بسم الله الرحمن الرحیم
اَیُّها النّاس اِعلموا اَنّی فاطمة و اَبی محمد صلی الله علیه وآله
«فاطمیه» نشانگر جاودانه ستمی است که بر نگاهبانان اصالت ها
در آیین محمدی صلی الله علیه و آله وسلم در امتداد تاریخ رفته،
و یاد آور رنج غربتی که مدافعان حریم ولایت و امامت را نشانه گرفته است
و
«فاطمه» پرچمدار این حرکت و پیروز این میدان در مصاف با
بنیان گذاران اسلام جاهلی است.
زیرا اصالت ها ماند و انحرافات آشکار شد.
در ایام شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
(فاطمیــــه دوم)
در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی(مدظله العالی)
به سوگ مینشینیم
سخنرانان مراسم:
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای نظری منفرد
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای گنجی
همراه با مداحی مداح اهل بیت (علیهم السلام):
آقای حاج رضا عاصی
زمان : 1 جمادی الثانی 1436 مصادف با 2 فروردین 1394
«به مدت سه روز»
از یکشنبه الی سه شنبه
ساعت 11 صبح (به وقت رسمی)
مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ضمن به همین مناسبت
در مسجد اعظم قم
به سوگ مینشینیم
سخنران مراسم:
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر رفیعی
زمان : 30 جمادی الاول 1436 مصادف با 1 فروردین 1394
شنبه و یکشنبه
بعد از نماز مغرب و عشاء
بسم اللله الرحمن الرحیم
ایام سوگواری حضرت زهرا سلام الله علیها ، دهه فاطمیه
جوی آباد محله بختیاری ها
چایخانه (ایستگاه صلواتی ) حضرت ابالفضل العباس علیه سلام ،
انتهای خیابان پروین روبروی مسجدقمربنی هاشم علیه سلام
در این ایام عزا این چایخانه اقدام به پذیرای از مردم مینماید و هرروز از ساعت 4 بعداز ظهر الی 9شب
خدمت رسانی میکند
خادمین
حضرت زهرا سلام الله علیها که در این قسمت خدمتگذاری میفرمایند عبات اند از :
آقای مجید نظری
آقای بهنام ایسپره
آقای علیرضا اورک
و........
باشد که خداوند منان از این عزیزان قبول فرماید
ضمنا در این مکان با تلاش برادران عزیز
آقای مجید نظری
آقای بهنام ایسپره
آقای علیرضا اورک
ان شاءالله آش نذری در تاریخ ۹۳/۱۲/۲۸ پنجشنبه ساعت ۵ بعد از ظهر در میان مردم تقسیم خواهد شد
آیت الله العظمی وحیدخراسانی مد ظله العالی خطاب به شاعران و خدمتگزارن فاطمیه
خوشا
به حال کسانی که در فاطمیه کمال جِد و جهد را به کار بندند برای این که
نام او و مصائب او را احیا کنند. نص قرآن این است. قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ
عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى ؛ ای پیغمبر ما به
این مردم بگو: من از شما اجری نمی خواهم الا یک مطلب. آن مطلب چیست؟ مودت
به ذی القربی من. بعد هم به روایت معتبر نزد عامه و خاصه، معین کرد و
فرمود: أقرب الناس إلیّ فاطمة. خدمت به فاطمیه این است. کیست که عظمت مطلب
را درک کند .
خوشا به حال شما؛ آنهایی که در تهران و اصفهان و بقیه بلاد، این توفیق را پیدا کردند که روز شهادت حضرت زهرا را احیا کنند. اینها اینجا نمی فهمند و به عظمت کارشان نمی رسند . دو وقت می فهمند: یکی دم جان دادن و یکی هم هنگام قیامت کبری. قضیه حـضرت زهرا این است.
بسم الله الرحمن الرحیم
هر کسی سه مرحله دارد. یک روایتی است گنجینه علم است. آن روایت این است «رَحم الله مَن عَرف من أین وفی أین وإلی أین»؛ رحمت خدا بر آن کسی که به سه کلمه عارف بشود: کلمه اولی: بداند از کجاست. کلمه دوم: بداند در کجاست. کلمه سوم: بداند مستقر و مقامش کجاست. از کجا آمده؛ در کجا هست؛ به کجا می رود. تمام علم در این سه کلمه است. هر کسی مبدأی دارد، وسطی دارد، منتهایی دارد.
صدیقه کبری فاطمه زهرا کسی است که نه قابل ادراک است، نه قابل وصف و بیان است. این کلام رأس و رئیس مذهب است: إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الخلق فطموا عن معرفتها. عقل در این حدیث متحیّر است. «إنما» برای انحصار است. اسم او فاطمه شد، برای این که تمام خلق از معرفت او بریده شدند. حالا کسی که علما، حکما، عرفا، در کمال علم، حکمت، عرفان از درک مقام او عاجز باشند، این حقیقت چه گوهری است؟!
به قدری مسأله دقیق است. اما مبدأ
وجود او: خُلق فاطمةُ مِن نور عظمة الله . این اول وجود است. آفریده شد
فاطمه زهرا از نور عظمت خدا. اگر تمام عقلای عالم جمع شوند، کجا می تواند
چشم عقل، دیده ادراک، نور عظمت خدا را ببینند. این اول و مبدأ زندگی او.
اما
وسط. وسط زندگی یک سوره قرآن است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم ،
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انحْرْ، إِنَّ
شَانِئَکَ هُوَ الْأبْترَ؛ عطایی که خدا به خاتم کرده است.
خاتم شخص
اول عالم است. رأس و رئیس تمام انبیاء، اولیاء، همچو کسی را خدا بر او
منّت گذاشته است: ما به تو کوثر دادیم. فاطمه این است.
بعد آیه دوم: فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انحْرْ؛ به شکرانه این نعمت که ما به تو دادیم نماز بخوان و قربانی کن.
آیه
سوم : إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأبْترَ؛ نسل تو جهان را پر می کند به وسیله
این کوثر. اسم ما، دین ما احیاء می شود به وسیله این کوثر. وسط زندگی
فاطمه هم این است.
علم حسنی، شجاعت حسینی، عبادت سجادی، مآثر باقر،
آثار جعفری، علوم کاظمی، حجج رضوی، جود تقوی، نقاوت نقوی، هیبت عسکری،
غیبة الاهیه آن کسی که یَمْلَأُ الله الْأَرْضَ به عَدْلًا وَ قِسْطاً بعد
ما مُلِئَتْ ظُلْما و جَوْراً، همه اینها میوه وجود فاطمه زهرا است. این
گوهر را کی شناخته است؟
آخر چیست؟ آخر غوغایی است که قابل وصف نیست.
محشر فاطمه زهرا این است. وقتی سر از خاک بر می دارد، در هودجی او را می
نشانند ؛ محمل او این است: ظاهرش رحمت پروردگار است ، باطنش عفو خداست.
چهار دسته از ملائکه با پرچم در رکاب اویند. یک طائفه با پرچم تکبیر. یک
طائفه با پرچم تسبیح. یک طائفه با پرچم تحمید. یک طائفه با پرچم تکبیر.
چهار عده از ملائکه با چهار عَلَم، دور اویند. یعنی چه؟ یعنی تمام خلاصه
دین در چهار کلمه است. سبحان الله والحمدلله ولا إله إلا الله والله اکبر.
عَلَم تسبیح و تکبیر و تهلیل و همه اینها افراشته ی دست فاطمه زهرا است.
این گوهر قابل وصف نیست و قابل درک نیست.
خوشا به حال کسانی که در
فاطمیه کمال جِد و جهد را به کار بستند برای این که نام او را، مصائب او
را احیاء کنند. نص قرآن این است. قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً
إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى ؛ ای پیغمبر ما به این مردم بگو: من
از شما اجری نمی خواهم الا یک مطلب. آن مطلب چیست؟ مودت به ذی القربی من.
بعد هم معین کرد به روایت معتبر نزد عامه و خاصه، فرمود: أقرب الناس إلیّ
فاطمة. خدمت به فاطمیه این است. کیست که درک کند عظمت مطلب را. خوشا به
حال شما؛ آنهایی که در تهران، در اصفهان، در بقیه بلاد، این توفیق را پیدا
کردند که احیا کنند روز شهادت حضرت زهرا را. اینها اینجا نمی فهمند نمی
رسند به عظمت کارشان. دو وقت می فهمند. یک وقت دم جان دادن. یکی هم هنگام
قیامت کبری. قضیه حـضرت زهرا این است.
آن وقتی که همه انبیاء بیچاره می
شوند، نص قرآن این است. فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ
وَلَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلین. حساب به این شدت است. از همه انبیاء سؤال
می کنیم، حساب می کشیم، از آدم ، از نوح، از ابراهیم، از موسی، از عیسی.
فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْئَلَنَّ
الْمُرْسَلین. بعد از آنها که اینها برای آنها ارسال شدند، از امتهای آنها
[ هم حساب می کشیم]. آن وقت کار به جایی می رسد که همه می گویند: وانفسا!
وقتی همه بیچاره شدند، ناگهان یکنفر پیدا می شود، گره از کار عالم و آدم
باز می کند. او کیست؟! صدیقه کبری. این هم آخر کار است.
حدیث صحیح
السند است، حدیثی که سند در صحتی باشد که علمای طراز اول رجال، مثل شیخ
طوسی، نجاشی، شیخ مفید، سند آن را تصحیح کردند، این حدیث است:
زهرا می
آید کنار عرش خدا، می ایستد، یک پیراهن غرقه به خون، روی سرش می اندازد،
جبرئیل نازل می شود و می گوید: یا فاطمه! خدا به تو سلام می رساند، می
گوید: هر چه می خواهی بخواه. دیگر حد و مرز در این دعا نیست. وقتی این
خطاب می رسد، اول کلمه ای که می گوید: «یا رب! شیعتی». حالا کسانی که قدمی
برداشتند که پهلوی شکسته او را به دنیا معرفی کنند، آن وقت چه مقامی دارند.
قدر
این نعمت را بدانید. اینهایی که شعر درباره او گفتند، به هر بیتی، به هر
فرد شعری، یک بیت در بهشت به آنها داده می شود. اینهایی که مجلس او را بپا
کردند و قدمی در راه او برداشتند، نزد همه معصومین، نزد همه امامزاده ها،
آبروی مخصوصی دارند؛ یعنی اینها بروند به حرم حضرت معصومه ، دختر موسی بن
جعفر جور دیگر به اینها نظر می کند: این همان است که برای مادر من که آن
نیمه شب با آن غربت زیر خاک رفت و قبرش بی نشان ماند، همچو قدمی برداشته.
بروند کنار قبر امام هشتم او نظر دیگری به اینها می کند.
ان شاء الله همت کنید، امسال غیر از سالهای دیگر باید باشد. باید مضاعف باشد. ایام عید مردم را غافل نکند از این مصیبت عظمی.
امام
ششم یک دعا کرده است و آن دعای این است که رحم الله من أحیاء أمرنا؛ خدا
رحمت کند کسی که امر ما را زنده کند. امر آنها ریشه اش در حق مادرشان
زهراست. آن رحمت چه رحمتی است؟ وَرحمة ربک خیر مما یجمعون.
از امروز هم
همه شما که خدمتگذار حضرت زهرا هستید، این عمل را ترک نکنید: از اول قرآن
شروع کنید، به قدری که می توانید هر روزه بخوانید، به خود امام زمان هدیه
کنید. دست آن حـضرت بالای سر شماست. به این عمل سعادت دنیا و آخرتتان
تأمین است.
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه، فی
هذه الساعة وفی کل ساعة ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه
أرضک طوعا وتمتعه فیها طویلا.
اللهم أصلح کل فاسد من أمور المسلمین، واجعل عواقب أمورنا خیراً ، ولاتفرق بیننا و بین ولیک أبداً.
بسم اللله الرحمن الرحیم
ایام سوگواری حضرت زهرا سلام الله علیها ، دهه فاطمیه
جوی آباد محله بختیاری ها
چایخانه (ایستگاه صلواتی ) حضرت قاسم ابن الحسن علیه سلام ، انتهای خیابان شمس
در این ایام عزا این چایخانه اقدام به پذیرای از مردم مینماید و هرروز از ساعت 4 بعداز ظهر الی 9شب
خدمت رسانی میکند
خادمین
حضرت زهرا سلام الله علیها که در این قسمت خدمتگذاری میفرمایند عبات اند از :
آقای مهدی استکی
آقای مجید رمضانی
آقای سامان طالبی
آقای روح الله قربانی
آقای افشین هارونیو........
باشد که خداوند منان از این عزیزان قبول فرماید
بسم اللله الرحمن الرحیم
ایام سوگواری حضرت زهرا سلام الله علیها ، دهه فاطمیه
جوی آباد محله بختیاری ها
چایخانه (ایستگاه صلواتی ) حضرت زهرا سلام الله علیها ، در میانه خیابان شمس قبل از مرکز بهداشت
در این ایام عزا این چایخانه اقدام به پذیرای از مردم مینماید و هرروز از ساعت 4 بعداز ظهر الی 9شب
خدمت رسانی میکند
خادمین
حضرت زهرا سلام الله علیها که در این قسمت خدمتگذاری میفرمایند عبات اند از :
آقای مجتبی رجبی
آقای حمید رجبی (1)
آقای اسماعیل رجبی
آقای حمید رجبی (2)
و........
باشد که خداوند منان از این عزیزان قبول فرماید
بسم اللله الرحمن الرحیم
ایام سوگواری حضرت زهرا سلام الله علیها ، دهه فاطمیه
جوی آباد محله بختیاری ها ،چایخانه (ایستگاه صلواتی ) حضرت محسن ابن علی علیه سلام ، ابتدای خیابان شمس
در این ایام عزا این چایخانه اقدام به پذیرای از مردم مینماید و هرروز از ساعت 4 بعداز ظهر الی 9شب
خدمت رسانی میکند
خادمین
حضرت زهرا سلام الله علیها که در این قسمت خدمتگذاری میفرمایند عبات اند از :
آقای محسن آژ
آقای داوود آژ
آقای بهنام خدابنده
و........
باشد که خداوند منان از این عزیزان قبول فرماید
افتتاح
ماکت کوچه های مدینه
زمان :
شنبه 93/12/14 ساعت 10 صبح الی 94/01/08،
مکان :
کهندژ ، جوی آباد ، ایستگاه شیشه بری، انتهای کوچه اتحاد اسلامی 123
آیت الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی امروز در درس خارج فقه خویش با بیان شمه ای از خلقت و گوهر وجودی حضرت فاطمه سلام الله علیها، خطاب به روحانیون فرمودند: او را بشناسید و به مردم بشناسانید تا بفهمند که این مملکت باید در فاطمیه یکپارچه غوغا بشود. اگر شعوری باشد، اگر درکی باشد، اگر فقاهتی باشد و این احادیث را بفهمد، آن وقت می فهمد که شب دفن او چه شبی بود و چه بدنی به زیر خاک رفت! ایام فاطمیه را غنیمت بشمارید و در بلاد متفرق بشوید و به مردم بفهمانید فاطمه سلام الله علیها کی بود؟! و چه دید؟! و چه جور رفت؟! و چه خواهد کرد!
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین سیما بقیة الله فی الأرضین واللعن علی أعدائهم إلی یوم الدین
امروز مقدمه فاطمیه است ؛
مهم این است که ما بفهمیم[فاطمه کیست]، نفهمیدیم، این اکسیر اعظم است؛ کمال علم این است. این گوهر چه گوهری است؟ نه کسی شناخته! نه کسی میتواند بشناسد!
روایاتی که در موضوع صدیقه کبری است، به قدری بهت انگیز است که فقهاء تراز اول در درک آنها متحیرند، از اسم گرفته تا مسما. اما اسم: لفاطمة تسعة أسماء عند الله. [او] کسی است که اسم او در مقام عندیت ملیک مقتدر است، آیا مسما کجاست؟ فهم این روایات دونه خرط القتاد. لفاطمة...، برای فاطمه نه اسم است، اما کجا؟ عند الله.
حضرت زهرا(سلام الله علیها)
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1-تلاوت قرآن 2-نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا
(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295)
بسم الله الرحمن الرحیم
توصیه پیامبر(ص) به علی(ع) درباره صبر بر حوادث
ائمه اطهار – علیهم السلام – بر این معنا تصریح دارند یا دستکم از لابهلای کلماتشان به دست میآید که بقای دین اصیل، مدیون حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – ست. یکی از مسلماتی که حتی اهل تسنن هم ذکر کردهاند، این است که رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – در مواضع مختلف به امیرالمؤمنین – علیه السلام – فرمودند: بعد از من باید صبر کنی. همچنین به دخترشان حضرت فاطمه – سلام الله علیها – نیز در حدیث امایمن و غیر آن فرمودند: بعد از من باید صبر کنی. امیرالمؤمنین – علیه السلام – نیز میفرمودند: اگر مأمور به صبر نبودم، چنین میکردم. در اینجا این سؤال مطرح میشود که چرا رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – این همه توصیه به صبر میکنند. پاسخ این است که آن حضرت آینده امت را کاملاً میدیدند و میدانستند که چه پیش میآید.
در روایت معروفی نقل شده است که امسلمه خدمت رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – رسید. چون امیرالمؤمنین – علیه السلام – داخل اتاق بود، حضرت به امسلمه فرمودند که بیرون باشد. امسلمه میگوید: خیلی طول کشید. داخل اتاق شدم و عرض کردم: بیرون سرد است. حضرت فرمودند: کنار بنشین. نشستم. دیدم حضرت با امیرالمؤمنین – علیه السلام – صحبت میکنند. گاهی امیرالمؤمنین برمیآشفت. حضرت میفرمودند: باید صبر کنی! از طریق اهل سنت نیز، با اینکه جلوی نقل حدیث گرفته شده بود، روایاتی در این زمینه نقل شده است.
شبهه عدم نزول سوره درباره خلافت امیرالمؤمنین(ع)
چرا پیامبر – صلی الله علیه و آله – این توصیه را زیاد میفرمودند؟ مگر نمیتوانستند از خدا تقاضا کنند سورهای نازل کند به این مضمون که وقتی آن حضرت از دنیا رفتند، علیبنابیطالب – علیه السلام – بعد از ایشان خلیفه باشد تا امت تکلیفشان را بدانند و این همه مصیبت پیدا نشود؟ این شبههای است که بسیار پرسیده میشود و سایتهای وهابی هم آن را بسیار مطرح میکنند. اهل تحقیق و قلم باید خوب به این مسئله توجه کنند که رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – نمیتوانستند این کار را بکنند؛ چراکه نزول قرآن دست خداست و او میداند چه چیزی مصلحت است و چه چیزی مصلحت نیست. تشخیص مصلحت با پیامبر هم نیست. حال، روی سخن را به سمت مبدأ اعلی میبریم و میپرسیم: چرا خداوند این کار را نکرد؟
انحراف امتهای پیشین پس از پیامبرانشان
همه پیامبران با مردم زندگی میکردند و با آنان مأنوس بودند. حضرت نوح – علیه السلام – 950 سال تبلیغ کرد؛ اما عده کمی به او ایمان آوردند. حضرت موسی – علیه السلام – هم با بنیاسرائیل میزیست و آنها را از دست فرعون نجات داد. بعد از حضرت یوسف – علیه السلام – اولاد اسرائیل در مصر ماندند. بعد استضعاف و استثمار شدند و در خدمت فرعونها درآمدند. یکتاپرستی بدل به شرک شد و بنیاسرائیل هم خدمه آنها شدند و به آنها ظلم میشد؛ تا آنکه حضرت موسی – علیه السلام – پیدا شد.
آن حضرت برای هدایت و نجات بنیاسرائیل مصیبتها و سختیهای فروانی متحمل شد. با فرعون درافتاد؛ معجزهها کرد؛ رود نیل خشک شد تا امت آن حضرت رد شوند و بعد همه فرعونیان غرق شوند. پس از آن، بنیاسرائیل را به صحرای سینا آورد و خداوند در بیابان از آسمان برایشان غذای آمادهای به نامه منّوسلوی نازل میکرد.
با این همه عنایات فوقالعاده، وقتی حضرت موسی – علیه السلام – به طور سینا رفته بود، همین که ده روز تأخیر کرد، بنیاسرائیل گوسالهپرست شدند. آنان با آنکه موسی – علیه السلام – را دیده بودند، توحید و نبوت را درک کرده و تحت تربیت دینی آن حضرت رشد یافته بودند، عنایات بیشمار خداوند را در حق خودشان دیده بودند، همچون شکافته شدن رود نیل و هلاکت فرعون که حتی به ذهنشان هم خطور نمیکرد، با این حال، همینکه حضرت موسی – علیه السلام – ده روز تأخیر کرد، همه از دین خدا برگشتند و گوسالهپرست شدند.
وقتی حضرت از کوه طور برگشت و کفر بنیاسرائیل را مشاهده کرد، بسیار خشمگین شد. در روایات هست که آن حضرت محاسن برادرش هارون را گرفت و فریاد میزد: پس تو چه کار میکردی؟ هارون گفت: من آنها را نهی کردم؛ اما اینها نزدیک بود مرا هم بکشند. سامری گوسالهای درست کرد و صدایی از داخل آن درآمد؛ به این ترتیب، همه گوسالهپرست شدند!!
نگرانی پیامبر از کودتای برخی از منافقان
آدرس :
جوی آباد محله بختیاری ها ، خیابان پروین اعتصامی ، بعد از چهاراه بهارستان ، روبروی مطب دکتر بهشتی منزل سادات اسماعیلی
زمان :
شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها دهه اول 93/12/12
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ
در سالروز شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
(فاطمیــــه اول)
در دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی(مدظله العالی)
به سوگ مینشینیم
سخنرانان مراسم:
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای فرحزاد
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید حسین مومنی
زمان : 13 جمادی الاول 1436 مصادف با 13 اسفند 1393
چهارشنبه الی جمعه
ساعت 10 صبح
مکان: قم، خیابان انقلاب (چهارمردان)، کوچه 6، بیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ضمن به همین مناسبت
در مسجد اعظم قم
به سوگ مینشینیم
سخنران مراسم:
دانشمند محترم و خطیب ارجمند
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید حسین مومنی
زمان : 12 جمادی الاول 1436 مصادف با 12 اسفند 1393
سه شنبه الی پنجشنبه
بعد از نماز مغرب و عشاء
چیستى معناى زیارت
علّت غائى جهان هستى |
امّا علّت غائى بودن ایشان براى کل جهان هستى، ادلّه و مؤیدات عدیده و بسیارى دارد. در حدیث کساء چنین وارد شده است: (إنّى ما خلقت سماء مبنیّة ولا ارضا مدحیّة ولا قمرا منیرا ولا شمسا مضیئة ولا فلکا یدور ولا بحرا یجرى ولا فلکا یسرى الاّ فى محبّة هؤلاء الخمسة...)(1). به درستى که من خلق نکردم آسمان بنا شده را، و زمین مسطح و ماه روشنى دهنده و آفتاب درخشنده و فلکى که دور مى زند، و دریائى که جارى است و کشتى که سیر مى کند مگر به جهت دوستى این پنج تن. و در حدیث دیگر آمده است: (لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علىّ لما خلقتک ولولا فاطمة لما خلقتکما)(2). اى محمّد، اگر تو نبودى من افلاک را نمى آفریدم، و اگر على نبود تو را نمى آفریدم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را نمى آفریدم. و وجه عقلى این مطلب مى تواند این باشد که عدم آفریدن موجود کامل از تمام جهات و آفریدن موجود ناقص، یا دلیل بر جهل و نادانى خالق است و یا دلیل بر عجز و ناتوانى او در آفرینش است و یا نشانگر بخل اوست. که مقام و شأن پروردگار متعال از این عیوب پاک و مبرّى است، پس اگر حضرت زهرا (س) نبود، آفرینش جهان بر خلاف حکمت بنا مى شد. |
علّت حدوث و بقاء جهان هستى |
بعضى از علماء معتقدند که وجود اهل بیت (علیهم السلام) علّت محدثه جهان هستى مى باشد، یعنى خلقت جهان از آنان شروع شده است، در این باره از حضرت مهدى (عج) چنین نقل شده است: (نحن صنایع ربّنا والخلق بعد صنایعنا)(3) و امّا اینکه اهل بیت (علیهم السلام) علّت بقاء جهان هستى مى باشند، به خاطر این است که بقاء و ماندن هستى مانند حدوث و ابتداء آن به استمرار علّت احتیاج دارد. (این موضوع در علم ثابت شده است). مانند روشنى چراغ که دوام آن به اتصال نیروى الکتریسته نیازمند است. آنها به اراده خداى متعال علّت بقاء هستى هستند چنانچه نیروى الکتریسته به اراده خداوند براى روشنائى نور مادّى علّت است. به حضرت صادق (ع) عرض شد، آیا خداى متعال توانائى خلقت جهان بادوام، داراى ابدیّت را در کمتر از یک لحظه دارد؟ اگر چنین است در این صورت دیگر عملى براى خدا باقى نمى ماند و گفته یهودیان صحت پیدا مى کند چون آنها در باره خدا چنین گفته اند: (ید الله مغلولة...)(4) دست خدا بسته است. آن حضرت در جواب چنین فرمودند: جهان هستى به ذات خداوند به طور مستمر قائم و پا برجاست، و مى توان گفت که نسبت جهان هستى به خداوند مانند صورتهاى ذهنى نسبت به ما است. یعنى به مجرد عدم توجّه به آنها منهدم مى شوند. و بر همین اساس وارد شده است: (لولا الحجّة لساخت الأرض بأهلها)(5) اگر حجّت در عالم نباشد زمین اهل خود را فرو خواهد برد. و مقصود، انعدام و نابودى است نه انهدام و تغییر کردن شکل ظاهرى. مثل از هم پاشیدن جهان در صورت نبودن نیروى جاذبه نیست بلکه اصلاً چیزى بدون حجّت در عالم باقى نمى ماند. در دعاى ماه رجب چنین مى خوانیم: (فبکم یجبر المهیض و یشفى المریض و ما تزداد الارحام و ما تغیض)(6) به واسطه شما شکستگى ها التیام و بیماران شفا مى یابند و خلقت و عدمش در رحم مادران به واسطه شماست. و غیر آن از ادلّه اى که گویاى این سه مرتبه از مراتب ولایت تکوینى مى باشد (علّت غائى، علّت حدوث و ایجاد عالم، علّت بقاء و استمرار عالم). |
مراد از اولویّت (در آیه اولى بالمؤمنین) چیست؟ |
آیا اولویّت تکوینى است؟ یا منظور حق تقدم در صورت تنازع و اختلاف است؟ یا اینکه مراد حق تسلّطى است که فوق تسلّط انسانهاست همانطورى که خداوند متعال بر مولایى که بر عبد خود مسلّط است، حق تسلّط بالاتر دارد؟ یا اینکه منظور حق حاکمیت است؟ یا اینکه سه معناى اخیر باهم اراده شده یا تمام این معانى با هم اراده شده زیرا تمام آنها معنائى مشترک دارند و آن نوعى حق تسلّط است و لفظ در آن معناى واحد استعمال شده است؟ تمام این احتمالات قابل تصور است هرچند که برخى از آنها احتمال نزدیکترى دارند. بله اگر بگوئیم کلمه (اولى) اولویّت عرفى است باید مراد را معناى دوم بدانیم امّا به دلیل شواهدى که در باطن و ظاهر آیه وجود دارد اولوّیت در اینجا غیر از اولویّتى است که میان عرف مردم استعمال مى شود. دقت شود! |
حق ایجاد و فسخ |
در ظاهر یکى از اختیارات معصومین (علیهم السلام) حق فسخ است هم چنانکه که حق ایجاد دارند. یعنى همانطورى که شارع مقدّس حق ایجاد عقد نکاح و فسخ آن را به مرد داده، یا حق انعقاد عقد شرکت و یا فسخ آن را به شریک واگذار کرده، و همچنین در معاملات غیر قابل فسخ فقط حق ایجاد عقد را براى دو طرف معامله قرار داده و یا در مواردى حق فسخ را فقط به شخصى داده است. |
برخى از معانى (تفویض) |
تفویض تکوینى در مورد آنها، همان است که گذشت (همان حق تصرف در امور عالم) و دلیل بر آن نصوصى مانند (فیما الیکم التّفویض و علیکم التعویض)(7) و همچنین اجماع علما گواه بر آن است. تفویض تشریعى یعنى اختیار امور شرعى و روایاتى همچون (المفوّض الیه دین الله)(8) و (انّ الله ادّب نبیّه بآدابه ففوّض الیه دینه) یعنى خداوند دین خود را به پیامبرش واگذار نمود(9) و روایات متواتره دیگرى بر آن دلالت مى کند. در برابر این دو معناى صحیح، دو معناى نادرست براى (تفویض) وجود دارد: اوّل اینکه خداوند متعال بعد از خلقت عالم بیکار شده است همچون کسى که کارگاهى احداث مى کند و سپس آن را به شخص دیگرى واگذار مى نماید و خود هیچ کارى نمى کند. این معنا نه تنها مخالف نص و اجماع است، بلکه مخالف قرآن و عقل است. دوم اینکه خداوند متعال بعد از خلقت عالم آن را به خود واگذاشته است و کارهاى عالم خود بخود مى چرخد مانند کسى که دستگاهى ساخته و آن را به حرکت در مى آورد و بعد از آن خود بخود کار مى کند و این همان معنائى است که یهودیان براى آن قائل بودند، این معناى دوم تفویض باطل و نقطه مقابل عقیده (جبر) است که مى گوید: تمام کارها را خداوند انجام مى دهد (حتّى افعال انسان را) برخلاف قول به تفویض که مى گفت: خداوند متعال هیچ کارى انجام نمى دهد، ولى حقیقت این است که هردو ناصحیح مى باشند. واقعیت چیزى است میان آن دو بطوریکه وسیله ها از جانب خداوند و عمل از انسان است واز همین جهت انسان مستحق ثواب یا عقاب مى گردد. |
توقیع شریف |
ولایت تکوینى |
ولایت تکوینى به این معنى است که طبق مشیّت خدا زِمام عالم به دست اهل بیت (علیهم السلام) مى باشد و مسلّم است که حضرت فاطمه زهرا (س) از جمله معصومین مى باشند. و حقّ تصرّف در جهان هستى براى ایشان است زیرا قلوبشان ظرف مشیّت و اراده حق تعالى است(1). همانطورى که خداوند به انسان نسبت به افعال اختیاریش قدرت بخشیده است، به حضرات ائمه معصومین (علیهم السلام) هم قدرت تصرف در عالم را عنایت کرده است(2). تمام کمالات و فضائلى که براى انبیاء و پیامبران الهى ثابت مى باشد براى ائمّه هدى (علیهم السلام) نیز خواهد بود به دلیل اینکه از تمام انبیاء افضل هستند. |
ولایت تشریعى |
حضرت زهرا (س) داراى ولایت تشریعى نیز مى باشند. زیرا وجود اهل بیت (علیهم السلام) علّت تشریع است که تشریع از لوازم عالم وجود است و وصف جدا نشدنى آن مى باشد. هنگامى که اهل بیت (علیهم السلام) علّت تکوین عالمند، پس تشریع حاکم بر جهان که ملازم تکوین آن است نیز معلول ایشان خواهد بود. و حضرت زهرا (س) جزو اهل بیت (ع) است چون مى فرمایند: (إنّهم نور واحد) اهل بیت (علیهم السلام) یک نورند. (و انّ فاطمة حجّة علینا)(3) بدرستى که فاطمه (س) حجّت است بر ما اهل بیت. و ایشان علّت فعلیّت تشریع و علّت بقاء و استمرار آن مى باشند. |
ولایت تکوینى انبیاء و صالحین |
1. حضرت زهرا سلام الله علیها شهادت خود و فرزندشان حضرت محسن علیه
السلام را آگاهانه انتخاب فرمودند و این گونه نبود که در اقدامی ناخواسته، خود و
فرزندشان را در معرض شهادت قرار دهند، بلکه انتخاب راه شهادت، جهت بقای قرآن مجید و
احکام نورانی آن بود.
2. احادیث و روایات شریفی که به مقام والای حضرت فاطمه زهرا سلام
الله علیها اختصاص دارد به صدها بلکه هزاران می رسد و اگر دشمنان فضیلت و انسانیت،
احادیث اهل بیت علیهم السلام را طعمه حریق و آتش کینه خود نمی کردند، این تعداد به
مراتب بیشتر می بود.
