اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
521: رجعت به چه معنا است؟
شیعه
امامیه معتقد است که پس از ظهور حضرت مهدى علیه السلام و تشکیل حکومت عدل
الهى در سرتاسر جهان گروهى از اولیاى الهى و دوست داران خاندان رسالت و
برخى از معاندان و دشمنان خاندان وحى که از دنیا رفته اند به دنیا باز مى
گرداند. اولیاى الهى و صالحان با دیدن حاکمیت حق و عدل و گسترده گیتى
شادمان مى شوند. و نیز پرتویى از ثمرات ایمان و اعمال صالح خود را در دنیا
مشاهده مى نمایند. معاندان و دشمنان اهل بیت علیهم السلام نیز بخشى از جزاى
اعمال ناشایست خود را در این دنیا مشاهده کرده و به کیفر آن خواهند رسید.
522: سابقه اعتقاد به رجعت از چه زمانى است؟
اعتقاد
به رجعت از مباحث ریشه دارى است که اعتقاد به آن از خصوصیات مکتب اهل بیت
علیهم السلام است. گر چه اصل این عقیده سرچشمه قرآنى داشته و در احادیث
رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز به آن اشاره شده است. لذا با مراجعه به
کتاب هاى تراجم اهل سنت مشاهده مى نماییم که از امامیه با این اعتقاد یاد
مى کنند. در بین اصحاب امامان نیز مشاهده شده که با مخالفان خود بر سر این
عقیده مباحثات زیادى داشته اند که از آن جمله به مباحثات مومن الطاق با ابو
حنیفه مى توان اشاره کرد.
به همین جهت در طول تاریخ اسلام، علماى شیعه
سعى زیادى در راه تثبیت این عقیده داشته اند به حدى که برخى در این باره
کتاب تاءلیف کرده اند.
شیخ صدوق رحمة الله علیه مى فرماید: ((قول صحیح
آن است که رجعت در میان امت هاى پیشین بود است، و پیامبر صلى الله علیه و
آله فرمود: هر آنچه در بین امت هاى پیشین اتفاق افتاده در این امت نیز
اتفاق خواهد افتاد، پس واجب است که در این امت نیز رجعت باشد)).(1)
شیخ
مفید رحمة الله علیه مى فرماید: ((خداوند متعال گروهى از امت محمد صلى الله
علیه و آله را بعد از وفاتشان و قبل از روز قیامت محشور خواهد نمود و این
عقیده مختص به آل محمد صلى الله علیه و آله است و قرآن نیز بر آن شاهد مى
باشد)).(2)
سید مرتضى مى فرماید: ((از اعتقادات شیعه آن است که خداوند
متعال هنگام ظهور امام مهدى علیه السلام گروهى از شیعیان را که از دنیا
رفته اند باز مى گرداند تا به ثواب یارى و نصرت آن حضرت نایل شده و دولت او
را مشاهده نمایند. همچنین گروهى از دشمنان را باز مى گرداند تا انتقامش را
از آنان بستاند)).(3)
523: آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟
اصل اعتقاد به رجعت مطابق راى گروهى از علماى امامیه از ضروریات مذهب به حساب مى آید؛
شیخ
حر عاملى مى فرماید: ((همانا ثبوت رجعت نزد همه علماى معروف و مصنفین
مشهور از ضروریات مذهب امامیه به حساب مى آید و حتى عامه نیز از این موضوع
باخبرند)).(4)
مرحوم مجلسى مى فرماید: ((همانا اعتقاد به رجعت در همه
عصرها مورد اجماع شیعه بوده و این مساءله مانند خورشید در وسط روز معلوم
است)).(5)
علامه طباطبایى رحمة الله علیه مى فرماید: ((روایات رجعت از طریق اهل بیت علیهم السلام به تواتر معنوى به ما رسیده است)).(6)
گر
چه در معناى ((رجعت)) بین علما اختلاف شده و برخى آن را به معناى رجعت
دولت گرفته اند، اما در اصل عقیده به رجعت اتفاق است، بلکه معناى معهود آن
که همان بازگشت به این دنیا در عصر ظهور است معناى مشهور نزد علماى شیعه
است.
524: چرا متکلمین بحث از رجعت را در علم کلام مطرح مى کنند؟
عوامل مختلفى در بحث از رجعت در علم کلام وجود دارد که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1- رجعت از امور اعتقادى است که در روایات بسیارى به آن اشاره شده است.
2-
رجعت با مساءله امامت ارتباط دارد، زیرا به این نکته اشاره دارد که امامان
شیعه مورد ظلم و تعدى قرار گرفته اند و لذا در عصر حکومت حضرت مهدى علیه
السلام بازگشته و حکومت خواهند کرد.
3- رجعت از آنجا که از علایم قیامت و مربوط به معاد است لذا در عقاید بحث مى شود.
4-
رجعت زمینه ساز اعتقاد به معاد است، زیرا همان گونه که غیبت صغرا زمینه
ساز غیبت کبرا و هموارکننده آن بود، قیامت صغرا نیز که همان رجعت است
هموارکننده قیامت کبرا خواهد بود.
5- رجعت با مساءله ثواب و عقاب نیز
ارتباط دارد زیرا در آن نشانه هایى است از عقاب و ثواب براى کسانى که در
کمال کفر و یا ایمان به سر برده اند.
525: درباره رجعت چه دیدگاه هایى وجود دارد؟
در مورد رجعت در این دنیا دیدگاه هایى وجود دارد:
1-
رجعت همانند تمثلاتى است براى ارواح مومنین و ائمه اهل بیت علیهم السلام
که از دنیا رفته اند و دوباره روح آنان ظهور کرده تصرفاتى در این عالم
خواهند نمود.
این تفسیر گر چه به برخى از فلاسفه از قبیل: شاه آبادى و رفیعى قزوینى نسبت داده شده ولى با ظواهر ادله سازگارى ندارد.
2-
مقصود از رجعت ظهور امام زمان علیه السلام و رجوع او به مردم به جهت اقامه
توحید و عدل است. اصل این معنا گر چه صحیح است ولى اطلاق رجعت بر آن خلاف
ظاهر ادله است.
3- مقصود از رجعت رجوع عده اى از اموات به این دنیا به
جهت مصالحى خاص در عصر حکومت حضرت مهدى علیه السلام است. این قول راى مشهور
و موافق ظواهر ادله مى باشد.
526: آیا دلیل عقلى بر ضرورت رجعت وجود دارد؟
برخى از بزرگان براى اثبات ضرورت رجعت به ادله عقلى تمسک کرده اند. اینک به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
دلیل اول: قسر دائم یا اکثرى محال است
تقریر دلیل:
الف:
روح و نفس ناطقه علاقه تام به بدن عنصرى دارد و لذا هر گاه بعد از مرگ
توجه آن به بدن طبیعى به نحو کامل حاصل شود زندگى جدید ممکن است.
ب: هر حقیقت خاصیت و اثرى دارد لذا پیامبر و امام داراى قوه تکمیل و تعلیم نسبت به جمیع بشر است تا روز قیامت.
ج:
در حکمت به اثبات رسیده که قسر دائمى یا اکثرى محال است، یعنى هر طبیعت و
حقیقتى محال است که در هیچ وقت یا در اکثر اوقات از خاصیتش محروم گردد.
نتیجه:
اینکه رجوع پیامبر و امامان علیهم السلام به دنیا از آنجا که در زمان
حیاتشان نسبت به تعلیم عموم بشر به فعلیت نرسیده، ضرورى است.
دلیل دوم: ضرورت تداوم راه مصلحان
تقریر دلیل:
الف:
هر شخص انقلابى که در صدد برپایى نهضتى بزرگ در سطح جامعه است احتیاج به
جانشینانى دارد که اصول ترسیم شده از ناحیه او را تبیین و تطبیق نمایند. و
لذا بعد از پیامبر صلى الله علیه و آله دوازده امام علیه السلام منصوب
شدند.
ب: مطابق روایات شیعه و سنى امامان بعد از پیامبر صلى الله علیه و آله تا روز قیامت دوازده نفرند.
ج:
امام دوازدهم حضرت مهدى علیه السلام بزرگ ترین قیام کننده جهانى است که با
هدف برپایى حکومت عدل توحیدى در سطح جهان قیام خواهد نمود.
د: این گونه
قیام نیاز به آمدن اشخاصى بعد از او دارد که ادامه دهنده راه او در زمینه
تبیین و تطبیق منویات و اصول نهضت او باشند که همانند او از مقام عصمت
برخوردارند.
نتیجه: ضرورت رجعت اهل بیت علیهم السلام.
دلیل سوم: فطرى بودن رجعت
تقریر دلیل:
الف: ضرورت حکومت عدل عالمى، فطرى بشر است.
ب: عمر حضرت بعد از ظهور عادى خواهد بود، زیرا اصل در عدم اعجاز است.
ج: مطابق قاعده و روایات مدت حکومت عدل توحیدى طولانى خواهد بود.
د: باید کسانى باشند مثل خود حضرت که ادامه دهنده راه او هستند.
نتیجه: ضرورت رجعت.
غیر از این ادله عقلى جهات دیگرى وجود دارد که اعتقاد به رجعت را ضرورى مى سازد:
1- وجود روایات فراوان در موضوع رجعت.
2- رجعت، با مساءله امامت گره خورده و اشاره به مظلومیت اهل بیت علیهم السلام دارد.
3- رجعت زمینه ساز اعتقاد به معاد است و اعتقاد مردم را به قیامت کبرا هموار مى سازد.
4-
عقیده به رجعت اثر ترتیبى در جامعه دارد، زیرا از آنجا که عصر ظهور به
مانند بهشت روى زمین است که در آن انسان هاى بسیار خوب و بسیار بد رجعت مى
کنند، لذا این عقیده مشوق انسان بر کار خوب است تا به این فضیلت یعنى زندگى
در بهشت زمین در عصر ظهور با رجعت نایل آید.
527: آیا قرآن به رجعت کسانى به این دنیا اشاره نموده است؟
در قرآن به رجعت به معناى رجوع کسى به این دنیا در موارد زیادى اشاره شده است. اینک به برخى از نمونه هاى آن اشاره مى کنیم:
1-
خداوند متعال مى فرماید:الم تر الى الذین خرجوا من دیارهم و هم الوفا حذر
الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم (7)؛ ((آیا ندیدید کسانى را که از ترس
مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزاران تن بودند، خداوند فرمود: بمیرید،
همه مردند، سپس آنان را زنده کرد.))
آیه اشاره به زنده شدن هفتاد هزار خانوار دارد که بر اثر طاعون از دنیا رفته بودند.(8)
2-
خداوند مى فرماید:فقلنا اضربوه ببعضها کذلک یحیى الله الموتى و یریکم
آیاته لعلکم تعقلون (9)؛ ((پس دستور دادیم که پاره اى از اعضاى آن گاو را
بر بدن کشته بزنید تا ببینید که خداوند این گونه مردگان را زنده خواهد نمود
و قدرت کامل خویش را آشکار خواهد ساخت شاید شما به خرد درآیید)).
آیه مربوط به کشته بنى اسرائیل است که به قدرت خداوند زنده شد.(10)
3-
خداوند مى فرماید:و اذ قلتم یا موسى لن نؤ من لک حتى نرى الله جهرة
فاخذتکم الصاعقه و انتم تنظرون * ثم بعثناکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون
(11)؛ ((و به بیاد آرید وقتى را که گفتید: اى موسى ما به تو ایمان نمى
آوریم مگر آنکه خدا را آشکارا ببینیم پس صاعقه سوزان بر شما فرود آمد و آن
را به چشم خود مشاهده کردید. سپس شما را بعد از مرگ برانگیختیم باشد که خدا
را شکر گزارید)) .
آیه مربوط به برخى از قوم حضرت موسى علیه السلام است
که تقاضاى رویت خدا را به چشم را کردند که این خواسته سبب نزول عذاب و مرگ
آنان شد ولى خداوند بار دیگر آنها را زنده کرد.(12)
4- و نیز مى
فرماید:او کالذى مر على قریة و هى خاویة على عروش ها قال انى یحیى هذه الله
بعد موتها فاماته الله مائة عام ثم بعثه (13)؛ ((یا به مانند آن کسى که به
دهکده اى گذر کرد که خراب و ویران شده بود، گفت: به حیرتم که خداوند چگونه
این مردگان را دوباره زنده خواهد کرد. پس خداوند او را صد سال میراند و
سپس زنده اش کرد)).
آیه مربوط به یکى از انبیاى الهى است که پس از صد سال دوباره زنده شد.(14)
5- خداوند از حضرت عیسى حکایت کرده که فرمود::و احیى الموتى باذن الله (15)؛ ((من مرده را به اذن خدا زنده مى کنم)).
طبرى
مى گوید: ((حضرت عیسى علیه السلام مردگان را به دعایش زنده مى کرد)).(16)
مطابق روایات نبوى که هر آنچه در امت هاى پیشین اتفاق افتاده در این امت
نیز واقع خواهد شد مساءله رجوع به دنیا بعد از مرگ در این امت نیز امرى
واقع شدنى است.
528: چه آثارى بر اعتقاد به رجعت مترتب است؟
در اعتقاد به رجعت آثار و فواید بسیارى مترتب است از آن جمله:
1-
از آن جهت که عصر ظهور به مانند بهشت روى زمین است و از طرفى دیگر مفاد
روایات رجعت مخصوص انسان هاى بسیار خوب و بسیار بد به این دنیا است، لذا
این اعتقاد انسان را تشویق مى کند تا بکوشد و مصداق انسان خوب گردد تا
بتواند در عصر ظهور و حکومت حضرت مهدى علیه السلام به این فضیلت نایل آید.
2- از آنجا که انسان قبل از ظهور باید زمینه ساز ظهور مهدى علیه السلام باشد لذا بحث از رجعت اثر ترتیبى و جنبه عملى دارد.
529: آیا رجعت با عقل و فلسفه سازگارى دارد؟
برخى معتقدند که رجعت با عقل و فلسفه ناسازگارى دارد:
1- اشکال عقلى
ولى الله دهلوى مى گوید: رجوع معصیت کاران به جهاتى است:
الف: به جهت عذاب، که این ظلم است، زیرا عذاب آنها در آخرت است و تکرار آن در دنیا ظلم به حساب مى آید.
ب: به جهت اذیت و آزار اوست، که در قبر تحقق یافته و لذا دوباره با رجعت عبث و بیهوده است.
ج: به جهت اظهار خیانت آنها به مردم است که این جهت در زمان و عصر آنها سزاوارتر است تا مردم آن عصر عبرت بگیرند.
د: با رجعت نیکان لازم مى آید که به جهت دو بار مردن اذیت شوند.(17)
پاسخ:
اولا:
عذاب کافران و گناه کاران بعد از رجعت از جمله عقوبات آنها به حساب مى آید
که مصلحت اقتضا کرده خشى از آن در این دنیا صورت پذیرد. پس محظور عقلى در
بین نیست.
ثانیا: اظهار خیانت گناهگاران نسبت به مردمى که در عصر آنها
نبوده اند نیز موثر است و اگر در عصر آنها این جعت و عذاب صورت نگرفت به
این جهت است که مردم به اجبار و الجاء نیفتند.
ثالثا: مطابق روایات مرگ و نزع روح نسبت به اولیاى الهى خصوصا انبیا و اوصیا همانند استشمام بوى خوش بهشت است.
2- اشکال فلسفى
مى
گویند: مرگ بدون استکمال حیات و خروج از قوه به فعل حاصل نمى شود و رجوع
به دنیا بعد از مرگ در حقیقت رجوع به قوه بعد از فعلیت است که در فلسفه
بطلان آن به اثبات رسیده است.
پاسخ: این اشکال در مرگ هاى طبیعى صادق
است نه مرگ هاى اخترامى از قبیل قتل و مرض که حیات آنها در این موارد به
فعلیت تامه نرسیده است.
530: آیا اعتقاد به رجعت برگرفته از یهود است؟
احمد امین مصرى مى گوید: ((یهود در قول و اعتقاد به رجعت در تشیع نیز تاءثیر داشته است)).(18)
پاسخ:
1-
این گونه نیست که اسلام با یهودیت در همه امور مخالف باشد، و لذا پیامبر
اکرم صلى الله علیه و آله در توصیف قرآن خطاب به آنان مى فرماید:مصدقا لما
معکم (19)؛ ((این قرآن تصدیق کننده چیزى است که با شماست)).
و نیز قرآن
مى فرماید:کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم... (20)؛ ((روزه بر
شما مکتوب شد آن گونه که بر امت هاى پیشین نوشته و فرض شده است)).
2- اعتقاد به رجعت به تبع روایاتى است که از طرق اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام رسیده است، روایاتى که فوق حد تواتر است.
531: آیا تمام احادیث رجعت از طرق شیعه وارد شده است؟
برخى از اهل سنت اشکال مى کنند که احادیث تنها از طریق شیعه رسیده و لذا اعتبارى ندارد.
پاسخ:
1-
روایات شیعه در باب رجعت از طریق اهل بیت عصمت و طهارت است که به نص قرآن و
حدیث کلامشان از عصمت برخوردار است و لذا اعتقاد به آن حتى بر اهل سنت نیز
واجب است.
2- سر عدم طرح این مسئله در کتب اهل سنت شاید به این جهت
باشد که رجعت تجلى امامت امامان شیعه است و در حقیقت اشاره به این نکته
دارد که چون حق آنها غصب شده لذا خداوند دوباره آنها را به دنیا ارجاع داده
و به ولایت کامل خواهد رسانید.
532: آیا قول به رجعت مستلزم تناسخ باطل است؟
برخى
مى گویند: رجعت همان تناسخى است که در علم کلام به اتفاق آراء بطلان آن به
اثبات رسیده است، زیرا با رجعت روح انسان به بدن باز مى گردد.
پاسخ:
این اشکال ناشى از سوء برداشت و عدم فهم دقیق معناى تناسخ است. تناسخ به
معناى انتقال روح است در این دنیا از بدنى به بدن دیگر که مباین با بدن اول
است و این عمل تا پایان عمر دنیا ادامه پیدا کند. در حالى که مورد رجعت در
عصر و زمان خاصى است که در مورد برخى از اموات اتفاق خواهد افتاد و در آن
وقت روح آنها به جسمشان منتقل خواهد شد آن گونه که در قیامت خواهد بود.
533: آیا قرآن مخالف قول به رجعت است؟
دهلوى
مى گوید: مطابق برخى از آیات رجعت انسان به این دنیا امکان پذیر نیست زیرا
خداوند متعال درخواست کسانى را که تقاضاى رجوع به دنیا را نموده اند رد
کرده است آنجا که مى فرماید:قال رب ارجعون * لعلى اعمل صالحا فیما ترکت کلا
اءنها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزح الى یوم یبعثون (21)؛ ((مى گوید:
پروردگار من! مرا باز گردانید. شاید در آنچه ترک کردم [و کوتاهى کردم] عمل
صالحى انجام دهم. [ولى به او مى گویند] چنین نیست این سخنى است که او به
زمان مى گوید [و اگر باز گردد کارش همچون گذشته است]، و پشت سر آنان برزخى
است تا روزى که برانگیخته شوند)).
پاسخ:
1- مورد بحث رجعت گروهى خاص
از مومنین و فاسقین است در حالى که آیه عموم و اطلاق دارد، لذا مى توان
اطلاق آن را به اخبار متواتر رجعت برخى از افراد تقیید زد.
2- ظهور آیه در تقاضاى رجوع به دنیا قبل از مرگ و هنگام دیدن ملک الموت است نه بعد از مرگ، و مورد رجعت بعد از مرگ است.
3- آیه ظهور در عدم تحقق رجعت در این دنیا با طلب کافر دارد و منافات ندارد که با امت هاى پیشین چنین اتفاقى افتاده است.
4-
آیات بسیارى نص در تحقق رجعت در این دنیا دارد و لذا بر فرض ظهور آیه مورد
نظر در عدم رجوع باید ظهور آن را تاویل نمود، زیرا نص مقدم بر ظاهر است.
5- آیه اخص از مدعى است، زیرا مربوط به درخواست رجعت از طرف کفار است، در حالى که مورد بحث اعم است.
534: آیا رجعت عمومى و همگانى است؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت آنچه از روایات اهل بیت علیهم السلام استفاده مى شود این است که:
1- رجعت همانند معاد عمومى و همگانى نیست، بلکه مخصوص کسانى است که ایمان محض و خالص یا کفر محض و خالص دارند.
امام
صادق علیه السلام فرمود:ان الرجعة لیست بعامة و هى خاصة لا یرجع الا من
محض الایمان محضا او محض الشرک محضا (22)؛ ((رجعت عمومى نیست بلکه جنبه
خصوصى دارد تنها گروهى بازگشت مى کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند.))
2- روایاتى که اشاره به بازگشت افراد به طور خصوصى دارد.
از
امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: ((نخستین کسى که زمین براى او
شکافته مى شود و به زمین باز مى گردد حسین بن على علیه السلام است)).(23)
و
نیز از حضرت نقل شده که فرمود: ((نخستین کسى که به دنیا رجعت مى کند حسین
بن على علیه السلام است، او به قدرى حکومت مى کند که از کثرت سن ابروهایش
روى دیدگانش مى ریزد)).(24)
535: آیا در عصر ظهور بانوان نیز رجعت مى کنند؟
در
عصر ظهور یک گروه از یاوران حکومت مهدى علیه السلام زنانى هستند که خداوند
به برکت ظهور امام زمان علیه السلام آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به
دنیا رجعت نموده و در رکاب حضرت مهدى علیه السلام قرار خواهند گرفت. برخى
از نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخى دیگر فقط از آمدنشان سخن
به میان آمده است.
در منابع معتبر اسلامى نام سیزده زن یاد مى شود که
به هنگام ظهور قائم آل محمد علیه السلام زنده خواهند شد و در لشکر امام
زمان علیه السلام به مداواى مجروحان جنگى و سرپرستى بیماران خواهند
پرداخت.(25)
---------------------------
1-اعتقادات صدوق، ص 41 و 42.
2-المسائل السرویة، ص 32؛ بحارالانوار، ج 53، ص 136.
3-رسائل الشریف المرتضى، ج 1، ص 25.
4-الایقاظ من الهجعة، ص 60.
5-بحارالانوار، ج 53، ص 123.
6-المیزان، ج 2، ص 107.
7-سوره بقره، آیه 243.
8-درالمنثور، ج 1، ص 311؛ جامع البیان، ج 2، ص 797.
9-سوره بقره، آیه 73.
10-درالمنثور، ج 1، ص 79؛ جامع البیان، ج 1، ص 509.
11-سوره بقره، آیات 55 و 56.
12-درالمنثور، ج 1، ص 70؛ کشاف، ج 1، ص 27.
13-سوره بقره، آیه 259.
14-کشاف، ج 1، ص 295؛ درالمنثور، ج 1، ص 331؛ جامع البیان، ج 3، ص 40.
15-سوره آل عمران، آیه 49.
16-جامع البیان، ج 3، ص 375.
17-تحفه اثنى عشریه، ص 484.
18-فجر الاسلام، ص 33.
19-سوره بقره، آیه 41.
20-سوره بقره، آیه 183.
21-سوره مومنون، آیات 99 و 100.
22-بحارالانوار، ج 53، ص 39.
23-الزام الناصب، ج 2، ص 360.
24-بحارالانوار، ج 53، ص 45.
25-دلائل الامامة، طبرى، ص 314.
-----------------------
علی اصغر رضوانی