اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
درباره من
سلام بر آنان که در فراق یار در کوچه پس کوچه های تنهایی سر به دیوار انتظار نهاده اند و چشم به راه نیم نگاه مهدی فاطمه اند... ای گل نرگس... چه میشد که ما را در جمع پروانه هایت پذیرا می شدی؟ چه میشد که تشعشع گرمی نگاهت به سویمان روانه می شد؟ نظری فرما بر کوچه تاریکمان. که همه پروانه شمع توایم. همه پروانه ها در این کوچه تاریک به امید حس کردن گرمای وجودت گرد هم آمده اند. مولا جان نظری فرما... این صفحات برگ برگ روزهای انتظاریست که به امید آمدنش از پس هم ورق می زنیم... العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان یا مهدی ادرکنی (عج)... هنـــــــوزم انتـــــظار و انتـــــظار اسـت هنـــوزم دل به سـینه بیـقـــــرار است هنـــــــوزم خـــواب میبینم به شبــــها همان مردی که بر اسبی سوار است همـــان مــردی که آیـــد جمعـه روزی و این پایــــان خــــوب انتــــــظار است اللهم عجل لولیک الفرج
ادامه...
یا حُجّةُ اللّه علی خلقه ادرکنی
سوار سبزپوش آرزوهای ما! مولا جان زمان گذشت... زمان گذشت و قلبم گواهی می دهد که به یقین تو می آیی. تو می آیی و آیینه های...
امشب و فردا شب عزادریم
براى عزاى امام هادى،جد امام زمان و نوه امام رضا علیه السلام چه کرده ایم! مواظب باشیم به بهانه شادى عید حرمت آقا امام...
سرّ لقب حضرت زهرا سلام الله علیها
مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمى وحید خراسانى در سرّ لقب زهرا بیان امام، قریب به این مضمون است که از نور عظمت خدا...
آیا وظیفهی ما در فاطمیه چیست؟
آن کسی که جبرئیل بین زمین و آسمان فریاد زد: لا فتی إلا علی لا سیف إلا ذوالفقار، همچو کسی آرزو کرد که بمیرد! آیا من و تو...
امام عصر (عج) انتظار دارد از ما
صاحب عصر، ولی وقت و امام زمان از شما انتظار دارد که برای آن بازوی ورم کرده، آن پهلوی شکسته، آن قبر مخفی و آن جنازه نیمه...
امام صادق (علیه السّلام) فرمودند:
اگر على بن ابى طالب (علیه السلام) نبود که با فاطمه(سلام الله علیها) ازدواج کند، از زمان حضرت آدم تا روز قیامت، در روى...
قاتلان مادر سادات
الإمام الجواد(علیه السلام): انجام دهنده ظلم، کمک دهنده ظلم و کسی که راضی به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود. کشف...
لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
بسم الله الرحمن الرحیم ای که نامت مایه ی کسب جلال و افتخار هر کجا بردند از اسمت شود آنجا بهار گه بوقت لیل گویم گاه به...
مرثیه_حضرت_زهرا _سلام_ الله_ علیها
رد خونست که بر پیکر این در مانده مثل زخمی که روی بال کبوتر مانده لرز سختیست که بر زانوی حیدر مانده گرد و خاکست که بر...
سه سالگیاش بر مدار عاشورا میچرخد. اتفاقی که طنین خندههای کودکانهاش را به غارت میبرد در عطش میماند و میگدازد. فرات از چشمانش مهاجرت میکند. بیپناهیاش، در تمام بیابانها تکثیر میشود این سه سالگی اوست که در ویرانهای کنار کاخ سبز، به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده است. گرچه
سه سال بیشتر ندارد، اما صدسال شکایت از این اندک سال دارد؛ شکایتهایی که
تاب باز گفتنشان را ندارد. بغضها روی هم جمع شده است و به یکباره
میخواهد فوران کند؛ آن هم در میان خرابهای در یک شهر بزرگ که مردمانش یک
روز تمام را بر آنان سنگ زدهاند و بر غم کاروان افزودهاند و اینک
رفتهاند تا آسوده بخوابند؛ آسودگیشان را صدای گریه کودکی سه ساله برهم
میزند. سه سال بیشتر ندارد، اما صدای گریهاش، خواب آسوده یک شهر را برهم
میزند... و چقدر زود صدایش خاموش شد!