3. از این که به سبب ولایت و مودت اهل بیت علیهم السلام به واجب
قرآنی، فریضه الهی و وظیفه انسانی خود عمل کرده ایم، باید شکر خدای متعال را به جای
آوریم و زمانی می توانیم شکر این نعمت را به جای آوریم که ولایت و محبت صادقانه خود
را نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها با پیروی کامل از ایشان به اثبات رسانده و آن
را آشکار و اعلام کنیم. 4. شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت حضرت محسن علیه السلام
و تمام شکنجه هایی که قبل از شهادت و بی مهری هایی که پس از شهادت تا به امروز از
دشمنان خدا در حق آن حضرت روا شده و حضرت به جان خریده و تحمل نمودند همه برای این
است که به قرآن عمل شود. 5. پیام حضرت زهرا سلام الله علیها در طول تاریخ برای محبّان و
دوستدارانشان این است که عمل هریک از شما با قرآن سازگارتر باشد در روز قیامت بیشتر
مورد عنایت و رضایت من قرار خواهد گرفت. 6. رسول خدا صلی الله علیه وآله در آستانه شهادتشان اسراری را برای حضرت فاطمه
زهرا سلام الله علیها بیان کرده و به ایشان فرمودند: «لیس أحد من نساء المسلمین
أعظم رزیة منک؛ مصیبت هیچ یک از زنان مسلمین همانند مصیبت شما، سنگین نخواهد بود» و
مصیبت سخت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها به دلیل بیان حق در صبحگاه خیانتی
بود که شورای سقیفه بدان دست زدند. 7. حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرمؤمنان علی علیه السلام بنا به وصیت رسول
خدا صلی الله علیه وآله مسئولیت حفاظت از اسلام را برعهده داشتند. آن بزرگ بانو در
دفاع از حق و ایفای وظیفه حفاظت از اسلام، سخن حق را با صراحت تمام به گوش مسلمانان
رساندند، اما افسوس که بیشترشان سخنان آن حضرت را ناشنیده گرفته و روی برتافتند. در
این حال حضرتش ناچار بی پرده به مصاف دشمن و غاصب خلافت رفته و با صلابتی
باورنکردنی فرمودند: «واللَّه لأدعونّ الله علیک فی کلّ صلاة اُصلّیها؛ به خدا
سوگند در هر نمازی که خواهم خواند خدا را می خوانم و بر تو نفرین می نمایم» ـ
الامامة والسیاسة، ج1، ص20 ـ . 8. اگر حضرت زهرا سلام الله علیها بر شخصی خشمناک باشند، جلب رضایت خدای
متعال، پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام برای او ممکن نخواهد
بود. 9. حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر غاصبان خلافت چنان بی پروا سخن گفتند
تا قرآن مجید و اسلام مبین را که پدر بزرگوارشان به ابلاغ آن مأمور شده بودند به
تاریخ و نسل های آینده بدون دستبُرد و تحریف برسانند. 10. امام صادق علیه السلام با شنیدن ماجرای آن زن دوستدار اهل بیت
که مورد آزار دشمنانشان قرار گرفته بود سخت گریسته، به مسجد سهله رفته، برای آزادی
او ـ که در راه حضرت زهرا سلام الله علیها زندانی شده بود ـ دعا کردند. در چنین
صورتی آیا پذیرفتنی است، امام زمان عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف که داغدار مصیبت
مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها هستند، خدمات و زحمات شما در راه حضرت زهرا سلام
الله علیها را نادیده گرفته، برای شما دعا نکنند؟ بی تردید چنین نخواهد
بود. 11. هر خدمتی که در راه اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت صدیقه
کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها که در حدیث کساء محور قرار گرفته اند، صورت پذیرد،
توفیق و موهبتی الهی است. به دیگر سخن این که فردی در راه حضرت فاطمه سلام الله
علیها سختی ببیند و در تنگنا گرفتار آید، پاداش و بهره شایسته ای نزد خدا خواهد
داشت و عکس این قضیه نیز صادق است، بنابراین اگر فردی در عین توانمندی از خدمت به
اهل بیت علیهم السلام دریغ کرده و کوتاهی کند، از توفیق الهی بی بهره و از لطف
حضرتش محروم خواهد بود. 12. در بزرگی و عظمت مقام حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که خدای متعال در
حدیث شریف کساء که حدیث قدسی است در معرفی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله،
امیرمؤمنان، امام حسن و امام حسین علیهم السلام حضرت زهرا سلام الله علیها را محور
قرار داده و می فرماید: «اهل کساء: فاطمه و پدر فاطمه، فاطمه و شوهر فاطمه، فاطمه و
فرزندان فاطمه سلام الله علیهم». 13. بر اساس توانمندی های جسمی و مادّی که خدای ـ عز وجل ـ در اختیار یکایک ما
گذارده، مسئولیت داریم که در بزرگداشت مناسبت های مختص به حضرت فاطمه زهرا سلام
الله علیها بکوشیم و از هیچ خدمتی فروگزار نکنیم، چرا که بزرگداشت شعائر فاطمی
مانند بزرگداشت شعائر حسینی، وسیله بقا و إحیای شعائر الهی است. 14. آنچه بایسته و شایسته مجالس سوگواری حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد
این است که با حضور محبان و دوستداران ایشان هماره گرم و پرشور باشد و مبادا این
مجالس بی رونق شود بلکه باید افزون بر حضور خود در مجالس حضرت فاطمه سلام الله
علیها، بستگان، دوستان و آشنایانمان را که در کشورهای اسلامی و غیراسلامی هستند به
برگزاری مجالس فاطمی و راه اندازی دسته های عزاداری تشویق کنیم. 15. خدمت گذاری در مناسبت های مختص به رسول خدا و اهل بیت علی الخصوص فاطمه
زهرا سلام الله علیها سرآمد خدمت هاست و هیچ کار نیکی سودمندتر از فداکاری و خدمت
به آن بانو نیست، و خوشبخت کسی است که توفیق خدمت در این برنامه ها را بیابد. کوتاه
سخن آن که هر چه توفیق افزون تر باشد، خدمت و فداکاری در راه حضرت زهرا سلام الله
علیها بیشتر خواهد بود. 16. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به مسجد رفتند و آن خطبه غرّا و افشاگر
