بسم الله الرحمن الرحیم
فاطمیه جوی آباد محله بختیاریها ، قافله عزای مادر سادات ،
مرهمی باشد بر قلب داغدار ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ان شاءالله
چون یاس که پا تا به سرش سوخته باشد
بانوی علی هم جگرش سوخته باشد
اسباب سرافرازی پروانه شد اتش
زهرا به طواف تو پرش سوخته باشد
آرامش هر دختر اگر بافتن موست
سخت است که مادر هنرش سوخته باشد
راضی نشود فاطمه بر سوختن ما
وقتی که در آتش پسرش سوخته باشد
اندازه ی کافی دل ما سوخته مادر
بگذار که این خانه درش سوخته باشد
محمد رضا رضایی
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
جوی آباد محله بختیاریها ، قافله عزای مادر سادات ، مرهم قلب داغدار ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
شب سوم جمادی الثانی ،شب شهادت مادر سادات نور دل رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم
آن شب در آن بیت العزا غوغا به پا بود
تصویر یک زن روی دست مرتضی بود
آه مانند شیشه چند جای او ترک داشت
این ها همه درد سر شیر خدا بود
هی دست روی دست میزد راه می رفت
صدها گره در کار یک مشکل گشا بود
یک مرد تنها دو کنیز و این همه زخم
غسل و کفن پیش نگاه بچه ها بود
هر عضو را بینی که کاری تر شکسته
بی شک همانجا بوسه گاه مصطفی بود
یادش نرفته حیدر کرار روزی
می دید زهرایش به زیر دست و پا بود
مادر به هر درد سری آخر کفن شد
دلشوره ها بهر شهید کربلا بود
پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند
یوسف اسیر گرگ های بی حیا بود
یک پیکر عریان و بی سر روی خاک
منزل به منزل راس او بر نیزه ها بود
جا دارد از این روضه نوکرها بمیرند
تشییع آقا بین تکه بوریا بود
اهل القری آقای مارا دفن کردند
آن آقایی که در بیبان ها رها بود
فرمود فرزندش نشد او را ببوسم
چون بند بند پیکرش از هم جدا بود
قاسم نعمتی
بسم الله الرحمن الرحیم
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
فاطمیه 94 ، قافله عزای مادر سادات ، مرهم قلب داغدار ولی عصر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ان شاءالله
خوشا به حال دل من که مادرم هستی
و عاشقانه ترین حس و باورم هستی
شکسته بالم و مادر شما پرم هستی
همیشه و همه جا سایه سرم هستی
خودم و اهل و عیالم فداییت بانو
که پیش پای تو افتاده ایم بر زانو
دلیل خلقت عالم وَ آدمی خانم
هزار مرتبه مافوق مریمی خانم
لطیف و پاک تر از جنس شبنمی خانم
در آسمان و زمین تو معظمی خانم
تو عاشقانه ترین واژه های هر شعری
دلیل گریه و نوحه برای هر شعری
برای عمر کمت گریه میکنم مادر
برای قدّ خمت گریه میکنم مادر
و پای درد و غمت گریه میکنم مادر
از اینکه بد زدنت گریه می کنم مادر
چه گریه دار نشستند و گفتگو کردند
علی و فاطمه ای که سراسر از دردند
بهار خانه حیدر خزان شدی زهرا
توان بازوی من ناتوان شدی زهرا
ستون عرش خدا قدکمان شدی زهرا
بگوسه ماهه چه شدنیمه جان شدی زهرا
چه آمده به سرت مهربان من بانو
مرو عزیز دلم آسمان من بانو
علی بمیرد از این قدر لرزش دستت
از این دلیل غم انگیز رنجشش دستت
چرا عوض شده طرز نیایش دستت؟
مرا ببخش از این بذل و بخشش دستت
به دست خسته شبانه کفن فراهم کرد
برای گل پسرش پیرهن فراهم کرد
شاعر: فرزاد نظافتی
بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله العظمی وحیدخراسانی مد ظله العالی
خوشا به حال کسانی که در فاطمیه کمال جِد و جهد را به کار ببندند برای این که نام او و مصائب او را احیا کنند.
