هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

جوی آباد محله بختیاری ها هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها فاطمیه آش نذری


بسم الله الرحمن الرحیم

به نیت سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

 وتسلای دل داغدار حضرت












روز چهارشنبه

1394/12/19

مکان

ابتدای خیابان شمس

ایام فاطمیه دهه دوم


جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه دیگ سمنو دهه اول خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه


جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان)


دیگ سمنو
به نیت فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
وتسلای قلب داغدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد، محله بختیاری ها ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
زمان :
دهه اول خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان)
دیگ سمنو
94/12/06
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها






جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه دیگ سمنو دهه اول خیمه گاه فاطمی 94/12/06

دیگ سمنو



به نیت فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
وتسلای قلب داغدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد، محله بختیاری ها ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
زمان :
دهه اول خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه




جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان)
دیگ سمنو
94/12/06
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها






جوی آباد محله بختیاری ها دیگ سمنو دهه اول خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه 94/12/06

دیگ سمنو
به نیت فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
وتسلای قلب داغدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد، محله بختیاری ها ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
زمان :
دهه اول خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان)
دیگ سمنو
94/12/06
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها




جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان) دیگ سمنو دهه اول خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه


دیگ سمنو
به نیت فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
وتسلای قلب داغدار امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها
اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد، محله بختیاری ها ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
زمان :
دهه اول خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان)
دیگ سمنو
94/12/06
هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها




جوی آباد محله بختیاری ها فاطمیه (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان) شب شهادت دیگ سمنو 94/12/02

جوی آباد محله بختیاری ها    فاطمیه  (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان) شب شهادت

حضرت زهرا سلام الله علیها

دیگ سمنو 

94/12/02


منزل سادات اسماعیلی


آدرس :


جوی آباد محله بختیاری ها ، خیابان پروین اعتصامی ، بعد از چهاراه بهارستان ، روبروی مطب دکتر بهشتی منزل سادات اسماعیلی


زمان :

 

شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها دهه اول










جوی آباد محله بختیاری ها هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها فاطمیه (جوی آباد /خمینی شهر /اصفهان)

نگاه سرد مردم بود و آتش

صدا بین صدا گم بود و آتش

بجای تسلیت با دسته ی گل

هجوم قوم هیضم بود و آتش

***

گرفتی از مدینه گفتنت را

دریغ از من نمودی دیدنت را

ولی با من بگو ساعت به ساعت

چرا کردی عوض پیراهنت را

***

کمی از غسل زیر پیرهن ماند

کمی از خون خشک بر بدن ماند

کفن را در بغل بگرفت و بو کرد

همان طفلی که آخر بی کفن ماند









من بودم باب هل اتی را بستند

امکان رسیدن به خدا را بستند

ای کاش بمیرم که خجالت زده ام

من بودم و دست مرتضی را بستند

***
عمریست رهین منت زهرائیم

مشهور شده به عزت زهرائیم

مُردیم اگر به قبر ما بنویسید

ماپیر غلام حضرت زهرائیم

***
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم

مامور برای خدمت زهرائیم

روزی که تمام خلق حیران هستند

ما منتظر شفاعت زهرائیم

***

یتیمان جز دو چشم تر ندارند

به غیر از خاک غم بر سر ندارند

چو مادر مرده ها باید فغان کرد

که طفلان علی مادر ندارند

جوی آباد ، فاطمیه 94 ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات


یسم الله الرحمن الرحیم


جوی آباد ،  فاطمیه 94 ،  هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، 


چایخانه هیئت در شب شهادت





سال جدید آغاز شد با نام زهرا

امسال هم غرقیم در انعام زهرا

مادر به کلّ بچّه هایش لطف دارد

به یک یک ما داده دعوت نامه زهرا

هیأت شروع زندگی تازه ی ماست

در آمدیم این جا به استخدام زهرا

دُورهمی هامان فقط در هیأت اوست

این جاست آری منزل اقوام زهرا

باید که در نوروز هم حرمت نگه داشت

شرعاً وَ عرفاً واجب است اکرام زهرا

از ما گدایان فضّه و سلمان بسازد

یک لقمه نان سفره ی اطعام زهرا

روز قیامت ما که دلشوره نداریم

با رشته های چادر احرام زهرا

پیغمبران هم آرزو دارند باشند

در این جهان و آن جهان خدّام زهرا

محراب را عرش الهی می نماید

نور نماز صبح و ظهر و شام زهرا

سینه سپر کردن ، حمایت از ولایت

مجموعه ای ست از بهترین احکام زهرا

ما «همدلی و همزبانی» با ولی را

آموختیم از مکتب اسلام زهرا

محمدفردوسی


جوی آباد، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات ، فاطمیه 94 ، دسته زنجیر زنی

