422: از کجا که مهدى موعود ظهور نکرده باشد؟
مطابق
مباحثى که قبلا به آن اشاره شد ما به مهدى علیه السلام فرزند امام حسن
عسکرى علیه السلام با خصوصیات ظاهرى و باطنى اعتقاد داریم و لذا هیچ گاه در
تطبیق آن اشتباه نخواهیم کرد خصوصا آنکه معجزه نیز موید و مثبت وجود او
است. و امامان از اهل بیت علیه السلام نیز هر کدام خصوصیات او را ذکر نموده
اند.
البته ما منکر سوء استفاده از مفهوم عالى مهدویت نیستیم چنان که
از مقام منیع ربوبیت و مقام نبوت نیز سوء استفاده هایى شده است. وظیفه ما
است که امام زمان علیه السلام را با تمام اوصاف مشخص شده از طرف پیامبر و
امامان علیهم السلام بشناسیم تا فریب مدعیان دروغین مهدویت را نخوریم.
423: امام زمان علیه السلام چگونه از زمان مناسب ظهور خود آگاهى مى یابیم؟
این
سؤال گاه از دیدگاه شخص غیر شیعى مطرح گشته و گاه نیز از شخص شیعه امامى
مطرح مى گردد. در ورتى که سؤ ال از شخص غیر امامى مطرح گردد دو گونه مى
توان به او پاسخ داد:
الف: اینکه این موضوع را باید همانند سایر مسائل
اجتماعى بررسى کرد به این معنا که هر گاه مصلحت اسلام و بشریت اقتضاى ظهور
حضرت را داشته باشد به طور حتم امام زمان علیه السلام ظهور خواهد کرد.
ب: اینکه امام علیه السلام از آنجا که از جانب خداوند متعال مورد تاءیید است دستور ظهورش را مستقیما از جانب او خواهد گرفت.
و در صورتى که سؤال از شخصى امامى است در جواب سؤال او چند طرح و نظر داده شده است:
1-
اینکه آن حضرت به زمان ظهور خود به جهت روایاتى که از آباء و اجدادش رسیده
آگاهى دارد. این احتمال در ادله نقلى به آن اشاره نشده است.
2- اینکه
امام علیه السلام به طور اعجاز از زمان ظهورش آگاهى دارد به این نحو که
خداوند هنگام رسیدن وقت ظهورش معجزه اى ایجاد خواهد کرد و با آن حضرت به
وظیفه اش که همان ظهور است التفات پیدا مى کند. در روایات اشاره به این
احتمال شده است:
رواندى مرسلاً از امام کاظم علیه السلام در حدیثى راجع
به حضرت مهدى علیه السلام نقل کرده که فرمود:اذا حان وقت خروجه انتثر ذلک
العلم من نفسه، و انطقه الله عزوجل فناداه: اخرج یا ولى الله فاقتل اعداء
الله، وله سیف مغمد اذا حان وقت خروجه اقتلع ذلک السیف من غمده و انطقه
الله عزوجل فناداه لاسیف: اخرج یا ولى الله! فلا یحل لک ان تقعد عن اعداء
الله... (1)؛ ((هر گاه وقت خروج حضرت رسید علم به خروج در نفس او منتشر
خواهد شد آن علم او را ندا داده که: اى ولى خدا خروج کن و دشمنان خدا را به
قتل برسان و براى او شمشیرى است هنگامى که وقت خروج او فرا رسد از غلافش
بیرون مى آید و حضرت را ندا داده مى گوید: اى ولى خدا خروج کن که براى تو
حلال نیست که از دشمنان خدا صرف نظر کنى....))
صدوق نیز از مفضل بن عمر
نقل کرده که از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر جابر سؤ ال کردم؟ حضرت
فرمود:..ان منا اماما مستترا فاذا اراد الله عزوجل اظهار اءمده نکت فى
قلبه نکتة و اءمر بامر الله عزوجل (2)؛ ((همانا از ما امامى است پنهان، هر
گاه خداوند اراده کند تا او را از پرده غیبت به در آورد در قلب او علامتى
مى نهد، آن گاه به امر خدا سفارش خواهد کرد.))
در حدیثى از امام زمان
علیه السلام رسیده که فرمود:علمنا على ثلاثة اءوجه: ماض و غابر و حادث،
اءما الماضى فتفسیر و اما الغابر فموقوف و ام الحادث فقذف فى القلوب و نقر
فى الاسماع و هو افضل علمنا... (3)؛ ((علم ما اهل بیت بر سه نوع است: علم
به گذشته و آینده و حادث، علم گذشته تفسیر است علام آینده موقوف است و علم
حادث انداختن در قلوب و زمزمه در گوش هاست این بخش بهترین علم ماست.))
3- اینکه حضرت مهدى علیه السلام با آن ذکاوت و خُبرَویتى که دارد وقت ظهور را دریابد. احتمال دوم مطابق روایات و عقل است.
424: حکمت معین نبودن وقت ظهور حضرت چیست؟
گاهى این سؤال در ذهن انسان خطور مى کند که چرا وقت ظهور در منابع اسلامى معین نشده است؟ در جواب این سؤ ال مى گوییم:
1-
کسى که منتظر شخص دوست داشتنى است و وقت آمدن او را نمى داند همیشه در حال
انتظار است، همیشه آماده است همیشه در صدد پیاده کردن دستورات او در خود و
اجتماع است ولى در صورتى که زمان رسیدن او را بداند خصوصا آنکه بداند که
بسیار دور است ماءیوس شده و هرگز خود را به این زودى آماده نمى کند.
2-
معین نبودن وقت ظهور، یک نوع امتحان است براى مردم تا معلوم گردد آیا مردم
با این همه سختى هاى مختلف روحیه خود را از دست مى دهند یا خیر؟
3- گاه
مصلحت در تقدیم و تاءخیر زمان غیبت است که این معنا با معین بودن زمان ظهور
سازگارى ندارد. و لذا در قصه حضرت موسى علیه السلام به جهت ادامه ملاقات
او با خداوند از سى روز تا چهل روز عده اى به انحراف کشیده شدند.
4- در
صورت معین بودن ظهور، دشمنان حضرت علیه السلام در صدد تدارک بر آمده و با
حضرت در همان زمان به مقابله بر خواهند خواست. لذا در روایات اسلامى از
عنصر ((ناگهانى بودن ظهور)) به عنوان عنصر اساسى در پیروزى حضرت یاد شده
است.
امام صادق علیه السلام به ابن النعمان فرمود: ((اى پسر نعمان به
راستى عالم نمى توان به هر چه اطلاع دارد تو را آگاه سازد... پس عجله نکنید
به خدا سوگند! سه بار این امر - امر فرج - نزدیک شد ولى به جهت آنکه شما
آن را فاش کردید خداوند آن را به تاخیر انداخت. به خدا سوگند نزد شما سرى
نیست مگر آنکه دشمنان شما به آن از شما آگاه ترند)) .
5- در صورت عدم
تعیین وقت ظهور حالت انقطاع و توجه و تضرع خاصى بر انسان ها حاکم خواهد شد
که چه بسا این امر سبب تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام گردد. ولى اگر
وقت ظهور به طور قطع مشخص باشد دیگر از این اثر معنوى خبرى نیست.
6-
از آنجا که وقت ظهور همانند علایم ظهور متعلق ((بدا)) واقع مى شود لذا
نباید به طور دقیق وقت ظهور مشخص باشد تا مردم به کارهایى تشویق شوند که
موثر در ظهور امام زمان علیه السلام است.
7- از آنجا که ممکن است ظهور
حضرت به طول انجامد لذا وقت آن معین نشده است تا مردم مایوس نباشند و با
احتمال ظهور حضرت در هر لحظه حالت انتظار مثبت را از دست ندهند.
425: آیا تعیین وقت ظهور صحیح است؟
تعیین تاریخ ظهور امام زمان علیه السلام به چند نحو متصور است:
1-
اینکه تاریخ و وقت ظهور حضرت را به طور دقیق و تفصیلى معین کنیم که در
فلان سال و فلان ماه و فلان روز خواهد بود. این احتمال باطل است، زیرا در
هیچ روایتى به این اشاره نشده است و مضافا به اینکه در برخى از احادیث
تعیین کننده وقت ظهور مورد لعن قرار گرفته است.
2- اینکه موعد ظهور به
نحو اجمال تعیین گردد، به اینکه بگوییم: هر گاه خداوند اراده کند آن حضرت
ظهور خواهد کرد. این احتمال به طور حتم اشکالى نداشته و صحیح است.
3-
اینکه از طریق قواعد حساب و جفر به طور اجمال یا تفصیل به زمان ظهور حضرت
علم پیدا کرده و از آن خبر دهیم. این احتمال گر چه در برخى روایات به آن
اشاره شده (4) ولى از سند معتبرى برخوردار نیست. خصوصا آنکه تاریخ ظهور
ممکن است مورد بدا واقع شود.
4- اینکه مطابق برخى از روایات به طور کلى و اجمال به زمان ظهور آن حضرت اشاره گردد:
طبرسى
از امام صادق علیه السلام نقل کرده که:لا یخرج القائم الا فى وتر من
السنین، سنة احدى او ثلاث او خمس او سبع او تسع (5)؛ ((قائم در سال وتر
[فرد] ظهور خواهد کرد، سال یک یا سه یا پنج یا هفت یا نه.))
و نیز به
سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:ینادى باسم القائم فى
لیلة ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم فى عاشوراء، و هو الذى قتل فیه
الحسین بن على علیه السلام... (6)؛ ((به اسم قائم در شب بیست و سوم ماه
رمضان ندا داده خواهد شد و در روز عاشورا قیام خواهد کرد و آن روزى است که
حسین بن على در آن روز به شهادت رسید.))
426: آیا جمله ((کما ملئت ظلما و جورا)) با صالح بودن مردم منافات دارد؟
در مورد سوال فوق مى گوییم:
اولا:
در بیشتر روایات جملهکما ملئت...به کار رفته نهبعد ما ملئتو این جمله در
حقیقت تشبیه حکومت پر از عدل است به حکومتى پر از ظلم، یعنى چگونه حکومتى
پر از ظلم مى شود همانگونه که حکومت ضرت پر از عدل خواهد بود.
ثانیا: گسترش ظلم و تعدى و تجاوز به نحو سببیت براى ظهور در این روایات ذکر نشده است بلکه به عنوان رط مقارن ظهور است.
ثالثا:
در این روایات خبر از واقعیتى خارجى هنگام ظهور مى دهد نه اینکه مردم را
تشویق به ظلم کند تا با گسترش آن حضرت ظهور کند، بلکه ما وظیفه داریم
گسترش دهنده عدالت یعنى همان چیزى باشیم که حضرت به جهت آن ظهور مى کند و
در این امر بزرگ سهیم شویم.
427: معناى ظهور امام زمان علیه السلام چیست؟
در اینکه معنا ظهور امام زمان علیه السلام چیست سه احتمال داده شده که قابل جمع است:
1-
اینکه مقصود از ظهور بروز و انکشاف بعد از محجوب بودن و استتار باشد. این
معنا مختص فهم شیعى است که معتقد به غیبت براى امام زمان علیه السلام است.
2-
اینکه مقصود اعلان انقلاب و قیام به جهت پیاده کردن اسلام ناب و در سایه
حکومت عدل باشد، این مفهوم با دیدگاه امامى و دیگران نیز سازگارى دارد.
3- مقصود از ظهور پیروزى و سیطره بر عالم است. این معنا بعد از آن حاصل مى شود که حضرت از پرده غیبت به در آمده و امور او مرتب گردد.
428: مراد از ظهور اصغر و اکبر چیست؟
همان
گونه که براى تثبیت و جا افتادن غیبت کبرا خداوند متعال براى امام زمان
علیه السلام غیبت صغرا را مقدر کرد تا زمینه براى غیبت کبرا فراهم گردد در
مورد ظهور حضرت نیز گفته شده که قبل از ظهور اکبر خداوند براى ایجاد آمادگى
براى آن ظهور اصغرى را پیش بینى کرده است.
به این معنا که خداوند مدتى
قبل از ظهور اکبر، سطح علمى مردم را در طبقات مختلف جامعه بالا مى برد تا
براى درک عصر حضرت مهدى علیه السلام قابلیت لازم را پیدا نمایند. این
آمادگى از دو طریق حاصل مى شود:
1- بالا بردن شعور و آگاهى مردم نسبت به احتیاج داشتن حکومت جهانى توحیدى.
2- بالا بردن سطح علمى مردم براى پذیرش چنین حکومتى.
429: چه عواملى زمینه ساز حکومت واحد جهانى است؟
ممکن
است گفته شود با توجه به تشتت آرا و اختلاف مذاهب و تنوع حکومت ها و
ناسازگارى آن ها نسبت به یکدیگر تشکیل حکومت واحد جهانى ممکن به نظر نمى
رسد؛ چگونه مى توان همه میلت ها را تحت حکومت واحدى جمع کرد.
پاسخ: نه
تنها تشکیل حکومت جهانى ممکن و میسور است بلکه امرى حتمى و لازم به نظر مى
رسد و علل و عوامل زیادى در زمینه سازى آن دخیل مى باشند:
1- خطر جنگ و
خونریزى که همواره مانند کابوس وحشتناکى بر سر جوامع انسانى سایه افکنده،
تنها با وحدت حکومت در سطح جهان و یکپارچگى همه امت ها بر طرف مى شود.
2-
به تصریح دانشمندان ((تضاد منافع)) ریشه اصلى و اولى برخوردهاى خونین و
پیکارهاى سهمگین حکومت ها با یکدیگر است. حال اگر بدانیم که شعار حکومت
حضرت، عدل و انصاف براى کل جامعه بشرى است همگى به سوى حکومت عدل جهانى سوق
داده مى شوند.
3- یکى دیگر از عوامل تشکیل حکومت جهانى تکامل عقول و
ادراکات بشر است که به نوبه خود مى تواند زمینه ساز حکومت جهانى گردد؛ زیرا
بشر هم از ناحیه خود در راه حرکت به سوى کمال و ترقى و تکامل عقلانى است و
هم در هنگام ظهور حضرت مهدى علیه السلام به کمال نهایى خود نایل مى گردد، و
لذا مى توانند با یکدیگر تاءلف کرده و به حکومت جهانى تن دهند، زیرا همه
تعارض و تزاحم ها از ناحیه کم عقلى و جهل و کم خردى است.
430: ظرفیت کلى براى ظهور حضرت مهدى علیه السلام چیست؟
شکى
نیست که هر کار اجتماعى به آماده کردن ظرفیت هاى مناسب دارد در مورد ظهور
منجى کل بشرى که پدیده اجتماعى عظیمى است احتیاج به تحقق مقدمات و شرایط
خاصى است؛
1- پیشرفت دینى در میان امت اسلامى و لو در طبقه خاصى از آنها.
2- گسترش انحراف عمومى در بین مردم.
3- گسترش ظلم و فساد در سطح عموم و در نتیجه دور شدن مردم از دین و متابعت از هواى نفس.
3- پیشرفت بشر در صنعت و تکولوژى.
5- آماده شدن یاران خاص حضرت براى نصرت و یارى او.
431: امام زمان علیه السلام در ظاهر با چه سنى ظهور مى کنند؟
مطابق
روایات شیعه و سنى امام زمان علیه السلام در حالى که ظاهر او جوان و به سن
چهل سالگى است ظهور خواهند کرد. اینک به برخى از روایات اشاره مى کنیم:
1-
ابن صباغ مالکى به سندش از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل کرده که در
حدیثى فرمود: ((مهدى از اولاد من با سن چهل سال است...)).(7)
2- شیخ
صدوق رحمة الله علیه از اباصلت هروى نقل مى کند که گفت: به امام رضا علیه
السلام عرض کردم: قائم شما هنگام خروج چه علامتى دارد؟ حضرت فرمود: ((علامت
او این است که او از حیث سن پیر است ولى در ظاهر جوان نشان داده مى شود به
حدى که هر گاه کسى به او نظر مى افکند گمان مى کند که او سى ساله یا کمتر
است و از جمله علامات او آن است که به مرور ایام و شب ها پیر نمى شوند تا
آنکه مرگ او فرا رسد)).(8)
نعمانى به سندش از امام صادق علیه السلام نقل
کرده که فرمود: ((اگر قائم قیام کند مردم او را انکار خواهند کرد زیرا در
حالى که جوان رشیدى است به سوى آنها باز مى گردد...)).(9)
ممکن است
روایاتى که اشاره به سن چهل سالگى دارد مقصود آن باشد که جسد و جسم او در
حد کمال است؛ زیرا بدن تا چهل سالگى به کمال رشد خود مى رسد. گر چه برخى
روایات نیز به سن 18 سالگى و 51 سالگى اشاره کرده است ولى روایت اول از
محمد بن حمیر نقل شده نه از یکى از معصومین علیهم السلام.
و روایت دوم
گر چه از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده ولى از صحت سند برخوردار نیست
خصوصا آنکه هر دو روایت با روایات مستفیضى که دلالت بر ظاهر چهل سالگى
دارد مخالف است.
432: خصوصیات جسمى امام زمان علیه السلام هنگام ظهور چگونه است؟
مطابق برخى از روایات سنى و شیعى امام زمان علیه السلام هنگام ظهور داراى صفات و خصوصیات سمى خاص است از قبیل:
1- اءجلى الجبهة:
یعنى پیشانى وسیع و عریض.(10)
2- اقنى الانف:
وسط بینى او برآمده ولى دو سوراخ آن تنگ است.(11)
3- کان وجهه کوکب درى:
گویا صورت او همانند ستاره اى درخشان است.(12)
4- اللون لون عربى:
با چهره اى گندم گون.(13)
5- افرق الثنایا:
مابین دندان هاى او باز است.(14)
6- اکحل العینین:
مژه هاى او سیاه است.(15)
7- براق الثنایا:
با دندان هاى سفید.(16)
8- اءزج الحاجبین:
با ابروانى کشیده و باریک.(17)
9- مربوع القامة:
قامتش متوسط.(18)
10- الجسم جسم اسرائیلى:
جسم او تنومند است.(19)
11- على خده الایمن خال اسود:
برگونه راست او خالى سیاه است.(20)
433: آیا علایم قریب براى ظهور، با اینکه حضرت به طور ناگهانى ظهور مى کند منافات دارد؟
مطابق
برخى از روایات، ظهور و قیام حضرت مهدى علیه السلام به طور ناگهانى خواهد
بود و این از عنایات خداوند در حق آن حضرت است تا دشمنان را غافلگیر کرده و
جلو تدابیر آنها را گرفته و هر گونه اقدامى را بر ضد حضرت از آنها سلب
کند.
طبرسى توقیعى را از ناحیه مقدسه به شیخ مفید رحمة الله علیه نقل
کرده که در آخر آن چنین آمده است: ((هرکس باید کارى کند که محبت ما را به
خود جذب کرده و از کارى که کراهت و سخط ما را بر مى انگیزد دورى کند. پس
همانا امر ما یک دفعه و به طور ناگهانى اتفاق خواهد افتاد)).(21)
در توجیه اشکال فوق مى گوییم:
علایم
قریب براى ظهور حضرت مهدى علیه السلام همانند نداى آسمانى و فرو رفتن زمین
بیدا با اهلش و دیگر علایم، براى آگاهى مخلصین و مومنان است تا از قرب
ظهور آگاهى داشته باشند، و لذا ظهور براى آنها ناگهانى نخواهد بود. آرى
عنصر اتفاق و ظهور ناگهانى براى دشمنان حضرت مهدى علیه السلام است تا از
این غفلتى که خداوند در آنها قرار مى دهد حضرت بتواند به مقاصد عالى خود که
همان سلطه بر ظالمان و گسترش عدل و داد است برسد.
434: خداوند متعال چه عنایتى به جهت پیروزى حضرت مهدى علیه السلام هنگام ظهور انجام خواهد داد؟
مطابق روایات خداوند متعال هنگام ظهور امام زمان علیه السلام امدادهاى غیبى را به کمک آن حضرت خواهد فرستاد که از آن جمله است:
1- عنصر ناگهانى و غفلت دشمنان
مطابق
روایات حضرت هنگامى ظهور مى کنند که دشمنان همه از ظهور او غافلند و در
دانش نظامى این مطلب به خوبى روشن است که چقدر عنصر غفلت و ناگهانى هجوم در
پیروزى بر دشمن تاءثیر دارد.
امام زمان علیه السلام در توقیعى که به شیخ مفید رحمة الله علیه فرستاد فرمود: ((پس همانا امر ما به طور ناگهانى است...)).(22)
2- ایجاد رعب و وحشت
یکى
دیگر از راه هاى نفوذ بر دشمن که در علم نظامى از آن بهره گیرى فراوان مى
شود ایجاد ترس و خوف و رعب در قلوب دشمن است تا از این راه تسلیم گردند.
نعمانى
به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:امر الله عزوجل ان
لا تستعجل به حتى یؤ یده [الله ب] ثلاثة [اجناد] الملائکة و المومنین، و
الرعب (23)؛ ((خداوند عزوجل امر نمود تا به آن عجله نکنى تا اینکه او -
مهدى علیه السلام - را به سه لشکر تاءیید نماید: ملائکه، مومنین و وحشت.))
3- جذب تمام مسلمین
یکى
دیگر از تاءییدات الهى در حق حضرت آن است که به عنایت الهى از راهى قیام
خود را شروع خواهد رد که مورد اتفاق تمام مسلمانان است از جمله آنکه:
الف: ظهور خود را از مسجد الحرام شروع خواهد کرد که مورد اتفاق تمام مسلمانان است.
ب: خطابه اى که در مسجد الحرام هنگام ظهورش مى خواند به امور مشترک و اتفاقى بین مسلمانان اشاره دارد.
ج: قیام خود را با همان شعارهاى رسول خدا صلى الله علیه و آله شروع مى کند.
د: مطالبه خون امام حسین علیه السلام مى کند.
4- تاءیید از جانب ملائکه
از جمله تاءییدات الهى نسبت به حضرت مهدى علیه السلام کمک فرستادن ملائکه براى یارى حضرت و قتال به همراه حضرت بر ضد ظالمان است.
گنجى
شافعى به سند خود از على بن ابى طالب علیه السلام در حدیثى در رابطه با
مهدى علیه السلام نقل کرده که فرمود: ((خداوند او را به سه هزار از ملائکه
یارى خواهد کرد...)) (24)
قندوزى حنفى از کتاب ((اسعاف الراغبین)) صبان
نقل کرده که در روایات فراوان آمده است که هنگام ظهور حضرت بر بالاى سر او
فرشته اى ندا مى دهد: ((این خلیفه خداست او را متابعت و پیروى کنید... و
همانا خداوند متعال او را با سه هزار فرشته یارى خواهد کرد...)).(25)
نعمانى
به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: ((خداوند متعال
او - مهدى علیه السلام - را با سه لشکر یارى خواهد کرد: با
ملائکه...)).(26)
این تاءیید به نوبه خود در توجه مردم به حضرت نقش به
سزایى دارد زیرا هنگامى که مخالفان مشاهده کنند که حضرت مشمول نصرت فرشتگان
خداوند است ترس سراسر وجود آنها را فرا گرفته و پى به الهى بودن این قیام
خواهند برد و در نتیجه طوعاً و یا کرهاً خود را تسلیم حضرت مى کنند.(27)