امام حسن علیه السلام را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تشبیه میکند
ابن ابی ملیکه گوید:
فاطمه سلام الله علیها هنگامی که امام حسن علیهالسلام را بالا میانداخت و میگرفت و او را بدین گونه یاری میداد میگفت: پدرم فدایش باد همانند پیامبر است و شباهت به علی علیهالسلام ندارد. [1]
[1] «مسند احمد» 6/ 283
انتصاب فرزندان او به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
فاطمه صغری از پدرش از حضرت زهراء علیهاالسلام نقل کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر پیمبری خویشاوندانی دارد که به او منسوبند،فرزندان فاطمه عقبه و خویشاوندانمنند که به من نسبت دارند. [1]
[1] توفیق ابوعلم، «اهل البیت» 130/ 135
اظهار خشم به دوخلیفه غاصب (ابوبکر و عمر)
آیا اگر حدیثی از رسول خدا برایتان بخوانم که آن را دانسته باشید به آن عمل میکنید؟
گفتند:
آری، فرمود:
رضایت فاطمه از رضایت و خشنودی من است و خشم فاطمه از خشم من است، هر کس فاطمه دخترم را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است و هر کس فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته، و هر کس فاطمه را به خشم درآورد مرا به خشم درآورده است؟
گفتند:
آری، این فرمایش را از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم شنیدهایم.
فرمود:
همانا من خداوند و ملائکه را گواه و شاهد میگیرم که شما مرا به خشم درآورده و مرا از خود خشنود نساختهاید و هرگاه رسول خدا را ملاقات کنم از شما به آن حضرت شکایت خواهم کرد. [1]
[1] ابنقتیبه، الامامه و السیاسه /14 ط مصر.
اخلاص در عبادت
[1] علامه مجلسی، بحارالانوار 71/ 184
آداب روزه دار
حضرت زهراء علیهاالسلام فرمود: روزه داری که زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارحش را نگه نمیدارد از روزه گرفتن چه میخواهد؟ [1]
[1] حاج میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، 1/ 565.
اخبار غیبی
از فاطمه صغری دختر حضرت امام حسین علیهالسلام از پدرش از جدهاش فاطمه علیهاالسلام روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: هفت نفر از فرزندان من در کنار فرات مدفون میشوند که نه پیشینیان و نه آیندگان به مقام و رتبه آنان نمیرسند. [1]
[1] اهل البیت، تالیف توفیق ابوعلم / 131 130
حضرت زهراء علیهاالسلام بعد از آن که از تصرف در فدک منع گردید و با انصار در این زمینه سخن گفت آنان در جواب گفتند: ای دختر حضرت محمد اگر پیش از آنکه با ابوبکر بیعت کنیم این مطلب را شنیده بودیم علی را رها نکرده و دنبال کسی دیگر نمیرفتیم، حضرت فرمود: آیا پدرم در روز غدیر خم جای عذر برای کسی گذاشت؟! [1]
[1] شیخ صدوق، خصال، 1/ 173
احتجاج حضرت فاطمه سلام الله علیها در مقابل دومین خلیفه غاصب
آنچه که شیعه میفهمد و بر آن تأکید دارد، این نیست که خلفاء نامسلمان بودند و لذا نباید جانشین پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم باشند. باید متوجّه بود اصلاً سطح اسلام فاطمی با سطح اسلام غیرفاطمی فرق میکند.اسلام فاطمی معتقد است که نباید یک لحظه غیرخدا بر انسانها حاکمیت داشته باشد و لذا بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم هم حتماً باید امام معصومی که صرفاً حکم خدا را ارائه میدهد بر رأس جامعه حکومت کند و در زمان غیبت امام معصوم هم باید فقه آلمحّمد بر جامعه حاکم باشد تا در هر صورت خدا حاکم باشد، چراکه خود قرآن فرمود:
«فَاللهُ هُوَ الْوَلی» ؛ یعنی فقط خدا ولیّ و سرپرست است. و اسلام غیرفاطمی فکر میکند میشود غیر خدا بر جامعه حاکم باشد و نهایت اینکه یک فرد خوب متدیّنی جامعه اسلامی را مدیریت کند.
قال علیهاالسلام:
«خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ؛
چه نیکو است برای زنان که مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم] هم آنان را نبینند.»
فاطمه زهرا سلام الله علیها درّ یکدانه صدف رسالت و برترین، عالم ترین، فاضل ترین و محبوب ترین زن از ابتدای خلقت تا انتهای آن است. نه هیچ زنی بلکه هیچ مردی جز پدرش رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم و همسرش علی بن ابی طالب علیه السلام و فرزندان معصومش علیه السلام که همگی نور واحدند، از پیشینیان به مقامی که او نایل شد، رسیده بود و نه هیچ زن و مردی از پسینیان در این مقام متعالی به او ملحق خواهد گشت.
مصحف فاطمه سلام الله
علیها شامل: اخبار و اطلاعاتى در آیندهى جهان تا روز قیامت، سرنوشت
فرزندان و ذرارى آن حضرت، ستمگرى و انواع جنایات خلفاى جور و پادشاهان
بىداد و از این قبیل علوم و اخبار مىباشد، این کتاب که از نظر حجم سه
برابر قرآن است، ولى چیزى دربارهى قرآن و یا احکام و حلال و حرام ندارد،
بلکه آیندهى تاریخ را تا روز رستاخیز ترسیم کرده است، که اینک چند حدیث در
این زمینه نقل مىکنیم:
ابوبصیر از امام صادق علیهالسلام در مورد مصحف فاطمه سلام الله علیها سوال نمود،آن حضرت در جواب او فرمودند: مصحف فیه مثل قرآنکم هذا ثلاث مرات واللَّه ما فیه من قرآنکم حرف واحد. [1] مصحف فاطمه سلام الله علیها سه برابر این قرآن موجود است، ولکن در یک حرف نیز مشابهت ندارند. شبیه این حدیث را از امام کاظم علیه السلام داریم که مىفرمایند: مصحف فاطمه در نزد من است، ولى چیزى از احکام قرآن در آن نیست. [2] و از حماد بن عثمان آمده است که روزى امام صادق علیهالسلام فرمودند: |
صحیفه فاطمه سلام الله علیها به نقل از جابر |
||
جابر بن عبداللَّه انصارى از
جملهى نزدیکترین افراد از صحابه پیامبر به اهلبیت، مخصوصا به حضرت فاطمه
سلام الله علیها مىباشد. او سلام پیامبر خدا را به حضرت امام باقر
علیهالسلام رسانید و در کنار آن امام بزرگ قرار گرفت.
حضرت امام صادق علیهالسلام مىفرمایند: روزى پدرم به جابر گفت: من سؤال خصوصى دارم و مى خواهم از تو بپرسم، چه زمانى برایتان مقدور است؟! جابر گفت: هر وقت بخواهید حاضرم کسب فیض نمایم. امام باقر علیهالسلام با وى محرمانه دیدار کرد و سپس پرسید: جابر! بگو ببینم لوحى را که در دست مادرم (فاطمه) دیدهاى چگونه بود؟ و از او در مورد آن لوح چه شنیدى؟ جابر گفت: |
از سخنان اهلبیت عصمت و
طهارت استفاده مىشود که مصحف فاطمه بعد از رحلت رسول خدا که فاطمهى زهرا
سلام الله علیها به شدت محزون بود، (در طول هفتاد و پنج روز مدت زندگى آن
حضرت بعد از پدرش)، نازل شده است.
حضرت امام صادق علیهالسلام در این باره مىفرمایند: ان فاطمه سلام الله علیها مکثت بعد رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما و کان دخلها حزن شدید على ابیها و کان یاتیها جبرئیل فیحسن عزاها على ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن ابیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فى ذریتها و کان على علیهالسلام یکتب ذلک فهذا مصحف فاطمه.[2] به یقین فاطمه علیهاالسلام بعد از پدرش تنها هفتاد و پنج روز در این جهان زندگى کرد و در طول آن مدت غمها و غصههاى زیادى را تحمل نمود. جبرئیل در آن ایام به طور مرتب به حضور فاطمه سلام الله علیها نازل مىشد و او را در عزاى پدر تسلیت مىگفت و از مقام و جایگاهش در آن سوى جهان با خبر مىساخت و همچنین از اوضاع آیندهى دنیا و سرنوشت بچههایش آگاه مىنمود و على علیهالسلام آنها را مىنوشت و همهى اینها مصحف فاطمه سلام الله علیها را تشکیل مىداد. و در یک حدیث دیگرى امام صادق علیهالسلام مىفرمایند: مصحف فاطمه ما فیه شىء من کتاب اللَّه و انما هو شىء القى علیها بعد موت ابیها. [2] در مصحف فاطمه چیزى از آیات قرآن نیست، بلکه آن مصحفى است که بعد از فوت پدرش به او داده شده است. و بالاخره در حدیث سومى از امام جعفر صادق مى خوانیم: |
پیشوایان معصوم ما داراى
علومى بودند، که از قدرت سایر افراد خارج است و از جمله منابعى که در دست
آنان بود و از آنها در این زمینه استفاده مىکردند عبارت بود از:
1- جامعه 2- جفر 3- مصحف فاطمه. جامعه چیست؟ آنچه از روایات اهلبیت علیهمالسلام استفاده مىشود؛ جامعه کتابى است بسیار مفصل که جبرئیل امین آن را بر قلب مبارک رسول خدا نازل نموده و سپس آن حضرت همهى آنها را بر امیرالمؤمنین املا فرموده و على علیهالسلام نیز آن را نوشته، که تمام وقایع جهان از اول تا آخر و احکام مورد نیاز جامعه در برمىگیرد. این کتاب به قدرى بزرگ و جامع است که طول آن هفتاد ذراع و به عرض چرمهاى معمولى مىباشد. در این زمینه توجه شما را به یک روایت از امام صادق علیهالسلام جلب مىکنم: |
جزر و مد برخوردهاى مردم با
امواج حوادث متغیر بود. لذا در شرایطى که اوضاع تغییر مىکرد، غاصبین براى
ترمیم گذشتهها مردم را جمع مىکردند و سخنانى برایشان مطرح مىکردند که
گاهى تیر تهدید را در هدف داشت و گاهى تقدیم لقمهى لذیذى بود.
سخنرانى ابوبکر دربارهى توافق مردم بر غصب فدک پس از نامهى امیرالمؤمنین علیهالسلام به ابوبکر دربارهى فدک ، دستور داده شد تا مردم جمع شوند و ابوبکر برایشان سخنرانى کرد و ضمن آن اقدامات خود را به اتفاق و توافق مردم نسبت داد و چنین گفت: |
مسئولیت کمک به ظالم از
مسایلى است که خداوند بر سر آن مردم را مؤاخذه مىنماید، چرا که کوچکترین
یارى و اعانت به ظالم شرکت در ظلم اوست.
سکوت در مقابل غصب فدک یک وجههاش کمک کلان مالى به غاصبین بود که از طریقى بنام اسلام با مسلمانان مىجنگیدند و از سوى دیگر پایههاى حکومت خود را محکم مىکردند و از سویى بازکردن راه براى ادامه بدعتگزاریها بود. لذا مقابلهى حضرت، براى بیرون آوردن این اعانهى مالى از دست حاکم غاصب بود تا سالهاى سال انحرافاتى که پیش خواهد آمد از این تقویت روزهاى اول سرچشمه نگرفته باشد. اگر چه این مقابلهى حضرت در ظاهر اثرى نبخشید ولى صاحب اموال آخرین تلاش خود را براى بیرون آوردن آن از چنگ غاصب نمود و در پیشگاه الهى معذوریت خود را ثابت کرد.
|
ابوبکر و عمر قبل از اقدام
به غصب فدک، براى آنکه کیفیت برخورد خود را تنظیم کنند، ضمن سنجش زمینهى اجتماعى آن نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام آمدند و گفتند: دربارهى آنچه از پیامبر باقى مانده چه مىگویى؟ فرمود: ما به پیامبر سزاوارتریم. گفتند: حتى آنچه در خیبر است؟ فرمود: بلى، حتى آنچه در خیبر است. گفتند: حتى آنچه در فدک است؟ فرمود: آرى، حتى آنچه در فدک است. با شنیدن این سخنان برآشفتند و گفتند: بخدا قسم چنین کارى نخواهد شد مگر آنکه گردنهاى ما با ارّه قطع شود!! و با این گفته تصمیم جدى خود بر غصب فدک را صراحتاً اعلام داشتند. |
||||||||||||
|
مسئلهى غصب فدک بسیار حساب
شده و با برنامهریزى از سوى غاصبین انجام شد. اگر چه این اقدام براى آنان
به قیمت گرانى تمام شد و از چند سو به آبرو و حیثیت ساختگى خود لطمه زدند،
ولى این کارى بود که تصمیم داشتند آن را به هر قیمتى انجام دهند. لذا هیچ
سخن حقى را نمىپذیرفتند، و به عواطف و قضاوت مردم هیچ ارجى نهاده نمىشد.
البته آن روزها با هر مسئلهاى که به اهلبیت علیهمالسلام ارتباط داشت
چنین برخوردى مى شد.
جالبتر اینکه در مقابل احتجاجات قاطع حضرت زهرا علیهاالسلام هر بار مطلبى جعل مىکردند که فقط خودشان شنیده بودند و یک نفر از اصحاب پیامبر صلى اللَّه علیه و آله- حتى طرفداران خودشان- حاضر نمىشدند به دروغ هم که شده به نفع آنان شهادت دهند، و لذا دست به دامان یک عرب بیابانى همچون مالک بن اوس بن حدثان شدند. آمارى از اقدامات برنامه ریزى شدهى غاصبین |
نکته اى که غاصبین باید
بدانند آنست که پس از غصب فدک هر تصرفى هم که در آن صورت بگیرد غاصبانه
بوده و حرام است، ولى چه جالب است که این مطلب را عیناً از کلام حضرت زهرا
علیهاالسلام بشنویم که فرمود:
«اگر آن دو نفر مایهى قوت مرا از تصرف من بیرون آوردند و آن آذوقهى کم را از من مانع شدند، ولى این را براى روز محشر درجهاى حساب مىکنم، و خورندگان محصولش آن را به جوش آورندهى جحیم در شعلههاى جهنم خواهند یافت». بنابراین غاصبین و هر که تا روز قیامت غصبى بودن آن را بداند و در آن تصرف کند، لقمهاى را مىخورد که فاطمه علیهاالسلام راضى نیست، و در واقع شعلههاى آتش است که در دهان مىگذارد و زندگیش را با آن مىسازد. چنین تصرفى بىاعتنائى به آه دل فاطمه علیهاالسلام است، و شکى نیست که آه آن بانوى بزرگ از هر سوزى مؤثرتر است. بنابراین غاصبین و هر که تا روز قیامت غصبى بودن آن را بداند و در آن تصرف کند، لقمهاى را مىخورد که فاطمه علیهاالسلام راضى نیست، و در واقع شعلههاى آتش است که در دهان مىگذارد و زندگیش را با آن مىسازد. چنین تصرفى بىاعتنائى به آه دل فاطمه علیهاالسلام است، و شکى نیست که آه آن بانوى بزرگ از هر سوزى مؤثرتر است. |
||
سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها براى زنان عیادتکننده[1] اولین اثر خطابهى حضرت زهرا سلام الله علیها آن بود که زنان مهاجر و انصار از این مدتى که هیچ یادى از یادگار پیامبر صلى اللَّه علیه و آله نکرده بودند به عیادت حضرت آمدند و گفتند: اى دختر پیامبر، حالتان چگونه است؟ حضرت فرمود: از دنیایى که با شما باشم متنفرم و آن را رها کردهام، و نسبت به مردان شما غضبناکم. ننگ بر کُند شدن شمشیر و تزلزل فکر!! |
با تخریب زمینه هاى اجتماعى
بدست غاصبین آنها احساس خطر جدى کردند و چارهى نهایى را در تهدید و ارعاب
دیدند که در ضمن آن تطمیع هایى هم به چشم مىخورد. ابوبکر به منبر رفت و
مردم را مخاطب قرار داد و گفت: اى مردم، این چه گوش فرادادن به هر سخنى
است؟ این آرزوها در زمان پیامبر کجا بود؟! هرکس مطلبى شنیده بگوید و هرکس
شهادت مىدهد برخیزد. او همچون روباهى است که شاهدش دم اوست [1] ملازم هر
فتنهاى است. اوست همان که مىگوید: «فتنه را بعد از آنکه کهنه شده باز
گردانید». از ضعیفان کمک مىگیرید و زنان را به یارى مىطلبید، مانند
امطحال که محبوبترین اهلش نزد او گمراه است [2] بدانید که من اگر بخواهم
بگویم مىگویم و اگر بگویم افشا مىکنم، ولى اگر رهایم کنید ساکت مى مانم.
خطاب تهدیدآمیز به انصار |
خطابها مع المهاجرین
والانصار ثم التفتت علیهاالسلام إلى أهل المجلس و قالت [لجمیع المهاجرین
والأنصار: و] [1] أنتم عباد اللَّه نصب أمره و نهیه، و حمله دینه[2] و
وحیه، و امناء اللَّه على أنفسکم، و بلغاوه إلى الامم [حولکم]. [3] زعیم حق
للَّه فیکم، و عهد قدمه إلیکم. [4]
آنگاه حضرت زهرا علیهاالسلام متوجه اهل مجلس شدند، و خطاب به تمام مهاجران و انصار فرمودند: شما بندگان خدا پرچم و علم أمر و نهى الهى، و در بردارنده دین و وحى او و پاسداران خدا بر خود هستید، و رسانندهى احکام الهى به دیگر امتهایى که در اطراف شمایند مىباشید. در بین شما شخصى است که استحقاق زعامت دارد، و او کسى است که قبلاً در مورد اطاعت او متعهد شدهاید. [5] |