بسم الله الرحمن الرحیم


جوی آباد ،  فاطمیه 94 ،  هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات





خواب دیده ام که رفتنی شده ام

تا چه افتد خلاصه تعبیرم

زحمت ماندن مرا نکشید

من همین کنج خانه می میرم

بعد نه سال زندگی دیدی

ان صفای قدیم کم کم رفت

رفتنم یا نرفتنم باتوست

تو بگویی نرو نخواهم رفت

تاکه از خانه میروی بیرون

می روم یک کنار می افتم

شب که خوابم نمبرد ازدرد

روزهم چند بار می افتم

یاد داری شب عروسیمان

عرش را گلفروش من کردی

من که یادم نمی رود اصلا

گوشواره به گوش من کردی

تا که از راه امدی گفتم

افتاب یگانه ام آمد

دست من را به دست تو دادند

گفتم اقای خانه ام آمد

همه ی صورت من اذیت شد

 راه من را که بست درکوچه

جان این بچه ها مرا ببخش

گوشواره شکست درکوچه

طیه نه سال زندگی باهم

هیچ چون وچرا نمی کردیم

خواب برچشممان نمی امد

تا که هم را دعا نمی کردیم

درد بسیار غصه هم دیدم

چون گرفتارها اسیرشدم

فضه می گفت که شکسته شدم

جان زهرا بگو چقدر پیر شدم

ای امام مدینه حیف از تو

که مغیره تورا سلام کند

راستی ای حبیبه اسما کو

رفته تابوت را تمام کند

این حسین مرا که مبینی

حرفی از سینه پهلویش نزدم

تو خودت شاهدی که از اول

 بی وضو دست برمویش نزدم


جوی آباد محله بختیاری ها ، فاطمیه 94 ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، هفتاد ودوتن

بسم الله الرحمن الرحیم


جوی آباد ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، هفتاد ودوتن ، فاطمیه 94






اهل مدینه خانه ام بیمار دارد...

در بسترش او لاله ی بسیار دارد

مانند یک پیر زنی که سال خورده است

دستی به سر دستی سر دیوار دارد

مسمار خانه پیش خود اصلا نگفتی؟

در بین این خانه زنی هم بار دارد..

این روز های آخری دیدم که زهرا

حرف پریدن میزند انگار دارد..

این شستشویت کار یک شب یا دوشب نیست

که شستن تو تا قیامت کار دارد..

شاعر: حامد جولازاده


جوی آباد ، ، قافله عزای مادر سادات ، فاطمیه 94 ، تشیع نمادین ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ،

بسم الله الرحمن الرحیم


جوی آباد ،  ، قافله عزای مادر سادات ،  فاطمیه 94 ، تشیع نمادین ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ،




وقتی رسید خاک درش را نشان گرفت
با ناسزا سپس جگرش را نشان گرفت

فهمید فاطمه است که پشت در آمده
ظالم دقیق بال و پرش را نشان گرفت

ماندم میان اتش و جنت چه نسبتی ست
اتش چگونه پلک ترش را نشان گرفت

در ضربه ی نخست دل مصطفی شکست
چون جای بوسه ی پدرش را نشان گرفت

می خواست تا که عرش خدارا تکان دهد
با تازیانه دست و سرش را نشان گرفت

تا دید بچه ها همگی ایستاده اند
نامرد ، غیرت پسرش را نشان گرفت

فضه دوید و فاطمه افتاد بر زمین
وقتی که با لگد ثمرش را نشان گرفت

آخر سپاه حیدر کرار را شکست
جان نحیف همسفرش را نشان گرفت

سیدحجت بحرالعلوم


جوی آباد محله بختیاری ها ، قافله عزای مادر سادات، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ،

بسم الله الرحمن الرحیم


جوی آباد ،  فاطمیه 94 ،  هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات





قصه ام هست داغ یک مادر

مادری از برای پیغمبر

درد بی یاوری یک شوهر

غنچه ای را که شد ز کین پرپر

شد عزادار این محن داور

 

غصه ها در دلم لبالب شد

مادرم باز غرق در تب شد

ذکر امن یجیب بر لب شد

راوی این قضیه زینب شد

بشنو از غصه های این دختر

 

آنقدر روزگارمان خوش بود

بین مردم نبی حق فرمود

هرکه خواهد رضایت معبود

قلب صدیقه را کند خشنود

چقدر با وفاست این لشگر

 

مادرم در غم پدر بود و

روضه ای شد بپا ز مقصود و

راه شادی به خانه مسدود و

ناگهان خانه شد پر از دود و

یک نفر ضربه میزند بر در

 

به گمانم رسیده یک مهمان

یا که آمد به پشت در شیطان

شایدم آمده فقیر اینسان

مادرم رفت تا کند احسان

ناگهان در شکست و زد آذر

 

لشگری حمله کرده حیرانیم

گوییا متهم به عصیانیم

مادرم گفت نور قرآنیم

به خداوند ما مسلمانیم

با غلافی رسید یک کافر

 

شب رسید آفتاب را بردند

نور حق، آن جناب را بردند

تیره راهان صواب را بردند

ای خدا بوتراب را بردند

بین کوچه دوان دوان کوثر

 

دور بابا سپاه میبینم

مادری بی پناه میبینم

چقدر اشتباه میبینم

همه جا را سیاه میبینم......

بگذرید از ادامه ی منبر

 شاعر:علی اکبر نازک کار


جوی آباد ، قافله عزای مادر سادات ، فاطمیه 94 ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم


جوی آباد ،  فاطمیه 94 ،  هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات


جوی آباد محله بختیاری ها ، قافله عزای مادر سادات ، فاطمیه 94 ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ،

بسم الله الرحمن الرحیم


 جوی آباد محله بختیاری ها ، قافله عزای مادر سادات ، فاطمیه 94 ،  هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ،




ناراحتی انگار ز دستم،نه حسن؟

پنداشتی از تو هم گسستم،نه حسن؟

هر کس که نداند تو که بهتر دانی،

در خانه چرا نقاب بستم،نه حسن؟

زان روز که از کوچه بلندم کردی،

کم کم دگر از پای نشستم،نه حسن؟

با پنج چروکی که به رویم پیداست،

بیش از پدرت علی شکستم،نه حسن؟

ترسم شود افشا خبر کوچه ی تنگ،

با تنگی چشم تار و خستم،نه حسن؟

امروز چه ساکتی حسن جان،چه شده؟

مادر به خدا حسین هستم نه حسن

شاعر:؟؟؟



جوی آباد ، فاطمیه 94 ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات


بسم الله الرحمن الرحیم




جوی آباد محله بختیاری ها ،هیئت زنجیر زنی ،  فاطمیه 94 ،  هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات





 یک در محکم برای خانه قیمت میکند

مرگ قادر نیست کاری را که حسرت میکند

با تمام غصه ها بر سجده می افتد علی

بنده وقتی بنده باشد شکر نعمت میکند

باز دارد می رود چاهی بنا سازد علی

مرد وقتی گریه دارد زود خلوت می کند

ناسزا پشت علی گفتن چه تکراری شده

بد همیشه پشت فرد خوب غیبت میکند

چند روزی میشود در گوشه ای میشیند و

به قنوت فاطمه با گریه دقت میکند

بغض میگیرد گلوی شیر مرد خسته را

چشمهای کودکش وقتی که صحبت میکند

قسمتی سهم علی بقیه سهم دخترش

این زمانه از چه غم اینگونه قسمت میکند

آه میبینم کنار پیکر لب تشنه ای

خواهر لب تشنه ای احساس غربت میکند

شمر می اید و هر چه مانده را هم میبرد

آن طرف تر چادر و خلخال قسمت میکند

شاعر:علی حسنی




جوی آباد ، فاطمیه 94 ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات


بسم الله الرحمن الرحیم


جوی آباد ،  فاطمیه 94 ،  هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات






کوچه تفسیرش برایم مشکل است

دشمنت حج و نمازش باطل  است

 تا همیشه زیر  لب می گفت حسن؛

ای مدینه این " مغیره " قاتل است

شاعر:روح الله نوروزی





جوی آباد ، ، هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات ،فاطمیه 94


بسم الله الرحمن الرحیم


جوی آباد ،  فاطمیه 94 ،  هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها ، قافله عزای مادر سادات




 یک در محکم برای خانه قیمت میکند

مرگ قادر نیست کاری را که حسرت میکند

با تمام غصه ها بر سجده می افتد علی

بنده وقتی بنده باشد شکر نعمت میکند

باز دارد می رود چاهی بنا سازد علی

مرد وقتی گریه دارد زود خلوت می کند

ناسزا پشت علی گفتن چه تکراری شده

بد همیشه پشت فرد خوب غیبت میکند

چند روزی میشود در گوشه ای میشیند و

به قنوت فاطمه با گریه دقت میکند

بغض میگیرد گلوی شیر مرد خسته را

چشمهای کودکش وقتی که صحبت میکند

قسمتی سهم علی بقیه سهم دخترش

این زمانه از چه غم اینگونه قسمت میکند

آه میبینم کنار پیکر لب تشنه ای

خواهر لب تشنه ای احساس غربت میکند

شمر می اید و هر چه مانده را هم میبرد

آن طرف تر چادر و خلخال قسمت میکند

شاعر:علی حسنی