروز آن مکان معروف به حائر حسینی است.  

آیت الله علوی بروجردی با اشاره به وضع جرائم مالی برای حضور در کربلا، اظهار داشت: به دلیل عدم جوابگویی این جریمه و حضور مشتاقانه مردم در کربلا، قطع دست نیز قانون گذاری شد که باز نتوانستند با این حرکت مردم مقابله کنند؛ حتی برخی یک دست خود را داده بودند و باز تقاضای قطع دست دیگر خود را داشتند تا بتوانند به کربلا بروند.

ایشان ابراز داشت: با تمام این مباحث، حضور عاشقان در کربلا تعطیل نشد؛ چراکه حسین (ع) مبدأ حرکت بود و زینب کبری(س) این حرکت را ادامه داد.

معظم له خاطرنشان ساخت: پس از کربلا چهره حضرت زینب(س) آنچنان پیر شده بود که حتی همسر او نیز ایشان را نشناخت؛ اما راه گم نشد و کربلا پا بر جا ماند.

آیت الله علوی بروجردی تصریح کرد: زینب کبری(س) الگوست و ما نباید این الگوها را از دست بدهیم؛ چراکه برای دستیابی به سعادت به چنین افرادی نیازمندیم.

ایشان بیان داشت: همه ما باید سعی کنیم در این مسیر و در ابتدا این بانوی بزرگ را بشناسیم؛ چراکه این شناخت ها ما را در حرکت یاری خواهد کرد.

معظم له اظهار داشت: امروز دشمنان، اسلام را به عنوان مکتب تکفیری و انتحاری معرفی می کنند و این همان انحراف بنی امیه ای است.

آیت الله علوی بروجردی در پایان ابراز داشت: آنان در آن روز نتوانستند این انحراف را در صفوف مسلمین جا بیاندازند و عاشورا و حرکت حسینی با آن مقابله کرد؛ اما امروز به دنبال این مباحث بوده و ما باید با ادامه مکتب حسینی در مقابل این دسیسه ها بایستیم.