کلام اسلام، آن هم
مذهب حق یعنی ما یتلقی از ائمه ی اهل بیت، آن کلام حقی است که ارزشش وقتی
فهمیده می شود که ما عند الناس شناخته بشود .
ان شاء الله سعی کنید مبنای علم کلام تان ، قرآن و نهج البلاغه و
کلمات اهل بیت علیهم السلام باشد . کلامی ارزش دارد که موافق باشد با کتاب و
روایات اهل بیت. و انحراف از این دو موجب ضلال است .
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکسی کاری را که مشغول است باید آن کار را بشناسد . شناخت عمل بسیار
مهم است چون سه مرحله دارد . همان طوری که درخت ریشه ایی دارد ، تنه ایی
دارد ، میوه ایی دارد ، معرفت آن شجر متوقف است بر معرفت اصل و فرع و ثمر .
اما کار شما کلام است . کلام یعنی چه ؟ تارة اطلاق می شود بر تلفظ، ولی
مراد این نیست . علمی است علم کلام، و آن علم، اصل همه ی علوم است . ریشه ی
شجره ی طیبه ی دین، عبارت است از علم کلام . سه مرحله هست علم: آیة محکمة ،
سنة قائمة ، فریضة عادلة. إنما العلوم ثلاثة. آیه ی محکمه عقائد است ؛ سنت
قائمه ملکات نفسانی است ، فضائل اخلاقی ؛ فریضه ی عادله فقه است . لذا
انسان کامل، کسی است که در هر سه، کمال مطلوب را تحصیل کند .
اولاً علم کلام یعنی علم اصول عقائد . اعتقادات، اصل الأصول است. " أَ
لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ
طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماء تُؤْتی أُکُلَها
کُلَّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها " . این بیان خداست . شجره طیبه اصلش ثابت
است. این ثبات، ریشه اش در قرآن است: " یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا
بِالْقَوْلِ الثَّابِت " . آن ریشه می شود علم کلام . علم کلام همان قول
ثابت است . اعتقادات حقه اگر برهاناً تمام بشود ، قهراً منقلب می شود در
مرحله ی ملکات نفسانی به اخلاق فاضله، در مرحله ی عمل به اعمال صالحه .
اولاً باید این قاعده را حفظ کرد: کلام اسلام، آن هم مذهب حق یعنی ما
یتلقی از ائمه ی اهل بیت، آن کلام حقی است که ارزشش وقتی فهمیده می شود که
ما عند الناس شناخته بشود .
الآن در دنیا چقدر مسیحی هست ؟ ممالک متمدن، مذهبشان ، آیین شان مسیحیت
است . کلام مسیحیت حدش چیست ؟ تورات است و انجیل . اما تورات : خداوند خدا
عالم را در شش روز آفرید ، در زمان نوح طغیان و عصیان روی زمین زیاد شد ،
خداوند از خلقت آدم پشیمان گشت و در دل خود محزون شد . این تورات همه ی آن
فرق . انجیل: عیسی کلمه بود ، کلمه نزد خدا بود ، کلمه خود خدا بود . بعد
انجیل را مطالعه کنید ، نهایت امر همان عیسایی که اول کلمه، بعد نزد خدا،
بعد خود خدا، به دار آویخته شد . کسی هم که به دار آویخته بشود، به حکم
انجیل ملعون است . این عقیده ی نصاراست . مسیحیت محورش این است . عیسی
خداست ، بعد خدا تنزل می کند در شکم مریم ، بعد زاییده می شود ، آخر هم به
دار آویخته می شود ، خود خدا ملعون می شود .
ما قدر این دین را نشناختیم . بعد به قرآن رجوع کن، ببین معرفت نسبت به
خدا چیست . " سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَ هُوَ
الْعَزیزُ الْحَکیم، لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ یُحْیی وَ
یُمیتُ وَهُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ" ؛ خدای قرآن " هُوَ به کُلِّ
شَیْءٍ علیم" است ؛ " هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ
الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیم؛ هُوَ اللَّهُ
الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى ". این خدای
قرآن و اسلام است ، آن خدای مسیحیت و پاپ است . دنیا در ضلال مبین است.
بعد باز اسلام، گوهرش ، جوهرش در نهج البلاغه است : " أَوَّلُ الدِّینِ
مَعْرِفَتُهُ .... تا وَ کَمَالُ تَوْحِیدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ وَ
کَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْیُ الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ کُلِّ
صِفَةٍ أَنَّهَا غَیْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ کُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ
غَیْرُ الصِّفَة " . " بتشعیره المشاعر عرف أن لا مشعر له ، بتجهیره
الجواهر عرف أن لا جوهر له ... ضاد النور بالظلمة والوضوح بالبهمة ". شقق
القمر می کند .
قرآن، نهج البلاغه، اساس کلام حق است. ان شاء الله سعی کنید در این دو جهت عالم بشوید .
قهراً ریشه ی دین می شود علم کلام . بعد تنه ی دین فقه است . میوه اش
سعادت دنیا و آخرت است . کلامی ارزش دارد که موافق باشد با کتاب ، روایات
اهل بیت. بعد انحراف از این دو موجب ضلال است . ما قدر این مذهب را نمی
دانیم . مالک، رأس و رئیس مذهب مالکیه است . مذاهب اهل سنت از نظر ائمه
فقاهت چهار مذهب است : مالکی، حنبلی، شافعی، حنفی . معایب هریک إلی ما شاء
الله . ما اشاره می کنیم .
اول مذهب ، مذهب مالکی است . امام این مذهب، مالک است ، فقیه اهل مدینه
. نص کلام او به نقل امام المنقدین ذهبی در تذکرة الحفاظ این است : خدا در
آسمان است ، علم خدا در زمین است . این حد ائمه ی اهل سنت است . خدا در
آسمان است ! آسمان مخلوق خداست یا نه ؟ اگر مخلوق است چه جور مکان خالق است
؟ اینقدر ادراک و شعور نیست .
اما این مذهب: کلام امام ششم را ببین ، اوست ریشه ی علم کلام . یک قسمت
از بیان این است: یَا هُوَ، یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُو، یا من لا یعلم
ما هو إلا هو. هر جمله ای شق القمر است . همه این[ضمیر اشاره] هستند اما
او[ضمیر اشاره] منحصر است به او. لا یدرک ولا یوصف. " کلما میزتموه
بأوهامکم فی أدق معانیه فهو مخلوق مثلکم مردود إلیکم ". این کلام این مذهب
است . هر جمله ای شق القمر از آسمان علم و حکمت است .
سعی کنید ان شاء الله علم کلام تان ، جوهره ی قرآن و کلمات اهل بیت
باشد . اگر بخواهید موفق بشوید ان شاء الله در این رشته کمک بشوید ، از
امروز همه تان شروع بکنید به قرائت قرآن از اول قرآن. " فَاقْرَؤُا ما
تَیَسَّر مِنه ". بعد آن قرآن را هدیه کنید به صاحب العصر و الزمان ،
لامحاله نظر عنایت او شامل حالتان می شود ؛ شما را از اضطراب ، انحراف،
بیمه می کند .
اصول عقائد بسیار مهم است . تمام قدرت شیطان صرف می شود برای القاء
باطل در اصول . وقتی ریشه درخت فاسد شد ، تنه ، شاخه ، ثمر ، همه فاسد می
شود . علم کلام، اصل الاصول است . مرجع کتاب است و نهج البلاغه و کلمات اهل
بیت عصمت و طهارت. اعلام متکلمین عامه از فخر رازی تا دهلوی تا تفتازانی ،
اگر انحرافات اینها را کسی ملاحظه کند ، کتب مفصلی می شود
مددی گر به چراغی نکند آتش طور**** چاره ی تیره شب وادی ایمن چه کنم
خلاصه در علم کلام از قرآن، نهج البلاغه، اعتقادات و روایات امام ششم ،
امام هشتم در اصول عقائد، ان شاء الله کوچک ترین انحرافی حاصل نشود .
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه، فی هذه الساعة
وفی کل ساعة ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه أرضک طوعا
وتمتعه فیها طویلا.