مرهم برای زخم تو پیدا نمی شود
این صورت کبود مداوا نمی شود
این سرفه های سخت چرا بی اثر شده؟
راه نفس میان گلو وا نمی شود
با خنده گفت یک نفر از آن حرامیان
طوری لگد زدم که دگر پا نمی شود
در وقت غسل دادن تو هیچ ناله ای
جانسوزتر از ناله ی مولا نمی شود
شرمنده گشته ام من از این روضه ها ولی
میخواستم که رد شوم اما نمی شود
مادر به مهربانیتان نیست در جهان
هرمادری که حضرت زهرا نمی شود...
شاعر: محسن زعفرانیه
بسم الله الرحمن الرحیم
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها جوی آباد محله بختیاری
جوی آباد محله بختیاری ها ، ایام فاطمیه ، قافله عزا، شب شهادت حضرت سوم جمادی الثانی ،
پرچم مقدس هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
گریه نکن زهرا، علی طاقت ندارد
چون کوثر است این اشک ها قیمت ندارد
مثل تو را از دست دادن فاطمه جان
اصلا تو جای من بگو حسرت ندارد؟
اصلا برایم از تو دل کندن محال است
این حرفا کاری که با قسمت ندارد
آرام می گویم که طفلانت نفهمند
بعد از تو دیگر شوهرت عزت ندارد
باور کن از آن شب که درد آمد سراغت
دیگر علی هم یک شب راحت ندارد
کمتر بخوابان روی شانه زینبت را
این روزها که بازویت قوت ندارد
رخصت بده جبران کنم کم بودنم را
حیدر برای چند شب فرصت ندارد؟
برخیز بانویم تنورت رو به راه است
فضه به نان پختن هنوز عادت ندارد
ای کاش می مردم نمی دیدم عزیزم
دیگر جوانم آن قد و قامت ندارد
پیش علی سیلی زدند و پشت سر هم
گفتند گویا شوهرش غیرت ندارد
بستند دستان خدا را بین کوچه
گفتند راهی هم به جز بیعت ندارد
من فکر می کردم که بین شعله، آتش
کاری به کار چادر عترت ندارد
گفتم به خود آن روز این نامرد حتما
کاری به کار بانوی عصمت ندارد
ای بشکند دستی که سیلی زد به رویت
گریه نکن زهرا، علی طاقت ندارد
شاعر: وحید محمدی
بسم الله الرحمن الرحیم
جوی آباد ، ایام فاطمیه ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ،
در حال آماده سازی تابوت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها
در جهت قافله عزای مادر سادات تا مرهمی باشد بر قلب داغدار حجت ابن الحسن علیه سلام
ان شاء الله
فاطمیه مادر عاشوراست
بسم اللله الرحمن الرحیم
جوی آباد ، ایام فاطمیه ، چایخانه هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
مراسم سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در فاطمیه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برگزار شد. در این مراسم که قشرهای مختلف مردم حضور داشتند و در کوچه و خیابان منتهی به دفتر آیت الله العظمی وحید خراسانی (مدظله) تجمع کرده بودند، ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) به ذکر مصائب آن بانوی شهیده پرداختند. سپس هیئت عزادار همراه با آیت الله العظمی وحید خراسانی (مدظله) با پای پیاده برای عرض تسلیت به حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) به سوی حرم مطهرش رهسپار شدند. در این مراسم بی نظیر، که در آن جمعیتی بزرگ از گروه ها و دسته های مختلف مردم عزادار قم و برخی شهرها و کشورها حضور داشتند، سوگواران همراه با مرجعیت شیعه به سینه زنی و عزاداری پرداخته ، در غم و اندوه این مصیبت عظمی اشک ماتم ریختند.
بسم الله الرحمن الرحیم
میراثی که به عنوان «خطبهی فدکیه» از وجود مقدس ام أبیها فاطمه زهرا سلام الله علیها به یادگار مانده نه تنها از طرق راویان شیعه نقل شده، بلکه به عنوان یک میراث شامخ ادبی در کتابهای معروف و آثار ماندگار عرب در فصاحت و بلاغت چون «بلاغات النساء» [1] و غیر آن، مورد توجه قرار گرفته است و ناقل آن ابن عباس از اصحاب خاص و شاگردان امیر مؤمنان علیه السلام است. که وی خطبه را از بانوی مظلوم و قهرمان کربلا «شریکة الحسین» [2] زینب کبری سلام الله علیها، با تعبیر عن «عقیلتنا زینب» و ایشان از مادر گرانقدر خود که مادر اسلام و بالاتر از آن، ام ابیهاست روایت می کند.[3] و چه زیباست که این خطبه خود، بیان کنندهی وجهی از وجوه لقبی است که بانی بزرگ اسلام و رسول گرامی صلی الله علیه وآله به دختر والا گهر خویش دادند؛ و او را مادر پدر خود نامیدند.
این خطبه، میراثی گرانسنگ برای همهی کسانی است که با هر تفکر و گرایش، کنجکاو در وقوف و آگاهی بر اصالتها در مکتب وحی و ریشهیابی پیدایش انحراف از اصول، در امتداد زمان و پهنهی تاریخاند. گفتاری که از موضوع فدک آغاز میشود و به خلافت و مسایل عام دنیای اسلام میانجامد؛ و از غصب فدک به عنوان مصداقی از کجروی و تضییع حقوق در آیینی حکایت دارد که بنیان آن بر حق و عدل استوار گشته است. و مدعیان، پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله در مقام پاسداریش به نوحهگری نشستهاند.
بانوی اسلام، در این خطبه استدلال به کتاب و روش داوری را در صحت و سقم آن که افراد در مقام پیشبرد اهداف خویش به پیامبر صلی الله علیه وآله نسبت میدهند و سنتاش نام میگذارند و عامهی مسلمین را به پیرویاش میخوانند، به ارباب بصیرت آموزش میدهد. خدعهها و تزویرها را بر ملا میکند و پوشش اسلام را از چهرهی جاهلیت نوین کنار میزند. جو کاذب ارعاب و تهدید را میشکند و مردم را به مطالبهی حقوق مسلم خویش از حاکمان که اهم آن، حراست از ارزشهای اسلامی است فرا میخواند.
یک بانوی بسیار جوان، دولت، حکومت و سواران بر اریکهی قدرت را به تنهایی و با یک دنیا شهامت به محاکمه میکشد و با برهان و دلیل علیه آنان اقامهی دعوی میکند؛ نه تنها علیه آنان، بلکه علیه همهی خلفهای ناصالحی که در همهی دورانها تا به امروز بر روش و سنت آنان طی طریق میکنند. و بیشتر از آن، به سرزنش مردم در پیروی کور و خالی از اندیشهی این گونه راهبانان میپردازد. هنگامی که بیتفاوتی مردم را در اساسیترین امور خویش میبیند و بیمسؤلیتی آنان را نسبت به نسلهای آینده نظاره میکند، با بیپروایی تمام در مقام اتمام حجت، آنان را از آیندهی این منش و کنش و ناتوانی ابزاری که در روند حرکت مکتب برگزیدهاند، به تندی بیم میدهد. که در برگردان زیبای برادر ارجمند و فاضل و درد آشنا، آقای «محمد تقی اختیاری» این سخنان آتشین و برآمده از درد و رنجی که فاطمه از این همه ناآگاهی بر جان دارد، نه فقط خطاب به سران حکومت؛ بلکه با مردم که در حقیقت راهبانان انحراف و تزویر آنهایند، میباشد. همیشهی تاریخ، جهل، ترس، بینشها، کنشهای برآمده از سر عصبیتها، حرص و آز، تنگی اندیشه و بیتوجهی به افقهای دور در میانشان به پیدایش رهبرانی از همین تبار و با همین اندیشه انجامیده که ارزشها و اصالتها را در مکتب الهی و وحیانی اسلام به بازی میگیرند؛ میفرماید:
«پس اکنون مرکب خلافت را به دست گیرید و بار و بنهاش را ببندید، اما بدانید پشت آن، زخمی استخوانش شکسته و جانش فرسوده و پایش ناتوان است. عیب و ننگش باقی، مهر خشم و غضب خداوندی بر پیکرش خورده است و رسواییش پاینده و همیشگی خواهد بود...»[4]
گزارش تصویری؛
مراسم شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
فاطمیه دوم در
دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی (مدظله العالی) 1394/01/04"101:00
حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نَحنُ وَسیلَتُهِ فِی خَلقِه وَ نَحنُ خاصَّتُه وَ مَحَلُّ قُدسِه وَ نَحنُ حُجَّتُه فی غَیبِه وَ نَحنُ وَرَثَهُ أنبیائِه؛
ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما دلیل های روشن خداییم و وارث پیامبران الهی.
منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خویی) ج20 ، ص97 - شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج16، ص211
بسم اللله الرحمن الرحیم
ایام سوگواری حضرت زهرا سلام الله علیها ، دهه فاطمیه
جوی آباد محله بختیاری ها
چایخانه (ایستگاه صلواتی ) حضرت حبیب ابن مظاهر علیه سلام
در میانه خیابان پروین روبروی مدرسه شهید عبداللهی
در این ایام عزا این چایخانه اقدام به پذیرای از مردم مینماید و هرروز از ساعت 4 بعداز ظهر الی 9شب
خدمت رسانی میکند
خادمین
حضرت زهرا سلام الله علیها که در این قسمت خدمتگذاری میفرمایند عبات اند از :
آقای سعید حبیبی
آقای عیدی حبیبی
آقای عبدالرضا حبیبی
آقای بهزاد حبیبی
آقای داریوش حبیبی
و........
باشد که خداوند منان از این عزیزان قبول فرماید
حضرت آیت الله علوی بروجردی دامت برکاته در آستانه شهادت حضرت صدیقه کبریسلام الله علیها و تقارن آن با عید نوروز فرمودند:
تعظیم شعائر فاطمی در نوروز
مصادف شدن ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و عید نوروز مایه نگرانی ما نیست؛ زیرا شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، بهتر از ما تشخیص میدهند که چه وظیفهای دارند و به آن عمل میکنند؛ همانطور که تا کنون نیز تعظیم شعائر در زندگی مردم آشکار بوده است و در آینده نیز ملاحظه خواهید فرمود که همان پرچمهای مشکی که سال گذشته بر سر در خانهها بالا میرفت، امسال نیز در ایام نوروز اینگونه خواهد بود. کما اینکه اهل منابر می گویند: امسال نیز مثل سالیان گذشته، مجالس بسیار پر رونق است.
لزوم پیامداری فاطمه زهرا
بنابراین، مهم آن است که ما، پیامدار فاطمه زهرا سلام الله علیها باشیم و این پیام را به همه مردم برسانیم و قبل از آن نیز خودمان، فهم صحیحی از این پیام داشته باشیم.
من امروز فقط یک نکته تقدیم حضور عزیران دارم و آن اینکه ما درباره شأن و مقام حضرت زهرا، به سراغ منابع شیعه نمیرویم که در آن احادیث مسندی همانند «لولاک لما خلقتک الافلاک ولو لا علی لما خلقتک ولولا فاطمه لما خلقتکما»، داریم.
عظمت جایگاه حضرت زهرا در منابع اهل سنت
در مسند احمد و دیگر منابع اهل تسنن آمده است که «فاطمة بضعة منّی، یوذینی ما آذاها».[1] و در صحیح بخاری و خصائص نسائی آمده است که «فاطمة بضعة منی، من أغضبها فقد أغضبنی».[2] و در کتاب کنز العمال آمده است که » على خیر البشر ، فمن أبی فقد کفر »؛[3] یا در کتاب جامع صغیر سیوطی و کنزالعمال آمده است که « من لم یقل ، علىٌ خیر الناس ، فقد کفر»؛[4] حاکم در مستدرک از عایشه نقل میکند که «أحب الناس الی رسول الله من النساء فاطمة و من الرجال علی»؛[5] راوی در جامع ترمزی نقل میکند که با عمهام بر عاشیه وارد شدیم «فسئلت عنها من احب النساء الی رسول الله؟ قالت: فاطمه، فقلت مِن رجال؟ قال زوجها»؛[6] اینها مطالبی نیست که مخفی باشد.
در مستدرک الصحیحین از حاکم آمده است که «اذا کان یوم القیامة نادی منادی من وراء الحجاب یا ایها الناس غضّوا ابصارکم عن فاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله حتی تمرّ»؛[7] ابن اثیر ذهبی و گنجی شافعی نیز این حدیث مستدرک را نقل کردهاند و اضافهای دارند که در آنجا فاطمه زهراسلام الله علیها با پیراهن خونین حسینش که در دست دارد از آنجا عبور میکند.
یکی از خصوصیاتی فاطمه زهرا سلام الله علیها که بسیار حائز توجه است، خطبه فدکیه ایشان در مسجد مدینه است.
ما صرفا از منابع شیعه نقل نمیکنیم بلکه این خطبه در مصادر سنی نیز به وفور آمده است. ابن ابی الحدید معتزلی مذهب از منابع دیگر عامه با در جلد 16 کتابش با سند نقل میکند که محمد بن زکریا از جعفر بن محمد بن عماره نقل میکند که ابوبکر هم در پایین آن منبر بود که بعد از خطبه آن حضرت گفت که ای مردم شما را چه شده است که به هر صدایی گوش میدهید:
فلما سمع أبو بکر خطبتها شق علیه مقالتها فصعد المنبر و قال: أیها الناس ما هذه الرعة الى کل قالة، أین کانت هذه الأمانی فى عهد رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم، ألا من سمع فلیقل، و من شهد فلیتکلم، إنما هو ثعالة شهیده ذنبه، مربّ لکل فتنة، هو الذی یقول: کروها جذعة بعد ما هرمت، یستعینون بالضعفة، و یستنصرون بالنساء، کأم طحال أحب أهلها الیها البغی؛ ألا انی لو اشاء أن أقول لقلت، و لو قلت لبحت، إنی ساکت ما ترکت، ثم التفت الى الأنصار فقال: قد بلغنی یا معشر الأنصار مقالة سفهائکم، و أحق من لزم عهد رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم، أنتم، فقد جاءکم فآویتم و نصرتم، ألا إنی لست باسطا یدا و لا لسانا على من لم یستحق ذلک منا. ثم نزل، فانصرفت فاطمة علیها السلام إلى منزلها.[8]
ثعاله یعنی روباه، شهیدة ذنبه؛ یعنی شاهدش همان دمش است که این کلام را عرب در جایی استعمال میکند که ریشهاش این است که به روباه گفتند که شاهدت چه کسی است؟ گفت دم من است. آن وقت ابوبکر این مثل را میزند که اینها هدفشان این است که اجتماع را به هرج و مرج و جاهلیت برگردانند.
ابن ابی الحدید نقل میکند که خطاب ابوبکر در این کلمات به صدیقه کبری سلام الله علیها یا علی بن ابی طالب علیه السلاماست؛ چون کلام ذوجهتین است و به هر دو قابل توجیه است. وقتی ام سلمه شنید که او جلوی مهاجر و انصار این صحبت را کرده، در بین آن جمعیت داد زد که لمِثل فاطمة بنت رسول الله یقال هذا القول، هی والله الحوراء بین الانس؛ چرا نسبت به فاطمه زهرا سلام الله علیها این گونه میگویید؟ اما آنها در مقابل، کاری که کردند، حقوق ام سلمه را حتی به عنوان همسر پیغمبر صلی الله علیه و آله تا آخر قطع کردند و کسی هم به سراغش نیامد.
مسئله این است که فاطمه زهرا سلام الله علیها آن شأنی که داشت یعنی « من آذاها فقد آذانی» را به اعتقاد آنها داشت و حتی مثل عایشه نقل میکند که نزدیکترین افراد به پیغمبر صلی الله علیه و آله این بزرگوار بود.
تاثیر خطبه فدکیه بر مردم
به هر حال، ایشان در آن جمعیت مهاجر و انصار در مسجد خطبهای خواند که از نظر ادبی شاهکار به حساب میآید و جز شاهکارهای سخنان زنان عرب نقل شده است. آن خطبه و استدلالات آن به آیات قرآن در مقابل مهاجر و انصاری به قدری مهم بود که همه تحت تاثیر این فرمایشات گریه میکردند.
اما ابوبکر برای اینکه جلو این تاثیرات را بگیرد جواب بسیار نامناسبی میدهد، مانند اینکه همه اینها شاهدشان در مدعایشان، دمشان است یا اینها اهل فتنه و فتنهگر هستند یا در بدی و پستی به ام طحال که مثل اعلای پستی در جاهلیت عرب بوده مثال میزند؛ در حالی که آنها خودشان احیاگر جاهلیت هستند.
تقصیر مردم در ظلم به اهل بیت