ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
وجود مقدس امام سجاد علیه السلام در ابتدای دعای مکارم الاخلاق میفرمایند:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ، وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَى أَحْسَنِ النِّیَّاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ.[1]
مراتب مختلف یقین
یقین هم مانند ایمان دارای مراتب و درجات مختلف، و مقول به تشکیک است. و لذا، امام علیه السلام در این دعا میفرماید: «وَاجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ» و از خداوند این گونه درخواست میشود که یقین ایشان را به آن نهایت خود برساند؛ یعنی از علم الیقین به عین الیقین و در نهایت به مرتبه حق الیقین برساند؛ اما چرا از خدا این گونه درخواست میشود؟ زیرا به تعبیر مرحوم خواجه رضوان الله علیه، یقین چیزی است که ما باید آن را پیدا کنیم؛ یقین عبارت از اذعان نفس است و اینکه انسان در نفس خودش به چیزی باور قلبی داشته باشد. اذعان نفس، امری است که به دست انسان حاصل میشود؛ یعنی انسان باید این مراحل را طی کند که گاهی با استدلال و برهان است که علم الیقین حاصل میشود، و گاهی جلوتر میرود و میبیند که عین یقین میشود. بعد از آن، مرحله نهایی که واقع را کاملا با تمام وجود حس میکند که همان مرتبه حق الیقین است؛ همانطور که در جلسه قبل گفتیم: گاهی فرد آتشی را تصور میکند و گاهی آتش را میبیند که میسوزاند و گاهی آتش، او را میسوزاند.
تکامل معنوی رهین تلاش انسان است
اما این نفس است که باید همه این مراحل را طی کند و اطمینان قلبی را پیدا کند؛ تحصیل چنین یقینی که من باید آن را پیدا کنم، وظیفه خود من است. خداوند پیغمبرش را فرستاده و او نیز تمام راهنماییهای لازم را در اصول و فروع دین بیان فرموده است. پس این درجات یقین، باید در نفس و وجود انسان شکل بگیرد.
توفیق الهی، شرط لازم در استعداد تکامل معنوی
البته، تمام آنچه در وجود انسان هست، چه در وجود ظاهری مانند بدن و قوای آن و چه در نفس و قوای روحانی آن، چیزهایی است که خداوند آنها را به او داده است و تمام اسباب و مسببات ظاهری و باطنی عالم باید به کار بیافتد، تا اینکه بشر بتواند یک تصوری پیدا کند حتی در حالت علم الیقین، یا بالاتر از آن؛ به طوری که به گفته ملا صدرا، اذعان نتیجه تفضل الهی است.
این یک روی قضیه است و طرف دیگر این حقیقت، همان چیزی است که محقق خراسانی در کتاب کفایة الاصول در مبحث طلب و اراده آن را بیان کرده است که «السعید سیعدٌ فی بطن امه والشقی شقی فی بطن امه»[2] که خود مرحوم آخوند در این بحث میفرماید: قلم به اینجا رسید و سر بشکست و نمیتواند داوری نهایی را انجام بدهد. در اینجا یک حساب دیگری است. البته، ما نمیگوییم که خداوند مستقیما یکی را متقی قرار میدهد و دیگری را شقاوتمند میکند؛ اما یک اسبابی برای این گرایش به فرجام نیک و بد فراهم است که میتواند در جهت تقوی و اذعان نفس و تحصیل یقین حرکت کند. ممکن است این شرایط برای دیگری فراهم نشود؛ مثلا شرایط زمانی و فرصت زمانی برای یکی پیدا نمیشود. البته، ممکن است که ما آن را توجیه کنیم که دست خودمان بوده است ولی در واقع، این امور ماورایی دارد و یک واقعیتی پشت آن نهفته است.
امیر المومنین غایت قصوای درجات ایمان است
امیرالمومنین علیه السلام میفرماید: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا»[3] که اگر تمام پردهها هم کنار بیافتد چیزی به یقین من اضافه نمیشود که این سخن ایشان نشان از اقصی درجات ایمان است. ایمان زید هم در مراتب بالایی قرار دارد که بهشتیان و جهنمیان را حتی در دنیا هم می بیند، ولی امیرالمومنین علیه السلام فوق همه اینها است که هر نفسی گنجایش و ظرفیت چنین یقینی را ندارد.
اسرار دل پاکان، با پاکدلان گو اندر دل نامحرم اسرار نمیگنجد
بعضی دلها و نفوس انسانها محرم نیستند و اذعان نمیتوانند پیدا کنند و به قول معروف سست و ضعیفند؛ به طوری که با یک شبهه از پای در میآیند. البته، این گونه انسانها در زمان امام صادق علیه السلام هم بودند. فردی در نزد ایشان، شبههای را بیان کرد که حضرت در آخر به وی فرمودند: ببین؛ دو طرف بیشتر وجود ندارد، یا خدا و قیامتی هست یا هیچ خبری نیست؛ اگر ما با تقوا زندگی کنیم و گناه نکنیم و واجبات را انجام دهیم، و هیچ خبری هم نبود که ما با بقیه مساوی هستیم و مشکلی نیست؛ اما اگر واقعیتی بود، ما قطعا ضرر نکردهایم.
راههای توسعه ظرفیت معنوی در انسان
در این زمان هنوز خیلی در مرحله علم الیقین ماندهاند؛ این ظرفیتی که باید در نفس پیدا شود از راههای گوناگون، اعم از تغذیه حلال و توفیق الهی و تلاش انسان حاصل میشود. نان و غذایی که انسان میخورد در وجود او تاثیر دارد، غذای فکری انسان نیز در وجود او تاثیر دارد، رفتارهای نیک و بد نیز در وجود او تاثیر دارد.
لذا وجود مقدس امام سجاد علیه السلام از خداوند میخواهد که خدایا برخی چیزها در اختیار ما هست و ما باید به آن اقدام کنیم، اما خیلی چیزهای دیگر، دست ما نیست و یک جهاتی است که تو باید در ما آنها را ایجاد کنی.
یک ظرفی که به اندازه 5 لیتر آب میگیرد، بیشتر از آن را نمیتوان در آن ریخت؛ اما ما باید گنجایش بیشتر آن را در خود فراهم کنیم، تا بعد خداوند هم افاضه کند؛ افاضه خدا هم باید به جای قابل باشد تا ظرفیت انسان را توسعه دهد.
امام سجاد علیه السلام از خداوند میخواهد که خدایا بَلِّغْ بِإِیمَانِی أَکْمَلَ الْإِیمَانِ، وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ؛ این یقین باید در نفس انسان شکوفا بشود و اذعان شود؛ اذعان هم تازه مرتبه علم الیقین است، که باید باز توفیق بیشتر شود تا جایی که لو کشف الغطا ما ازددت یقینا. امیرالمومنین علیه السلام منهای آن مقام و شانِ امامت، فردی است که این پردهها را دانه دانه کنار زده است. ما هم اگر بتوانیم این پردهها را کنار بزنیم آن شان را میتوانیم پیدا کنیم. مقام اول، حجاب نفس خودمان است:
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
رذایل انسان، حجاب معنوی هستند
اگر ما نسبت به دیگران بیرحمی داریم، ظلم داریم، حسد داریم، بخل وجودمان را گرفته، گذشت نداریم و حرص داریم، همه اینها پرده بر روی قلب ماست تا وقتی این پردهها را نینداختیم نور آفتاب نمیتواند از این پردههای ضخیم عبور کند.
بنابراین، اگر وجود قابل میخواهیم باید این قابلیت را کسب کنیم، بعد از خدا بخواهیم که خدایا ما دنبال این چنین خواسته و مقصدی هستیم. بنابراین، ما جدای از اسباب و مسبباتی که در ظاهر عالم در این تاثیرات هستند و اثر میکنند آن اسباب و مسببات هم در ورا و واقع وجود دارد که نباید از آنها غافل باشیم. مانند آثار وضعی اعمال ما که نمونهاش را دیدهایم.
فشار قبر اثر وضعی سوء خلق
وقتی یکی از صحابه از دنیا رفت، خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله ایشان را تشییع کرده و نماز خوانند و حتی این بدن را دفن کردند. وقتی که خاک به هم آمد، مادر سعد ایستاده بود. گفت: ای سعد خوشا به سعادتت. وقتی پیغمبر صلی الله علیه و آله تو را دفن میکند من دیگر نگران نیستم؛ چرا که شان و مقامت آنجا پیداست. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: من الان دارم میشنوم که این قبر استخوانهای سعد را در هم شکست. مادر سعد و دیگران که آنجا بودند، تعجب کردند.
حضرت فرمودند: سعد خیلی فرد خوبی بود ولی یک قدری بد خلق بود، در داخل خانه با زن و پچه بد خلق بود که این فشار اثر وضعی کار اوست که حتی حضور پیغمبر صلی الله علیه و آله هم نمیتواند آن را رفع کند. حجاب و پرده همین است. حضرت، تعبیرش این است که با اهل خودش سوء خلق داشته است و این عمل باعث شد که این خاک و این قبر فشار بر او بیاورند. والسلام
[1] . الصحیفة السجادیة، ص 92.
[2] . کفایة الأصول ( طبع آل البیت )، ص 69.
[3] . بحار الانوار، ج 27، ص 307.
السلام علیک یا فاطمة الزهراء (س)
طرح ختم صلوات هدیه به حضرت زهرا(س) در حال برگزاری است . ضمن دعوت شما برای شرکت در این طرح، خواهشمند است کد تبلیغاتی طرح مربوطه را در وب خود جهت معرفی به دیگر دوستان قرار دهید. با تشکر
اجرکم عندالله...
کد معرفی طرح:
<p><a href="http://www.RoozeBidari.ir" target="_blank" rel="nofollow" ><img style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;" title="طرح ختم صلوات هدیه به حضرت زهرا(س)" src="http://roozebidari.persiangig.com/aks/khatm.png" alt="طرح ختم صلوات هدیه به حضرت زهرا(س)" width="160" height="310" /></a></p>