هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

وجود امام مهدى علیه السلام از دیدگاه عقل ،برهان لطف چگونه بر وجود امام زمان علیه السلام دلالت دارد؟

192: برهان لطف چگونه بر وجود امام زمان علیه السلام دلالت دارد؟
در تقریر برهان لطف بر وجود امام زمان علیه السلام ابتدا به مقدماتى اشاره مى کنیم:
1- به یک جهت لطف به دو قسم تقسیم مى شود:
الف: لطف محصل: لطفى که با آن، مکلف به اختیار خویش طاعت را بر مى گزیند.
ب: لطف مقرب:
لطفى که مکلف با آن، به انجام واجبات نزدیک تر و از ارتکاب محرمات دور مى شود.
2- متکلمان عدلیه اعم از امامیه و معتزله، لطف را بر خداوند واجب مى دانند، زیرا او بندگان خود را عبث و بیهوده نیافریده است لذا هر چه را که در رسیدن آنها به هدف موثر است باید انجام دهد که از آن جمله لطف است.
قاعده لطف مقرب ایجاب مى کند که در میان جامعه امامى باشد که محور حق بوده و جامعه را از خطاى مطلق باز دارد از همین رو است که مى گوییم: اجماع حجت است. قاعده لطف اقتضا مى کند که رئیسى در میان مردم باشد، رئیسى که نمى تواند نسبت به جامعه بى تفاوت باشد تا اگر همه جامعه به بیراهه رفتند آنها را هدایت کند و نگذارد که امت، اجتماع بر باطل کنند.
صفار به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:ان الله جل و عز اءجل و اءعظم من ان یترک الارض بغیر امام (1)؛ ((همانا خداوند عزوجل جلیل تر از آن است که زمین را بدون امام رها کند.))
الطاف وجود امام غایب
1- حراست از دین خداوند در سطح کلى؛
مرحوم شریف العلماء مى فرماید: ((به طور حتم وجود امام در زمان غیبت لطف است و از جمله لطف آن حفظ شریعت و نفى اتفاق بر باطل و ارشاد مردم به حق است)).(2)
2- تربیت نفوس مستعد؛
بر خلاف تصور برخى که گمان کرده اند رابطه امام با مردم در زمان غیبت به طور کلى قطع مى شود، ولى حق این است که این چنین نیست بلکه مطابق برخى روایات گروهى از افراد قابل و نفوس مستعد از نور وجود آن حضرت بهره مند مى شوند.
3- وجود امام، سبب بقاى مذهب؛
جامعه شناسان و روانکاوان معتقدند که اعتقاد به وجود امام و رهبر هر چند غایب مى تواند اثر عمیقى در جوامع دینى و غیر دینى داشته باشد. در جنگ احد براى تضعیف روحیه مردم شایعه قتل پیامبر را منتشر کردند.
4- تاءثیر وجود الگو در پیشرفت بشر؛
از امتیازات اساسى ادیان الهى آن است که اگر بشارت به امرى مى دهند در ابتدا براى آن الگویى معرفى مى کنند تا مردم با توجه به او خود را به کمال مطلق نزدیک کنند و مى دانیم که بهترین الگو امام و مقتداى کامل و زنده است.
193: اگر وجود امام لطف است، چرا در هر منطقه اى امامى وجود ندارد؟  
اولا: متکلمین در مباحث علم کلام اثبات کرده اند که در هر زمان بیش از یک امام نباید باشد، زیرا همان گونه که تعدد خدا صحیح نیست بلکه محال عقلى بوده و در نظام تکوین فساد ایجاد خواهد شد تعدد امام نیز محال است، به جهت اینکه امام حق سلطه داشته و مى تواند اعمال سلطه و تصرف کند و این با فرض عدد منجر به فساد عالم خواهد شد.
ثانیا: آن لطفى که براى امام عصر علیه السلام در نظر گرفته اند و در جاى خود به آن اشاره کرده ایم با وجود یک امام معصوم تحصیل خواهد شد، لذا احتیاج به افراد متعدد در هر منطقه اى نیست آرى آنچه که در هر منطقه به آن نیاز است وجود عالم به دین است.
194: برهان عنایت چگونه بر وجود امام زمان علیه السلام دلالت دارد؟
یکى از براهینى که بر وجود امام زمان علیه السلام استدلال مى شود برهان عنایت است.
عنایت در لغت به معناى اراده و قصد است و در اصطلاح تعریفات گوناگونى براى آن شده است.
شیخ اشراق مى گوید: ((عنایت احاطه حق تعالى به چگونگى نظام کلى و به آنچه که تمام این مجموعه بر آن است مى باشد...)) (3)
فخر رازى مى گوید: ((عنایت یعنى علم خداوند به اینکه اشیا به چه حالتى باشند تا بر بهترین و کامل ترین وجه واقع شوند)).(4)
صدر المتاءلهین مى گوید: ((نظام معقول که نزد حکما عنایت نام دارد مصدر همین نظام موجود است پس این عالم موجود در نهایت خیر و فضیلت ممکن است)).(5)
وجوب وجود امام را از طرق برهان عنایت به دو بیان مى توان تقریر کرد:
1- آفرینش هستى بهترین و نیکوترین نظام ممکن است. لازمه این گفتار لزوم وجود امام در آفرینش است وگرنه نظام، احسن نخواهد بود. لذا به همان دلیل و برهانى که تکلیف و بعثت ضرورت دارد وجود مستمر امام نیز ضرورت دارد.
2- خداوند براى کمال یابى هر موجودى که در این عالم رنگ هستى مى گیرد همه نوع ابزار ضرورى و غیر ضرورى را در اختیارش گذاشته تا به کمال برسد، چگونه ممکن است انسانى که در دامان همین طبیعت است از این قانون استثنا شده و ارتقاى معنوى او نادیده گرفته شود؟
195: برهان فطرت بر وجود امام زمان علیه السلام را چگونه تقریر مى کنید؟
این برهان را با ذکر مقدماتى تقریر خواهیم نمود:
- روان شناسان تمایلات غریزى و فطرى انسان را به سه نوع تقسیم کرده اند:
الف: تمایلات شخصى از قبیل دوستى و....
ب: تمایلات اجتماعى از قبیل همنوع دوستى.
ج: تمایلاتى عالى از قبیل حقیقت جویى و حس دینى و پرستش و رسیدن به کمال مطلق و....
2- براى رسیدن به کمال مطلق و معبود حقیقى، احتیاج به واسطه اى دارد که خود سفر کرده تا بتواند انسان را دستگیرى کند. تمایل به این واسطه نیز در وجود انسان احساس مى شود.
3- اگر تمایل و کشش به چیزى در انسان وجود دارد باید آن چیز در خارج وجود داشته باشد وگرنه وجودش در انسان لغو است. و به عبارت دیگر کشش و عشق انسان به کامل مطلق و انسان کامل معصوم که واسطه او در عالم خلقت است، از امور ذات الاضافه است. و تحقق این امور بدون تحقق مضاف الیه امکان پذیر نیست. نتیجه اینکه وجود امام به عنوان واسطه وصول به کمال مطلق ضرورى است.
حال اگر کسى سؤال کند که این کشش چگونه در انسان به وجود مى آید در جواب مى گوییم هر گاه با عقل و فکر به این نتیجه رسیدیم که در عالم وجود باید واسطه فیض موجود باشد که وجودش داراى آثار و برکات چندى است انسان فطرتا به او گرایش پیدا مى کند و به همین جهت است که باید همیشه این انسان کامل وجود خارجى داشته باشد.
196: برهان واسطه در فیض چگونه بر وجود امام زمان علیه السلام دلالت دارد؟
فلاسفه براى عالم چهار مرحله ذکر کرده اند: عالم ربوبى، عالم عقل، عالم مثال و عالم طبیعت. و نیز آنان به عقول ده گانه معتقدند که خداوند علت فاعلى و قریب عقل اول و عقل دوم معلول عقل اول و همچنین... و در نهایت عقل دهم، علت فاعلى بر عالم مثال و عالم مثال نیز علت عالم طبیعت و ماده است، زیرا عالم، عالم اسباب و مسببات است و خداوند این نظام را بر اساس آن بنا نهاده است.
حال اگر کسى سؤال کند که چرا خداوند مستقیما و بدون واسطه عالم طبیعت را ایجاد نکرده است؟ در جواب مى گوییم به جهت آنکه بین عالم ربوبى و عالم ماده سنخیت وجود ندارد و لذا عوالم مختلف را به جهت برقرارى سنخیت بین عالم ربوبى و عالم ماده و طبیعت، آفرید. از میان موجودات عالم ماده تنها انسان است که با عالم مثال سنخیت دارد، و براى ایجاد سنخیت کامل، احتیاج به انسان کامل است، زیرا او واسطه فیض بر مجموعه انسان هاى دیگر است و در این زمینه فرقى بین فیض تکوین و تشریع نیست.
به عبارت دیگر همان گونه که قانون سنخیت بین علت و معلول و نیز نظام اسباب و مسببات در عالم تکوین اقتضا مى کند که بین عالم ربوبى و عالم طبیعت عوالم دیگرى باشد تا فیض وجود از راه آنها کانالیزه شده و به عالم طبیعت برسد، در مورد فیض معنوى خداوند و تصرفات او در قلوب انسان نیز با واسطه انجام خواهد گرفت که همان وجود امام معصوم کامل است. البته فیض تشریع نیز از این کانال به انسان مى رسد.
از این بیان به خوبى معناى حدیث:لولاک لما خلقت الافلاک و لولا على لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما؛ (([اى پیامبر] اگر تو نبودى هرگز افلاک را خلق نمى کردم و اگر على نبود هرگز تو را خلق نمى کردم و اگر فاطمه نبود هرگز شما دو نفر را خلق نمى کردم.)) روشن مى شود؛ زیرا وجود این انسان هاى از همه جهت کامل، سبب فیض الهى بر عالم ماده و افلاکند. و حضرت زهرا سلام الله علیها نیز حلقه وصل بین عالم عقل و نبوت با عالم امامت و انسان کامل است.
197: برهان علت غایى چگونه بر وجود امام زمان علیه السلام دلالت دارد؟
در علم کلام در مبحث افعال الهى به این نکته اشاره شده که افعال خداوند داراى هدف و غرض است، ولى هدف و غرض الهى همانند هدف انسان نیست؛ زیرا غایت افعال خداوند رسیدن به کمال نیست، خداوند کامل مطلق است و نقص ندارد تا بخواهد از طریق فعل خود آن را بر طرف سازد، بلکه غایت افعال الهى به مخلوقات باز مى گردد و به جهت استکمال مخلوقات است.
دلیل غایت مندى افعال خداوند آن است که فعل بدون هدف، عبث و لغو است وانجام چنین کارى از خداوند قبیح مى باشد. قرآن کریم نیز در تاءیید هدفمند بودن افعال خداوند مى فرماید:و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لاعبین (6)؛ ((و آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است به بازى نیافریدیم.))
حکما و فلاسفه الهى مى گویند: ((در قوس صعود از هیولى تا وجود محض، هر مرتبه عالى، غایت و ثمره براى مرتبه دانى و پایین تر است. ونیز به اثبات رسیده که نتیجه، علت فاعلیت فاعل است. بنابراین هرگاه در عالم خلقت انسانى نباشد خلقت حیوان و وجود او لغو است و...)) .
از طرفى دیگر مى دانیم که هر فردى از افراد انسان ولو در صورت با افراد دیگر از انسان ها شبیه بوده، و همگى از افراد نوع واحد منطقى به حساب مى آیند ولى در واقع با یکدیگر اختلاف دارند، و لذا در روایتى از پیامبر صلى الله علیه و آله مى خوانیم:الناس معادن کمعادن الذهب و الفضة (7)؛ ((جوهر انسان ها به مانند معادن طلا و نقره با یکدیگر متفاوت است.))
بنابر این، انسان به مانند درختى است که میوه آن وجود انسان کامل است، و او کسى غیر از حجت معصوم خدا در روى زمین نیست. و لذا در روایات مى خوانیم:... لو بقیت الارض بغیر امام لساخت (8)؛ ((اگر زمین بدون امام شود دگرگون خواهد شد.))
خلاصه اینکه انسان کامل - که از او به حجت خدا تعبیر مى شود - از آن جهت که علت غایى وجود انسان و... است، وجودش همیشه ضرورى است.
198: با برهان امکان اشرف چگونه بر وجود امام زمان علیه السلام استدلال مى شود؟
حکما مى گویند: وجود، حیات، علم، قدرت، رحمت و سایر کمالات از مبدا فیاض بر موجودات پایین نمى رسید مگر آنکه در مرتبه سابق، بر موجود اشرف رسیده باشد همانند چراغى که نزد ما روشن است، ابتدا مکانى که نزدیک به اوست روشن مى شود، سپس دورتر از آن استفاده مى کند و....
در امور غیر حسى از قبیل وجود و حیات و علم و قدرت و تمام کمالات که از ذات اقدس الهى تراوش ‍ نموده و بر ماهیات امکانى تجلى مى یابد، در ابتدا ماهیاتى بهره مند مى شوند که در رتبه، اشرف و اقدم از سایر ماهیات هستند.
علامه طباطبایى رحمة الله علیه مى گوید: ((معنا و مفهوم قاعده امکان اشرف آن است که ممکن اشرف باید در مراتب وجود اقدم از ممکن اخس باشد، لذا باید ممکنى که اشرف از اوست قبل از او موجود باشد...)).
ملاصدرا در استدلال بر این قاعده مى گوید: ((اگر ممکن اخس از طرف خداوند موجود شد باید قبل از او ممکن اشرف موجود باشد وگرنه در صورت تحقق، هم زمانى اشرف و اخس لازم مى آید که دو چیز در یک مرتبه براى یک ذات از یک جهت از واجب لذاته صادر شود، که محال است. و در صورتى که موجود اشرف بعد از موجود اخس و به واسطه موجود شود لازم مى آید که معلول، اشرف از علت و اقدم از او باشد، که این نیز محال است...)).(9)
مى دانیم که انسان، اشرف مخلوقات است، زیرا او اشرف از حیوان و حیوان اشرف از گیاه و گیاه اشرف از جماد است. و به حکم قاعده امکان اشرف، محال است وجود از مبدا فیاض به جماد برسد قبل از آنکه در رتبه سابق، به حیوان رسیده باشد، و همچنین به حیوان برسد قبل از آنکه در رتبه سابق به انسان رسیده باشد. و نیز محال است که وجود، حیات، علم، قدرت و جمال و جلال و... از مبدا فیاض بر افراد انسان برسد. قبل از آنکه این کمالات به انسان کاملى که حجت خدا روى زمین است رسیده باشد.
بنابراین قاعده، مادامى که فردى از افراد بشر در خارج موجود است باید فردى به نام انسان کامل که از او به حجت خدا تعبیر مى شود روى زمین موجود باشد.
کلینى به سندش از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:الحجة قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق (10)؛ ((حجت قبل از خلق و با خلق و بعد از خلق خواهد بود.))
ونیز مى فرماید:لو لم یبق فى الارض الا اثنان، لکان احدهما الحجة (11)؛ ((اگر در روى زمین جز دو نفر کسى نباشد حتما یکى از آن دو امام خواهد بود.))
199: برهان مظهر جامع بر وجود امام زمان علیه السلام را چگونه تقریر مى نمایید؟
ابن ترکه در ((تمهید القواعد)) بر ضرورت وجود امام حى در هر زمان، به دلیلى به نام ((برهان مظهر جامع)) تمسک کرده است که ما آن را به طور خلاصه در ضمن مقدماتى این گونه تقریر مى کنیم:
1- انسان کامل داراى مقامى است که هیچ موجودى از موجودات جهان امکان هم وزن آن نیست.
2- ذات واجب، به هیچ وصفى حتى وصف اطلاق محدود نمى باشد، لذا اطلاق، وصف ذات نبوده بلکه عنوان آن مى باشد. و اما اولین تعین و ظهور او همان وحدت حقیقى است که دارى دو چهره واحدیت و احدیت مى باشد.
3- هویت مطلقه خداوند چون در مقام ظهور، احکام وحدت بر آن غلبه دارد، لذا کثرت نه تنها مقهور بلکه محو مى گردد.
نتیجه: چون در وحدت ذاتى مجالى براى اسماى تفصیلى نیست، زیرا که تفصیل نحوه اى از کثرت است و هر گونه کثرتى در آنجا مقهور است، و در مظاهر تفصیلى اى که در عالم خارج ظاهر مى شوند واز اجزاى عالم اکبر شمرده مى شوند، احکام کثرت، غالب بر وحدت و احکام آن است، یعنى وحدت ذاتى در این مظاهر، ظهورى ندارد، پس فرمان الهى مقتضى صورتى اعتدالى است که در آن وحدت، ذاتى و یا کثرت امکانى بر یکدیگر غلبه نداشته باشد، تا آنکه بتواند براى حق، مظهرى از جهت اسماى تفصیلیه و وحدت حقیقیه آن باشد. و آن صورت اعتدال که از عدالت کبرا برخوردار است همان انسان کامل است که احاطه بر جمیع مراتب مطلقه ذاتى و مقیده کونى دارد، و از یک سو به واحدیت که در دایره عالم الوهیت و فوق آن است مرتبط است و از دیگر سو به عالم طبیعت وابسته است.(12)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد