اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
-
393: آیا مساءله طول عمر امام زمان علیه السلام مورد اعتراض اهل سنت واقع شده است؟
شیعه
امامیه به تبع ادله قطعى، معتقد به امامت امام زمان علیه السلام از سال
255 هجرى تاکنون است. این اعتقاد مستلزم آن است که امکان داشته باشد شخصى
بیش از هزار سال عمر کرده باشد. این لازمه براى برخى از اهل سنت گران آمده
است. مى گویند: چگونه ممکن است شخصى این مقدار عمر کند. اینان در حقیقت از
آن جهت که اصل اعتقاد به امامت و مهدویت شیعه را قبول ندارند مساءله طول
عمر را بهانه قرار داده اند تا اصل عقیده به مهدویت شیعه را زیر سؤال
ببرند.
سائح على حسین مغربى مى گوید: ((اهل سنت نظریه بقا و زنده ماندن
مهدى علیه السلام بیش از هزار سال تا هر زمان که خدا بخواهد را مورد انتقاد
قرار داده اند، و مى گویند: عمرى به این مقدار هرگز در بین بشر مرسوم
نبوده و دلیلى نیز از شرع بر آن وجود ندارد)).(1)
همان گونه که دکتر
احمد محمود صبحى اعتقاد به طول عمر امام زمان علیه السلام را از قوى ترین
اعتراض ها متوجه بر عقیده به حضرت مهدى علیه السلام نزد شیعه امامى قرار
داده است او مى گوید: ((زنده ماندن مهدى بیش از هزار سال جاى تردید دارد و
این خود موجب سست کردن عقیده به مهدویت از ریشه و اساس است)).(2)
394: آیا خداوند مى تواند عمر کسى را به این حد طولانى کند؟
در
علم کلام به اثبات رسیده که خداوند قادر بر هر امرى است همان گونه که عالم
به هر چیزى است. هر امرى که قابلیت تعلق قدرت الهى را داشته باشد و محال
ذاتى و وقوعى نباشد، گر چه بر خلاف عادت عمومى است. لذا محال نیست که
خداوند به جهت مصالحى عمر شخصى را طولانى کرده و از آفات مرگ او را نگه
دارد. طبیعت آتش، سوزاندن است ولى خداوند براى حضرت ابراهیم چگونه سرد و
سلامت گردانید. و این همان اعجازى است که در علم کلام به آن اشاره شده است.
علامه طباطبایى مى فرماید: ((کسى که روایات وارد شده از رسول اعظم و
امامان اهل بیت علیه السلام در خصوص امام غایب را مطالعه کرده باشد به این
نتیجه مى رسد که نوع حیات آن حضرت با معجزه و خرق عادت است و طبیعى است که
خرق عادت امرى محال نیست. و نمى توان خرق عادت را از طریق علم به طور مطلق
نفى کرد. عوامل و اسبابى که در عالم تاءثیر گذارند هرگز منحصر در حدود دید
ما و شناخت ظاهرى ما نیست. ما نمى توانیم عوامل دیگر را از ماوراء طبیعت
نفى کنیم... لذا ممکن است که عواملى در فرد یا افرادى از بشر وجود داشته
باشد که بتواند انسان را بهره مند از عمر طولانى کند به حدى که گاه به هزار
یا هزاران سال برسد. بنابراین علم طب هرگز از کشف راز طول عمر انسان مطلع
نشده است)).(3)
شهید صدر رحمة الله علیه مى گوید: ((... ما فرض مى کنیم
که عمر طولانى از حیث علمى ممکن نیست... نتیجه چیست؟ مقصود شما این است که
بگویید طولانى شدن عمر انسان تا چند قرن بر خلاف قوانین طبیعى است که علم
با وسایل تجربى و پیشرفته به اثبات رسانده است. تازه به این نتیجه مى رسیم
که این حالت معجزه بوده که قانون طبیعى را در حالتى معین به جهاتى خاص معطل
گذاشته و خرق کرده است....
این معجزه براى کسى که از نصوصات قرآن و سنت
استمداد جسته و استفاده مى کند، چیز تازه یا غریبى نیست، و نیز عجیب تر از
نقض قانون انتقال حرارت از جسم پر حرارت به جسم کم حرارت نیست، که در مورد
حضرت ابراهیم علیه السلام نقض شده است تا جان او محفوظ بماند خداوند متعال
مى فرماید:قلنا یا نار کونى بردا و سلاما على ابراهیم.(4)
آن گاه نمونه
هایى از معجزات و خوارق عادات به جهت مصالحى اهم را مثال مى زند که اگر از
مساءله طول عمر در حد اعجاز مهم تر نباشد در اهمیت کمتر نیست...)).(5)
لذا
خداوند متعال درباره حضرت یونس (ذوالنون) مى فرماید:فلولا اءنه کان من
المسبحین* للبث فى بطنه الى یوم یبعثون (6)؛ ((اگر او از تسبیح گویان نبود
به طور حتم در شکم ماهى تا روز قیامت باقى مى ماند.))
پس ممکن است کسى عمر طولانى تا روز قیامت به طریق اعجاز داشته باشد.
395: آیا طول عمر به این حد، از حیث علمى امکان دارد؟
مقصود
از امکان علمى آن است که ادعا کنیم برخى از امور که امکان علمى نداشته و
نمى توان با وسایل مدرن و پیشرفته امروز آن را عملى ساخت به لحاظ قوانین
علمى هیچ گونه قاعده و قانونى که مانع وقوع و تحقق آن باشد وجود ندارد. در
مورد طول عمر انسان نیز چنین است.
برنارد شو مى گوید: ((از اصول علمى
ثابت نزد تمام علماى بیولوژى آن است که عمر انسان ممکن نیست که براى او حد
ثابتى باشد، طول عمر مساءله اى است که حد نمى پذیرد)).(7)
وایزمن
دانشمند معروف آلمانى مى گوید: ((هیچ تلازمى بین مرگ و قوانین طبیعى نیست
زیرا ما در عالم طبیعت، عمرى مى بینیم که بین یک لحظه تا خلود على الدوام
پایین و بالا مى رود...)).(8)
فلوکر فیزیکدان معروف مى گوید: ((حد طبیعى عمر انسان 600 سال است)) .
روجر پیکن دانشمند انگلیسى آنرا به 1000 سال رسانده است.(9)
دکتر
کیلور دهاوز آمریکایى مى گوید: ((علم طب مى تواند قیدها و حدودى را که
مانع از طول عمر انسان است با کمک دانش تغذیه از بین ببرد. ما امروز
امیدواریم که بر خلاف عمر پدران و اجدادمان به چنین طول عمرى دست
یابیم)).(10)
پروفسور اتینگر مى گوید: ((نسل جدید همان گونه که به
سفرهاى فضایى ایمان آورد، در آینده اى نه چندان دور ایمان خواهد آورد که
خلود انسان در حیات دنیوى امر بعیدى نیست زیرا با پیشرفت تکنولوژى که امروز
مشاهده مى کنیم مى توان عمر انسان را در قرن آینده به هزاران سال
رساند)).(11)
دیمند وبرل از اساتید دانشگاه جونس هبکنس مى گوید: ((تمام
اجزاى اصلى انسان بدون استثنا با امتحان به اثبات رسیده که قابل خلود است، و
یا حداقل قابل عمرى طولانى تر از این مقدار است...)).(12)
396: آیا طول عمر امکان عملى داشته است؟
فلاسفه
و متکلمین مى گویند: قوى ترین دلیل بر امکان شى ء وقوع آن در خارج است. در
مورد طول عمر همین قانون جارى است. بهترین دلیل بر امکان آن رجوع به تاریخ
گذشته است. چه بسیار افرادى که در طول تاریخ عمرهاى بسیار طولانى داشته
اند که طول عمر حضرت مهدى علیه السلام نیز یکى از آنها است.
خداوند
متعال درباره حضرت نوح علیه السلام مى فرماید:و لقد ارسلنا نوحا الى قومه
فلبث فیهم الف سنة الا خمسین عاما (13)؛ ((و هر آینه ما نوح را به سوى قومش
فرستادیم پس او در میان آنها هزار سال به جز پنجاه سال [ نه صد و پنجاه
سال ] درنگ کرد.))
مطابق نظر مسلمانان و مسیحیان، حضرت مسیح علیه
السلام تاکنون زنده بوده و در آخرالزمان از آسمان فرود خواهد آمد. و مطابق
نظر اسلامى پشت سر امام زمان علیه السلام نماز به جاى خواهد آورد.
397: آیا در روایات اهل سنت به طول عمر اشخاص اشاره شده است؟
عجب
است که اهل سنت اعتقاد به ولادت و وجود امام مهدى علیه السلام را به جهت
طول عمر آن حضرت قبول نمى کنند در حالى که در صحیح ترین مصادر حدیثى خود
روایاتى را آورده اند که در آن به قضایا و اشخاصى اشاره شده که عمرهاى
بسیار طولانى داشته و دارند. از آن جمله حدیث معروف به حدیث ((جساسه)) است
که در ((صحیح مسلم)) به طور تفصیل از آن یاد شده است.
در آن حدیث به طور
تفصیل اشاره به وجود شخصى به نام ((دجال)) شده که با عمرى بسیار طولانى
غایب از دیدگان مردم و در جزیره اى از دریا زندگى مى کند و در برهه اى از
زمان به نهضتى باطل دست خواهد زد.(14)
398: آیا کسانى در امت هاى پیشین عمر طولانى داشته اند؟
آرى، با مراجعه به تاریخ پى مى بریم که کسانى عمرهاى بسیار طولانى داشته اند از قبیل:
1- خضر نبى که هزاران سال عمر کرده (15) و هنوز زنده است.
2- لقمان بن عاد که 3500 سال عمر داشته است.(16)
3- لقمان حکیم با 4000 سال یا بنابر نقلى دیگر، هزار سال.
4- نوح پیامبر با 2500 سال.
5- شیث فرزند آدم با 912 سال.(17)
6- حضرت آدم علیه السلام با 930 سال.(18)
7- ادریس نبى با 862 سال.(19)
8- سلیمان نبى با 712 سال.(20)
9- سام پسر نوح با 600 سال.(21)
و دیگران.
399: آیا طول عمر امکان فلسفى و منطقى دارد؟
مقصود
از امکان فلسفى یا منطقى آن است که با مراجعه به عقل هیچ گونه مشکل عقلى و
فلسفى که مخالف با نظریه طول عمر باشد وجود نداشته باشد.
شکى نیست که
طولانى شدن عمر انسان به هزاران سال از جنبه عقلى و منطقى ممکن است و هیچ
گونه اشکال عقلى ندارد و هیچ گاه مستلزم تناقض نخواهد شد زیرا در مفهوم
حیات و زندگى، مرگ سریع نهفته نشده است.
فخر رازى در توجیه طول عمر
انسان در ذیل آیه شریفهفلبث فیهم الف سنة الا خمسین عاما... (22)، مى گوید:
((برخى از اطبا گویند: عمر انسان بیش از 120 سال نمى شود، ولى آیه بر خلاف
آن دلالت داشته و عقل نیز بیش از این را تاءیید مى کند؛ زیرا بقا بر
ترکیبى که در انسان است ذاتا ممکن است و گرنه باقى نمى ماند. دوام تاءثیر
موثر در او ممکن است؛ زیرا موثر در وجود انسان اگر واجب الوجود است که دوام
دارد و اگر غیر واجب الوجود باشد براى او موثرى است و بالاخره به واجب
الوجود باز مى گردد که دوام دارد. لذا ممکن است که تاثیر واجب الوجود دائمى
شود که در نتیجه بقا ذاتا ممکن مى گردد و چنانچه بقا نداشته باشد به جهت
امر عارض است و عارض هم ممکن العدم است. و اگر وجود عارض مانع واجب بود به
همین مقدار عمر هم نمى توانست باقى بماند نتیجه اینکه حرف برخى از اطبا که
گفته اند عمر انسان از 120 سال فراتر نمى رود باطل است)).
شیخ مجتبى
قزوینى خراسانى در استدلال عقلى و فلسفى بر ضرورت وجود شخص طویل العمر در
خارج مى گوید: ((طبق قواعد فلسفى و حکمى، هر طبیعتى که قابل زیاده و نقصان
در عالم وجود است باید فرد کامل آن طبیعت در خارج موجود گردد؛ زیرا هر
طبیعتى طالب کمال نهایى خود است مطابق این قاعده تعدادى از مسائل فلسفى
پایه گذارى شده است که از جمله آنها وجود فرد کامل در بین بشر به اسم نبى
یا حکیم است. و مطابق این قانون که با برهان به اثبات رسیده قابلیت زندگى و
عمر بیشتر داراى مراتب متعددى در خارج است. عمر 1000 سال یا 2000 سال را
نمى توان نهایت مرتبه امکان زندگى به طور یقین دانست بلکه ممکن است که بیش
از این مقدار نیز باشد...)) (23)
---------------------------
1-تراثنا و موازین النقد، ص 203.
2-نظریة الامامة الشیعة الاثنى عشریة، ص 411.
3-شیعه در اسلام، ص 198.
4-سوره انبیاء، آیه 69.
5-بحث حول المهدى علیه السلام، ص 77 -80.
6-سوره صافات، ص 143 و 144.
7-عمر المهدى بین العلم و الادیان، ص 6.
8-عمر المهدى بین العلم و الاءدیان، ص 6.
9-مجله دانشمند، سال 6، شماره 1، ص 43.
10-راهى به سوى حیات نو، ص 14.
11-مجله دانشمند، سال ششم، شماره 6.
12-مجله المقتطف، جزء سوم از سال 59.
13-سوره عنکبوت، آیه 14.
14-صحیح مسلم، ج 8، ص 203 -205، باب فى الدجال.
15-المستطرف، ج 2، ص 33.
16-اخبار الدول.
17-کامل ابن اثیر، ج 1، ص 19.
18-کامل ابن اثیر، ج 1، ص 19.
19-کامل ابن اثیر، ج 1، ص 21.
20-المستدرک، ج 2، ص 33.
21-کامل ابن اثیر، ج 1، ص 54.
22-سوره عنکبوت، آیه 14.
23-بیان القرآن، ج 5، ص 11 و 12.
-----------------------
علی اصغر رضوانی