را ایراد نمودند و مورد تهاجم غاصبان خلافت واقع شدند و به شهادت رسیدند و با خون
پاک خود و فرزندشان محسن، شهادات ثلاثه را، یعنی: «أشهد أن لا اله الا اللَّه، و
أشهد أن محمداً رسول اللَّه، و أشهد أن علیاً حجة الله» را جاودانه نمودند. امروزه
ما وظیفه داریم تا این هدف را مدّ نظر قرار دهیم و در رسیدن به آن
بکوشیم. 17. برای بیشتر آشنا شدن با آموزه های حضرت زهرا سلام الله علیها
بر همگان سزاوار است که خطبه آن حضرت را با درک معانی والای آن حفظ نمایند، چه این
که این خطبه خلاصه اسلام است. 18. متأسفانه جهان امروز با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و
اهداف و سیره آن حضرت بیگانه است. وظیفه روشنگری و شناساندن حضرت فاطمه زهرا سلام
الله علیها و اهداف والای آن حضرت به جهانیان برعهده فرد فرد ما و شما
است. 19. اهداف والا و حیات بخش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در سه موضوع خلاصه
می شود: یک: اصول دین؛ دو: احکام اسلام و فروع دین؛ سه: اخلاق و آداب اسلام. پس به عنوان دوستداران اهل بیت علیهم السلام، به ویژه حضرت فاطمه زهرا سلام
الله علیها در حد توان بکوشیم این سه هدف را از طریق رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی
در سراسر جهان بگسترانیم. توجه داشته باشیم که با تحقق اهداف حضرت فاطمه زهرا سلام
الله علیها در واقع مهم ترین اهداف رسول خدا که محقق خشنودی خدای متعال است تحقق می
یابد. |
عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها در مورد شیخ کاظم اُزری | ||
شیخ کاظم از شعرای اهل بیت و
نوابغ فحول بوده و در محله او یک نفر ناصبی دکاّن داشت، شیخ کاظم همه روزه
صبح که از مقابل دکان او عبور می کرد بعد از سلام و تحیّت درباره خلفای
غاصب جملاتی می گفت و کلماتی می سرود که آتش خشم آن ناصبی زبانه می کشید و
دیده های او سرخ می شد و رگهای گردن او پرخون می شد ولی چاره ای جز سکوت
نداشت تا اینکه جانش به لب آمد و طاقتش تمام شد ناچار به نزد قاضی رفته
شکایت کرد قاضی گفت: من نمی توانم مرد به این معروفی را بقول تو یک نفر
تعقیب بنمایم و او را مورد مجازات قرار دهم تو باید دو نفر که من به امانت و
راستی آنها اطمینان دارم، در پس دکّان خود قرار بدهی تا کلام او را
بشنوند، آن وقت من موافق قانون می توانم او را تعقیب بنمایم بالاخره قرار
بر همین شد، آن مرد ناصبی دو نفر که مورد اطمینان قاضی بودند در پس دکّان
خود مخفی کرد.
در همان شب شیخ کاظم در عالم رؤیا صدیقه طاهره سلام الله علیها را در خواب دید که فرمودند: یا شیخ غیرّ مقالتک یعنی سخن خود را تغییر بده، چون از خواب بیدار شد دانست که مقاله همان کلام مخالف با تقیّه است که با صاحب دکاّن همه روزه می گفت، امروز بعد از سلام و تحیّت با تمام نرمی و آرامی گفت: ای برادر تا چند امروز و فردا می کنی و این 50 لیره را به من نمی دهی همه روزه من دَرِ دکّان تو می آیم و از تو مطالبه می نمایم و هر روز یک عذری برای من می آوری من اگر بخواهم به تو فشار بیاورم می توانم یک ساعتِ پول را از تو بگیرم، می روم نزد قاضی شکایت تو را می نمایم ولی من نمی خواهم تو را اذیت کرده باشم صاحب دکّان از این سخنان مبهوت گردید مثل کسی که در خواب سنگینی فرو رفته بود سپس سر برداشت، گفت: شما چرا سخنان همه روزه را نمی گوئی، شیخ کاظم بر آشفت، فرمود: حیا نمی کنی که مرا مسخره و استهزاء می نمائی مگر من روزهای دیگر به غیر از این که با کمال ملاطفت و نرمی و آرامی مطالبه این 50 لیره را از تو می کردم سخن دیگری می گفتم؟ همانا با شما مردم نمی شود با انسانیت عمل نمود. شیخ کاظم این را گفت و از پس کار خود رفت. آن دو نفر از پس دکّان بیرون آمدند و سخنان درشت به صاحب دکّان گفتند و رفتند به نزد قاضی آنچه دیده بودند شرح دادند، قاضی فرمان داد صاحب دکّان را احضار کردند و بعد از توبیخ و سبّ و شتم بسیار، فرستادند شیخ کاظم را حاضر کردند، قاضی از او احترام زیادی کرده او را به نزد خود نشانید و گفت: شما چرا قضیه خود را زودتر به من خبر ندادید، شیخ کاظم فرمود: (یا حضرت القاضی من این علمت قصتنا و انا ما ذکرت هذه القضیه عند احد). (ای جناب قاضی از کجا پی به قصه ما بردی و حال آنکه من این قضیه را برای کسی نگفته بودم)، قاضی ماجرا را از اول تا به آخر شرح داد، شیخ کاظم روی به مرد ناصبی صاحب دکان نمود و فرمود این جزای احسان من بود به تو، که چنین تهمتی به من بزنی، قاضی از نرمی و آرامی شیخ کاظم تعجب کرده با کمال خشم روی به مرد صاحب دکاّن نموده، گفت: الساعه 50 لیره را باید حاضر کنی و الا دچار عقوبت سخت خواهی شد، صاحب دکان 50 لیره را حاضر کرد و چاره ای جز تسلیم برای خود ندید، قاضی وجه را تسلیم شیخ کاظم نمود و از او معذرت خواست. چون روز دیگر شد شیخ کاظم از دَرِ دکان مرد عبور کرد سخنان همه روزه خود را از سر گرفت، آن مرد جملات بسیاری بر آن افزود و با شیخ کاظم همزمان گردید بعد از آنکه سبّ و شتم بسیاری به پیشوایان خود نمود، شیخ کاظم را قسم داد که جهت چه بود که آن روزیکه من دو نفر را پس دکاّن خود مخفی کردم که کلمات تو را استماع بنمایند شما کلام خود را تغییر دادی، شیخ کاظم فرمود: اگر بگویم مرا تصدیق نخواهی کرد، گفت: البته تصدیق خواهم کرد، شیخ کاظم قصّه خواب خود را بیان نمود، نور ایمان در دل صاحب دکاّن تابیدن گرفت و مستبصر گردید و در صف شیعیان با اخلاق وارد شد و شیخ کاظم 50 لیره او را به او رد کرد.[1] |
||
|
||
[1] ریاحین الشریعه: 167 |