هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه
هیئت  عزاداران  حضرت زهرا سلام الله علیها

هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها

اصفهان، خمینی شهر، جوی آباد،خ شمس ،خ پروین ،جنب مسجد حضرت امیر، خیمه گاه فاطمی،احیاءگران فاطمیه

ابن ابى عمیر ،پول او را از راه به در نبرد و در سخت‏ترین وضعیت فریفته پول و ثروت نشد.

ابن ابى عمیر

یکى از مصادیق «الصالحون قبلکم» ابن ابى عُمیر است که پول او را از راه به در نبرد و در سخت‏ترین وضعیت فریفته پول و ثروت نشد.
او عالمى دینى بود که زندگى‏اش را از راه تجارت اداره مى‏کرد و از همین راه ثروت زیادى به دست آورده بود. هارون الرشید او را به جرم طرفدارى از ائمه علیهم السلام به زندان افکند و مدت هفده سال از عمر خود را در زندان گذراند. علاوه بر حبس، به دستور هارون تمامى اموالش نیز مصادره شد.
شیخ طوسى در تهذیب الأحکام نقل مى‏کند که ابن ابى عمیر هنگام آزادى از زندان مى‏گفت: به خدا قسم اکنون حتى محتاج یک درهم هستم. او قبل از آن‏که به زندان افتد به شخصى مبلغى قرض داد و طى سال‏هایى که در زندان به سر مى‏برد، این شخص به او بدهکار بود.
  پس از آزادى از زندان، شخص بدهکار فهمید که ابن ابى عمیر از زندان آزاد شده و به سختى روزگار مى‏گذراند. خانه‏اش را فروخت تا پول ابن ابى عمیر را برگرداند. ابن ابى عمیر مطالبه نکرده بود، اما او از روى دل سوزى خانه‏اش را فروخت تا دِینِ خود را ادا نماید. پول‏هایى را که از فروش خانه به دست آورده بود، در میان کیسه‏اى گذاشت و به خانه ابن ابى عمیر آمد. گفت: این پول‏ها از آن توست. ابن ابى عمیر پرسید: بابت چه؟ گفت بابت بدهى‏ام. پرسید: این پول‏ها را از کجا آورده‏اى؟ کسى به تو هدیه داده است؟ پاسخ داد: نه، گفت: پس این پول‏ها را از کجا آوردى(1)؟ گفت: خانه‏ام را فروخته‏ام. ابن ابى عمیر با شنیدن این جمله گفت: به خدا قسم من در وضعیتى به سر مى‏برم که حتى به یک درهم نیز نیاز دارم، اما حاضر نیستم حتّى یک درهم از این پول‏ها را قبول نمایم، و قبول نکرد.
اگر ابن ابى عمیر پول‏ها را مى‏گرفت از جهت شرعى هیچ اشکالى نداشت. چرا که اگر بدهکار خود با رضایت و بدون آن‏که اجبارى در کار باشد، چنین کند، گرفتن پول از او اشکالى ندارد. فقط یک نکته وجود دارد و آن این است که حضرت امیر علیه السلام مى‏فرماید:
«فأحبِب لغیرک ما تحب لنفسک واکره له ما تکره لها(2)؛ آنچه براى خود مى‏ پسندى براى دیگرى نیز، بپسند و آنچه براى خود ناپسند مى‏دارى براى او نیز مخواه».
به هر حال ابن ابى عمیر پول‏ها را نگرفت و به بدهکار گفت: برو و خانه‏ ات را پس بگیر و معامله را فسخ کن. این روایت را شیخ طوسى در تهذیب و صاحب وسائل با چند سند در جاهاى مختلف از جمله «کتاب القرض والدین» نقل کرده‏اند.
«امام صادق علیه السلام فرموده است: اعمال صالحان قبل از خود را، سرمشق قرار دهید. ابن ابى عمیر یکى از این صالحان است؛ فردى که در عین فقر و درماندگى حاضر نیست برادر مؤمنش، خانه و مسکن خود را براى اداى دین بفروشد». 


 1) مستحب است شخص طلب‏کار، وقتى بدهى خود را از بدهکار دریافت مى‏کند از او بپرسد که پول را از کجا آورده است. این مطلب از آن رو نیست که از حلال بودن پول اطمینان حاصل شود، بلکه حتى اگر طلبکار یقین داشته باشد از راه حلال بوده مستحب است سؤال کند تا مطمئن گردد بدهکار ضروریات زندگى اش را براى پرداخت دین نفروخته است.
 2) نهج البلاغه، نامه 31.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد