بسم
الله الرحمن الرحیم قال
مولانا الصادق علیه الصلوة و السلام؛ رحم الله شیعتنا، شیعتنا والله هم
المؤمنون، فقد شارکونا فی المصیبة بطول الحزن والحسرة... پرواضح
است بعد از شهادت خاتم النبیین و رحمة للعالمین (صلی الله علیه و آله و
سلم) دشمنان خاندان مطهّر وحی صلوات الله علیهم اجمعین کمر در محو و
اضمحلال آن مکتب نبوی و علوی بستند و کودتاگران سقیفه خلافت را از محور
عصمت و رسالت دور کردند و بزرگترین و هولناکترین جنایت را در تاریخ بشریت
رقم زده و به جمیع ماسوی الله ظلم و تعدّی نمودند. به فرموده امام ششم
صلوات الله علیه: روز سقیفه و آتش زدن باب وحی الهی باب امیرمؤمنان (علیه
السلام) و حسن و حسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم و فضه: و شهادت محسن
(اولین شهید مکتب علوی علیه السلام) با لگد و ضرب و شتم یگانه یادگار
احمدی (صلی الله علیه و آله) بزرگترین و دردناکترین و تلخترین مصیبت
بشریّت و اصل یوم العذاب است. (1) آری
این ایام، ایام هتک جمیع حرمت ها و زحمات انبیاء و اوصیاء می باشد، انّا
لله و انا الیه راجعون، و از بدیهیات است در این برهۀ از زمان که دشمنان
تشیع در جمیع انحاء عالم علیه فرهنگ علوی و اهل بیت متحد هستند، موالیان و
دوستداران علوی و فاطمی (علیهما السلام) به فرموده امام ششم (علیه السلام) و
بر طبق سیرۀ مستمرّۀ علماء ربانی ایدیهم الله تعالی و توصیه اکید حضرت آیت
الله العظمی سید محمد صادق روحانی (دام ظله) و سلف ماضیۀ علما رحمهم الله
باید به اقامة عزاء و ماتم اعم از برگزاری مجالس و ادامه پوشیدن لباس مشکی
و بر افراشتن بیرق عزاء بعد از ماه محرم و صفر تا منتصف شب نهم ربیع
المولود که آغاز امامت مولانا صاحب الزمان ارواح العالمین له الفداه و
عیدالله الاکبر و فرحة الشیعة، می باشد اقدام نمایند. بدون تردید اتفاقات
هفته اول بعد از ماه صفر، ریشه و اصل همه مصائب است و کسانی که سعی دارند
عالماً و عامداً و چه بسا جاهلاً این ایام را تضعیف و بی اهمیّت جلوه دهند
مرتکب گناهی بس عظیم هستند و الی الله المشتکی. اللهم عجّل فرجه و
انصر الشیعه بفرجه آمین رب العالمین. دفتر
حضرت آیت الله العظمی روحانی (مدظله العالی)
1.
قال الصادق (علیه السلام): ... و ان کان یوم السقیفه و احراق النار علی
باب أمیرالمومنین و الحسن و الحسین و فاطمة و زینب و ام کلثوم و فضة و قتل
محسن بالرفسة اعظم و أدهی امر لانه أصل یوم العذاب / نوائب الدهور، جلد 3، ص
194.
به گزارش شیعه ویوز ، رادیو قرآن کریمِ حرم مطهر امام حسین (علیه السلام) در کشور دانمارک افتتاح شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آستان قدس حسینی، مسئول رادیو حرم با اعلام این خبر اظهار داشت: رادیو قرآن کریم با نظرِ تولیت آستان قدس حسینی، در کشور دانمارک راهاندازی گردید و اولین برنامه این رادیو پوشش مستقیم محافل انس با قرآن کریم مسجد امام علی (علیه السلام) بوده است که در ایام ماه مبارک رمضان با حضور جمع کثیری از مؤمنان و شخصیتهای دینی برگزار میگردد.
سید علاءالدین حسنی افزود: افتتاح رادیو قرآن کریمِ حرم مطهر حسینی، با استقبال شهروندان مسلمان این کشور روبهرو شد. وی ادامه داد: همچنین پرسنل رادیو قرآن کریم در افتتاح اولین حوزه علمیه و حسینیه با نام "فاطمه زهرا" سلام الله علیها که با هدف نشر فکر و فرهنگ اسلامی در این کشور افتتاح شد، شرکت داشتند.
|
فاطمه زهرا(سلام الله علیه):
اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
امالی(صدوق) ص182
حضرت فاطمهٴ زهرا سلام الله علیها
اسوهٴ بشریت
بحثِ دربارهٴ شخصیت صدیقهٴٴ نساء عالمیان سلام الله
علیها از این جهت مهم است که آن حضرت مانند انبیا و اولیای دیگر علیهم السلام اسوهٴ
جوامع بشریاند؛ همانطوری که پیغمبر و امام اسوه هست برای تمام افراد جامعه (اعم
از زن و مرد) زنان با فضیلت عالم هم اسوهاند برای همه افراد ملّت (اعم از زن و
مرد) و همانطوری که امیرالمؤمنین علیه السلام اسوه است و امام است هم برای زنها و
هم برای مردها، فاطمهٴ زهرا سلام الله علیها هم ولیّ خدا است (هم برای زنها و هم
برای مردها) آن حضرت انسان نمونه است و اسوهٴ انسانها، نه مخصوص زنها؛ چه اینکه
امیرالمؤمنین علیه السلام که انسان نمونه است و مقتدای همهٴ انسانها است و مخصوص
مردها نیست.
ـ دلیل قرآنی بر اسوه بودن زنان با فضیلت بر
مردم
دلیل قرآنی این مطلب آن است که ذات اقدس الهیی وقتی میخواهد
نمونهٴٴ مردم با فضیلت را ذکر بکند، مریم سلام الله علیها را یادآور میشود، میفرماید:
نمونهٴٴ مردم خوب مریم است، نمونهٴٴ مردم خوب آسیه است: ﴿وَ ضَرَبَ اللَّهُ
مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى
عِندَکَ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ﴾[1]، ﴿وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ﴾[2]؛ نمونهٴٴ
مردم خوب مریم است. نفرمود «ضرب الله مثلا للاتی آمن مریم»؛ نفرمود نمونهٴٴ زنان
خوب مریم است، فرمود: نمونهٴٴ مردم خوب مریم است.
ـ زبان محاوره در قرآن
در فرهنگ محاوره مردم غیر از مرداناند. وقتی شما میخواهید
از ملّت مسلمان ایران سخن بگویید، میگویید: مردم انقلاب کردند، مردم تظاهرات
کردند، مردم در انتخابات شرکت کردند.
مردم اعم از مردان و زناناند، مردم غیر از مرداناند؛
مردان در برابر زناناند ولی مردم، یعنی افراد یک ملّت. تعبیر قرآن کریم هم همین است، نمیگوید
رجال در برابر نساء بلکه میگوید «مردم»، ﴿الَّذِینَ آمَنُوا﴾[3]، نمونهٴٴ مردم خوب (اعم از زن و
مرد) مریم سلام الله علیها است؛ چه اینکه نمونهٴٴ مردم خوب (اعم از زن و مرد) علیبنابیطالب
علیه السلام است.
ـ انبیا مربی جانِ منزه از ذکورت و انوثت
خصوصیتهای اجرایی هر کسی برابر با بدن خود تکلیفی دارد؛
تکلیف زنها جدا، تکلیف مردها [هم] جدا، اما تربیت و علم این برای انسانیّت است و
انسانیّتِ انسان به جان او است و جان انسان نه مذکر است نه مؤنّث؛ این بدن است که
یا مذکر است یا مؤنّث؛ وگرنه جان انسان که روح ملکوتی است از آن جهت که مجرّد است،
نه مذکر است و نه مؤنّث و انبیا برای تربیت جان مردم آمدند، لذا فرقی بین زن و مرد
در علوم و معارف و اخلاق نیست. از این جهت که قرآن کریم نمونهٴ مردم خوب را آسیه و مریم سلام
الله علیها میداند و نمونهٴ مردم بد را زن نوح و لوط میشمارد، معلوم میشود اگر
مرد خوب بود، نمونهٴ مردان و زنان خوب است و اگر زن وارسته بود، نمونهٴ مردان و
زنان است.
ضرورت معرفت و تأسی به سنت و سیرت حضرت زهرا
سلام الله علیها
مباهات حضرت علی به همسری فاطمه علیهماالسلام |
|
منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یک زن میتواند چنان بالا رود که مایه مباهات و افتخار امام (علیه السلام) گردد. اگرچه بیان عظمت مقام حضرت فاطمه علیهاالسلام در نزد حضرت علی علیه السلام خود تحقیق مستقلی میطلبد لکن در اینجا فهرستوار، به ذکر پارهای از موارد، پرداخته شده تا بیانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد. شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام به همسری فاطمه علیهاالسلام افتخار
میکند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاک برتری بر دیگران و شایستگی
پذیرش مسئولیتهای سنگینی چون رهبری جهان اسلام میداند. برخی از موارد که
حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه علیهاالسلام استناد
فرمودهاند عبارت است از:
* در پاسخ نامهای به معاویه از جمله فضیلتها و امتیازهایی که حضرت
به آن اشاره میفرمایند این است که «بهترین زنان جهان از ماست و حمالة
الحطب و هیزم کش دوزخیان از شماست.»
* در جریان شورای شش نفره که خلیفه دوم برای جانشینی وی را تعیین کرده
بود حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما به جز من کسی هست که
همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» همگی پاسخ دادند: نه.
* حضرت علی علیه السلام در ضمن پاسخ به نامه دیگر معاویه مینویسد:
«دختر پیامبر صلی الله علیه و آله همسر من است که گوشت او با خون و گوشت من
در هم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد(صلی الله علیه و آله)، فرزندان من از
فاطمه علیهاالسلام هستند، کدامیک از شما سهم و بهرهای چون من دارا
هستید.»
* در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و کمالات خویش و این که
باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهدهدار شود به
ابوبکر فرمود: «تو را به خدا سوگند میدهم! آیا آن کس که رسول خدا او را
برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] در آورد
من هستم یا تو؟ ابوبکر پاسخ داد: تو هستی.
فاطمه رکن علی است |
● مقدمه
بدون تردید در میان زنان و بانوان اسلامى، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام محبوبترین چهره دینى، علمى، ادبى، تقوایى و اخلاقى در میان مسلمانان و دیگر مردم جهان به شمار مى روند. شخصیت والای حضرت فاطمه زهرا علیها السلام سیده نساء العالمین ( سرور زنان جهان ) اسوه و الگویى تام و تمام براى تمام زنان با فضیلت است. در دامن پاک ان حضرت بود که دو امام بزرگوار و دو شخصیت ممتاز عالم بشرى، حضرت امام حسن علیه السلام مظهر حلم و وقار و حضرت امام حسین علیه السلام سرور شهیدان تربیت یافتند، و نیز حضرت زینب کبرى علیها السلام حماسه مجسم و مجسمه شجاعت و نمونه یکتا در سخنورى و حق طلبى که پیام حسینى و حماسه عاشورا را در جهان اعلام کردند و نقاب شرک و ریا و پستى و دنیاپرستى را از چهره یزید و یزیدیان به یک سو زدند. کیست که نداند که مادر در تربیت فرزندان بویژه دختران، سهم بسیار زیادى دارد، و حضرت فاطمه زهرا علیها السلام بودند که روح آموزش و پرورش اسلامى را در مهد عفت و کانون تقواى خانوادگى به پسران و دختران خود آموختند.
پدر و مادر: فاطمه یگانه دختر بازمانده پیغمبر صلى الله علیه وآله از حضرت خدیجه کبرى سلام الله علیها مى باشد. چه بگوییم درباره پدرى که پیغمبر خاتم و حبیب خدا و نجات دهنده بشر از گمراهى و سیه کارى بود؟ چه بگوییم درباره پدرى که قلم را توان وصف کمالات اخلاقى او نیست؟ و فصیحان و بلیغان جهان در توصیف سجایاى او عاجز مانده اند؟ و اما مادرش حضرت خدیجه ام المومنین دختر خویلد از نیکوترین و عفیفترین زنان عرب قبل از اسلام و در دوره اسلامى نخستین زنى که به پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، شوهربزرگوارش ، ایمان آورد و آن چه از مال دنیا در اختیار داشت - در راه پیشرفت اسلام - کریمانه بذل کرد.
به گزارش شبکه جهانی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به نقل از شیعه نیوز: ابن ابی الحدید نقل نموده است: «ابو العاص، شوهر زینب(1)، دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا مانند اسیران دیگر آزاد شد.
ابو العاص به پیامبرصلی الله علیه وآله وعده داد که پس از مراجعت به مکه،وسائل مسافرت دختر پیامبر(صلی الله علیه وآله) را به مدینه فراهم سازد. پیامبر صلی الله علیه وآله به زید حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت مایلی مکه توقف کنند و هر موقع کجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند. قریش از خروج دختر پیامبرصلی الله علیه وآله ازمکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند. جبار بن الاسود (یا هبار ابن الاسود) با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود رابر کجاوه دختر پیامبرصلی الله علیه وآله کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد وبه مکه بازگشت. پیامبر صلی الله علیه وآله از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و درفتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد کرد) خون قاتل فرزند زینب را مباح شمرد.»
ابن ابی الحدید می گوید:
»من
این جریان را برای استادم ابوجعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که پیامبرصلی
الله علیه وآله خون کسی که دخترش زینب را ترسانید و او سقط جنین کرد را
مباح شمرد، قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را
ترسانیدند که باعث شد فرزندش(محسن) را سقط کند، حتما مباح می شمرد.«
پی نوشت:
-شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14، ص193/ ر.ک: زندگی علی علیهالسلام ،ص2
لطفا برای تماشا فیلم قافله هیئت روی عکس کلیک کنید
با تشکر التماس دعا
جوی آباد، محله بختیاری...خ شمس
قافله عزداری شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
لطفا برای تماشا فیلم قافله هیئت روی عکس کلیک کنید
با تشکر التماس دعا
جوی آباد محله بختیاری ها، فیلم کوتاه با کیفیت بالا ، قافله عزداری
لطفا برای تماشا فیلم قافله هیئت روی عکس کلیک کنید
با تشکر التماس دعا
جوی آباد محله بختیاری ها، قافله عزداری شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ، فاطمیه 93
لطفا برای تماشا فیلم قافله هیئت روی عکس کلیک کنید
با تشکر التماس دعا
خطبه فدکیه حضرت زهرا در مسجد
خطبتها علیهاالسلام بعد غصب الفدک
روى انّه لمّا أجمع أبوبکر و عمر علی منع فاطمة علیهاالسلام فدکاً و بلغها ذلک،لاثت خمارها علی رأسها، و اشتملت بجلبابها، و أقبلت فی لمّة من حفدتها و نساء قومها، تطأ ذیولها، ما تخرم مشیتها مشیة رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و آله،حتّى دخلت علی أبیبکر، و هو فی حشد من المهاجرین و الانصار و غیر هم، فنیطت دونها ملاءة فجلست، ثم أنّت أنّة أجهش القوم لها بالبکاء، فارتجّ المجلس، ثم أمهلت هنیئة.
حتّى اذا سکن نشیج القوم و هدأت فورتهم، افتتحت الکلام بحمداللَّه و الثناء علیه و الصلاة علی رسوله، فعاد القوم فی بکائهم، فلمّا أمسکوا عادت فی کلامها فقالت علیهاالسلام:
اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلی ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلی ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها، وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها، وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها، جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراکِ اَبَدُها، وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّکْرِ لاِتِّصالِها، وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها، وَ ثَنی بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها.
خطبه آن حضرت بعد از غصب فدک
روایت شده: هنگامى که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه علیهاالسلام بگیرند و این خبر به ایشان رسید، لباس بتن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه چادرش به زمین کشیده مىشد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، بر ابوبکر که در میان عدهاى از مهاجرین و انصار و غیر آنان نشسته بود وارد شد، در این هنگام بین او و دیگران پردهاى آویختند، آنگاه نالهاى جانسوز از دل برآورد که همه مردم بگریه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.
سپس لحظهاى سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش و گریه آنان ساکت شد و جوش و خروش ایشان آرام یافت، آنگاه کلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اینجا دوباره صداى گریه مردم برخاست، وقتى سکوت برقرار شد، کلام خویش را دنبال کرد و فرمود:
حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى که خلق فرمود و عطایاى گستردهاى که اعطا کرد، و منّتهاى بىشمارى که ارزانى داشت، که شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شکرگذارى آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان کرد.
وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، کَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْویلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَنارَ فِی التَّفَکُّرِ مَعْقُولَها، الْمُمْتَنِعُ عَنِ الْاَبْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاَوْهامِ کَیْفِیَّتُهُ.
اِبْتَدَعَ الْاَشْیاءَ لا مِنْ شَىْءٍ کانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَها بِلاَاحْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، کَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَها بِمَشِیَّتِهِ، مِنْ غَیْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَکْوینِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ فی تَصْویرِها، اِلاَّ تَثْبیتاً لِحِکْمَتِهِ وَ تَنْبیهاً عَلی طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلی طاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلی مَعْصِیَتِهِ، ذِیادَةً لِعِبادِهِ مِنْ نِقْمَتِهِ وَ حِیاشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ.
وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبیمُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.
و گواهى مىدهم که معبودى جز خداوند نیست و شریکى ندارد، که این امر بزرگى است که اخلاص را تأویل آن و قلوب را متضمّن وصل آن ساخت، و در پیشگاه تفکر و اندیشه شناخت آن را آسان نمود، خداوندى که چشمها از دیدنش بازمانده، و زبانها از وصفش ناتوان، و اوهام و خیالات از درک او عاجز مىباشند.
موجودات را خلق فرمود بدون آنکه از مادهاى موجود شوند، و آنها را پدید آورد بدون آنکه از قالبى تبعیّت کنند، آنها را به قدرت خویش ایجاد و به مشیّتش پدید آورد، بىآنکه در ساختن آنها نیازى داشته و در تصویرگرى آنها فائدهاى برایش وجود داشته باشد، جز تثبیت حکمتش و آگاهى بر طاعتش، واظهار قدرت خود،و شناسائى راه عبودیت و گرامى داشت دعوتش، آنگاه بر طاعتش پاداش و بر معصیتش عقاب مقرر داشت، تا بندگانش را از نقمتش بازدارد و آنان را بسوى بهشتش رهنمون گردد.
و گواهى مىدهم که پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، که قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزیدن نام پیامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگیخت، آن هنگام که مخلوقات در حجاب غیبت بوده، و در نهایت تاریکىها بسر برده، و در سر حد عدم و نیستى قرار داشتند، او را برانگیخت بخاطر علمش به عواقب کارها، و احاطهاش به حوادث زمان، و شناسائى کاملش به وقوع مقدّرات.