هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

یکى از عمال و کارگزاران بنى‏امیه خدمت امام صادق علیه السلام رسید و گفت:

عامل بنى‏امیه و بطائنى‏

در تاریخ آمده است:

«یکى از عمال و کارگزاران بنى‏امیه خدمت امام صادق علیه السلام رسید و گفت:

[اى فرزند رسول خدا! ]چشمانم را بستم و تا آن‏جا که توانستم ثروت اندوختم و هرگز در حلال و حرام بودن آن نیندیشیدم. حال چه باید بکنم؟

امام علیه السلام فرمود: هر چه بگویم مى ‏پذیرى؟
گفت: هر چه بفرمایید همان مى‏ کنم.
حضرت فرمود: از تمام دارایى و حتى تن‏پوش خود دست بکش! آن مرد درنگى کرد و گفت: باشد، این کار را مى‏کنم، سپس از تمام دارایى خود چشم پوشید و بدین ترتیب در شمار توبه کنندگان و سعادتمندان درآمد.
  بنا به نقل تاریخ، على‏بن حمزه بطائنى این مرد را خدمت امام صادق‏ علیه السلام آورد و سبب خوش فرجامى او شد، اما خود بطائنى به دلیل هواپرستى و دنیاطلبى فرجامى شوم براى خود رقم زد و سرانجام در دوزخ جاى گرفت.
از حسن‏بن على وشّاء نقل شده است که گفت: «زمانى که در خراسان بودم روزى پس از نماز عصر ابوالحسن على‏بن موسى الرضا علیه السلام به وسیله پیکى مرا به حضور طلبید. چون به خدمت حضرت رسیدم، به من فرمود: اى حسین، امروز على‏بن ابى حمزه بطائنى جان سپرد و در این ساعت پیکرش را در قبر گذاردند. در این هنگام دو فرشته قبر (نکیر و منکر) بر او وارد شده پرسیدند: پروردگار تو کیست؟
گفت: اللَّه پروردگار من است.
پرسیدند: پیامبرت کیست؟
گفت: محمد.
پرسیدند: چه دینى دارى؟
گفت: اسلام.
پرسیدند: کتابت کدام است؟
گفت: قرآن.
چون از امامان او پرسیدند از امیرالمؤمنین علیه السلام تا موسى‏بن‏جعفرعلیهما السلام را یکایک نام برد. زمانى که از امام بعدى سؤال کردند، دچار لکنت شد. مجدداً مورد سؤال قرار گرفت، این‏بار خاموش ماند. دو فرشته بدو گفتند: آیا موسى‏بن جعفر علیهما السلام این‏گونه تو را فرمان داده (آموخته) است؟ [حضرت فرمود:]
«ثم ضرباه بمرزبة فألقیاه على قبره، فهو یلهب إلى یوم القیامة؛(1) آن‏گاه با گرزى آتشین او را زدند و در قبر رهایش کردند که تا روز قیامت شعله‏ور خواهد بود».
حسن‏بن على وشّاء مى‏گوید: چون محضر امام رضا علیه السلام را ترک کردم، تاریخ، روز و ماه را نوشتم. دیر زمانى نپایید که نامه‏هاى [علماى ]کوفه مبنى بر مرگ على‏بن ابى‏حمزه بطائنى در زمانى که امام علیه السلام گفته بود به ما رسید».
«انحراف از مسیر صحیح و پیروى از تمایلات نفسانى شخصى چون بطائنى را این چنین گرفتار آتش دوزخ مى‏کند که تا قیام قیامت گرفتار باشد. در روایت از گرز آتشین سخن به میان آمده است. این خود در خور تأمل است که گرز آتشین چگونه گرزى است؟ و آیا به این معنا نیست که آتش آن، چنان فشرده شده که صورت جِرم به خود گرفته و حجم و ابعادى یافته است؟ مسلّم این که هر چه باشد، کیفر سخت الهى است که باید از آن به خداى مهربان پناه برد». 


 1) محمد بن جریر طبرى، دلائل الإمامه، ص 188.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد