هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

امامت در سنین کودکى ، چه کسانى در امامت در سنین کودکى شک کرده اند؟

166: چه کسانى در امامت در سنین کودکى شک کرده اند؟
از جمله سؤال هاى مطرح در مورد امام زمان علیه السلام این است که آیا کسى مى تواند در سنین کودکى به مقام امامت و خلافت برسد؟
ابن حجر هیتمى از علماى اهل سنت مى گوید: ((آنچه در شریعت مطهر ثابت شده این است که ولایت طفل صغیر صحیح نیست، پس چگونه شیعیان به خود اجازه داده و گمان بر امامت کسى دارند که عمر او هنگام رسیدن به امامت بیش از پنج سال نبوده است)).(1)
احمد کاتب مى نویسد: ((معقول نیست که خداوند طفل صغیرى را به رهبرى مسلمین منصوب کند)).(2)
167: آیا قرآن مؤ ید امامت و نبوت کودک است؟  
از نظر قرآن امامت، نبوت و ولایت در سنین کودکى نه تنها امرى ممکن است بلکه از وقوع آن نیز خبر داده است.
الف: خداوند متعال خطاب به حضرت یحیى مى فرماید:یا یحیى خذ الکتاب بقوة و آتیناه الحکم صبیا (3)؛ ((اى یحیى تو کتاب آسمانى ما رابه قوت فراگیر و به او در کودکى مقام نبوت دادیم.))
فخر رازى درباره حکمى که خداوند متعال به حضرت یحیى علیه السلام داد مى گوید: ((مراد از حکم در آیه شریفه همان نبوت است؛ زیرا خداوند متعال عقل او را در کودکى محکم و کامل کرد و به او وحى فرستاد، چرا که خداوند حضرت یحیى و عیسى را در کودکى به پیامبرى برگزید، بر خلاف حضرت موسى و محمد صلى الله علیه و آله که آنان را در بزرگسالى به رسالت مبعوث نمود)).(4)
ب: و نیز در مورد حضرت عیسى علیه السلام مى فرماید:فاءشارت الیه قالوا کیف نکلم من کان فى المهد صبیا * قال انى عبدالله آتانى الکتاب و جعلنى نبیا (5)؛ ((مریم [در پاسخ ملامت گران] به طفل اشاره کرد. آن ها گفتند: چگونه با طفل گهواره اى سخن گوییم؟ آن طفل گفت: همانا من بنده خدایم که مرا کتاب آسمانى و شرف نبوت عطا فرمود...)).
قندوزى حنفى بعد از ذکر ولادت امام مهدى علیه السلام مى نویسد: ((گفته اند که خداوند تبارک و تعالى او را در سن طفولیت حکمت و فصل الخطاب عنایت نمود، و او را نشانه اى براى عالمیان قرار داد، همان گونه که در شان حضرت یحیى علیه السلام فرمود:یا یحیى خذ الکتاب بقوة و آتیناه الحکم صبیا. و نیز در شاءن حضرت عیسى علیه السلام فرمود:قالوا کیف نکلم من کان فى المهد صبیا * قال انى عبدالله آتانى الکتاب و جعلنى نبیا. خداوند عمر حضرت مهدى علیه السلام را به مانند عمر حضرت خضر طولانى گردانید)).(6)
قطب راوندى و دیگران با سند از یزید کناسى نقل کرده اند که از حضرت ابى جعفر علیه السلام سؤ ال کردم:اءکان عیسى ابن مریم علیه السلام حین تکلم فى المهد حجة الله على اهل زمانه؟ فقال کان یومئذ نبیا حجة لله غیر مرسل اما تسمع لقوله حین قال:
(انى عبدالله آتانى الکتاب و جعلنى نبیا * و جعلنى مبارکا اءین ما کنت و اءوصانى بالصلاة و الزکاة ما دمت حیا) قلت فکان یومئذ حجة لله على زکریا فى تلک الحال و هو فى المهد؟ فقال: کان عیسى فى تلک الحال آیة للناس و رحمة من الله لمریم حین تکلم فعبر عنها و کان نبیا حجة على من سمع کلامه فى تلک الحال، ثم صمت فلم یتکلم حتى مضیت له سنتان و کان زکریا الحجة لله عزوجل على الناس بعد صمت عیسى بسنتین ثم مات زکریا فورثه ابنه یحیى الکتاب و الحکمة و هو صبى صغیر، اءما تسمع لقوله عزوجل: (یا یحیى خذ الکتاب بقوة و آتیناه الحکم صبیا) فلما بلغ عیسى علیه السلام سبع سنین تکلم بالنبوة و الرسالة حین اوحى الله تعالى الیه، فکان عیسى الحجة على یحیى و على الناس اجمعین و لیس تبقى الارض یا ابا خالد یوما واحدا بغیر حجة لله على الناس منذ یوم خلق الله آدم علیه السلام... (7)؛ ((آیا عیسى علیه السلام هنگامى که در گهواره سخن گفت حجت خدا بر اهل زمان خود بود؟ حضرت فرمود: ((عیسى در آن روز پیامبر و حجت غیر مرسل خدا بود. آیا نشنیده اى قول خدا را هنگامى که فرمود: ((من بنده خدایم، او کتاب [آسمانى ] به من داده و مرا پیامبر قرار داده است. و مرا - هر جا که باشم - وجودى پر برکت قرار داده و تا زمانى که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است.)) عرض کردم: پس در آن روز عیسى حجت خدا بر زکریا در آن حال بود در حالى که در گهواره به سر مى برد؟ حضرت فرمود: عیسى در آن حال نشانه اى براى مردم و رحمتى از جانب خدا براى مریم بود آن هنگامى که سخن گفت و از او تعبیر کرد. (و نیز) پیامبر و حجت بود بر هر که کلام او را در آن حال شنید. سپس عیسى ساکت شد و تا دو سال با کسى سخن نگفت و در این مدت زکریا علیه السلام حجت بر مردم بود. پس از فوت او یحیى علیه السلام در سنین کودکى وارث کتاب و حکمت شد. آیا نشنیده اى قول خداوند عزوجل را که فرمود: ((اى یحیى! کتاب [خدا] را با قوت بگیر! و ما فرمان نبوت [و عقل کافى ] در کودکى به او دادیم.)) عیسى وقتى به هفت سالگى رسید با اولین وحى که بر او نازل شد خبر از نبوت خود داد. در این هنگام او حجت بر یحیى و تمام مردم شد. اى ابا خالد از هنگام خلقت آدم، حتى یک روز نیز زمین خالى از حجت خدا بر مردم نبوده است...)) .
کسى اشکال نکند که در مورد حضرت عیسى اگر چه قرآن لفظ ماضى را به کار برده ولى در حقیقت به عناى مضارع و زمان آینده است زیرا در جواب مى گوییم:
اولا:
این احتمال خلاف ظاهر لفظ ماضى است و هم بر خلاف آن احتیاج به دلیل و قرینه دارد در حالى که رینه اى در بین نیست.
ثانیا:
فرق است بین نبى و رسول در مورد قصه حضرت عیسى تعبیر نبى آمده نه رسول، و لذا ممکن است که طفلى در سنى کودکى به مقام نبوت رسیده باشد گر چه به جهت طفولیت هنوز به مقام رسالت نرسیده است.
168: آیا از منظر تاریخ امامت در کودک تجسم یافته است؟
با مراجعه به تاریخ پى مى بریم که مساءله امامت و رهبرى کودک واقع شده است و فلاسفه و حکما مى گویند: قوى ترین دلیل بر امکان شى ء وقوع آن است.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در سال سوم هجرت بعد از نزول آیه شریفهو اءنذر عشیرتک الاقربینعلى بن ابى طالب را که نوجوانى بیش نبود به خلافت و وصایت منصوب کرد و به قوم خود دستور داد که سخنان او را گوش فرا داده و از او اطاعت کنند.(8)
شیخ مفید رحمة الله علیه مى نویسد: ((عموم شیعه و اهل سنت بر این امر اتفاق دارند که رسول خدا صلى الله علیه و آله حضرت على علیه السلام را دعوت به وزارت و خلافت و وصایت کرد، در حالى که سن او کم بود و از دیگر کودکان دعوت به عمل نیاورد...)).(9)
169: آیا عقل، امامت کودک را تاءیید مى کند؟
برخى مى گویند: امامت در سنین کودکى عقلا محال است. در پاسخ مى گوییم:
امر محال بر سه قسم است:
1- محال ذاتى: که فى حد نفسه محال است بدون در نظر گرفتن امرى دیگر، مثل اجتماع نقیضین یا ارتفاع نقیضین.
2- محال وقوعى: که وقوع آن محال است مثل وقوع معلول بدون علت.
3- محال عادى: که وقوع آن طبق قوانین شناخته شده طبیعت محال است ولى نه ذاتا محال است و نه مستلزم محال. همانند کارهایى که بر آن معجزه صدق مى کند.
در مورد امامت در سنین کودکى مى گوییم: این مساءله محال ذاتى یا وقوعى نیست زیرا خداوند متعال قادر است تا تمام شرایط رسالت و امامت را در کودک قرار دهد. عقل انسان این مطالب را بعید نمى داند و نبوت حضرت یحیى و عیسى علیهما السلام بهترین شاهد صدق بر این مدعا است.
محمد بن حسن صفار به سند خود از على بن اسباط نقل کرده که گفت:راءیت ابا جعفر علیه السلام قد خرج على فاحددت النظر الیه و الى راسه و الى رجله لاصف قامته لاصحابنا بمصر، فخر ساجدا. فقال ان الله احتج فى الامامة مثل ما احتج فى النبوة. قال الله تعالى: و آتیناه الحکم صبیا (10) و قال الله: فلما بلغ اشده و بلغ اربعین سنة (11). فقد یجوز ان یوتى الحکمة و هو صبى و یجوز ان یوتى و هو ابن اربعین سنة (12)؛ ((ابا جعفر علیه السلام را در حالى که بر من وارد مى شد مشاهده کردم. خوب به سر و پاى مبارکش نظاره کردم تا بتوانم بر اصحاب خود در مصر آن حضرت را توصیف نمایم. ناگهان مشاهده کردم که حضرت به سجده افتاد و فرمود: ((خداوند احتجاج نموده در امر امامت به آنچه در امر نبوت احتجاج کرده است، و مى فرماید:و آتیناه الحکم صبیاو نیز مى فرماید:فلما بلغ اشده و بلغ اربعین سنة. ((پس گاهى ممکن است که خداوند به کسى حکمت عطا کند در حالى که کودکى بیش نیست همان گونه که جایز است به کسى دیگر در سنین چهل سالگى حکمت عطا فرماید.))
170: آیا طفل در سنین کودکى مى تواند رشد عقلى داشته باشد؟
دانشمندان مى گویند: براى رشد عقلى سن معینى وجود ندارد زیرا چه بسا شخصى رشید است اما سن او بیش از پنج سال نیست؛ چون قوه عاقله او به قدرت خداوند به حد کافى رشد کرده است چه مانعى دارد که خداوند متعال سن رشد را در امام علیه السلام به پنج سالگى قرار دهد؟
علامه حلى مى فرماید: ((طبیعت کودکان با دوستى و محبت پدر و مادر و میل به آن در آمیخته است لذا کناره گیرى کودک از آنان و توجه به خداوند متعال دلیل بر قوت کمال اوست)) .
او در ادامه مى نویسد: ((طبیعت کودکان با نظر و تامل در امور عقلى و تکالیف الهى ناسازگار و متناسب با بازى و لهو و لعب است پس اگر کودکى با امورى که ناسازگار با طبع کودکانه است انس گرفته دلیل رسیدن او به کمال است)).(13)
صفوان بن یحیى مى گوید: هنگامى که امام رضا علیه السلام به امام جواد علیه السلام اشاره کرد و او را به امامت منصوب نمود در حالى که سن او از سه سال تجاوز نمى کرد به آن حضرت عرض کردم: فدایت گردم فرزند شما سه سال بیشتر ندارد؟ حضرت فرمود:... و ما یضره من ذلک شى ء قد قام عیسى علیه السلام بالحجة و هو بن ثلاثة سنین (14)؛ ((چه اشکالى دارد در حالى که عیسى علیه السلام نیز در سنین سه سالگى حجت خدا گشت.))
به امام جواد علیه السلام عرض شد: مردم به جهت کمى سن شما امامت شما را انکار مى کنند. حضرت پاسخ فرمود:و ما ینکرون من ذلک قول الله عزوجل؟ لقد قال الله عزوجل لنبیه صلى الله علیه و آله: (قل هذه سبیلى ادعوا الى الله على بصیرة انا و من اتبعنى) فوالله ما تبعه الا على علیه السلام و له تسع سنین و انا ابن تسع سنین (15)؛ ((چرا انکار مى کنند در حالى که خداوند به نبى خود فرمود: اى رسول ما! امت را بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را با بینایى و بصیرت به سوى خدا دعوت کنیم پس به خدا سوگند در آن هنگام او را متابعت نکرد مگر على علیه السلام در حالى که نه سال بیشتر نداشت و من نیز فرزند نه ساله هستم.))
171: آیا شیعیان به امامت امامان در سنین کودکى اطمینان داشتند؟
دانش آموختگان مدرسه اهل بیت علیهم السلام در طول تاریخ فداکارى و جانفشانى هاى زیادى را در راه تثبیت عقیده خود در مساءله امامت داشته اند؛ زیرا داشتن چنین عقیده و فکرى منشا دشمنى و خصومت دستگاه خلفا با دوست داران اهل بیت بود. و این امر منجر به درگیرى نظام حاکم با اهل بیت علیهم السلام و یاران آنها بود، لذا عده زیادى را زندانى و گروهى را نیز مى کشتند. و این نشان مى دهد که اعتقاد به ولایت اهل بیت علیهم السلام حتى در سنین کودکى براى آنها چنان روشن و مسلم شده بود که از جان و مال خود مایه مى گذاشتند.
172: آیا اعتقاد به امامت و ولایت امامان در کودکى با تهدید و تحمیل بزرگان شیعه بوده است؟
این فرضیه به طور حتم باطل است زیرا با ورع و قداست بزرگان طایفه امامیه سازگارى ندارد. هیچ گاه نمى توان باور کرد که آنان با تهدید و زور مردم را به اطاعت امامان دعوت کرده باشند به ویژه آنکه آنان در طول مدت امامت اهل بیت علیهم السلام در شدیدترین وضع - به جهت پذیرش دعوت آنها - به سر مى برند.
پذیرش دعوت اهل بیت و دعوت به آنان سود مادى و مقام ظاهرى نداشته است تا توهم طمع به آن امور باعث شود که چنین دعوتى را داشته باشند. پذیرفتنى نیست که علماى امامیه به نادرستى بر امامت شخصى در کودکى تبانى و اتفاق داشته باشند در حالى که این کار سبب ایجاد انواع محرومیت ها براى آنان بود. این نیست مگر آنکه دعوت آنها ناشى از اعتقاد به امامت امامان در سنین کودکى بوده است.
173: آیا خلفا بر امامت امامان در سنین کودکى اذعان داشتند؟
خلفاى معاصر به فضایل اخلاقى و کمالات معنوى و علمى امامانى که در سن کودکى بودند اذعان داشتند و لذا آن را زنگ خطرى براى خود و خلافت غاصبانه خویش مى دانستند. بر این اساس تمام توان خود را براى از بین بردن امامان و فضایلشان به کار مى گرفتند.
با توجه به این مطب به خوبى روشن مى شود که مساءله امامت شخص - هر چند در سنین کودکى - امرى ثابت بوده است خصوصا آنکه به طور مکرر آنها را امتحان کرده به فضل و کمالاتشان پى برده بودند.
174: آیا از امامان قبل نصى بر امامت امامان کودک بوده است؟
در مورد هر یک از امامان که در سنین کودکى به امامت رسیده اند از امام قبل خود به طور صریح و ضمنى بر امامت آنها اشاره شده است.
الف. نص بر امام جواد علیه السلام
محمد بن ابى نصر مى گوید: فرزند نجاشى به من گفت: امام بعد از صاحبت کیست؟ دوست دارم پاسخ آن را بدانم. محمد بن ابى نصر مى گوید: نزد امام رضا علیه السلام رفتم و سؤال فرزند نجاشى را به امام عرض ‍ کردم. حضرت فرمود:الامام ابنى (16)؛ ((امام، فرزند من است.))
ب. نص بر امام مهدى علیه السلام
محمد بن على بن بلال مى گوید: ((از ناحیه امام عسکرى - دو سال قبل از وفاتش - نامه اى به دستم رسید که در آن خبر از جانشین بعد از خود داده بود و نیز سه روز قبل از وفاتش نامه اى دیگر براى من فرستاد و در آن از جانشین بعد از خود خبر داد)).(17)
عمرو اهوازى مى گوید: امام عسکرى علیه السلام فرزند خود را به من نشان داد و فرمود:هذا صاحبکم من بعدى (18)؛ ((این صاحب و امام شما بعد از من است.))
حمدان قلانسى مى گوید: ((به عمرى عرض کردم: آیا امام عسکرى علیه السلام از دنیا رحلت نمود؟ فرمود: آرى، ولى کسى را به جانشینى خود قرار داد که گردنش مثل این بود. اشاره به دست خود نمود)).(19)
175: کودکى که ممنوع از تصرف در اموال است چگونه مى تواند امام باشد؟
برخى مى گویند: شما چگونه به امامت کودک اعتقاد دارید در حالى که خداوند مى فرماید:وابتلوا الیتامى حتى اذا بلغوا النکاح فان آنستم منهم رشدا فادفعوا الهیم اموالهم (20)؛ حال اگر خداوند کسى را که به حد بلوغ نرسیده از تصرف در اموالش منع مى کند پس چگونه ممکن است او را امام قرار دهد؛ زیرا امام، ولى بر خلق در تمام امور دین و دنیا است و صحیح نیست که والى و سرپرست تمام اموال از قبیل صدقه ها و خمس ها و امین بر شریعت و احکام و... کسى باشد که ولایت بر درهمى از اموال خود را هم ندارد.
پاسخ: این اشکال از کسى صادر مى شود که بصیرتى در دین ندارد زیرا آیه اى را که مخالفان در این باب به آن اعتماد کرده اند خاص است و شامل امام معصوم نمى شود، به جهت آنکه خداوند با برهان عقلى و دلیل نقلى امامت آنان را ثابت نموده است و این مى رساند که امام مخاطب آیه فوق نمى باشد و از زمره ایتام خارج است هیچ اختلافى بین امت نیست که آیه فوق مربوط به کسانى است که عقلشان ناقص است و هیچ ربطى به آنان که عقلشان به عنایت الهى به حد کمال رسیده ندارد، اگر چه کودک باشند لذا آیه شریف شامل ائمه اهل بیت علیهم السلام نمى شود.(21)
پاسخ دیگرى که مى توان داد این است که: عنوان حقیقى و اصلى براى حکم به وجوب دفع مال به یتیمان رشد عقلى است نه بلوغ و اگر تعبیر به بلوغ در آیه به حد نکاح ذکر شده به جهت عنوان مشیر به رشد عقلانى است، زیرا غالبا در این هنگام است که انسان رشید مى شود و شاهد این مطلب اینکه: اگر کسى از حد بلوغ بگذرد و حتى به سنین بالایى از عمر خود برسد ولى رشید نشده باشد اموالش را به او نمى دهند از اینجا معلوم مى شود که ملاک رشد عقلانى است که در امام معصوم از ابتداى سنین کودکى وجود دارد.
از اینجا پاسخ پرسش هاى دیگر نیز درباره امامت کودک داده مى شود مثل اینکه طفل چگونه مى تواند امام باشد در حالى که نمى تواند حتى امام جماعت باشد؟ طفل چگونه مى تواند امام باشد با آنکه معامله با او صحیح نیست؟ طفل چگونه مى تواند امام باشد در حالى که عقد او باطل است؟ طفل چگونه مى تواند امام باشد در حالى که گواهى او جز در موارد خاص مورد قبول نیست؟
176: طفل پنج ساله چگونه نمازش بر جنازه امام صحیح است؟
منشاء این اشکال و اشکالات مشابه این است که امام را با دیگران مقایسه کرده اند و براى او امتیاز خاص قائل نیستند. ولى اگر معتقد شویم که امام - اگر چه کودک باشد - کسى است که با معجزه و نص، امامتش ثابت شده و عقلش به عنایت الهى کامل گردیده است دیگر او را با مردم عوام مقایسه نمى کنیم. و نیز پاسخ این سؤ ال داده مى شود که چگونه ممکن است طفلى هدایت تکوینى و تشریعى و باطنى داشته باشد در حالى که هر یک از آنها وظیفه بسیار سنگینى است که احتیاج به قابلیت هاى خاص دارد؟
پاسخ همان است که قبلا اشاره شد، زیرا اگر خداوند به کسى مقام هدایت و امامت مى دهد قابلیتش را نیز عنایت مى کند و عقل او را به حد اعلاى رشد و کمال مى رساند، اگر چه اختیار خود نیز در رسیدن به کمال دخیل است ولى همه به لطف و عنایت الهى است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد